امام حسن مجتبی در زمان امام علی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۷: خط ۳۷:
چند روز پس از خلافتش بر فراز [[منبر]] رفت تا در جمع انبوه مردم پیرامون خود، برخی شیوه‌هایی که خلفای پیش از او بیش از بیست سال پایه‌ریزی کرده بودند، [[باطل]] اعلام کند [همانند شیوه بدعت‌آمیز عمر در تقسیم [[بیت]] المال‌] و مطمئن بود [[عمر بن خطاب]] آن‌گاه که در [[تقسیم غنایم]]، [[شخصیت]] افراد و سابقه [[اسلام آوردن]] آنان را ملاک قرار داد، بیش از آن‌چه به اجرای [[مبانی اسلام]] بیندیشد، در [[اندیشه]] [[منافع شخصی]] خویش بوده است و زمانی که [[عثمان بن عفان]]، دست [[خاندان]] خویش را باز گذاشت تا او را بازیچه دست خود قرار داده و در [[زمین]] تباهی و فساد به وجود آورند، در [[حقیقت]] [[نژادپرستی]] [[جاهلی]] و [[روح]] [[کینه‌توزی]] [[اموی]] را نسبت به [[اسلام]] که هیچ‌کسی را به [[حساب]] دیگری امتیازی نمی‌بخشد، زنده کرد<ref>به سیرة الائمة الاثنی عشر از سید هاشم معروف حسنی، ج۱، ص۳۹۰- ۳۹۳ مراجعه شود.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ج۴، ص ۱۰۴.</ref>
چند روز پس از خلافتش بر فراز [[منبر]] رفت تا در جمع انبوه مردم پیرامون خود، برخی شیوه‌هایی که خلفای پیش از او بیش از بیست سال پایه‌ریزی کرده بودند، [[باطل]] اعلام کند [همانند شیوه بدعت‌آمیز عمر در تقسیم [[بیت]] المال‌] و مطمئن بود [[عمر بن خطاب]] آن‌گاه که در [[تقسیم غنایم]]، [[شخصیت]] افراد و سابقه [[اسلام آوردن]] آنان را ملاک قرار داد، بیش از آن‌چه به اجرای [[مبانی اسلام]] بیندیشد، در [[اندیشه]] [[منافع شخصی]] خویش بوده است و زمانی که [[عثمان بن عفان]]، دست [[خاندان]] خویش را باز گذاشت تا او را بازیچه دست خود قرار داده و در [[زمین]] تباهی و فساد به وجود آورند، در [[حقیقت]] [[نژادپرستی]] [[جاهلی]] و [[روح]] [[کینه‌توزی]] [[اموی]] را نسبت به [[اسلام]] که هیچ‌کسی را به [[حساب]] دیگری امتیازی نمی‌بخشد، زنده کرد<ref>به سیرة الائمة الاثنی عشر از سید هاشم معروف حسنی، ج۱، ص۳۹۰- ۳۹۳ مراجعه شود.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ج۴، ص ۱۰۴.</ref>


===[[یاری‌خواهی امام علی]]{{ع}} از کوفیان‌===
===[[یاری‌خواهی امام علی]]{{ع}} از [[کوفیان‌]]===
با [[اعلان]] [[تمرّد]] و [[سرپیچی]] معاویه از [[حکومت امام علی]] و نپذیرفتن [[بیعت]] آن حضرت، [[امام]]{{ع}} مهیای [[رویارویی]] با وی شد و در همان گیرودار که در [[تدبیر امور]] می‌کوشید بدو خبر رسید برخی از [[مردم]] [[مکه]] به تحریک [[طلحه]] و [[زبیر]] و [[عایشه]] و هواداران اموی آنان به بهانه [[خونخواهی عثمان]] دست به [[شورش]] زده‌اند. حضرت از [[اختلاف]] و پراکندگی صفوف [[مسلمانان]] نگران و خطر آنها را بیش از خطر معاویه و [[تبهکاری]] آنها را بیش از تبهکاری او تشخیص داد، به همین دلیل با خود اندیشید اگر فورا در خاموش ساختن این [[آشوب]] و غائله نکوشد، دامنه آن به سرعت گسترش یافته و تمرّد و اختلاف، فزونی خواهد یافت.
با [[اعلان]] [[تمرّد]] و [[سرپیچی]] معاویه از [[حکومت امام علی]] و نپذیرفتن [[بیعت]] آن حضرت، [[امام]]{{ع}} مهیای [[رویارویی]] با وی شد و در همان گیرودار که در [[تدبیر امور]] می‌کوشید بدو خبر رسید برخی از [[مردم]] [[مکه]] به تحریک [[طلحه]] و [[زبیر]] و [[عایشه]] و هواداران اموی آنان به بهانه [[خونخواهی عثمان]] دست به [[شورش]] زده‌اند. حضرت از [[اختلاف]] و پراکندگی صفوف [[مسلمانان]] نگران و خطر آنها را بیش از خطر معاویه و [[تبهکاری]] آنها را بیش از تبهکاری او تشخیص داد، به همین دلیل با خود اندیشید اگر فورا در خاموش ساختن این [[آشوب]] و غائله نکوشد، دامنه آن به سرعت گسترش یافته و تمرّد و اختلاف، فزونی خواهد یافت.
از این‌رو، آماده [[حرکت]] به سوی آنان شد و باقیمانده [[شایستگان]] [[مهاجر]] و [[انصار]] به یاری‌اش کمر [[همت]] بستند و به سرعت از [[شهر]] خارج شد تا قبل از ورود طلحه و زبیر به یکی از [[شهرها]] و به [[تباهی]] کشاندن آن سامان، با آنان رویارو گردند. وقتی به [[ربذه]] رسیدند خبر ورود نیروهای مخالف به [[بصره]] و حوادثی که در آن شهر رخ داده بود، به آنان رسید. امام{{ع}} چند [[روز]] در منطقه ربذه به سامان دادن امور [[سپاهیان]] خود پرداخت و با اعزام فرستادگانی نزد [[مردم کوفه]] از آنان کمک خواست و آنها را به [[یاری]] خویش فراخواند تا همراه با او دست به [[قیام]] زده و [[آتش فتنه]] و آشوب را خاموش سازند. بدین‌سان، فرستادگان خود، [[محمد بن ابی بکر]] و [[محمد بن جعفر]] را همراه با نامه‌ای بدان سامان اعزام نمود. در آن [[نامه]] آمده بود:
از این‌رو، آماده [[حرکت]] به سوی آنان شد و باقیمانده [[شایستگان]] [[مهاجر]] و [[انصار]] به یاری‌اش کمر [[همت]] بستند و به سرعت از [[شهر]] خارج شد تا قبل از ورود طلحه و زبیر به یکی از [[شهرها]] و به [[تباهی]] کشاندن آن سامان، با آنان رویارو گردند. وقتی به [[ربذه]] رسیدند خبر ورود نیروهای مخالف به [[بصره]] و حوادثی که در آن شهر رخ داده بود، به آنان رسید. امام{{ع}} چند [[روز]] در منطقه ربذه به سامان دادن امور [[سپاهیان]] خود پرداخت و با اعزام فرستادگانی نزد [[مردم کوفه]] از آنان کمک خواست و آنها را به [[یاری]] خویش فراخواند تا همراه با او دست به [[قیام]] زده و [[آتش فتنه]] و آشوب را خاموش سازند. بدین‌سان، فرستادگان خود، [[محمد بن ابی بکر]] و [[محمد بن جعفر]] را همراه با نامه‌ای بدان سامان اعزام نمود. در آن [[نامه]] آمده بود:
۲۱۷٬۷۷۵

ویرایش