←پاسخهای دیگر
برچسب: خنثیسازی |
|||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] [[محسن قرائتی]] در کتاب ''«[[جهتنما (کتاب)|جهتنما]]»'' در اين باره گفته است: | ::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] [[محسن قرائتی]] در کتاب ''«[[جهتنما (کتاب)|جهتنما]]»'' در اين باره گفته است: | ||
::::::« [[عقل]] به ما میگوید دنبال مسائلی برویم که چهار شرط داشته باشد: (۱): ضروری و [[واجب]] باشد؛ (۲): مستحب و مفید باشد؛ (۳): مشکل فردی در آن حل شود؛ (۴): جامعهای را از خطر و [[انحراف]] [[نجات]] دهد. | ::::::« [[عقل]] به ما میگوید دنبال مسائلی برویم که چهار شرط داشته باشد: (۱): ضروری و [[واجب]] باشد؛ (۲): مستحب و مفید باشد؛ (۳): مشکل فردی در آن حل شود؛ (۴): جامعهای را از خطر و [[انحراف]] [[نجات]] دهد. | ||
::::: | ::::::اطلاعات جزئی راجع به مسائل شخصی [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} و هیچ [[امام]] دیگر، نه [[واجب]] و مستحب است و نه مشکل فرد و جامعهای را حل میکند. وقتی [[امت]] ما، به ویژه نسل جوان از مهمترین ضروریات غافل هستند؛ آیا [[صلاح]] است که ما وقت خود را برای این گونه سؤالات صرف کنیم؟! [[قرآن کریم]] در [[سوره کهف]] از جوانمردانی یاد میکند که در اقلیت بودند و چون احساس کردند که در محیط فاسد نمیتوانند مکتب خودشان را حفظ کنند؛ از رفاه و لذتهای زندگی شهری صرف نظر کردند. و در بیابانها غاری یافته، به آن جا [[هجرت]] نمودند تا [[دین]] خود را حفظ کنند. این نسخه قرآنی، نسخه شفابخش تمام مسلمانانی است که در سرزمینهای [[کفر]] در اقلیت هستند و تصمیم دارند تا [[دین]] خود را حفظ کنند و اگر لازم باشد از منطقهای به منطقهای [[هجرت]] نموده، هم فکران خود را شناسایی کنند؛ از در آمدها و رفاههایی بگذرند؛ ولی تحت تأثیر آنها قرار نگیرند. [[قرآن]] از کسانی که به جای این نسخه شفابخش در فکر آمار و تعداد آن افراد هستند و با هم گفت وگو میکنند که آیا آن جوانمردان، سه نفر، پنج نفر یا هفت نفر بودند، به شدت انتقاد میکند<ref>سوره کهف، آیه:۲۲.</ref>. دغدغه ما باید این مسأله باشد که چه کنیم تا سرباز [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} شویم، نه آن که حضرت [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} خانواده دارد یا ندارد! لابد پس از این [[سؤال]]، سؤالهای دیگری از این نوع هم پیش میآید؛ مثلاً این که آیا فرزندان ایشان پسرند یا دختر؛ داماد و عروسشان چه کسانی هستند؛ غذایشان چیست؟... درست مثل وقتی که [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} فرمودند: "از من بپرسید تا مرا از دست ندادهاید"؛ در این میان کسی پرسید: "تعداد موهای سر من چقدر است؟" [[خداوند متعال]] بعضی از سؤالها را به گونهای جواب میدهد که [[سؤال]] کننده از [[سؤال]] خود شرمنده شود؛ مثلاً از [[پیامبر|پیغمبر]] میپرسیدند: چه چیزهایی را [[انفاق]] کنیم: چه چیز یعنی، لباس، غذا، میوه، گوشت یا نان و... اما [[خداوند]] به جای این که بفرماید چه چیزی را [[صدقه]] بدهید، جواب دیگری میدهد و میفرماید: "هر چه میخواهید، بدهید؛ ولی به پدر و مادر بدهید". و به جای "چه چیز" به "چه کس" توجه میکند. ما از این شیوه قرآنی استفاده میکنیم که لازم نیست هر سؤالی را جواب بدهیم؛ ولی لازم است جواب ما ارشادی باشد؛ یعنی [[سؤال]] کننده به سمت و سوی [[حق]] [[هدایت]] شود. خوراک، پوشاک یا مسکن مسأله اصلی نیست؛ [[سؤال]] اصلی، نوع [[صدقه]] نیست؛ بلکه [[صدقه]] گیرنده مورد توجه است»<ref>[[محسن قرائتی|قرائتی، محسن]]، [[جهتنما (کتاب)|جهتنما]]، ص ۶۸ - ۷۰.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین رضانژاد؛}} | {{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین رضانژاد؛}} |