جنگ در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۰: خط ۶۰:
جنگ و [[نزاع]] در میان افراد و [[اقوام]] [[بشر]] و دیگر موجودات پیشینه‌ای طولانی دارد؛ به گونه‌ای که بر اساس برخی [[آیات]]، سابقه آن حتی به پیش از [[خلقت]] [[بشر]] باز می‌گردد. از جمله این آیات آیه {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: می‌خواهم جانشینی در زمین بگمارم، گفتند: آیا کسی را در آن می‌گماری که در آن تباهی می‌کند و خون‌ها می‌ریزد در حالی که ما تو را با سپاس، به پاکی می‌ستاییم و تو را پاک می‌شمریم؛ فرمود: من چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید» سوره بقره، آیه ۳۰.</ref> است که به موجب آن [[فرشتگان]] درباره [[لیاقت]] [[انسان]] برای [[خلافت الهی]] به سبب جنگ و [[خونریزی]] او در [[زمین]] اظهار تردید کردند. برخی مراد آیه را خونریزی‌های [[آدمیان]] دانسته‌اند که [[خداوند]] قبلاً [[ملائکه]] را از آن [[آگاه]] کرده بود<ref>مجمع البیان، ج ۱، ص۱۴۸؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص۷۴ - ۷۵.</ref>، اما بسیاری برآن‌اند که آیه به خونریزی‌های [[جنیان]] پیش از خلقت بشر در روی زمین اشاره دارد<ref>مجمع البیان، ج ۱، ص۱۴۸؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص۷۴؛ الدر المنثور، ج ۱، ص۴۴ - ۴۵.</ref>، این [[تفسیر]] در [[احادیث]] هم آمده است<ref>دعائم الاسلام، ج ۱، ص۲۹۱؛ مستدرک الوسائل، ج ۹، ص۳۲۴.</ref>. افزون بر این، پس از خلقت در میان [[انسان‌ها]] نیز جنگ‌های فراوانی رخ داده که گاهی بر [[حق]] و برای تحقق [[اهداف الهی]] بوده است: {{متن قرآن|وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ}}<ref>«و بسا پیامبرانی که همراه آنان توده‌های انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست می‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۶.</ref> و گاهی [[باطل]] و برای تحقق اهداف [[نفسانی]]: {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا}}<ref>«مؤمنان در راه خداوند جنگ می‌کنند و کافران در راه طاغوت پس با یاران شیطان کارزار کنید که نیرنگ شیطان، سست است» سوره نساء، آیه ۷۶.</ref>
جنگ و [[نزاع]] در میان افراد و [[اقوام]] [[بشر]] و دیگر موجودات پیشینه‌ای طولانی دارد؛ به گونه‌ای که بر اساس برخی [[آیات]]، سابقه آن حتی به پیش از [[خلقت]] [[بشر]] باز می‌گردد. از جمله این آیات آیه {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: می‌خواهم جانشینی در زمین بگمارم، گفتند: آیا کسی را در آن می‌گماری که در آن تباهی می‌کند و خون‌ها می‌ریزد در حالی که ما تو را با سپاس، به پاکی می‌ستاییم و تو را پاک می‌شمریم؛ فرمود: من چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید» سوره بقره، آیه ۳۰.</ref> است که به موجب آن [[فرشتگان]] درباره [[لیاقت]] [[انسان]] برای [[خلافت الهی]] به سبب جنگ و [[خونریزی]] او در [[زمین]] اظهار تردید کردند. برخی مراد آیه را خونریزی‌های [[آدمیان]] دانسته‌اند که [[خداوند]] قبلاً [[ملائکه]] را از آن [[آگاه]] کرده بود<ref>مجمع البیان، ج ۱، ص۱۴۸؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص۷۴ - ۷۵.