بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
[[اُبی بن کعب قیس بن عبید بن زید خزرجی]]<ref>أعیان الشیعة، امین عاملی، ج۲، ص۴۵۵.</ref> کنیهاش ابامنذر و أباطفیل بوده است<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۶۶.</ref>. او یکی از فضلا و فقهای [[صحابه]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}} و استادترین [[مسلمین]] در [[خواندن قرآن]] به حساب میآمد و همچنین [[دبیری]] [[پیامبر]] {{صل}} را نیز عهدهدار بود. او قبل از [[زید بن ثابت]]، کاتب [[وحی]] بود و گاهی [[پیامبر]] {{صل}} او را [[مأمور]] میکرد تا به تازه [[مسلمانان]]، از جمله وفد عامر و وفد [[بنی حنیفه]] که به [[مدینه]] آمدند، [[احکام اسلام]] و [[قرآن]] بیاموزد<ref>تاریخ ابن خلدون، ابن خلدون، ج۲، ص۵۶.</ref>. نام مادرش صُهَیله دختر [[اسود بن حرام]] و از [[خاندان]] [[مالک بن نجار]] است<ref>ابن سعد، ج۳، ص۳۷۸.</ref>. ابی از تیره [[بنی حُدَیلَه]] و از [[قبیله]] [[عمرو بن مالک بن نجار]] است<ref>ابن سلام، ص۲۷۸.</ref>. حُدیله، همان [[بنی معاویة بن عمرو]] و نام [[مادر]] [[بنی معاویه]] است<ref>ابن سعد، ج۳، ص۳۷۸.</ref>. | |||
وی مردی میان بالا - نه کوتاه و نه بلند بود<ref>ابن سعد، ج۳، ص۳۷۸؛ ابونعیم، ج۱، ص۲۱۴.</ref>. پیش از [[اسلام]] از علمای [[یهود]]<ref>واقدی، الرده، ص۳۴، پاورقی ۳.</ref> و در شمار معدود کسانی بود که در [[جاهلیت]] [[خواندن و نوشتن]] میدانست<ref>ابن سعد، ج۳، ص۴۹۸.</ref>. | |||
او به عنوان یکی از [[انصار]] با سابقه سالیان زیادی همنشین [[پیامبر]] {{صل}} بود و چنان که در [[روایت]] آمده است تمامی [[قرآن]] را بر آن حضرت عرضه نمود و از همان [[تاریخ]] نیز به [[تعلیم]] [[قرآن]] مشغول شد و بنابر [[حدیثی]] مشهور، یکی از چهار تنی است که [[پیامبر]] {{صل}} فرا گرفتن [[قرآن]] را از آنان توصیه کرده است. | او به عنوان یکی از [[انصار]] با سابقه سالیان زیادی همنشین [[پیامبر]] {{صل}} بود و چنان که در [[روایت]] آمده است تمامی [[قرآن]] را بر آن حضرت عرضه نمود و از همان [[تاریخ]] نیز به [[تعلیم]] [[قرآن]] مشغول شد و بنابر [[حدیثی]] مشهور، یکی از چهار تنی است که [[پیامبر]] {{صل}} فرا گرفتن [[قرآن]] را از آنان توصیه کرده است. | ||
خط ۱۳: | خط ۱۵: | ||
در [[حدیثی]] دیگر که [[فضایل]] چند تن از [[صحابه]] بیان شده است، اُبیّ بن کعب، آگاهترین فرد [[امت]] درباره قرائت دانسته شده است: {{متن حدیث|اقْرَأْ أُمَّتي لِكِتابِ اللهِ}}<ref>البته اهل بیت {{عم}} مشمول این حدیث نمیشوند.</ref>. اُبیّ بن کعب پس از [[رحلت پیامبر]] {{صل}} نیز همواره به [[تعلیم]] [[قرآن]] در [[مدینه]] مشغول بود و جمعی از بزرگان چون [[ابن عباس]]، [[ابوهریره]] و [[عبدالله بن سائل]] از [[صحابه]] و [[عبدالله بن عیاش بن ابی ربیعه]]، [[ابو عبدالرحمن سلمی]] و [[ابوالعالیه]] ریاحی از [[تابعین]]، از وی قرائت آموختند. | در [[حدیثی]] دیگر که [[فضایل]] چند تن از [[صحابه]] بیان شده است، اُبیّ بن کعب، آگاهترین فرد [[امت]] درباره قرائت دانسته شده است: {{متن حدیث|اقْرَأْ أُمَّتي لِكِتابِ اللهِ}}<ref>البته اهل بیت {{عم}} مشمول این حدیث نمیشوند.</ref>. اُبیّ بن کعب پس از [[رحلت پیامبر]] {{صل}} نیز همواره به [[تعلیم]] [[قرآن]] در [[مدینه]] مشغول بود و جمعی از بزرگان چون [[ابن عباس]]، [[ابوهریره]] و [[عبدالله بن سائل]] از [[صحابه]] و [[عبدالله بن عیاش بن ابی ربیعه]]، [[ابو عبدالرحمن سلمی]] و [[ابوالعالیه]] ریاحی از [[تابعین]]، از وی قرائت آموختند. | ||
[[پیامبر]] {{صل}} پس از [[هجرت]]، میان او و [[سعد بن زید بن عمرو بن نفیل]] و به قولی میان او و [[طلحة بن عبیدالله]] [[پیمان برادری]] برقرار کرد و از آن پس او در [[غزوات]] [[بدر]] و [[احد]] و [[خندق]] و دیگر مکانها همراه [[پیامبر]] {{صل}} بود<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۳۷۸.</ref>. همچنین او در سریهای که در آغاز هفتمین ماه از [[هجرت]]، به [[فرماندهی]] [[حمزة بن عبدالمطلب]] روی داد، شرکت داشت<ref>المغازی، واقدی، ج۱، ص۹.</ref>. | [[پیامبر]] {{صل}} پس از [[هجرت]]، میان او و [[سعد بن زید بن عمرو بن نفیل]] و به قولی میان او و [[طلحة بن عبیدالله]] [[پیمان برادری]] برقرار کرد و از آن پس او در [[غزوات]] [[بدر]] و [[احد]] و [[خندق]] و دیگر مکانها همراه [[پیامبر]] {{صل}} بود<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۳۷۸.</ref>. همچنین او در سریهای که در آغاز هفتمین ماه از [[هجرت]]، به [[فرماندهی]] [[حمزة بن عبدالمطلب]] روی داد، شرکت داشت<ref>المغازی، واقدی، ج۱، ص۹.</ref>. وی در [[صلح حدیبیه]] نیز همراه رسول خدا {{صل}} بود و پیمانی را که در [[جاهلیت]] میان [[عبدالمطلب]] و [[خزاعه]] منعقد شده بود، برای آن [[حضرت]] قرائت کرد<ref>واقدی، ج۲، ص۷۸۱؛ حلبی، ج۱، ص۱۷.</ref>.<ref>[[غفور مرادی|مرادی، غفور]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳]]، ص ۲۵۱؛ [[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «ابی بن کعب انصاری»، دانشنامه سیره نبوی ج۲]]، ص۳-۵.</ref> | ||
از [[ | [[اهل سنت]] درباره [[آگاهی]] ابی به [[قرآن]]، [[مبالغه]] زیادی کردهاند؛ از جمله اینکه گفتهاند: رسول خدا {{صل}} به هنگام [[خواندن نماز]] صبح آیهای را فراموش کرد و هر چه درنگ کرد یادش نیامد و کسی نیز ندانست. حضرت بعد از [[نماز]] فرمود: مگر ابی بن کعب در میان شما نبود<ref>نسائی، ص۴۱؛ ابن قدامة، المغنی، ج۱، ص۷۰۸؛ ابن قدامه، الشرح الکبیر، ج۱، ص۶۱۵.</ref>. نیز در [[روایات اهل سنت]] آمده است که، ابی بن کعب [[اذان]] را پیش از اینکه [[تشریع]] شود در [[خواب]] دید. این امر در [[روایات شیعه]] [[تکذیب]] شده و اذان مانند [[قرآن کریم]]، [[وحی]] و از طرف [[خداوند متعال]] دانسته شده است<ref>کلینی، ج۳، ص۴۸۲؛ جعفر مرتضی، ج۴، ص۲۷۱.</ref>.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «ابی بن کعب انصاری»، دانشنامه سیره نبوی ج۲]]، ص۳-۵. </ref> | ||
== [[مصحف]] اُبیّ بن کعب == | == [[مصحف]] اُبیّ بن کعب == | ||
از برخی [[روایات]] کهن به دست میآید که سابقه رواج قرائت اُبی به دوره پیش از تدوین [[مصحف]] [[عثمانی]] باز میگردد و این قرائت در آن دوره یکی از چند قرائت متداول بوده است. | از برخی [[روایات]] کهن به دست میآید که سابقه رواج قرائت اُبی به دوره پیش از تدوین [[مصحف]] [[عثمانی]] باز میگردد و این قرائت در آن دوره یکی از چند قرائت متداول بوده است. طبق [[نقل]] عسقلانی، [[مردم]] [[شام]] [[قرآن]] را به قرائت أبی ابن کعب میخواندند<ref>فتح الباری، ابن حجر، ج۹، ص۱۴-۱۵.</ref>. اما در [[عهد]] [[عمر]]، بر اساس گزارشهای رسیده، گاهی با قرائت او [[مخالفت]] میکرده است. | ||
پس از تدوین [[مصحف]] [[عثمانی]] که اُبیّ بن کعب خود نیز در آن [[همکاری]] داشت، از قرائت اُبیّ همچنان استفاده شد و [[نسل]] به [[نسل]] به آیندگان منتقل شد و پایه اصلی قرائاتی قرار گرفت که در سدههای بعد به عنوان قرائاتی معتبر شناخته میشد. از میان [[قرائات]] سبع، قرائتهای حجازی [[نافع]] و [[ابن کثیر]] و قرائت [[بصری]] ابوعمروبن علاء که شبیه قرائت حجازی بود، تا حد زیادی از قرائت اُبیّ ریشه گرفته است، به گونهای که میتوان قرائت اُبیّ بن کعب و پس از او [[زید بن ثابت]] را بنیان اصلی قرائت حجازی تلقی کرد. در [[قرائات]] [[کوفی]] نیز تاثیر اُبیّ بن کعب بر قرائت عاصم و کسائی قابل ملاحظه است؛ شاید از همین روست که ابنجزری، اُبیّ بن کعب را به طور مطلق برجستهترین [[قاری]] این [[امت]] دانسته است. گاهی برخی از منابع [[امامیه]]، قرائت اُبیّ بن کعب را در [[تأیید]] نظرهای [[اعتقادی]] یا [[فقهی]] خود استفاده میکنند و فراتر از آن، در روایتی به [[نقل]] از [[امام صادق]] {{ع}} تصریح شده که [[اهل بیت]] {{عم}} [[قرائت]] [[ابی بن کعب]] را [[تأیید]] کردهاند. [[امام صادق]] {{ع}} در [[حدیثی]] میفرماید: "اگر [[ابن مسعود]] بر اساس قرائت ما قرائت نمیکند، [[گمراه]] است". [[ربیعة]] الرأی میپرسد: آیا او [[گمراه]] است؟ [[امام]] میفرماید: "بله، [[گمراه]] است". | پس از تدوین [[مصحف]] [[عثمانی]] که اُبیّ بن کعب خود نیز در آن [[همکاری]] داشت، از قرائت اُبیّ همچنان استفاده شد و [[نسل]] به [[نسل]] به آیندگان منتقل شد و پایه اصلی قرائاتی قرار گرفت که در سدههای بعد به عنوان قرائاتی معتبر شناخته میشد. از میان [[قرائات]] سبع، قرائتهای حجازی [[نافع]] و [[ابن کثیر]] و قرائت [[بصری]] ابوعمروبن علاء که شبیه قرائت حجازی بود، تا حد زیادی از قرائت اُبیّ ریشه گرفته است، به گونهای که میتوان قرائت اُبیّ بن کعب و پس از او [[زید بن ثابت]] را بنیان اصلی قرائت حجازی تلقی کرد. در [[قرائات]] [[کوفی]] نیز تاثیر اُبیّ بن کعب بر قرائت عاصم و کسائی قابل ملاحظه است؛ شاید از همین روست که ابنجزری، اُبیّ بن کعب را به طور مطلق برجستهترین [[قاری]] این [[امت]] دانسته است. گاهی برخی از منابع [[امامیه]]، قرائت اُبیّ بن کعب را در [[تأیید]] نظرهای [[اعتقادی]] یا [[فقهی]] خود استفاده میکنند و فراتر از آن، در روایتی به [[نقل]] از [[امام صادق]] {{ع}} تصریح شده که [[اهل بیت]] {{عم}} [[قرائت]] [[ابی بن کعب]] را [[تأیید]] کردهاند. [[امام صادق]] {{ع}} در [[حدیثی]] میفرماید: "اگر [[ابن مسعود]] بر اساس قرائت ما قرائت نمیکند، [[گمراه]] است". [[ربیعة]] الرأی میپرسد: آیا او [[گمراه]] است؟ [[امام]] میفرماید: "بله، [[گمراه]] است". | ||
البته از اُبیّ بن کعب درباره [[حدیث]] "سبعة احرف" نظری [[نقل]] شده است که جای [[تأمل]] دارد. او "أحرف" را در [[حدیث]] به لغت [[تفسیر]] کرده و از این رو هر یک از الفاظ [[قرآنی]] را که مترادف داشته با میل خود تبدیل | البته از اُبیّ بن کعب درباره [[حدیث]] "سبعة احرف" نظری [[نقل]] شده است که جای [[تأمل]] دارد. او "أحرف" را در [[حدیث]] به لغت [[تفسیر]] کرده و از این رو هر یک از الفاظ [[قرآنی]] را که مترادف داشته با میل خود تبدیل میکرد و به [[مسلمانان]] اجازه داده بود الفاظ [[قرآن]] را با الفاظ مترادف و با الفاظی که [[مخالف]] کلمه اصلی نباشد، جابهجا کنند که در این کار موفق نشد. [[روایت]] شده که او در [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|كُلَّمَا أَضَاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِيهِ}}<ref>«هرگاه برای آنان روشن شود در آن (روشنایی) راه میافتند» سوره بقره، آیه ۲۰.</ref> عبارت {{متن قرآن|مَشَوْا فِيهِ}} را {{عربی|مرّوا فيه}} یا {{عربی|سَعَوْا فيه}} قرائت میکرده است<ref>الاتقان فی علوم القرآن، سیوطی، ج۱، ص۴۶.</ref>. | ||
بر اساس | بر اساس منابع روایی، اُبیّ بن کعب یکی از چهار تن [[صحابی]] [[انصاری]] [[پیامبر]] {{صل}} بود که در زمان [[حیات]] آن حضرت به گردآوری [[مصحف]] پرداختند و [[مصحف]] آنان برای قرآنهایی که بعداً نوشته شد، استفاده شد<ref>اعجاز القرآن و البلاغة النبویه، رافعی، ص۳۵.</ref>. [[ابوالعالیه]] [[روایت]] کرده است که [[ابوبکر]] جمعی از کاتبان را گرد آورد و اُبیّ بن کعب [[قرآن]] را بر آنان [[املا]] میکرد و بدین ترتیب مصحفی فراهم شد. در زمان [[عثمان]] به هنگام گردآوری و تدوین [[مصحف]] [[عثمانی]]، اُبیّ بن کعب و [[زید بن ثابت]]، برجستهترین اعضای [[هیئت]] دوازده نفری تدوین [[قرآن]] بودند<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۳۸۱.</ref>. | ||
در زمان [[عثمان]] به هنگام گردآوری و تدوین [[مصحف]] [[عثمانی]]، اُبیّ بن کعب و [[زید بن ثابت]]، برجستهترین اعضای [[هیئت]] دوازده نفری تدوین [[قرآن]] بودند<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۳۸۱.</ref>. | |||
ابنندیم به [[نقل]] از [[فضل بن شاذان]] و او به [[نقل]] از فردی که [[مصحف]] اُبیّ را در دهکدهای به نام قریة الانصار نزد [[محمد بن عبدالملک انصاری]] دیده بود، ترتیب سورههای [[مصحف]] اُبیّ را بیان کرده است که با [[مصحف]] [[عثمانی]] تفاوتهایی دارد؛ از جمله | ابنندیم به [[نقل]] از [[فضل بن شاذان]] و او به [[نقل]] از فردی که [[مصحف]] اُبیّ را در دهکدهای به نام قریة الانصار نزد [[محمد بن عبدالملک انصاری]] دیده بود، ترتیب سورههای [[مصحف]] اُبیّ را بیان کرده است که با [[مصحف]] [[عثمانی]] تفاوتهایی دارد؛ از جمله اینکه دو [[سوره]] خَلْع و حَفْد را در شمار سورههای [[مصحف]] [[ابی بن کعب]] آورده است که سورههای ۹۰ و ۹۲ هستند<ref>الفهرست، شیخ طوسی، ص۲۹-۳۰.</ref>. | ||
از ویژگیهای [[مصحف]] اُبیّ، مقدم بودن [[سوره یونس]] بر [[انفال]]، و در برداشتن دو [[سوره]] که در واقع [[دعا]] بودند، میباشد. این دو [[سوره]] به این ترتیب بودهاند: | از ویژگیهای [[مصحف]] اُبیّ، مقدم بودن [[سوره یونس]] بر [[انفال]]، و در برداشتن دو [[سوره]] که در واقع [[دعا]] بودند، میباشد. این دو [[سوره]] به این ترتیب بودهاند: | ||
خط ۳۵: | خط ۳۶: | ||
طبق برخی اقوال، اُبیّ بن کعب این دو [[سوره]] را در [[قنوت]] [[نماز]] خود میخوانده و در [[مصحف]] خود آنها را نوشته بود<ref>إلاتقان فی علوم القرآن، سیوطی، ج۱، ص۲۰۶.</ref> و این به خاطر آن بود که [[پیامبر]] این [[دعاها]] را در [[قنوت]] خود میخوانده است. | طبق برخی اقوال، اُبیّ بن کعب این دو [[سوره]] را در [[قنوت]] [[نماز]] خود میخوانده و در [[مصحف]] خود آنها را نوشته بود<ref>إلاتقان فی علوم القرآن، سیوطی، ج۱، ص۲۰۶.</ref> و این به خاطر آن بود که [[پیامبر]] این [[دعاها]] را در [[قنوت]] خود میخوانده است. | ||
نویسنده [[کتاب]] [[تاریخ قرآن]] میگوید: اُبیّ به خاطر | نویسنده [[کتاب]] [[تاریخ قرآن]] میگوید: اُبیّ به خاطر اینکه این [[دعاها]] را فراموش نکند آنها را در [[مصحف]] خود آورده اما کسانی که پس از او [[مصحف]] او را دیدهاند، [[گمان]] کردهاند که این [[دعاها]] از [[سورههای قرآن]] میباشند و لذا [[مصحف]] اُبیّ را دارای صد و شانزده [[سوره]] میدانستهاند<ref>تأویل مشکل القرآن، ابن قتیبه، ج۱، ص۳۳-۳۴.</ref>. او از جمله دوازده یا هفتاد<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۳۷۸.</ref> نفری است که در [[عقبه]] با [[پیامبر]] {{صل}} [[بیعت]] کرد. | ||
اُبیّ بن کعب میگوید: [[پیامبر]] {{صل}} از من پرسید: کدام [[آیه]] از [[کتاب خدا]] در نظر تو بزرگتر است؟ گفتم: {{متن قرآن|اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ}}<ref>«خداوند است که هیچ خدایی جز آن زنده پایدار نیست» سوره بقره، آیه ۲۵۵.</ref>، دستی به سینهام زد و فرمود: "یا ابا المنذر! این [[علم]] تو را گوارا باد"، و به این خاطر به این [[کنیه]] معروف گردید. و نیز [[روایت]] شده است که [[رسول اکرم]] {{صل}} او را "سید الانصار" [[لقب]] داد و هنوز زنده بود که [[مسلمانان]] او را سیدالمسلمین خواندند<ref>المستدرک، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۳۰۲.</ref>. | اُبیّ بن کعب میگوید: [[پیامبر]] {{صل}} از من پرسید: کدام [[آیه]] از [[کتاب خدا]] در نظر تو بزرگتر است؟ گفتم: {{متن قرآن|اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ}}<ref>«خداوند است که هیچ خدایی جز آن زنده پایدار نیست» سوره بقره، آیه ۲۵۵.</ref>، دستی به سینهام زد و فرمود: "یا ابا المنذر! این [[علم]] تو را گوارا باد"، و به این خاطر به این [[کنیه]] معروف گردید. و نیز [[روایت]] شده است که [[رسول اکرم]] {{صل}} او را "سید الانصار" [[لقب]] داد و هنوز زنده بود که [[مسلمانان]] او را سیدالمسلمین خواندند<ref>المستدرک، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۳۰۲.</ref>. | ||
خط ۴۱: | خط ۴۲: | ||
از کتاب کامل [[بهایی]] [[نقل]] شده است که اُبّی گفت: "عصر روز [[سقیفه]] به جمعی از [[انصار]] برخوردم، پرسیدند: از کجا میآیی؟ گفتم: از نزد [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}}، گفتند: در چه حالی بودند؟ گفتم: افرادی که [[خانه]] ایشان محل فرود آمدن [[جبرییل]] و خوابگاه [[پیامبر خدا]] بوده و اکنون [[وحی]] از [[خانه]] ایشان قطع شده و حقشان از دست رفته است، چگونه میباشند؟"<ref>أعیان الشیعة، امین عاملی، ج۲، ص۴۵۵.</ref>. | از کتاب کامل [[بهایی]] [[نقل]] شده است که اُبّی گفت: "عصر روز [[سقیفه]] به جمعی از [[انصار]] برخوردم، پرسیدند: از کجا میآیی؟ گفتم: از نزد [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}}، گفتند: در چه حالی بودند؟ گفتم: افرادی که [[خانه]] ایشان محل فرود آمدن [[جبرییل]] و خوابگاه [[پیامبر خدا]] بوده و اکنون [[وحی]] از [[خانه]] ایشان قطع شده و حقشان از دست رفته است، چگونه میباشند؟"<ref>أعیان الشیعة، امین عاملی، ج۲، ص۴۵۵.</ref>. | ||
