←خاستگاه تبیین و دلایل دو نظریه
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
== خاستگاه تبیین و [[دلایل]] دو نظریه == | == خاستگاه تبیین و [[دلایل]] دو نظریه == | ||
نخستین بار [[فخر رازی]] و به دنبال وی [[نظام]] الدین [[نیشابوری]] نویسنده غرائب القرآن و [[ابن عاشور]] آفریننده التحریر والتنویر و وهبه زحیلی از [[مفسران]] معاصر و پدیدآورنده «المنیر» و [[محمد عبده]] نویسنده [[تفسیر]] «[[المنار]]» و شاگردش [[رشید رضا]] و [[مصطفی]] [[مراغی]] نویسنده تفسیر المراغی بر خلاف روش هم مسلکان و گذشتگانشان که به [[طور]] عموم و عمده با تکیه به [[اخبار]] [[صحابیان]] و [[تابعان]] در تعیین معنای مصداقی [[اولی الامر]] [[اعتماد]] و استناد جسته بودند با تکیه به مفاد برگرفته از ظهور کلمات و جملات [[آیه کریمه]][[ اطاعت]] در صدد رازگشایی از مفهوم بلند [[آیه شریفه]] مورد گفت و گو بر آمدند. | نخستین بار [[فخر رازی]] و به دنبال وی [[نظام]] الدین [[نیشابوری]] نویسنده غرائب القرآن و [[ابن عاشور]] آفریننده التحریر والتنویر و وهبه زحیلی از [[مفسران]] معاصر و پدیدآورنده «المنیر» و [[محمد عبده]] نویسنده [[تفسیر]] «[[المنار]]» و شاگردش [[رشید رضا]] و [[مصطفی]] [[مراغی]] نویسنده تفسیر المراغی بر خلاف روش هم مسلکان و گذشتگانشان که به [[طور]] عموم و عمده با تکیه به [[اخبار]] [[صحابیان]] و [[تابعان]] در تعیین معنای مصداقی [[اولی الامر]] [[اعتماد]] و استناد جسته بودند با تکیه به مفاد برگرفته از ظهور کلمات و جملات [[آیه کریمه]][[ اطاعت]] در صدد رازگشایی از مفهوم بلند [[آیه شریفه]] مورد گفت و گو بر آمدند. | ||
آنان بر پایه اطلاق عبارت «اطیعوا» که مبتنی بر [[فرمان برداری]] از [[فرامین خدا]] و [[پیامبر گرامی]]{{صل}} و «[[اولی الامر]] است و همچنین هم رتبه و هم ردیف آمدن لفظ «اولی الامر» و «الرسول» بر این باورند که اولی الامر کسانی هستند که [[مقام]] و درجه آنان برابر با [[حضرت رسول اکرم]]{{صل}} است، پس [[اطاعت]] از [[دستورات]] «اولی الامر» چون [[فرمان]] بردن از [[فرامین]] آخرین [[فرستاده خدا]] [[حضرت محمد]]{{صل}} بیهیچ قید و شرطی و به [[طور]] مطلق [[واجب]] شمرده میشود و لازمه این مطلب آن است که اولی الامر دارای صفت و خصوصیت [[عصمت]] باشند یعنی از هرگناه و [[خطا]] و [[اشتباه]] [[پاک]] و منزهند. این گروه از [[مفسران اهل سنت]] معتقدند این خصوصیت در [[اجماع امت اسلامی]] یا [[اهل حل و عقد]] از آنان صورت میبندد و «اولی الامر» همان اتفاق و [[اجماع امت]] یا اهل حل و عقد - یعنی [[خردمندان]] و تصمیم گیران از آنها است و اینان از هرگونه خطا و اشتباه و [[گناه]] مصون و محفوظند. | |||
[[فخر رازی]] در این باره نوشته است: «عبارت «اولی الامر منكم»، دلالت بر اعتبار و [[حجیت]] اجماع امت اسلامی دارد؛ زیرا [[خدای متعال]] در این [[آیه کریمه]] به طور قطع و [[یقین]] [[مردم]] را به [[طاعت از اولی الامر]] فرمان داده است و هرگاه چنین [[دستوری]] از ناحیه [[خدای بزرگ]] صادر گردد به ناچار آن فرد یا افراد باید از خطا و اشتباه مصون و محفوظ، باشند به دلیل آنکه اگر چنین اتفاقی پیش نیاید لازمهاش آن است که آن فرد یا افراد به خطا و اشتباه اقدام ورزند در نتیجه چون خدای بزرگ دستور به اطاعت از سخنان و فرامین «اولی الامر» داده است به ناچار امر به کاری [[نهی]] شده و خطا آمیز داده است و بر این پایه موضوع [[اجتماع]] [[امر و نهی]] در یک کار پیش میآید و این مطلب به لحاظ [[عقلی]] تحقق ناپذیر است. اکنون با این توضیح معلوم میشود که لازمه [[فرمان الهی]] به [[اطاعت]] از «[[اولی الامر]] آن است که آنان از [[خطا]] و [[اشتباه]] مصون و محفوظ باشند پس اولی الامر با این صفت و خصوصیت - [[عصمت]] - باید یا تمام [[امت اسلامی]] تصور شوند یا بعضی از آنان و چون امکان ندارد که مقصود از «اولی الامر» با این خصوصیت گروه خاص یا برخی از امت اسلامی باشد لازم میآید گفته شود مقصود از «اولی الامر» در [[آیه شریفه]] همان افراد حل و [[عقد]] از [[امت]] هستند از این رو به [[یقین]] [[اجماع]] [[امت مسلمان]] [[حجیت]] و اعتبار دارد». <ref>فخر رازی، مفاتح الغیب، ج10، ص113.</ref>. | |||
==بررسی دیدگاههای [[اهل سنت]]== | ==بررسی دیدگاههای [[اهل سنت]]== |