</ref>، اما بسیاری برآن‌اند که آیه به خونریزی‌های [[جنیان]] پیش از خلقت بشر در روی زمین اشاره دارد<ref>مجمع البیان، ج ۱، ص۱۴۸؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص۷۴؛ الدر المنثور، ج ۱، ص۴۴ - ۴۵.</ref>، این [[تفسیر]] در [[احادیث]] هم آمده است<ref>دعائم الاسلام، ج ۱، ص۲۹۱؛ مستدرک الوسائل، ج ۹، ص۳۲۴.</ref>. افزون بر این، پس از خلقت در میان [[انسان‌ها]] نیز جنگ‌های فراوانی رخ داده که گاهی بر [[حق]] و برای تحقق [[اهداف الهی]] بوده است: {{متن قرآن|وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ}}<ref>«و بسا پیامبرانی که همراه آنان توده‌های انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست می‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۶.</ref> و گاهی [[باطل]] و برای تحقق اهداف [[نفسانی]]: {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا}}<ref>«مؤمنان در راه خداوند جنگ می‌کنند و کافران در راه طاغوت پس با یاران شیطان کارزار کنید که نیرنگ شیطان، سست است» سوره نساء، آیه ۷۶.</ref>


=== جنگ در [[امت‌های پیشین]] ===
=== جنگ در امت‌های پیشین ===
از جمله مصادیق جنگ در امت‌های گذشته ماجرای [[یأجوج و مأجوج]] است که به [[قتل]] و [[غارت]] افراد در سرزمین‌های دیگر می‌پرداختند<ref>مجمع البیان، ج ۶، ص۳۸۷؛ روح المعانی، ج ۱۶، ص۳۹؛ تفسیر سمرقندی، ج ۲، ص۳۶۳.</ref>. گروهی از [[مردم]] برای [[پیشگیری]] از [[رویارویی]] با آنان<ref>مجمع‌البیان، ج ۶، ص۳۸۷ - ۳۸۸؛ تفسیر بیضاوی، ج ۳، ص۳۸۷.</ref> از [[ذوالقرنین]] خواستند که راه ورود آنان به سرزمینشان را مسدود کند: {{متن قرآن|قَالُوا يَا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجًا عَلَى أَنْ تَجْعَلَ بَيْنَنَا وَبَيْنَهُمْ سَدًّا}}<ref>«گفتند: ای ذو القرنین! در این سرزمین، یأجوج و مأجوج تبهکاری می‌ورزند، آیا می‌خواهی برای تو هزینه‌ای بنهیم تا میان ما و آنان سدّی بسازی؟» سوره کهف، آیه ۹۴.</ref> ([[یأجوج و مأجوج]]).  
از جمله مصادیق جنگ در امت‌های گذشته ماجرای [[یأجوج و مأجوج]] است که به [[قتل]] و [[غارت]] افراد در سرزمین‌های دیگر می‌پرداختند<ref>مجمع البیان، ج ۶، ص۳۸۷؛ روح المعانی، ج ۱۶، ص۳۹؛ تفسیر سمرقندی، ج ۲، ص۳۶۳.</ref>. گروهی از [[مردم]] برای [[پیشگیری]] از رویارویی با آنان<ref>مجمع‌البیان، ج ۶، ص۳۸۷ - ۳۸۸؛ تفسیر بیضاوی، ج ۳، ص۳۸۷.</ref> از [[ذوالقرنین]] خواستند که راه ورود آنان به سرزمینشان را مسدود کند: {{متن قرآن|قَالُوا يَا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجًا عَلَى أَنْ تَجْعَلَ بَيْنَنَا وَبَيْنَهُمْ سَدًّا}}<ref>«گفتند: ای ذو القرنین! در این سرزمین، یأجوج و مأجوج تبهکاری می‌ورزند، آیا می‌خواهی برای تو هزینه‌ای بنهیم تا میان ما و آنان سدّی بسازی؟» سوره کهف، آیه ۹۴.</ref> ([[یأجوج و مأجوج]]).  