و نیز در همین کتاب [[نقل]] شده است که چون [[سوره]] بیّنه نازل شد، [[جبرییل]] گفت: "یا [[رسول الله]]! [[خدا]] امر فرموده است تا این [[سوره]] را به اُبیّ بیاموزی". اُبیّ به [[پیامبر]] {{صل}} گفت: "یا [[رسول الله]]! [[خدا]] نام مرا برده است؟"، [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: "آری" و سپس اُبیّ گریست. | و نیز در همین کتاب [[نقل]] شده است که چون [[سوره]] بیّنه نازل شد، [[جبرییل]] گفت: "یا [[رسول الله]]! [[خدا]] امر فرموده است تا این [[سوره]] را به اُبیّ بیاموزی". اُبیّ به [[پیامبر]] {{صل}} گفت: "یا [[رسول الله]]! [[خدا]] نام مرا برده است؟"، [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: "آری" و سپس اُبیّ گریست. به وی گفتند: آیا از شنیدن این خبر خوشحال شدی؟ او گفت: "چرا خوشحال نشوم، با آنکه [[خدا]] فرموده است از [[فضل]] و [[رحمت]] [[پروردگار]] باید خوشحال شد". | ||
به وی گفتند: آیا از شنیدن این خبر خوشحال شدی؟ او گفت: "چرا خوشحال نشوم، با آنکه [[خدا]] فرموده است از [[فضل]] و [[رحمت]] [[پروردگار]] باید خوشحال شد". | |||
در [[کتاب کافی]] از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] شده است که ما [[خاندان پیامبر]]، [[قرآن]] را آن طور که ابیّ خوانده است، میخوانیم. | در [[کتاب کافی]] از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] شده است که ما [[خاندان پیامبر]]، [[قرآن]] را آن طور که ابیّ خوانده است، میخوانیم. | ||
[[قیس بن عباده]] میگوید: "وارد [[مدینه]] شدم و با [[یاران پیامبر]] همراه شدم. اُبیّ بن کعب بیش از همه افراد نزد من [[دوست]] داشتنیتر بود؛ هنگامی که برای [[نقل حدیث]] دور هم مینشستند هیچ یک از آنان را مثل اُبیّ ندیدم که این گونه برای شنیدن سخنانش گردن بکشند". و ابیّ میگفت: "به [[پروردگار]] [[کعبه]] قسم، امرا هلاک میشوند و من با آنان [[همکاری]] نمیکنم"<ref>أعیان الشیعة، امین عاملی، ج۲، ص۴۵۷.</ref><ref>[[غفور مرادی|مرادی، غفور]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۲۵۲.</ref> | [[قیس بن عباده]] میگوید: "وارد [[مدینه]] شدم و با [[یاران پیامبر]] همراه شدم. اُبیّ بن کعب بیش از همه افراد نزد من [[دوست]] داشتنیتر بود؛ هنگامی که برای [[نقل حدیث]] دور هم مینشستند هیچ یک از آنان را مثل اُبیّ ندیدم که این گونه برای شنیدن سخنانش گردن بکشند". و ابیّ میگفت: "به [[پروردگار]] [[کعبه]] قسم، امرا هلاک میشوند و من با آنان [[همکاری]] نمیکنم"<ref>أعیان الشیعة، امین عاملی، ج۲، ص۴۵۷.</ref>.<ref>[[غفور مرادی|مرادی، غفور]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳]]، ص ۲۵۲.</ref> | ||
== اُبیّ بن کعب و [[نقل حدیث]] == | == اُبیّ بن کعب و [[نقل حدیث]] == | ||
اُبیّ بن کعب از [[رسول اکرم]] {{صل}} احادیثی [[روایت]] کرده است که برخی از آنها را صاحبان [[صحاح ششگانه]] [[اهل سنت]] در آثار خود آوردهاند. بنابر شمارش [[نووی]] [[احادیث معتبر]] منقول از اُبیّ بن کعب، صد و شصت | اُبیّ بن کعب از [[رسول اکرم]] {{صل}} احادیثی [[روایت]] کرده است که برخی از آنها را صاحبان [[صحاح ششگانه]] [[اهل سنت]] در آثار خود آوردهاند. بنابر شمارش [[نووی]] [[احادیث معتبر]] منقول از اُبیّ بن کعب، صد و شصت و چهار [[حدیث]] است که از آن میان سه [[حدیث]] از منفردات [[بخاری]] و هفت [[حدیث]] از منفردات [[مسلم]] است. [[احمد بن حنبل]] نیز [[احادیث]] فراوانی را از او به [[نقل]] از [[ابوایوب انصاری]]، [[عبادة بن صامت]]، [[ابوهریره]]، [[رافع بن رفاعه]]، [[جابر بن عبدالله]]، [[سهل بن سعد]]، [[عبدالله بن عمرو بن عاص]]، [[عبدالله بن عباس]]، [[انس بن مالک]]، [[عبدالرحمان بن ابزی]]، [[سلیمان بن صرد]]، عبدالرحمان بن اسود، [[سوید بن غفله]] [[عبدالرحمان بن ابی لیلی]]، [[زر بن جیش]]، [[ابوعثمان نهدی]]، [[ابوالعالیه ریاحی]]، طفیل و [[محمد]]، [[پسران]] [[ابی بن کعب]] و برخی دیگر، در [[مسند]] خود آورده است. [[احادیث]] منقول از ابیّ بن کعب از نظر موضوع، مسائلی مربوط به [[فقه]]، [[تفسیر]]، [[سیره]] و [[زهد]] و [[اخلاق]] را در بر میگیرد<ref>أعیان الشیعة، امین عاملی، ج۲، ص۴۵۸.</ref>.<ref>[[غفور مرادی|مرادی، غفور]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳]]، ص ۲۵۵.</ref> | ||
برخی [[روایات فقهی]] نقل شده از او درباره موضوعاتی مثل [[وجوب]] [[نماز آیات]]<ref>سید مرتضی، ص۲۶۷.</ref>، کیفیت و تعداد رکعات [[نماز وتر]] [[رسول خدا]] {{صل}}<ref>طوسی، ج۱، ص۵۳۲؛ ابن عدی، ج۵، ص۴۴.</ref>، لقطه (چیز پیدا شده)<ref>طوسی، ج۳، ص۵۷۸.</ref>، [[حرمت]] خوردن گوشت خرگوش<ref>ابوالشیخ انصاری، ج۲، ص۳۰۸.</ref>، [[حکم]] [[خواندن نماز]] در یک [[لباس]] (ثوب واحد)<ref>دارقطنی، ج۲، ص۱۰۴.</ref>است<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «ابی بن کعب انصاری»، دانشنامه سیره نبوی ج۲]]، ص۳-۵. </ref>. | |||
== اُبیّ بن کعب و [[ابوبکر]] == | == اُبیّ بن کعب و [[ابوبکر]] == | ||
از جمله دوازده نفری که در یک مجلس در پای [[منبر]] [[ابوبکر]] به وی [[اعتراض]] نمودند، اُبیّ بن کعب است. وی پس از [[عمار یاسر]] برخاست و گفت: "ابوبکر! حقی را که [[خداوند]] برای غیر تو قرار داده است [[انکار]] | از جمله دوازده نفری که در یک مجلس در پای [[منبر]] [[ابوبکر]] به وی [[اعتراض]] نمودند، اُبیّ بن کعب است. وی پس از [[عمار یاسر]] برخاست و گفت: "ابوبکر! حقی را که [[خداوند]] برای غیر تو قرار داده است [[انکار]] مکن و اول کسی که در [[حق]] [[وصی]] و برگزیده [[پیامبر]] [[مخالفت]] میکند و از گفته او رو میگرداند مباش؛ [[حق]] را به صاحبش برگردان تا از [[کیفر]] و [[عذاب]] مصون باشی؛ در [[گمراهی]] پافشاری مکن که پشیمان خواهی شد؛ از کرده خود [[توبه]] نما تا گناهانت سبک شود؛ و حقی را که [[خدا]] مخصوص دیگری قرار داده است به خود اختصاص مده تا به [[کیفر]] آن دچار نشوی. [[ابوبکر]]! مواظب باش هر چه به دست آوری از آن جدا شده و به سوی پروردگارت رهسپار خواهی شد، و از آنچه مرتکب شدهای، تو را بازخواست خواهد فرمود"<ref>الاحتجاج، طبرسی، ج۱، ص۱۰۲.</ref>. | ||
اُبیّ بن کعب درباره [[شهادت]] دادن به [[امامت امام علی]] {{ع}} گفته است: {{متن حدیث|أشهد أني سمعت رسول الله {{صل}} يقول: علي بن أبي طالب إمامكم بعدي و هو الناصح لأمتي}}؛ [[شهادت]] میدهم که شنیدم [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: [[علی بن ابیطالب]] [[امام]] بعد از من است و او [[دلسوز]] برای [[امت]] من میباشد<ref>قاموس الرجال، شوشتری، ج۱، ص۳۵۲.</ref>. | اُبیّ بن کعب درباره [[شهادت]] دادن به [[امامت امام علی]] {{ع}} گفته است: {{متن حدیث|أشهد أني سمعت رسول الله {{صل}} يقول: علي بن أبي طالب إمامكم بعدي و هو الناصح لأمتي}}؛ [[شهادت]] میدهم که شنیدم [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: [[علی بن ابیطالب]] [[امام]] بعد از من است و او [[دلسوز]] برای [[امت]] من میباشد<ref>قاموس الرجال، شوشتری، ج۱، ص۳۵۲.</ref>. | ||
خط ۵۹: | خط ۶۰: | ||
[[علامه مجلسی]] [[خطبه]] مفصلی را درباره [[پشتیبانی]] اُبیّ از [[خلافت]] [[علی بن ابیطالب]] [[نقل]] کرده است که به جهت طولانی بودن از ذکر آن خودداری میشود<ref>بحارالانوار (چاپ قدیم)، ج۸، ص۸۷.</ref>. | [[علامه مجلسی]] [[خطبه]] مفصلی را درباره [[پشتیبانی]] اُبیّ از [[خلافت]] [[علی بن ابیطالب]] [[نقل]] کرده است که به جهت طولانی بودن از ذکر آن خودداری میشود<ref>بحارالانوار (چاپ قدیم)، ج۸، ص۸۷.</ref>. | ||
اُبیّ بن کعب در زمان [[عمر]] خواست که کاری بدو سپرده شود، ولی [[عمر]] در پاسخ گفت: "خوش ندارم که [[دین]] تو را [[آلوده]] سازد"<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۳۷۹.</ref>. او از مخالفین [[عثمان]] نیز بوده است و قبل از [[وفات]]، قصد پرده برداشتن از بعضی حقایق درباره او و بقیه [[خلفا]] را داشته که [[فرصت]] نیافت <ref>بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۱۰، ص۲۹۶-۲۹۷.</ref>. | اُبیّ بن کعب در زمان [[عمر]] خواست که کاری بدو سپرده شود، ولی [[عمر]] در پاسخ گفت: "خوش ندارم که [[دین]] تو را [[آلوده]] سازد"<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۳۷۹.</ref>. او از مخالفین [[عثمان]] نیز بوده است و قبل از [[وفات]]، قصد پرده برداشتن از بعضی حقایق درباره او و بقیه [[خلفا]] را داشته که [[فرصت]] نیافت<ref>بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۱۰، ص۲۹۶-۲۹۷.</ref>.<ref>[[غفور مرادی|مرادی، غفور]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳]]، ص ۲۵۶.</ref> | ||
== وفات == | |||
[[تاریخ]] [[وفات]] ابی را به [[اختلاف]] سالهای ۱۹، ۲۰، ۲۲ و ۳۵ چند [[روز]] پیش از [[کشته شدن عثمان]] گفتهاند. اختلاف در سال وفات ابی، مشارکت او را در [[جمعآوری قرآن]] در [[زمان عثمان]] دچار تردید میکند. از این رو، [[ذهبی]]<ref>ذهبی، ج۹، ص۲۰۰.</ref> [[روایت]] [[ابن سعد]] را در مورد مشارکت ابی در نسخه برداری مصاحف، مرسل خوانده و گفته است: اگر چنین بود، مشهور میشد. [[ابن حجر]] سال ۳۵ را استوارترین قول دانسته است. گرچه بیشتر درگذشت او را در [[زمان]] [[خلیفه دوم]] دانستهاند<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۶۳؛ ابن حجر، ج۱، ص۱۸۱.</ref>. | |||
[[ | با توجه به اینکه ابی از فقهای دوران [[خلیفه سوم]] و از جمعکنندگان قرآن در این دوره دانسته شده است، احتمال درگذشت او در سال ۳۵ نیز وجود دارد. جماعتی، [[قبر]] ابی را در [[باب الصغیر]] [[شام]] گفتهاند، اما صاحب [[تاریخ مدینة دمشق]] این را صحیح ندانسته است <ref>ابن عساکر، ج۲، ص۴۱۸.</ref>. از ابی چند فرزند به نامهای [[طفیل بن ابی بن کعب|طفیل]]، [[محمد بن ابی بن کعب|محمد]] و ام عمر و باقی ماند<ref>ابن سعد، ج۳، ص۳۷۸.</ref>.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «ابی بن کعب انصاری»، دانشنامه سیره نبوی ج۲]]، ص۳-۵؛ [[غفور مرادی|مرادی، غفور]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳]]، ص ۲۵۶.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |