←صبر و بردباری
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
امام باقر{{ع}} از سخن او در [[غضب]] نشدند. بلکه با ملاطفت تمام به او پاسخ دادند: اگر تو راست میگویی [[خدا]] آن [[زن]] را ببخشد، و اگر تو [[دروغ]] میگویی خدا تو را ببخشد. [[مرد]] کتابی از اخلاق امام [[باقر]]{{ع}} مبهوت شد. وی با دیدن چنین [[اخلاقی]] که شبیه [[اخلاق]] [[پیامبران]] است شیفته و فریفته [[امام باقر]]{{ع}} گردید و در همان مجلس [[اسلام]] خود را آشکار کرده و طریق [[حق]] را که طریق [[اهل بیت]] باشد در پیش گرفت<ref>مناقب آل أبى طالب، ج۳، ص۳۳۷؛ بحار الانوار، ج۴۶، ص۲۸۹؛ الانوار البهیه، ص۱۴۲؛ مستدرک البحار، ج۲، ص۳۸۳.</ref>. | امام باقر{{ع}} از سخن او در [[غضب]] نشدند. بلکه با ملاطفت تمام به او پاسخ دادند: اگر تو راست میگویی [[خدا]] آن [[زن]] را ببخشد، و اگر تو [[دروغ]] میگویی خدا تو را ببخشد. [[مرد]] کتابی از اخلاق امام [[باقر]]{{ع}} مبهوت شد. وی با دیدن چنین [[اخلاقی]] که شبیه [[اخلاق]] [[پیامبران]] است شیفته و فریفته [[امام باقر]]{{ع}} گردید و در همان مجلس [[اسلام]] خود را آشکار کرده و طریق [[حق]] را که طریق [[اهل بیت]] باشد در پیش گرفت<ref>مناقب آل أبى طالب، ج۳، ص۳۳۷؛ بحار الانوار، ج۴۶، ص۲۸۹؛ الانوار البهیه، ص۱۴۲؛ مستدرک البحار، ج۲، ص۳۸۳.</ref>. | ||
۲. از دیگر مظاهر باشکوه و شگفتانگیز [[صبر]] و [[بردباری]] امام باقر{{ع}} میتوان به داستان زیر اشاره کرد: آوردهاند که مردی شامی به مجلس درس [[امام]] [[محمّد]] باقر{{ع}} میآمد و به درس آن حضرت گوش فرامیداد. او بسیار شیفته مباحث [[علمی]] امام باقر{{ع}} گردیده بود. امّا روزی با تندی رو به امام باقر{{ع}} کرده، به آن حضرت گفت: محمّد! [[گمان]] نکنی که من از روی [[دوستی]] و [[محبّت]] به تو به مجلس درست حاضر میشوم. چنین نیست. بلکه من نسبت به کسی در روی [[زمین]] بیشتر از تو و اهل بیت تو [[کینه]] ندارم. و به این مطلب [[اعتقاد قلبی]] دارم که [[اطاعت]] و [[پیروی]] از [[فرامین خداوند]] و [[فرامین]] [[امیر المؤمنین]] که [[خلیفه]] [[مسلمانان]] است در [[بغض]] و | ۲. از دیگر مظاهر باشکوه و شگفتانگیز [[صبر]] و [[بردباری]] امام باقر{{ع}} میتوان به داستان زیر اشاره کرد: آوردهاند که مردی شامی به مجلس درس [[امام]] [[محمّد]] باقر{{ع}} میآمد و به درس آن حضرت گوش فرامیداد. او بسیار شیفته مباحث [[علمی]] امام باقر{{ع}} گردیده بود. امّا روزی با تندی رو به امام باقر{{ع}} کرده، به آن حضرت گفت: محمّد! [[گمان]] نکنی که من از روی [[دوستی]] و [[محبّت]] به تو به مجلس درست حاضر میشوم. چنین نیست. بلکه من نسبت به کسی در روی [[زمین]] بیشتر از تو و اهل بیت تو [[کینه]] ندارم. و به این مطلب [[اعتقاد قلبی]] دارم که [[اطاعت]] و [[پیروی]] از [[فرامین خداوند]] و [[فرامین]] [[امیر المؤمنین]] که [[خلیفه]] [[مسلمانان]] است در [[بغض]] و ناپسند داشتن شما [[خاندان]] است. امّا از آنجا که میبینم مرد فصیحی هستی و الفاظ و کلمات تو از نظر ادبی زیباست به سوی تو میآیم!!. | ||
امام باقر{{ع}} نگاهی از روی [[لطف]] و دلسوزی به او انداختند. از آن پس آن حضرت او را بیش از پیش غرق در [[احسان]] و نیکویی کردند تا حدّی که آن مرد متنبّه شده و راه [[حقّ]] و [[حقیقت]] بر او آشکار گردید. او از حالت کینه و [[دشمنی]] به دوستی و ولایت امام باقر{{ع}} منتقل گردید، تا آنجا که تا هنگام [[مرگ]] ملازم محضر امام باقر{{ع}} بود و در هنگام مرگ [[وصیت]] کرد تا امام باقر{{ع}} بر او [[نماز]] بگذارد<ref>بحار الانوار، ج۱۱، ص۶۶.</ref>. این سجایای اخلاقی بلند [[امام باقر]]{{ع}} جلوههایی از خلق عظیم جدّ گرامیاش [[حضرت پیامبر]] اکرم{{صل}} بود که توانست با [[اخلاق]] والای خود میان قلبهای [[مردم]] انس و [[الفت]] ایجاد نموده و به [[احساسات]] و [[عواطف]] مردم [[وحدت]] بخشیده و همگان را پس از سالها [[فرقهگرایی]] و تحزّب و تشتّت و جدایی بر کلمه [[توحید]] جمع نماید<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۷ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۷]]، ص ۳۲.</ref>. | امام باقر{{ع}} نگاهی از روی [[لطف]] و دلسوزی به او انداختند. از آن پس آن حضرت او را بیش از پیش غرق در [[احسان]] و نیکویی کردند تا حدّی که آن مرد متنبّه شده و راه [[حقّ]] و [[حقیقت]] بر او آشکار گردید. او از حالت کینه و [[دشمنی]] به دوستی و ولایت امام باقر{{ع}} منتقل گردید، تا آنجا که تا هنگام [[مرگ]] ملازم محضر امام باقر{{ع}} بود و در هنگام مرگ [[وصیت]] کرد تا امام باقر{{ع}} بر او [[نماز]] بگذارد<ref>بحار الانوار، ج۱۱، ص۶۶.</ref>. این سجایای اخلاقی بلند [[امام باقر]]{{ع}} جلوههایی از خلق عظیم جدّ گرامیاش [[حضرت پیامبر]] اکرم{{صل}} بود که توانست با [[اخلاق]] والای خود میان قلبهای [[مردم]] انس و [[الفت]] ایجاد نموده و به [[احساسات]] و [[عواطف]] مردم [[وحدت]] بخشیده و همگان را پس از سالها [[فرقهگرایی]] و تحزّب و تشتّت و جدایی بر کلمه [[توحید]] جمع نماید<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۷ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۷]]، ص ۳۲.</ref>. |