[[لشکرکشی]] [[فرعون]] برای [[جنگ]] با [[حضرت موسی]] و پیروانش در [[آیات]] متعدد مطرح شده است: {{متن قرآن|فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ فَغَشِيَهُمْ مِنَ الْيَمِّ مَا غَشِيَهُمْ}}<ref>«فرعون با سپاهیانش در پی آنان افتاد و از دریا آنچه (بایست) آنها را فرا می‌پوشاند، فرا پوشاند» سوره طه، آیه ۷۸.</ref>، {{متن قرآن|وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْيًا وَعَدْوًا حَتَّى إِذَا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِيلَ وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ}}<ref>«و بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم و فرعون و سپاهش از ستم و دشمنی، سر در پی آنان نهادند تا آنگاه که آب از سرش گذشت؛ گفت: ایمان آوردم که هیچ خدایی نیست جز همان که بنی اسرائیل بدان ایمان دارند و من از گردن نهادگانم» سوره یونس، آیه ۹۰.</ref>؛ ولی فرعون و لشکریانش قبل از دستیابی به [[موسی]] و بروز جنگ دچار [[عذاب الهی]] شده، در دریا [[غرق]] شدند: {{متن قرآن|فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ}}<ref>«بنابراین او و سپاهیانش را فرو گرفتیم و به دریا افکندیم پس بنگر که سرانجام ستمکاران چگونه بود» سوره قصص، آیه ۴۰.</ref>، {{متن قرآن|فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ فَغَشِيَهُمْ مِنَ الْيَمِّ مَا غَشِيَهُمْ}}<ref>«فرعون با سپاهیانش در پی آنان افتاد و از دریا آنچه (بایست) آنها را فرا می‌پوشاند، فرا پوشاند» سوره طه، آیه ۷۸.</ref>، {{متن قرآن|فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ وَهُوَ مُلِيمٌ}}<ref>«پس او و سپاهش را فرو گرفتیم، آن‌گاه او را که سزاوار سرزنش بود در دریا افکندیم» سوره ذاریات، آیه ۴۰.</ref>؛ حضرت موسی و یارانش پس از [[نجات]] از فرعون و عبور از نیل، [[مأمور]] به جنگ با عمالقه<ref>مجمع‌البیان، ج ۱، ص۲۲۵؛ المیزان، ج ۸، ص۲۹۳.</ref> برای پس گرفتن [[سرزمین مقدس]] شدند: {{متن قرآن|يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَرْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ}}<ref>«ای قوم من! به سرزمین مقدّسی که خداوند برای شما مقرّر فرموده است وارد شوید و واپس مگرایید که زیانکار گردید» سوره مائده، آیه ۲۱.</ref>. در [[منابع تفسیری]]، این سرزمین مقدس شامل [[دمشق]]، [[فلسطین]]، [[اردن]]، [[شام]]، طور یا اریحا<ref>جامع البیان، ج ۶، ص۲۳۴؛ احکام القرآن، جصاص، ج ۲، ص۵۰۰؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۳۰۸.</ref> و شمار [[لشکریان]] حضرت موسی در این جنگ حدود ۶۰۰۰۰۰ نفر ذکر شده که تنها ۴۰۰۰۰ به آن حضرت [[وفادار]] ماندند: {{متن قرآن|قَالُوا يَا مُوسَى إِنَّ فِيهَا قَوْمًا جَبَّارِينَ وَإِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا حَتَّى يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنَّا دَاخِلُونَ}}<ref>«گفتند: ای موسی! در آنجا گروهی گردنکش جای دارند و تا آنان از آن بیرون نیایند ما درون آن نخواهیم رفت اما اگر از آنجا بیرون آیند ما درون می‌رویم» سوره مائده، آیه ۲۲.</ref>.<ref>الصافی، ج ۲، ص۲۶.</ref> متمردان به آن حضرت گفتند که تو و خدایت بروید و بجنگید: {{متن قرآن|قَالُوا يَا مُوسَى إِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا أَبَدًا مَا دَامُوا فِيهَا فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ}}<ref>«گفتند: ای موسی، تا آنان در آنند ما هرگز، هیچ‌گاه بدان وارد نمی‌شویم؛ تو برو و پروردگارت، (با آنان) نبرد کنید که ما همین‌جا خواهیم نشست» سوره مائده، آیه ۲۴.</ref>، {{متن قرآن| أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلإِ مِن بَنِي إِسْرَائِيلَ مِن بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُواْ لِنَبِيٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُّقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِن كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلاَّ تُقَاتِلُواْ قَالُواْ وَمَا لَنَا أَلاَّ نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِن دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُواْ أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاء وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَن يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِّمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِكَةُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاقُوا اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ}}<ref>«آیا به (سرگذشت) بزرگان بنی اسرائیل پس از موسی ننگریسته‌ای که به پیامبری که داشتند گفتند: پادشاهی بر ما بگمار تا در راه خداوند کارزار کنیم. گفت: آیا گمان نمی‌کنید که اگر جنگ بر شما مقرّر شود، کارزار نکنید؟ گفتند: چرا در راه خداوند جنگ نکنیم در حالی که ما از سرزمینمان رانده و از فرزندانمان مانده‌ایم؛ اما چون بر آنان جنگ مقرر شد جز تنی چند رو گرداندند و خداوند به (احوال) ستمکاران داناست. و پیامبرشان به آنان گفت: خداوند طالوت را به پادشاهی شما گمارده است، گفتند: چگونه او را بر ما پادشاهی تواند بود با آنکه ما از او به پادشاهی سزاوارتریم و در دارایی (هم) به او گشایشی نداده‌اند. گفت: خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و (نیروی) تن او افزوده است و خداوند پادشاهی خود را به هر که خواهد می‌دهد و خداوند نعمت‌گستری داناست. و پیامبرشان به آنان گفت: نشانه پادشاهی او این است که تابوت (عهد) نزدتان خواهد آمد که در آن آرامشی از سوی پروردگارتان (نهفته) است و (نیز) بازمانده‌ای از آنچه از خاندان موسی و هارون بر جای نهاده‌اند و فرشتگان آن را حمل می‌کنند، بی‌گمان در آن برای شما اگر مؤمن باشید نشانه‌ای است. و چون طالوت با سپاه (از شهر) بیرون رفت گفت: خداوند شما را به (آب) جویباری می‌آزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد. باری، همه جز اندکی از آن نوشیدند و چون طالوت و مؤمنان همراه وی از آن گذشتند (همراهان سست ایمان طالوت که از آب نوشیده بودند) گفتند: امروز ما را تاب جالوت و سپاه وی نیست اما آنان که می‌دانستند خداوند را دیدار خواهند کرد گفتند: بسا گروهی اندک بر گروهی بسیار به اذن خداوند، پیروز شده است و خداوند با شکیبایان است. و چون با جالوت و سپاه وی رویاروی شدند گفتند: پروردگارا! ما را از شکیب، سرشار کن و گام‌های ما را استوار دار و ما را بر کافران پیروز گردان» سوره بقره، آیه ۲۴۶-۲۵۰.</ref>.  
[[لشکرکشی]] [[فرعون]] برای [[جنگ]] با [[حضرت موسی]] و پیروانش در [[آیات]] متعدد مطرح شده است: {{متن قرآن|فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ فَغَشِيَهُمْ مِنَ الْيَمِّ مَا غَشِيَهُمْ}}<ref>«فرعون با سپاهیانش در پی آنان افتاد و از دریا آنچه (بایست) آنها را فرا می‌پوشاند، فرا پوشاند» سوره طه، آیه ۷۸.</ref>، {{متن قرآن|وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْيًا وَعَدْوًا حَتَّى إِذَا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِيلَ وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ}}<ref>«و بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم و فرعون و سپاهش از ستم و دشمنی، سر در پی آنان نهادند تا آنگاه که آب از سرش گذشت؛ گفت: ایمان آوردم که هیچ خدایی نیست جز همان که بنی اسرائیل بدان ایمان دارند و من از گردن نهادگانم» سوره یونس، آیه ۹۰.</ref>؛ ولی فرعون و لشکریانش قبل از دستیابی به [[موسی]] و بروز جنگ دچار [[عذاب الهی]] شده، در دریا [[غرق]] شدند: {{متن قرآن|فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ}}<ref>«بنابراین او و سپاهیانش را فرو گرفتیم و به دریا افکندیم پس بنگر که سرانجام ستمکاران چگونه بود» سوره قصص، آیه ۴۰.</ref>، {{متن قرآن|فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ فَغَشِيَهُمْ مِنَ الْيَمِّ مَا غَشِيَهُمْ}}<ref>«فرعون با سپاهیانش در پی آنان افتاد و از دریا آنچه (بایست) آنها را فرا می‌پوشاند، فرا پوشاند» سوره طه، آیه ۷۸.</ref>، {{متن قرآن|فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ وَهُوَ مُلِيمٌ}}<ref>«پس او و سپاهش را فرو گرفتیم، آن‌گاه او را که سزاوار سرزنش بود در دریا افکندیم» سوره ذاریات، آیه ۴۰.</ref>؛ حضرت موسی و یارانش پس از [[نجات]] از فرعون و عبور از نیل، [[مأمور]] به جنگ با عمالقه<ref>مجمع‌البیان، ج ۱، ص۲۲۵؛ المیزان، ج ۸، ص۲۹۳.</ref> برای پس گرفتن [[سرزمین مقدس]] شدند: {{متن قرآن|يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَرْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ}}<ref>«ای قوم من! به سرزمین مقدّسی که خداوند برای شما مقرّر فرموده است وارد شوید و واپس مگرایید که زیانکار گردید» سوره مائده، آیه ۲۱.