جز
جایگزینی متن - ' بطور ' به ' بهطور '
جز (جایگزینی متن - ':{{عربی|﴿' به ': {{عربی|﴿') |
جز (جایگزینی متن - ' بطور ' به ' بهطور ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
:::::*'''آیه دوم:''' {{عربی|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ]]}}﴾}}<ref>«و كسانى كه كافر شدند مىگويند: «تو فرستاده نيستى.» بگو: «كافى است خدا و آن كس كه نزد او علم كتاب است، ميان من و شما گواه باشد»؛ سوره رعد، آیه ۴۳.</ref>. از این آیه با توجه به تفاسیر مختلف نکات ذیل بدست میآید: | :::::*'''آیه دوم:''' {{عربی|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ]]}}﴾}}<ref>«و كسانى كه كافر شدند مىگويند: «تو فرستاده نيستى.» بگو: «كافى است خدا و آن كس كه نزد او علم كتاب است، ميان من و شما گواه باشد»؛ سوره رعد، آیه ۴۳.</ref>. از این آیه با توجه به تفاسیر مختلف نکات ذیل بدست میآید: | ||
::::#این عبارت عطف به کلمه {{عربی|﴿{{متن قرآن|اللَّهِ}}﴾}} شده و تقدیر آن "كَفَى بِمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ شَهِيدًا" است. | ::::#این عبارت عطف به کلمه {{عربی|﴿{{متن قرآن|اللَّهِ}}﴾}} شده و تقدیر آن "كَفَى بِمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ شَهِيدًا" است. | ||
::::#از کلمه {{عربی|﴿{{متن قرآن|عِندَهُ}}﴾}} استفاده میشود که علم او | ::::#از کلمه {{عربی|﴿{{متن قرآن|عِندَهُ}}﴾}} استفاده میشود که علم او بهطور تحقیق و از سنخ علوم موهوبی است و تعلیمات غیبی و الهامات باطنی سرچشمه گرفته است. | ||
::::#از کلمه {{عربی|﴿{{متن قرآن|عِلْمُ الْكِتَابِ}}﴾}} | ::::#از کلمه {{عربی|﴿{{متن قرآن|عِلْمُ الْكِتَابِ}}﴾}} بهطور اطلاق استفاده میشود که بر معارف الهی و اسرار و حقایق بسیاری از آیات احاطه داشته باشد نه بر بعضی از حقایق»<ref>پایاننامه [[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایاننامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]، ص۱۲۴.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
::::::«از جمله آیاتی که [[علم غیب معصومین]] را ثابت میکند آیات ۲۶ و ۲۷ سوره جن و آیه ۱۷۹ آل عمران است که ذیلاً بیان میگردد. {{عربی|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۷۹ سوره آل عمران علم غیب پیامبر خاتم را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاء]]}}﴾}} <ref> و خداوند بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمیگزیند؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۷۹.</ref>، {{عربی|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}﴾}} <ref>او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ و ۲۷.</ref>. پیرامون این آیات نکاتی ذیلاً بیان میگردد. | ::::::«از جمله آیاتی که [[علم غیب معصومین]] را ثابت میکند آیات ۲۶ و ۲۷ سوره جن و آیه ۱۷۹ آل عمران است که ذیلاً بیان میگردد. {{عربی|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۷۹ سوره آل عمران علم غیب پیامبر خاتم را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاء]]}}﴾}} <ref> و خداوند بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمیگزیند؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۷۹.</ref>، {{عربی|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}﴾}} <ref>او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ و ۲۷.</ref>. پیرامون این آیات نکاتی ذیلاً بیان میگردد. | ||
:::::# با توجه به ذاتی نبودن [[علم غیب]] برای انسان استثناء در آیات سوره جن متصل و حقیقی نیست و حصر علوم غیبی بر خداوند را نقص نمیکند بلکه [[علم غیب]] و شهادت در هر حال منحصر به خداوند اسـت پس استثناء در آیه شبیه استثناء منقطع است غیر خدا داخل در غیب دانی نبودهاند تا خارج شوند. | :::::# با توجه به ذاتی نبودن [[علم غیب]] برای انسان استثناء در آیات سوره جن متصل و حقیقی نیست و حصر علوم غیبی بر خداوند را نقص نمیکند بلکه [[علم غیب]] و شهادت در هر حال منحصر به خداوند اسـت پس استثناء در آیه شبیه استثناء منقطع است غیر خدا داخل در غیب دانی نبودهاند تا خارج شوند. | ||
:::::#این آیات یا مخصص عموم آیاتی است که [[علم غیب]] را مختص خداوند میدانند یا مقیّد اطلاق آنها اما بعضی گفتهاند: قانون تخصیص عام با خاص ویژه احکام و قوانین است و در مورد بحث جاری نیست زیرا در غیر باب قوانین اگر کسی مطلبی را | :::::#این آیات یا مخصص عموم آیاتی است که [[علم غیب]] را مختص خداوند میدانند یا مقیّد اطلاق آنها اما بعضی گفتهاند: قانون تخصیص عام با خاص ویژه احکام و قوانین است و در مورد بحث جاری نیست زیرا در غیر باب قوانین اگر کسی مطلبی را بهطور عموم گفت و پس از چندی خلاف آن را بگوید تناقض گفته است. [[مرحوم طبرسی]] میفرماید: [[رسولان]] [[علم غیب]] دارند چون برای استدال به نبوتشان از [[غیب]] خبری میدهند تا معجزه برای آنها باشد و مراد از آیه این است که که خداوند کسی را که برای [[نبوت]] و [[رسالت]] اختیار کرده و مورد رضایت اوست هرمقداری که مصلحت بداند از غیب آگاه میکند. | ||
:::::# [[علامه طباطبائی|مرحوم علام طباطبائی]] میفرماید: تخصیص و استثناء در آیه فقط شامل کسانی است که در زمین زندگی میکنند بنابراین ملائکه که عالم ملکوت را مشاهده و [[وحی|وحی آسمانی]] را قبل از نزولش حمل میکنند مشمول استثناء نیست و نمیتوان گفت این آیه [[علم غیب]] ملائکه را ثابت میکند چون اگرآیه مشمول بودن ملائکه را ثابت کند باید شامل مردگان هم بشود زیرا اموات نیز بعد از مرگ امور آخرت را مشاهده میکنند در این صورت حتی یک نفر هم تحت عموم آیه باقی نخواهد ماند. چون تمام انسانهای روی زمین روزی خواهد مرد و [[عالم غیب]] را خواهند دید در نتیجه آیه درصدد اثبات علم غیب برای ملائکه اموات نیست چون عالمشان غیر از این عالم است. | :::::# [[علامه طباطبائی|مرحوم علام طباطبائی]] میفرماید: تخصیص و استثناء در آیه فقط شامل کسانی است که در زمین زندگی میکنند بنابراین ملائکه که عالم ملکوت را مشاهده و [[وحی|وحی آسمانی]] را قبل از نزولش حمل میکنند مشمول استثناء نیست و نمیتوان گفت این آیه [[علم غیب]] ملائکه را ثابت میکند چون اگرآیه مشمول بودن ملائکه را ثابت کند باید شامل مردگان هم بشود زیرا اموات نیز بعد از مرگ امور آخرت را مشاهده میکنند در این صورت حتی یک نفر هم تحت عموم آیه باقی نخواهد ماند. چون تمام انسانهای روی زمین روزی خواهد مرد و [[عالم غیب]] را خواهند دید در نتیجه آیه درصدد اثبات علم غیب برای ملائکه اموات نیست چون عالمشان غیر از این عالم است. | ||
::::::'''اشکال:''' از آیه شماره سوم "۲۸ جن" استفاده میشود که آگاهی [[پیامبر]] از [[علم غیب]] درمورد شریعت و احکام است و علوم غیبی دیگر قابل استفاده از آیه نیست به همین جـهت بعضی پس از ارائه این اشکال روایتی را آورده که مضمون آن اثبات [[علم غیب]] | ::::::'''اشکال:''' از آیه شماره سوم "۲۸ جن" استفاده میشود که آگاهی [[پیامبر]] از [[علم غیب]] درمورد شریعت و احکام است و علوم غیبی دیگر قابل استفاده از آیه نیست به همین جـهت بعضی پس از ارائه این اشکال روایتی را آورده که مضمون آن اثبات [[علم غیب]] بهطور گسترده حتّی در غیر احکام است. | ||
::::::بعضی فرمودهاند معنای [[غیب]] در این آیه و آیات دیگر فقط [[وحی]] نیست [[وحی]] یکی از مصادیق غیب است بلکه غیب معنای پوشیده از حواس است | ::::::بعضی فرمودهاند معنای [[غیب]] در این آیه و آیات دیگر فقط [[وحی]] نیست [[وحی]] یکی از مصادیق غیب است بلکه غیب معنای پوشیده از حواس است بهطور مطلق که معنای وسیع دارد. | ||
::::::'''اشکال:''' در این آیه آنچه استثناء شده [[پیامبران]] است ونسبت به [[ائمه]] شک داریم که آیا مشمول استثناء هستند یا تحت عموم آیه باقیاند "غیب نمیدانند" به عموم آیه تمسک میکنیم میگوییم آنها [[علم غیب]] ندارند. | ::::::'''اشکال:''' در این آیه آنچه استثناء شده [[پیامبران]] است ونسبت به [[ائمه]] شک داریم که آیا مشمول استثناء هستند یا تحت عموم آیه باقیاند "غیب نمیدانند" به عموم آیه تمسک میکنیم میگوییم آنها [[علم غیب]] ندارند. | ||
::::::در جواب میتوان گفت غیر از پیامبران هم [[علم غیب]] دارند مانند [[حضرت خضر|خضر]] که دارای [[علم لدنّی]] "غیر عادی" بود و [[حضرت موسی|موسی]] {{ع}} نزد او برای کسب علوم رفت و پیامبر بودن خضر هم ثابت نیست [[ذوالقرنین]]، [[آصف بن برخیا|آصف برخیا]]، مادر موسی، [[حضرت مریم|مریم]] دارای علوم غیبی بودهاند خود ما هم بعضی از [[علوم غیب]] را داریم مانند علم بوجود خدا و [[رسالت انبیاء]] و [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} لذا آیه که درآن [[علم غیب]] ازغیر خدا نفی شده علومی است که اصلاً نمیتوان از راه عادی بدست آورد نه [[علم به مغیبات]] چون اگر مقصود آیه نفی چنین علمی از غیر خدا باشد معنایش اینست که هیچ مؤمنی وجود ندارد زیرا کس نمیتواند علم بوجود خدا داشته باشد چه رسد به ایمان به خدا درحالیکه مانیز علم به بعضی ازمغیبات داریم. اشکالی که این جواب دارد این است که غیب دانی خضر و مادر موسی و... دلیل اثبات [[علم غیب ائمه]] نمیشود یعنی نمیتوان گفت چون مادر موسی [[علم غیب]] دارد پس ائمه هم دارند زیرا با هیچ یک از دلالات سه گانه مطابقی، تضمنی و التزامی قابل اثبات نیست بلی امکان [[علم غیب]] [[ائمه]]{{عم}} را ثابت میکند نه وقوع آن را. [[شیخ طوسی]] میفرماید: در اینکه خداوند [[پیامبر]] را بر [[غیب]] مطلع کرده یا نه دو جواب وجود دارد سید گفته مطلع نکرده ولی ابن اسحاق معتقد است که خداوند رسولش را برگزید و بسیاری از غائبات را نیز به او اعلام کرد و این معنا مناسب و لایقتر برای آیه است. | ::::::در جواب میتوان گفت غیر از پیامبران هم [[علم غیب]] دارند مانند [[حضرت خضر|خضر]] که دارای [[علم لدنّی]] "غیر عادی" بود و [[حضرت موسی|موسی]] {{ع}} نزد او برای کسب علوم رفت و پیامبر بودن خضر هم ثابت نیست [[ذوالقرنین]]، [[آصف بن برخیا|آصف برخیا]]، مادر موسی، [[حضرت مریم|مریم]] دارای علوم غیبی بودهاند خود ما هم بعضی از [[علوم غیب]] را داریم مانند علم بوجود خدا و [[رسالت انبیاء]] و [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} لذا آیه که درآن [[علم غیب]] ازغیر خدا نفی شده علومی است که اصلاً نمیتوان از راه عادی بدست آورد نه [[علم به مغیبات]] چون اگر مقصود آیه نفی چنین علمی از غیر خدا باشد معنایش اینست که هیچ مؤمنی وجود ندارد زیرا کس نمیتواند علم بوجود خدا داشته باشد چه رسد به ایمان به خدا درحالیکه مانیز علم به بعضی ازمغیبات داریم. اشکالی که این جواب دارد این است که غیب دانی خضر و مادر موسی و... دلیل اثبات [[علم غیب ائمه]] نمیشود یعنی نمیتوان گفت چون مادر موسی [[علم غیب]] دارد پس ائمه هم دارند زیرا با هیچ یک از دلالات سه گانه مطابقی، تضمنی و التزامی قابل اثبات نیست بلی امکان [[علم غیب]] [[ائمه]]{{عم}} را ثابت میکند نه وقوع آن را. [[شیخ طوسی]] میفرماید: در اینکه خداوند [[پیامبر]] را بر [[غیب]] مطلع کرده یا نه دو جواب وجود دارد سید گفته مطلع نکرده ولی ابن اسحاق معتقد است که خداوند رسولش را برگزید و بسیاری از غائبات را نیز به او اعلام کرد و این معنا مناسب و لایقتر برای آیه است. |