←امام صادق{{ع}} و هشام بن عبدالملک
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
«[[سبحان الله]] چرا به بدنش آهن نبستید و او را در کف فرات نیانداختید؟ این بهترین کار بود»<ref>کافى، ج۸، ص۲۵۰- ۲۵۱، ح۳۵۱.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۸ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۸]]، ص ۹۷.</ref> | «[[سبحان الله]] چرا به بدنش آهن نبستید و او را در کف فرات نیانداختید؟ این بهترین کار بود»<ref>کافى، ج۸، ص۲۵۰- ۲۵۱، ح۳۵۱.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۸ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۸]]، ص ۹۷.</ref> | ||
=== | === زمان هشام بن عبدالملک === | ||
{{همچنین|هشام بن عبدالملک}} | {{همچنین|هشام بن عبدالملک}} | ||
در این جو آکنده از تزاحم [[خواستهها]] و [[شورش]] بر حکومت مرکزی خصوصا پس از [[قیام زید]]، امام صادق{{ع}} مشغول مرتب نمودن اوضاع در جهت [[رسالت]] خود بودند، از دیگر سو تهمتهای بسیاری از قبیل قیام در برابر [[خلیفه]] [[مسلمانان]]، زندقه و جواز [[سبّ]] و لعن خلفا بهسوی [[شیعه]] سرازیر بود، هنگامی که هشام به [[مدینه]] آمد [[بنی عباس]] که هنوز [[قدرت]] را در دست نگرفته بودند به استقبال او آمدند و از امام صادق{{ع}} [[شکایت]] و بدگویی کردند که او [[میراث]] «ماهر الخصی» را به تنهایی گرفته و ما را از آن بینصیب گذاشته است<ref>از مراجعه به کتب روایى برمىآید که این شخص بدون وارث بوده و چون امام میراث بر هر بى وارثى است ارث او را گرفته بوده است.</ref>. | در این جو آکنده از تزاحم [[خواستهها]] و [[شورش]] بر حکومت مرکزی خصوصا پس از [[قیام زید]]، امام صادق{{ع}} مشغول مرتب نمودن اوضاع در جهت [[رسالت]] خود بودند، از دیگر سو تهمتهای بسیاری از قبیل قیام در برابر [[خلیفه]] [[مسلمانان]]، زندقه و جواز [[سبّ]] و لعن خلفا بهسوی [[شیعه]] سرازیر بود، هنگامی که هشام به [[مدینه]] آمد [[بنی عباس]] که هنوز [[قدرت]] را در دست نگرفته بودند به استقبال او آمدند و از امام صادق{{ع}} [[شکایت]] و بدگویی کردند که او [[میراث]] «ماهر الخصی» را به تنهایی گرفته و ما را از آن بینصیب گذاشته است<ref>از مراجعه به کتب روایى برمىآید که این شخص بدون وارث بوده و چون امام میراث بر هر بى وارثى است ارث او را گرفته بوده است.</ref>. |