امام علی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۴۱: خط ۱۴۱:


=== از زبان یارانش ===
=== از زبان یارانش ===
[[ربیع الأبرار (کتاب)|ربیع الأبرار]]: [[زیاد بن ابیه]]، از [[ابو الأسود دُئلی‌]] درباره [[دوستی]] [[علی]] {{ع}} پرسید. ابو الأسود گفت: [[دوستی]] [[علی]] در [[دل]] من، شدیدتر می‌گردد، همان گونه که [[دوستی]] [[معاویه]] در [[دل]] تو افزوده می‌شود. من از [[دوست داشتن علی]]، [[خداوند]] و [[خانه]] [[آخرت]] را می‌طلبم، و تو با [[دوست]] داشتن [[معاویه]]، [[دنیا]] و [[زیور]] آن را می‌جویی. مَثَل من و تو، چنان است که شاعر مَذحِجی گفته است: دو [[دوست]] با خواستِ گونه‌گونیم‌ من بزرگی می‌جویم و او به [[یمن]]، علاقه دارد. من [[خون]] بنی مالک را و شیر دوش، سفیدی شیر را در نظر می‌دارد<ref>ربیع الأبرار، ج ۳، ص ۴۷۹.</ref>.
[[ربیع الأبرار (کتاب)|ربیع الأبرار]]: [[زیاد بن ابیه]]، از [[ابو الأسود دُئلی‌]] درباره [[دوستی]] [[علی]] {{ع}} پرسید. ابو الأسود گفت: دوستی علی در [[دل]] من، شدیدتر می‌گردد، همان گونه که دوستی [[معاویه]] در [[دل]] تو افزوده می‌شود. من از دوست داشتن علی، [[خداوند]] و [[خانه]] [[آخرت]] را می‌طلبم، و تو با [[دوست]] داشتن معاویه، [[دنیا]] و [[زیور]] آن را می‌جویی. مَثَل من و تو، چنان است که شاعر مَذحِجی گفته است: دو دوست با خواستِ گونه‌گونیم‌ من بزرگی می‌جویم و او به [[یمن]]، علاقه دارد. من [[خون]] بنی مالک را و شیر دوش، سفیدی شیر را در نظر می‌دارد<ref>ربیع الأبرار، ج ۳، ص ۴۷۹.</ref>.


[[تنبیه الخواطر (کتاب)|تنبیه الخواطر]]- به [[نقل]] از [[احنف بن قیس]]، هنگامی که [[معاویه]] از او درباره [[امیر مؤمنان]] پرسید-: او سه چیز را گرفته بود و سه چیز را رها کرده بود: هنگامی که سخن می‌گفت، [[دل]] [[مردم]] را در کف می‌گرفت؛ هرگاه با وی سخن گفته می‌شد، خوبْ گوش می‌داد؛ و هنگامی که با او [[مخالفت]] می‌شد، نرم‌ترین روش را برمی‌گزید. [[جدال]] را ترک می‌کرد؛ هم‌نشین نابکار نمی‌شد؛ و از آنچه از او عذرخواهی می‌شد، دست‌ می‌کشید<ref>تنبیه الخواطر، ج ۲، ص ۱۴.</ref>.
[[تنبیه الخواطر (کتاب)|تنبیه الخواطر]]- به [[نقل]] از [[احنف بن قیس]]، هنگامی که [[معاویه]] از او درباره [[امیر مؤمنان]] پرسید-: او سه چیز را گرفته بود و سه چیز را رها کرده بود: هنگامی که سخن می‌گفت، [[دل]] [[مردم]] را در کف می‌گرفت؛ هرگاه با وی سخن گفته می‌شد، خوبْ گوش می‌داد؛ و هنگامی که با او [[مخالفت]] می‌شد، نرم‌ترین روش را برمی‌گزید. [[جدال]] را ترک می‌کرد؛ هم‌نشین نابکار نمی‌شد؛ و از آنچه از او عذرخواهی می‌شد، دست‌ می‌کشید<ref>تنبیه الخواطر، ج ۲، ص ۱۴.</ref>.
خط ۱۶۰: خط ۱۶۰:


[[تاریخ الیعقوبی‌ (کتاب)|تاریخ الیعقوبی‌]]- در یادکرد [[بیعت]] [[مردم]] با [[امیرمؤمنان]]:... آن‌گاه، [[مالک بن حارث اشتر]] به پا ایستاد و گفت: ای [[مردم]]! این [[وصی]] وصی‌ها، و [[وارث]] [[دانش]] [[پیامبران]]، [[آزمایش]] دهنده بزرگ، و [[نیک]] بی‌نیاز است. آن است که [[کتاب خدا]] به [[ایمان]]، و [[پیامبر خدا]] به [[بهشت رضوان]] برای او [[گواهی]] داده است؛ آنکه در او [[فضایل]]، کمال یافته‌اند و در سابقه و [[دانش]] و فضلش، پیشینیان و پسینیان، تردیدی ندارند<ref>تاریخ الیعقوبی، ج ۲، ص ۱۷۹.</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۶۵۹-۶۶۵.</ref>
[[تاریخ الیعقوبی‌ (کتاب)|تاریخ الیعقوبی‌]]- در یادکرد [[بیعت]] [[مردم]] با [[امیرمؤمنان]]:... آن‌گاه، [[مالک بن حارث اشتر]] به پا ایستاد و گفت: ای [[مردم]]! این [[وصی]] وصی‌ها، و [[وارث]] [[دانش]] [[پیامبران]]، [[آزمایش]] دهنده بزرگ، و [[نیک]] بی‌نیاز است. آن است که [[کتاب خدا]] به [[ایمان]]، و [[پیامبر خدا]] به [[بهشت رضوان]] برای او [[گواهی]] داده است؛ آنکه در او [[فضایل]]، کمال یافته‌اند و در سابقه و [[دانش]] و فضلش، پیشینیان و پسینیان، تردیدی ندارند<ref>تاریخ الیعقوبی، ج ۲، ص ۱۷۹.</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۶۵۹-۶۶۵.</ref>


=== از زبان دشمنانش ===
=== از زبان دشمنانش ===
۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش