شایسته‌سالاری در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۸۸: خط ۸۸:
# آنکه باید [[حریم]] خدمت‎گزاران [[حفظ]] شود و اگر مسؤولی پس از مدتی [[خدمت]] نه به دلیل [[تخلف]] بلکه به [[دلایل]] دیگر از جمله [[ناتوانی]] یا [[ضعف]] در [[اداره امور]] کنار گذاشته شد نباید حریمش شکسته شود و برکناری‌اش به گونه‎‌ای باشد که موجب هتک شود. در این روش می‌‌بینیم [[مولا علی]]{{ع}} از [[کارگزار]] برکنار شده [[تجلیل]] می‌کند و او را مورد مهر و [[محبت]] قرار می‌دهد.
# آنکه باید [[حریم]] خدمت‎گزاران [[حفظ]] شود و اگر مسؤولی پس از مدتی [[خدمت]] نه به دلیل [[تخلف]] بلکه به [[دلایل]] دیگر از جمله [[ناتوانی]] یا [[ضعف]] در [[اداره امور]] کنار گذاشته شد نباید حریمش شکسته شود و برکناری‌اش به گونه‎‌ای باشد که موجب هتک شود. در این روش می‌‌بینیم [[مولا علی]]{{ع}} از [[کارگزار]] برکنار شده [[تجلیل]] می‌کند و او را مورد مهر و [[محبت]] قرار می‌دهد.
# آنکه اگر مسؤولی از عهده [[مسؤولیت]] سنگینی بر نیامد ولی توان اداره مسؤولیت آسان‎تری را داشت باید از [[تجربه]] او استفاده شده و او را بر آن گمارد. نباید در [[عزل]] و نصب‌ها به گونه‎ای عمل شود که از [[تجربه]] [[مدیران]] استفاده بهینه به عمل نیاید. مدیری که پس از سال‌ها [[مدیریت]] [[کسب تجربه]] کرده و مدیریت را آموخته در [[حقیقت]] [[سرمایه]] یک [[نظام]] است این [[ظلم]] بزرگ است که به بهانه‌‎ای واهی از مدیران لایق استفاده نشده و تجربه فراوان آن‎ها کان لم یکن تلقی شود. آری باید با [[تخلف]] در هر سطحی هرچند در بالاترین [[مسؤولیت]] و در مورد باتجربه‌ترین نیز برخورد شود. ولی هرگز نباید مسائل خطی، جناحی، سلیقه‌‎ای سبب شود که از تجربه مدیران کارآمد استفاده نگردد. در این [[سیره امام]] بی‌بیم [[محمد بن ابی بکر]] را از مسؤولیت زمام‎داری [[مصر]] برکنار کرده و او را در مسؤولیتی دیگر به کار می‌گیرد.<ref>[[احمد خاتمی|خاتمی، احمد]]، [[شایسته‌سالاری در سیره امام علی (مقاله)|مقاله «شایسته‌سالاری در سیره امام علی»]]</ref>
# آنکه اگر مسؤولی از عهده [[مسؤولیت]] سنگینی بر نیامد ولی توان اداره مسؤولیت آسان‎تری را داشت باید از [[تجربه]] او استفاده شده و او را بر آن گمارد. نباید در [[عزل]] و نصب‌ها به گونه‎ای عمل شود که از [[تجربه]] [[مدیران]] استفاده بهینه به عمل نیاید. مدیری که پس از سال‌ها [[مدیریت]] [[کسب تجربه]] کرده و مدیریت را آموخته در [[حقیقت]] [[سرمایه]] یک [[نظام]] است این [[ظلم]] بزرگ است که به بهانه‌‎ای واهی از مدیران لایق استفاده نشده و تجربه فراوان آن‎ها کان لم یکن تلقی شود. آری باید با [[تخلف]] در هر سطحی هرچند در بالاترین [[مسؤولیت]] و در مورد باتجربه‌ترین نیز برخورد شود. ولی هرگز نباید مسائل خطی، جناحی، سلیقه‌‎ای سبب شود که از تجربه مدیران کارآمد استفاده نگردد. در این [[سیره امام]] بی‌بیم [[محمد بن ابی بکر]] را از مسؤولیت زمام‎داری [[مصر]] برکنار کرده و او را در مسؤولیتی دیگر به کار می‌گیرد.<ref>[[احمد خاتمی|خاتمی، احمد]]، [[شایسته‌سالاری در سیره امام علی (مقاله)|مقاله «شایسته‌سالاری در سیره امام علی»]]</ref>
==شایسته‌سالاری در انتخاب کارگزاران==
مهم‎ترین رویکرد حضرت به [[مدیریت]]، مدیریت دانش‎محور و شایسته‌سالاری در امور بود. مدیریت [[نادانان]]، سبب تضییع اصول و توجه به [[فروع]] و مسائل غیر ضروری می‌شود. [[امام علی]]{{ع}} در [[سیره]] خویش [[ابر]] شایسته‌سالاری کارگزاران تأکید می‌ورزیدند. حضرت شرحاً [[رهبری]] را [[توانایی]] و [[دانایی]] دانسته، و با اشاره به [[شایستگی]] کارگزاران فرمودند: {{متن حدیث|إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِهَذَا الْأَمْرِ أَقْوَاهُمْ عَلَيْهِ وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللَّهِ فِيهِ}}<ref>سزاوار به خلافت کسی است که بدان تواناتر باشد، و در آن به فرمان خدا داناتر. (نهج البلاغه، خطبه ۱۷۳).</ref>؛
در سیره حضرت، توجه و حساسیت در [[انتخاب کارگزاران]] با [[آزمودن]] آن‎ها صورت میگرفت و به ویژگی‌های ظاهری توجه نمی‌شد.
{{متن حدیث|ثُمَّ انْظُرْ فِي أُمُورِ عُمَّالِكَ فَاسْتَعْمِلْهُمُ اخْتِبَاراً وَ لَا تُوَلِّهِمْ مُحَابَاةً وَ أَثَرَةً}}<ref>سپس در کار عاملان خود بیندیش، و پس آزمودن به کارشان بگمار، و به میل خود و بی‌مشورت دیگران به کاری مخصوصشان مدار. (نهج البلاغه، نامه ۵۳).</ref>؛ {{متن حدیث|ثُمَّ لَا يَكُنِ اخْتِيَارُكَ إِيَّاهُمْ عَلَى فِرَاسَتِكَ وَ اسْتِنَامَتِكَ وَ حُسْنِ الظَّنِّ مِنْكَ}}<ref>در گزیدن این کاتبان تنها به فراست و اطمینان، و خوش گمانی خود اعتماد مکن که مردم برای جلب نظر والیان به آراستن ظاهر میپردازند، و خوش خدمتی را پیشه میسازند. (نهج البلاغه، نامه ۵۳).</ref>.
حضرت به صراحت اعلام می‌کند اگر شایسته‌تر از خود، بر امر [[حکومت]] سراغ داشتم، هرگز [[زمامداری]] را نمی‌پذیرفتم.
{{متن حدیث|لَوْ عَلِمْتُ أَنَّ أَحَداً أَوْلَى بِهِ مِنِّي مَا قَدِمْتُ عَلَيْهِ}}<ref>اگر فردی را شایسته‌تر از خودم را بر زمامداری می‎شناختم، هرگز قدمی پیش نمی‌گذاشتم. (مفید، محمد بن محمد، الجمل، ص۲۵۹).</ref>؛
با توجه به سیره حضرت و خصوصاً دستورالعمل [[مدیریتی]] به [[مالک اشتر]]، کارگزاران به تناسب حساسیت جایگاه، باید دارای ویژگی‌ها و توانمندی‌‎هایی باشند؛ از جمله: با [[تجربه]] باشد، دارای [[حیا]] و [[عفت]] باشد، از [[اصالت خانوادگی]] برخوردار باشند، [[دیندار]] و با [[تقوا]] باشد، حق‎گو و [[شجاع]] باشد. [[مشاور]] و [[وزیر]] افراد [[پست]] و [[ظالم]] نبوده باشد؛ در مقابل [[فساد]]، [[نرمی]] و انعطاف به [[خرج]] ندهد، در پی [[اصلاح امور مردم]] باشد، نسبت به [[مردم]] انعطاف و نسبت به [[فساد]] شدت داشته باشد، خودرای و [[مستبد]] نباشد، طرفدار [[مظلوم]] باشد و مقابل [[ظلم]] [[ظالم]] بایستند، [[انصاف]] داشته باشد، [[چاپلوسان]] او را تحت تاثیر قرار ندهند، به [[حقوق]] افراد توجه داشته باشد، با دانایان مشاورت داشته باشد، و به طورکلی [[صفات نیکو]] و شایسته [[مدیریت]] در او جمع باشد تا بتواند در جهت [[مصالح مردم]] تلاش کند.<ref>[[رضا حاجیان حسین آبادی|حاجیان حسین آبادی، رضا]]، [[روش‌های مبارزه با فساد اقتصادی در حکومت علوی (مقاله)|مقاله «روش‌های مبارزه با فساد اقتصادی در حکومت علوی»]]</ref>


==مقدمه==
==مقدمه==
۱۱۶٬۰۱۲

ویرایش