</ref>. در [[منابع تفسیری]]، این سرزمین مقدس شامل [[دمشق]]، [[فلسطین]]، [[اردن]]، [[شام]]، طور یا اریحا<ref>جامع البیان، ج ۶، ص۲۳۴؛ احکام القرآن، جصاص، ج ۲، ص۵۰۰؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۳۰۸.</ref> و شمار [[لشکریان]] حضرت موسی در این جنگ حدود ۶۰۰۰۰۰ نفر ذکر شده که تنها ۴۰۰۰۰ به آن حضرت [[وفادار]] ماندند: {{متن قرآن|قَالُوا يَا مُوسَى إِنَّ فِيهَا قَوْمًا جَبَّارِينَ وَإِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا حَتَّى يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنَّا دَاخِلُونَ}}<ref>«گفتند: ای موسی! در آنجا گروهی گردنکش جای دارند و تا آنان از آن بیرون نیایند ما درون آن نخواهیم رفت اما اگر از آنجا بیرون آیند ما درون می‌رویم» سوره مائده، آیه ۲۲.</ref>.<ref>الصافی، ج ۲، ص۲۶.</ref> متمردان به آن حضرت گفتند که تو و خدایت بروید و بجنگید: {{متن قرآن|قَالُوا يَا مُوسَى إِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا أَبَدًا مَا دَامُوا فِيهَا فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ}}<ref>«گفتند: ای موسی، تا آنان در آنند ما هرگز، هیچ‌گاه بدان وارد نمی‌شویم؛ تو برو و پروردگارت، (با آنان) نبرد کنید که ما همین‌جا خواهیم نشست» سوره مائده، آیه ۲۴.</ref>، {{متن قرآن| أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلإِ مِن بَنِي إِسْرَائِيلَ مِن بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُواْ لِنَبِيٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُّقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِن كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلاَّ تُقَاتِلُواْ قَالُواْ وَمَا لَنَا أَلاَّ نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِن دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُواْ أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاء وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَن يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِّمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِكَةُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاقُوا اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ}}<ref>«آیا به (سرگذشت) بزرگان بنی اسرائیل پس از موسی ننگریسته‌ای که به پیامبری که داشتند گفتند: پادشاهی بر ما بگمار تا در راه خداوند کارزار کنیم. گفت: آیا گمان نمی‌کنید که اگر جنگ بر شما مقرّر شود، کارزار نکنید؟ گفتند: چرا در راه خداوند جنگ نکنیم در حالی که ما از سرزمینمان رانده و از فرزندانمان مانده‌ایم؛ اما چون بر آنان جنگ مقرر شد جز تنی چند رو گرداندند و خداوند به (احوال) ستمکاران داناست. و پیامبرشان به آنان گفت: خداوند طالوت را به پادشاهی شما گمارده است، گفتند: چگونه او را بر ما پادشاهی تواند بود با آنکه ما از او به پادشاهی سزاوارتریم و در دارایی (هم) به او گشایشی نداده‌اند. گفت: خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و (نیروی) تن او افزوده است و خداوند پادشاهی خود را به هر که خواهد می‌دهد و خداوند نعمت‌گستری داناست. و پیامبرشان به آنان گفت: نشانه پادشاهی او این است که تابوت (عهد) نزدتان خواهد آمد که در آن آرامشی از سوی پروردگارتان (نهفته) است و (نیز) بازمانده‌ای از آنچه از خاندان موسی و هارون بر جای نهاده‌اند و فرشتگان آن را حمل می‌کنند، بی‌گمان در آن برای شما اگر مؤمن باشید نشانه‌ای است. و چون طالوت با سپاه (از شهر) بیرون رفت گفت: خداوند شما را به (آب) جویباری می‌آزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد. باری، همه جز اندکی از آن نوشیدند و چون طالوت و مؤمنان همراه وی از آن گذشتند (همراهان سست ایمان طالوت که از آب نوشیده بودند) گفتند: امروز ما را تاب جالوت و سپاه وی نیست اما آنان که می‌دانستند خداوند را دیدار خواهند کرد گفتند: بسا گروهی اندک بر گروهی بسیار به اذن خداوند، پیروز شده است و خداوند با شکیبایان است. و چون با جالوت و سپاه وی رویاروی شدند گفتند: پروردگارا! ما را از شکیب، سرشار کن و گام‌های ما را استوار دار و ما را بر کافران پیروز گردان» سوره بقره، آیه ۲۴۶-۲۵۰.</ref>.  
۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش