عصر امام صادق در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۰: خط ۴۰:
[[ابو بکر حضرمی]] گوید: در محضر امام صادق{{ع}} از قیام زید سخن به میان‌ آوردیم، امام صادق{{ع}} فرمودند: «عمویم کشته خواهد شد، او اگر [[قیام]] کند کشته می‌شود پس شما به خانه‌های خود فرار کنید، به [[خدا]] قسم که بر شما باکی نیست» مردی از حاضران گفت: ان شاء الله‌<ref>کشف الغمه، ج۲، ص۱۹۸- ۱۹۹؛ بحار الانوار، ج۴۷، ص۱۴۸.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۸ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۸]]، ص ۹۲.</ref>
[[ابو بکر حضرمی]] گوید: در محضر امام صادق{{ع}} از قیام زید سخن به میان‌ آوردیم، امام صادق{{ع}} فرمودند: «عمویم کشته خواهد شد، او اگر [[قیام]] کند کشته می‌شود پس شما به خانه‌های خود فرار کنید، به [[خدا]] قسم که بر شما باکی نیست» مردی از حاضران گفت: ان شاء الله‌<ref>کشف الغمه، ج۲، ص۱۹۸- ۱۹۹؛ بحار الانوار، ج۴۷، ص۱۴۸.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۸ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۸]]، ص ۹۲.</ref>


=== زید قیامش را آشکار می‌کند ===
=== آشکار شدن قیام زید===
{{اصلی|قیام زید}}
[[زید بن علی]] به جمع‌آوری [[یاران]] و دعوت‌کنندگان برای قیام خود پرداخت و سپس قیامش را آشکار کرد و عده زیادی به او پیوستند. امّا اگر کسی در اوضاع [[سیاسی]] و [[اخلاقی]] آن برهه از [[زمان]] دقیق شود درمی‌یابد که یکی از علامت‌های این دوره [[اضطراب]] و نابسامانی [[اعتقادی]] و سیاسی بوده و به رغم اینکه [[امت]] از [[ستم]] [[بنی امیه]] به ستوه آمده بودند و این مطلب در [[باور]] آنان جای گرفته بود و از دیگر سوی متقاعد شده بودند که تنها جایگزین مناسب سیاسی [[امیدوارکننده]] جریان [[علوی]] است که همواره در برابر [[ستمکاران]] ایستاده و متحمل [[شکنجه‌ها]] و فشارهای حکومت منحرف [[اموی]] شده است، ولی این دو باور به حدی از قوت نرسیده بود که برای تحقق [[نهضت]] و قیام کافی باشد و از طرفی هم نهضت از این حیث که مورد نیاز شدید امت بود بدل به یک ضرورت اجتماعی گردیده بود تا امت ثابت کند که در برابر [[ستمگران]] کاملا از [[حقوق]] خود دست برنداشته و [[حفظ]] هویت اسلامی برایش اهمیت حیاتی داشته و به صورت عام در برابر [[باطل]] از خود حساسیت نشان می‌دهد.
[[زید بن علی]] به جمع‌آوری [[یاران]] و دعوت‌کنندگان برای قیام خود پرداخت و سپس قیامش را آشکار کرد و عده زیادی به او پیوستند. امّا اگر کسی در اوضاع [[سیاسی]] و [[اخلاقی]] آن برهه از [[زمان]] دقیق شود درمی‌یابد که یکی از علامت‌های این دوره [[اضطراب]] و نابسامانی [[اعتقادی]] و سیاسی بوده و به رغم اینکه [[امت]] از [[ستم]] [[بنی امیه]] به ستوه آمده بودند و این مطلب در [[باور]] آنان جای گرفته بود و از دیگر سوی متقاعد شده بودند که تنها جایگزین مناسب سیاسی [[امیدوارکننده]] جریان [[علوی]] است که همواره در برابر [[ستمکاران]] ایستاده و متحمل [[شکنجه‌ها]] و فشارهای حکومت منحرف [[اموی]] شده است، ولی این دو باور به حدی از قوت نرسیده بود که برای تحقق [[نهضت]] و قیام کافی باشد و از طرفی هم نهضت از این حیث که مورد نیاز شدید امت بود بدل به یک ضرورت اجتماعی گردیده بود تا امت ثابت کند که در برابر [[ستمگران]] کاملا از [[حقوق]] خود دست برنداشته و [[حفظ]] هویت اسلامی برایش اهمیت حیاتی داشته و به صورت عام در برابر [[باطل]] از خود حساسیت نشان می‌دهد.


۲۱۸٬۶۱۸

ویرایش