←شورای اهل حل و عقد (عملکرد خلیفه دوم)
خط ۱۲۷: | خط ۱۲۷: | ||
===== [[شورای اهل حل و عقد]] (عملکرد [[خلیفه دوم]]) ===== | ===== [[شورای اهل حل و عقد]] (عملکرد [[خلیفه دوم]]) ===== | ||
مقطع دوم، عملکرد شورای اهل حل و عقد در [[گزینش]] [[خلیفه سوم]] است که به دستور خلیفه دوم با اعضاء مشخصی تشکیل شد. این مقطع نیز به عنوان معیار [[انتخاب امام]] و یکی از [[راههای تعیین امام]] در | مقطع دوم، عملکرد شورای اهل حل و عقد در [[گزینش]] [[خلیفه سوم]] است که به دستور خلیفه دوم با اعضاء مشخصی تشکیل شد. این مقطع نیز به عنوان معیار [[انتخاب امام]] و یکی از [[راههای تعیین امام]] در نظام فکری [[اهل سنت]] جایگاه خاصی دارد<ref>سعد الدین تفتازانی (متوفای۷۹۳ق) در باره هر دو شورا میگوید: «صحابه بعد از رحلت پیامبر {{صل}} و کشته شدن عثمان به انتخاب امام پرداختند و با امام بیعت کردند بدون اینکه کسی آن را انکار کنند پس همه اجماع دارند که اینگونه انتخاب، یک راه برای تعیین امام است: {{عربی|اشتغل الصحابة (رضی اللّه تعالی عنهم) بعد وفاة النبی (صلی اللّه علیه و سلّم) و مقتل عثمان (رضی اللّه تعالی عنه) باختیار الإمام، و عقد البیعة من غیر نکیر، فکان إجماعا علی کونه طریقا}}، شرح المقاصد، ج ۵، ص۲۵۵.</ref>. | ||
از آنجاییکه [[پیروان]] [[مکتب خلفاء]] برای [[اثبات]] | از آنجاییکه [[پیروان]] [[مکتب خلفاء]] برای [[اثبات]] مشروعیت خلافت آنان نصی از [[قرآن]] و [[روایات]] روی دست نداشتند، عملکرد [[شورا]] را در این دو مقطع به [[آیات]] [[وحیانی]] مستند کردهاند<ref>آیه اول: {{متن قرآن|فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ}}، «پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹. آیه دوم: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ}}، «و آنان که (فراخوان) پروردگارشان را اجابت کردهاند و نماز را بر پا داشتهاند و کارشان رایزنی میان همدیگر است و از آنچه روزیشان دادهایم میبخشند» سوره شوری، آیه ۳۸.</ref> و از این طریق به [[خلافت]] آنان [[مشروعیت]] دادند<ref>در نقد این نظریه به صورت مختصر باید گفت: اولاً: از عایشه نقل شده است که هیچ آیهای در شأن مان نازل نشده است: {{عربی|والله ما نزل فینا من القرآن شیء إلا براءتی}}، اندلسی، عبد الحق، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ج ۲، ص۳۰۷؛ ثانیاً: در انتخاب خلیفه اول نه شورایی بوده و نه اجماع صحابه. در انتخاب عثمان نیز شورا را به گونه تنظیم کرده بودند که جز عثمان کسی دیگر انتخاب نشود. ثالثاً: اگر انتخاب امام از طریق شوراست، چرا خلیفه اول بر خلاف آیاتیکه انتخاب را از طریق مشورت و شورا مطرح میکند، عمر بن خطاب را منصوب کرد؟ رابعا: آیه۳۸ سوره شوری مربوط به امور جنگی است و آیه ۱۵۹ آل عمران نیز صفات مؤمنان را بیان میکند و قرینه که بتواند طریقیت شورا را در تعیین امام ثابت کند، وجود ندارد. [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲]]، ص۲۲۲-۲۲۳.</ref>. | ||
==== [[بیعت]] ==== | ==== [[بیعت]] ==== |