نشانه‌های ظهور امام مهدی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن '
جز (جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن ')
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:
#برخی معتقد بودند که نفس زکیه که کشته شدن او را یکی از نشانه‌های ظهور دانسته‌اند همان محمّد بن عبدالله بن حسن مثنی است که در ابتدای حکومت عباسیان قیام کرد و در مدینه به شهادت رسید. استدلال‌هایی را هم برای اثبات این مطلب آورده‌اند که در اثبات این مطلب، کافی نیست<ref>تاریخ الغیبة الکبری: ص۶۰۸.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۵۲.]</ref>.
#برخی معتقد بودند که نفس زکیه که کشته شدن او را یکی از نشانه‌های ظهور دانسته‌اند همان محمّد بن عبدالله بن حسن مثنی است که در ابتدای حکومت عباسیان قیام کرد و در مدینه به شهادت رسید. استدلال‌هایی را هم برای اثبات این مطلب آورده‌اند که در اثبات این مطلب، کافی نیست<ref>تاریخ الغیبة الکبری: ص۶۰۸.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۵۲.]</ref>.
#نمونۀ دیگر تطبیق‌های علّامه مجلسی در بحار الأنوار است. وی ضمن بیان احادیث نشانه‌های ظهور، آنها را توضیح داده و گاه تطبیق کرده است. برای مثال در حدیثی از عمار یاسر چنین نقل شده است:{{عربی|اندازه=150%|«یأتی هلاک ملکهم من حیث بدا»}}<ref>نابودیِ حکومت آنان از جایی که آغاز شده، خواهد بود؛الغیبة، طوسی: ص۴۶۳ ح۴۷۹.</ref>. گویا مرحوم مجلسی ضمیر "هم" در "ملکهم" را به عباسیان برگردانده و نوشته است: "من حیث بدا"؛ یعنی از سوی خراسان؛ چون هلاکو از آن جا وارد شد، همان گونه که شروع حکومتشان از خراسان و به دست ابومسلم بود، که البته در حدیث، به عباسیان تصریح نشده است <ref>بحار الأنوار: ج۵۲ ص۲۰۸ ح۴۵.</ref>. یا در جایی دیگری از الغیبة نعمانی <ref>الغیبة، نعمانی: ص۲۷۵ ح۵۵.</ref> حدیثی آورده که در آن آمده است:{{عربی|اندازه=150%|«إِذَا قَامَ الْقَائِمُ بِخُرَاسَان‏... وَ قَامَ مِنَّا قَائِمٌ بِجِيلَان‏... وَ قَتَلَ الْكَبْش‏...»}}<ref>هنگامی که قائم در خراسان قیام کند... و قائمی از ما در گیلان قیام کند... و سرکرده کشته شود... .</ref> سپس می‌گوید: قیام کننده در خراسان، هلاکو خان یا چنگیزخان است و قیام کننده در گیلان، شاه اسماعیل و شاید از کبش، شاه عبّاس اوّل باشد <ref>بحار الأنوار: ج۵۲ ص۲۳۶ ح۱۰۴.</ref>. همچنین در جای دیگر، حدیثی را بر دولت صفویه تطبیق کرده و می‌گوید: بعید نیست که این حکومت، متّصل به دولت قائم شود<ref>بحار الأنوار: ج۵۲ ص۲۴۳.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۵۲.]</ref>.
#نمونۀ دیگر تطبیق‌های علّامه مجلسی در بحار الأنوار است. وی ضمن بیان احادیث نشانه‌های ظهور، آنها را توضیح داده و گاه تطبیق کرده است. برای مثال در حدیثی از عمار یاسر چنین نقل شده است:{{عربی|اندازه=150%|«یأتی هلاک ملکهم من حیث بدا»}}<ref>نابودیِ حکومت آنان از جایی که آغاز شده، خواهد بود؛الغیبة، طوسی: ص۴۶۳ ح۴۷۹.</ref>. گویا مرحوم مجلسی ضمیر "هم" در "ملکهم" را به عباسیان برگردانده و نوشته است: "من حیث بدا"؛ یعنی از سوی خراسان؛ چون هلاکو از آن جا وارد شد، همان گونه که شروع حکومتشان از خراسان و به دست ابومسلم بود، که البته در حدیث، به عباسیان تصریح نشده است <ref>بحار الأنوار: ج۵۲ ص۲۰۸ ح۴۵.</ref>. یا در جایی دیگری از الغیبة نعمانی <ref>الغیبة، نعمانی: ص۲۷۵ ح۵۵.</ref> حدیثی آورده که در آن آمده است:{{عربی|اندازه=150%|«إِذَا قَامَ الْقَائِمُ بِخُرَاسَان‏... وَ قَامَ مِنَّا قَائِمٌ بِجِيلَان‏... وَ قَتَلَ الْكَبْش‏...»}}<ref>هنگامی که قائم در خراسان قیام کند... و قائمی از ما در گیلان قیام کند... و سرکرده کشته شود... .</ref> سپس می‌گوید: قیام کننده در خراسان، هلاکو خان یا چنگیزخان است و قیام کننده در گیلان، شاه اسماعیل و شاید از کبش، شاه عبّاس اوّل باشد <ref>بحار الأنوار: ج۵۲ ص۲۳۶ ح۱۰۴.</ref>. همچنین در جای دیگر، حدیثی را بر دولت صفویه تطبیق کرده و می‌گوید: بعید نیست که این حکومت، متّصل به دولت قائم شود<ref>بحار الأنوار: ج۵۲ ص۲۴۳.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۵۲.]</ref>.
#در دورۀ مشروطه، یکی از واعظان مشهور با نام شیخ عباسعلی فرزند علی محمّد گورتانی (۱۲۸۷ - ۱۳۶۰ ق) با لقب معین الواعظین و تخلّص ذاکر، شناخته شده است. وی می‌نویسد: "وقت ظهور را خدا می‌داند... و لیکن علائمی از برای ظهور آن حضرت از ائمّه رسیده که پاره‌ای از اخبار به طور رمز و اشاره زمان قریب به ظهور را می‌رساند"<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۵۳.]</ref>.
#در دورۀ مشروطه، یکی از واعظان مشهور با نام شیخ عباسعلی فرزند علی محمّد گورتانی (۱۲۸۷ - ۱۳۶۰ ق) با لقب معین الواعظین و تخلّص ذاکر، شناخته شده است. وی می‌نویسد: "وقت ظهور را خدا می‌داند... و لکن علائمی از برای ظهور آن حضرت از ائمّه رسیده که پاره‌ای از اخبار به طور رمز و اشاره زمان قریب به ظهور را می‌رساند"<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۵۳.]</ref>.


سپس مطالبی از نور الأنوار مرندی و ناظم الإسلام کرمانی نقل می‌کند و می‌نویسد: دیگر از علائم ظهور، احداث تلگراف، بی سیم است که در ممالک دور با یکدیگر حرف می‌زنند. دیگر از علائم، ایجاد دستگاهی است که عکس و صورت را نقل دهد، یعنی شخص از شهری می‌تواند دیگری را در شهر دیگر ببیند. دیگر هیجان مردم فقیر و رنج کشان است. دیگر فتح بلاد آلمان است. دیگر چنان چه در بحار است، قطع علم از نجف و ظهورش در قم است. یکی دیگر از علائم، قطع شدن پول ایران است از نجف و کربلا که اهل ایران به عراق پول نمی‌فرستند و یا آن که پول ایران از رواج می‌افتد<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۵۴.]</ref>.
سپس مطالبی از نور الأنوار مرندی و ناظم الإسلام کرمانی نقل می‌کند و می‌نویسد: دیگر از علائم ظهور، احداث تلگراف، بی سیم است که در ممالک دور با یکدیگر حرف می‌زنند. دیگر از علائم، ایجاد دستگاهی است که عکس و صورت را نقل دهد، یعنی شخص از شهری می‌تواند دیگری را در شهر دیگر ببیند. دیگر هیجان مردم فقیر و رنج کشان است. دیگر فتح بلاد آلمان است. دیگر چنان چه در بحار است، قطع علم از نجف و ظهورش در قم است. یکی دیگر از علائم، قطع شدن پول ایران است از نجف و کربلا که اهل ایران به عراق پول نمی‌فرستند و یا آن که پول ایران از رواج می‌افتد<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۵۴.]</ref>.
۲۱۸٬۶۶۰

ویرایش