←جستارهای وابسته
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
*[[ابو بصیر]] از [[امام صادق]] {{ع}} روایت میکند که فرمود: حضرت [[قائم]] {{ع}} هنگامی که آماده قیام باشد به یارانش میگوید: مردم مکه مرا نمیخواهند ولی من با فرستادن نماینده خویش، [[حجت]] را بر آنان تمام میکنم. آنگاه به یکی از یارانش میفرماید: به مکه برو و به مردم آن بگو: من فرستاده فلانم. او میگوید: ما خاندان رحمت و معدن [[رسالت]] و صاحب مقام خلافتیم و ما ذریه محمد {{صل}} و سلاله پیامبرانیم، به ما ظلم و ستم فراوان شده از روز درگذشت [[پیامبر]] {{صل}} تاکنون حق ما را غصب کردهاند. اکنون از شما یاری میخواهیم، پس ما را یاری کنید. وی حسب دستور به مکه میرود و پیام را ابلاغ میکند. مردم مکه او را دستگیر میکنند و مابین رکن و مقام سرش را میبرند و او "نفس زکیه" است. چون این خبر به حضرت قائم {{ع}} میرسد، با یارانش وارد قیام میشود<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷.</ref><ref>[[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۷۳۶.</ref>. | *[[ابو بصیر]] از [[امام صادق]] {{ع}} روایت میکند که فرمود: حضرت [[قائم]] {{ع}} هنگامی که آماده قیام باشد به یارانش میگوید: مردم مکه مرا نمیخواهند ولی من با فرستادن نماینده خویش، [[حجت]] را بر آنان تمام میکنم. آنگاه به یکی از یارانش میفرماید: به مکه برو و به مردم آن بگو: من فرستاده فلانم. او میگوید: ما خاندان رحمت و معدن [[رسالت]] و صاحب مقام خلافتیم و ما ذریه محمد {{صل}} و سلاله پیامبرانیم، به ما ظلم و ستم فراوان شده از روز درگذشت [[پیامبر]] {{صل}} تاکنون حق ما را غصب کردهاند. اکنون از شما یاری میخواهیم، پس ما را یاری کنید. وی حسب دستور به مکه میرود و پیام را ابلاغ میکند. مردم مکه او را دستگیر میکنند و مابین رکن و مقام سرش را میبرند و او "نفس زکیه" است. چون این خبر به حضرت قائم {{ع}} میرسد، با یارانش وارد قیام میشود<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷.</ref><ref>[[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۷۳۶.</ref>. | ||
== مدخلهای وابسته == | |||
* [[قتل نفس زکیه بین رکن ومقام]] | |||
* [[قتل نفس زکیه]] | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{جستارهای وابسته}} | {{جستارهای وابسته}} |