←مظلومیت سیدالشهداء در پایهریزی شهادتش در سقیفه
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
«آن هنگام که [[حرمله]] تیر میانداخت (و حلقوم [[علی اصغر]] را نشانه میگرفت) این [[حرمله]] نبود که تیر میانداخت، بلکه این تیر را کسی رها کرده است که چنین بستری را برای حرمله آماده ساخته بود! این تیری است که از سوی [[سقیفه]] رها شده و کمانش در دستان [[خلیفه]] بود!»<ref>دیوان اشعار مرحوم محقق اصفهانی.</ref>.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[عاشورا ریشهها انگیزهها رویدادها پیامدها (کتاب)|عاشورا ریشهها انگیزهها رویدادها پیامدها]]، ص ۱۲۱.</ref> | «آن هنگام که [[حرمله]] تیر میانداخت (و حلقوم [[علی اصغر]] را نشانه میگرفت) این [[حرمله]] نبود که تیر میانداخت، بلکه این تیر را کسی رها کرده است که چنین بستری را برای حرمله آماده ساخته بود! این تیری است که از سوی [[سقیفه]] رها شده و کمانش در دستان [[خلیفه]] بود!»<ref>دیوان اشعار مرحوم محقق اصفهانی.</ref>.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[عاشورا ریشهها انگیزهها رویدادها پیامدها (کتاب)|عاشورا ریشهها انگیزهها رویدادها پیامدها]]، ص ۱۲۱.</ref> | ||
==[[ | ==پایهریزی [[شهادت امام حسین]] در [[سقیفه]]== | ||
با [[وفات]] [[رسول اکرم]]{{صل}} باند نفاقی که سالها شایستگیهای علی{{ع}} را دیده بودند و [[رشک]] میبردند، با [[برنامهریزی]] به صحنه آمدند و با [[مکر]] و [[قهر]]، [[حق]] [[خلافت الهیه]] علی{{ع}} را [[غصب]] کردند. [[حسادتها]] و [[کینهها]] به هم گره خورد و ثمره زشتش پیمانی شد که در کنار [[کعبه]] هم قسم شدند که [[اجازه]] ندهند [[خلافت]] به علی{{ع}} برسد. این [[منافقین]] که همه از [[مهاجرین]] بودند از آغازین [[روز]] [[تشکیل حکومت الهی]] در [[مدینه]] به دست [[پیامبر]]، خودشان با [[عافیتطلبی]] کنار گود نشستند ولی در هر صحنهای [[شمشیر]] مرگبار علی{{ع}} را بر فرق [[کفار]] و معاندین دیدند. | با [[وفات]] [[رسول اکرم]]{{صل}} باند نفاقی که سالها شایستگیهای علی{{ع}} را دیده بودند و [[رشک]] میبردند، با [[برنامهریزی]] به صحنه آمدند و با [[مکر]] و [[قهر]]، [[حق]] [[خلافت الهیه]] علی{{ع}} را [[غصب]] کردند. [[حسادتها]] و [[کینهها]] به هم گره خورد و ثمره زشتش پیمانی شد که در کنار [[کعبه]] هم قسم شدند که [[اجازه]] ندهند [[خلافت]] به علی{{ع}} برسد. این [[منافقین]] که همه از [[مهاجرین]] بودند از آغازین [[روز]] [[تشکیل حکومت الهی]] در [[مدینه]] به دست [[پیامبر]]، خودشان با [[عافیتطلبی]] کنار گود نشستند ولی در هر صحنهای [[شمشیر]] مرگبار علی{{ع}} را بر فرق [[کفار]] و معاندین دیدند. | ||
[[شجاعت علی]]{{ع}} را که در بنبستها گره از پیشانی [[اسلام]] و [[مسلمین]] باز میکرد [[مشاهده]] کردند. با اینکه در [[جنگ خیبر]] [[فرماندهی]] را [[پیامبر اکرم]] ابتدا برای آنها رقم زد، ولی روز اول [[ابابکر]] رفت و دست خالی برگشت و روز دوم عمر را [[فرمانده]] کرد او هم رفت و دست خالی برگشت، ولی روز سوم علی{{ع}} را دیدند که قلاع [[خیبر]] را گشود و مرحب [[خیبری]] را کشت. این چهرههای [[حسود]] که میبایستی از [[خداوند]] [[شکرگزاری]] کنند و رهین [[منت]] علی{{ع}} باشند و از ایشان [[قدردانی]] کنند متأسفانه فقط به دلیل نفسانیات ناسالم، شجاعتها و رشادتها و از خودگذشتگیهای علی{{ع}} بر [[حسادت]] آنها افزود و لذا [[قدرت]] [[تحمل]] علی{{ع}} را نداشتند و با امواجی از [[کینه]] و [[نفرت]] و حسادت در [[انتظار]] روزی بودند که پیامبر [[چشم]] از [[دنیا]] ببندد تا با علی{{ع}} تسویه [[حساب]] کنند. | [[شجاعت علی]]{{ع}} را که در بنبستها گره از پیشانی [[اسلام]] و [[مسلمین]] باز میکرد [[مشاهده]] کردند. با اینکه در [[جنگ خیبر]] [[فرماندهی]] را [[پیامبر اکرم]] ابتدا برای آنها رقم زد، ولی روز اول [[ابابکر]] رفت و دست خالی برگشت و روز دوم عمر را [[فرمانده]] کرد او هم رفت و دست خالی برگشت، ولی روز سوم علی{{ع}} را دیدند که قلاع [[خیبر]] را گشود و مرحب [[خیبری]] را کشت. این چهرههای [[حسود]] که میبایستی از [[خداوند]] [[شکرگزاری]] کنند و رهین [[منت]] علی{{ع}} باشند و از ایشان [[قدردانی]] کنند متأسفانه فقط به دلیل نفسانیات ناسالم، شجاعتها و رشادتها و از خودگذشتگیهای علی{{ع}} بر [[حسادت]] آنها افزود و لذا [[قدرت]] [[تحمل]] علی{{ع}} را نداشتند و با امواجی از [[کینه]] و [[نفرت]] و حسادت در [[انتظار]] روزی بودند که پیامبر [[چشم]] از [[دنیا]] ببندد تا با علی{{ع}} تسویه [[حساب]] کنند. |