←انفاق یکی از اسباب رستگاری
خط ۱۲۷: | خط ۱۲۷: | ||
== [[انفاق]] یکی از اسباب [[رستگاری]] == | == [[انفاق]] یکی از اسباب [[رستگاری]] == | ||
هرکس نفس خود را [[تزکیه]] کند، قطعاً [[رستگار]] میشود: {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا}}<ref>بیگمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد؛ سوره شمس، آیه ۹. </ref> [[تزکیه نفس]]، یعنی شخص با [[اطاعت از خدا]] و [[اعمال پسندیده]]<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۵۵؛ روض الجنان، ج ۲۰، ص ۲۹۵؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۸، ص ۴۰۰.</ref> خودش را از [[کفر]]، [[شرک]]، [[نافرمانی]] و [[اخلاق]] [[رذیله]] [[پاکیزه]] کند<ref>تفسير سور آبادی، ج ۴، ص ۲۸۲۳؛ زاد المسير، ج ۴، ص ۴۵۱؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۸، ص ۴۰۰.</ref> و با [[تقوا]] و | هرکس نفس خود را [[تزکیه]] کند، قطعاً [[رستگار]] میشود: {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا}}<ref>بیگمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد؛ سوره شمس، آیه ۹. </ref> [[تزکیه نفس]]، یعنی شخص با [[اطاعت از خدا]] و [[اعمال پسندیده]]<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۵۵؛ روض الجنان، ج ۲۰، ص ۲۹۵؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۸، ص ۴۰۰.</ref> خودش را از [[کفر]]، [[شرک]]، [[نافرمانی]] و [[اخلاق]] [[رذیله]] [[پاکیزه]] کند<ref>تفسير سور آبادی، ج ۴، ص ۲۸۲۳؛ زاد المسير، ج ۴، ص ۴۵۱؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۸، ص ۴۰۰.</ref> و با [[تقوا]] و علم به معارف [[الهی]]، نفس خود را [[رشد]] دهد<ref>الكشاف، ج ۴، ص ۷۵۹-۷۶۰؛ زبدة التفاسير، ج ۷، ص ۴۴۱.</ref> برخی، فاعل [[تزکیه]] را [[خدا]] دانسته و در [[تفسیر آیه]] گفتهاند: کسی [[رستگار]] میشود که [[خدا]] نفس او را [[پاکیزه]] کند<ref>جامع البیان، ج ۳۰، ص ۱۳۵؛ تفسیر ثعلبی، ج ۱۰، ص ۲۱۳؛ التفسير الكبير، ج ۳۱، ص ۱۷۷-۱۷۸.</ref>؛ ولی این سخن خلاف ظاهر [[آیه]] و ضعیف دانسته شده است<ref>روض الجنان، ج ۲۰، ص ۲۹۵.</ref>. | ||
"تزکّی" نیز سبب [[رستگاری]] دانسته شده: {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى}}<ref> بیگمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد؛ سوره اعلی، آیه ۱۴.</ref> که آن را به معنای [[پاکی]] از [[شرک]]، [[کفر]]، [[گناهان]] و [[اخلاق ناپسند]]<ref>الصافی، ج ۵، ص ۳۱۷؛ روح البیان، ج ۱۰، ص ۴۰۹؛ تفسير اثنا عشری، ج ۱۴، ص ۱۶۲.</ref> و برخی به معنای [[پرداخت حقوق مالی]] [[واجب]]، [[مستحب]] یا هر دو دانستهاند<ref>التبیان، ج ۱۰، ص ۳۳۲؛ المهذب، ج ۱، ص ۱۵۸-۱۵۷؛ المعتبر، ج، ص ۵۹۳.</ref> برخی به استناد [[شأن نزول]] [[آیه]]، نیز احادیثی در این زمینه، مراد از تزکّی را [[زکات]] فطره دانستهاند<ref>الكشاف، ج ۴، ص ۷۴۰؛ فقه القرآن، ج ۱، ص ۲۵۲-۲۵۴؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۲۶۴.</ref> به تأثیر [[انفاق]] [[مالی]] در رسیدن به [[رستگاری]]، در آیاتی دیگر نیز اشاره شده است: {{متن قرآن|فَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ ذَلِكَ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref> بنابراین، حقّ خویشاوند و بینوا و در راه مانده را بپرداز که این برای آنان که خواستار خشنودی خداوندند بهتر است و آنانند که رستگارند؛ سوره روم، آیه ۳۸.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُم بِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ}}<ref> آن کسان که نماز را برپا میدارند و زکات میدهند و به جهان واپسین یقین دارند؛ سوره لقمان، آیه ۴.</ref>، {{متن قرآن|أُوْلَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref> آنان از (سوی) پروردگارشان به رهنمودی رسیدهاند و آنانند که رستگارند؛ سوره لقمان، آیه ۵.</ref>؛ {{متن قرآن|لَكِنِ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ جَاهَدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ وَأُولَئِكَ لَهُمُ الْخَيْرَاتُ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref> اما پیامبر و کسانی که با وی ایمان آوردهاند با مال و جان جهاد کردهاند و آنانند که نیکیها از آن آنهاست و آنانند که رستگارند؛ سوره توبه، آیه ۸۸.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ}}<ref> آنان که ایمان آوردهاند و هجرت کردهاند و در راه خداوند با مال و جان خود، جهاد ورزیدهاند، نزد خداوند بلند پایگاهترند و آنانند که رستگارند؛ سوره توبه، آیه ۲۰.</ref> به گفته برخی، فعل ماضی "أَفلَحَ" و حرف تحقيق {{متن قرآن|قَدْ}} در {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ }}<ref> سوره مؤمنون، آیه ۱.</ref> بر [[رستگاری]] قطعی مؤمنانی دلالت دارد که به [[تزکیه نفس]] پرداخته و خود را به [[هواهای نفسانی]] نیالایند<ref>التحرير والتنوير، ج ۱۸، ص ۷؛ ج ۳۰، ص ۲۵۴-۲۵۵.</ref>. | |||
کسانی نیز که از [[بخل]] نفس خویش مصون میمانند، [[رستگار]] دانسته شدهاند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ تَبَوَّؤُوا الدَّارَ وَالإِيمَانَ مِن قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِّمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ }}<ref> و (نیز برای) کسانی است که پیش از (آمدن) مهاجران، در خانه (های مدینه) و (پایگاه) ایمان، جای داشتهاند؛ کسانی را که به سوی آنان هجرت کردهاند، دوست میدارند و در دل به آنچه به مهاجران دادهاند، چشمداشتی ندارند و (آنان را) بر خویش برمیگزینند هر چند خود نیازمند باشند. و کسانی که از آزمندی جان خویش در امانند، رستگارند؛ سوره حشر، آیه ۹.</ref>؛ {{متن قرآن|فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِيعُوا وَأَنفِقُوا خَيْرًا لّأَنفُسِكُمْ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref> هر چه میتوانید از خداوند پروا کنید و سخن نیوش باشید و فرمان برید و (در راه خداوند) هزینه کنید که برای خودتان بهتر است؛ و کسانی که از آزمندی جان خویش در امانند، رستگارن؛ سوره تغابن، آیه ۱۶.</ref> گرچه در [[تفسیر]] شحّ<ref>کشف الاسرار، ج ۱۰، ص ۴۸-۴۹.</ref> و تفاوت آن با [[بخل]]<ref>زاد المسير، ج ۴، ص ۲۵۹.</ref> سخنان گوناگونی ذکر شده، بسیاری از [[مفسران]]، شحّ را همان [[بخل]]<ref>تفسیر سمرقندی، ج ۳، ص ۴۲۹؛ التبیان، ج ۱، ص ۵۶۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص ۲۹.</ref> یا [[بخل]] همراه [[حرص]]<ref>روض الجنان، ج ۱۹، ص ۱۲۶؛ روح المعانی، ج ۱۴، ص ۲.</ref> یا حالتی [[نفسانی]] دانستهاند که به [[بخل]] و منع [[انفاق]] میانجامد<ref>الكشاف، ج ۴، ص ۵۰۵؛ التفسير الكبير، ج ۲۹، ص ۵۰۸؛ لباب التأویل، ج ۴، ص ۲۷۱.</ref>، بنابراین لازمِ مصون ماندن از شحّ، [[پرداخت حقوق مالی]] [[واجب]] است<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۴۵۳؛ زاد المسیر، ج ۴، ص ۲۹۴؛ تفسير اثنا عشری، ج ۱۳، ص ۲۰۳.</ref>.<ref>[[حسین علی یوسفزاده|یوسفزاده، حسین علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص ۶۱۰ - ۶۲۰.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |