۳۳٬۷۴۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=120%' به '{{عربی') |
|||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
[[پرونده:136863.JPG|بندانگشتی|right|100px|[[خدامراد سلیمیان]]]] | [[پرونده:136863.JPG|بندانگشتی|right|100px|[[خدامراد سلیمیان]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
:::::*«[[سفیانی]] بهره چندانی از زیبایی نبرده و در مقابل بیشتر نمادهای زشتی و پلیدی، در او جمع شده است. [[شیخ صدوق]] با ذکر سند از [[امام علی]]{{ع}} نقل کرده است: "پسر هند جگرخوار از بیابانی خشک خروج میکند و او مردی است چهار شانه، زشت رو، کله گنده و آبله رو و چون او را ببینی، میپنداری که یک چشم است! نامش عثمان و نام پدرش عنبسه و از فرزندان [[ابو سفیان]] است<ref>{{عربی | :::::*«[[سفیانی]] بهره چندانی از زیبایی نبرده و در مقابل بیشتر نمادهای زشتی و پلیدی، در او جمع شده است. [[شیخ صدوق]] با ذکر سند از [[امام علی]]{{ع}} نقل کرده است: "پسر هند جگرخوار از بیابانی خشک خروج میکند و او مردی است چهار شانه، زشت رو، کله گنده و آبله رو و چون او را ببینی، میپنداری که یک چشم است! نامش عثمان و نام پدرش عنبسه و از فرزندان [[ابو سفیان]] است<ref>{{عربی|" يَخْرُجُ ابْنُ آكِلَةِ الْأَكْبَادِ مِنَ الْوَادِي الْيَابِسِ وَ هُوَ رَجُلٌ رَبْعَةٌ وَحْشُ الْوَجْهِ ضَخْمُ الْهَامَةِ بِوَجْهِهِ أَثَرُ جُدَرِيٍّ إِذَا رَأَيْتَهُ حَسِبْتَهُ أَعْوَرَ اسْمُهُ عُثْمَانُ وَ أَبُوهُ عَنْبَسَةُ وَ هُوَ مِنْ وُلْدِ أَبِي سُفْيَانَ "}}؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۶۵۱، ح ۹.</ref>؛ وی مسلمانی منحرف است که در دل با [[امام علی]]{{ع}} دشمنی دارد<ref>طوسی، کتاب الغیبه، ص۴۵۰.</ref>. [[امام باقر|حضرت باقر]]{{ع}} میفرماید: [[سفیانی]] سرخ رویی سفید پوست و زاغ چشم است؛ هرگز خدا را پرستش نکرده و و [[مکه]] و [[مدینه]] را ندیده است! میگوید: خدایا! خون خویش را از مردم میطلبم؛ هر چند با رفتن در آتش باشد<ref>{{عربی|" السُّفْيَانِيُّ أَحْمَرُ أَشْقَرُ أَزْرَقُ لَمْ يَعْبُدِ اللَّهَ قَطُّ وَ لَمْ يَرَ مَكَّةَ وَ لَا الْمَدِينَةَ قَطُّ يَقُولُ يَا رَبِّ ثَارِي وَ النَّارَ يَا رَبِّ ثَارِي وَ النَّارَ"}}؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۳۰۶، ح۱۸.</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۳، ص ۱۲۵ - ۱۲۶.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
[[پرونده:Pic661.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | [[پرونده:Pic661.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی اکبر مهدیپور]]'''، در کتاب ''«[[در آستانه ظهور (کتاب)|در آستانه ظهور]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی اکبر مهدیپور]]'''، در کتاب ''«[[در آستانه ظهور (کتاب)|در آستانه ظهور]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«در روایات فراوان از اوصاف ظاهری [[سفیانی]] گفتگو شده و جای هرگونه شک و تردید را از بین برده است. [[شیخ صدوق]] با سند صحیح از [[امام صادق]] {{ع}} روایت کرده که فرمود: "تو اگر [[سفیانی]] را ببینی، پلیدترین انسانها را دیده ای، او بور، سرخ روی و زاغ چشم است"<ref>{{عربی | ::::::«در روایات فراوان از اوصاف ظاهری [[سفیانی]] گفتگو شده و جای هرگونه شک و تردید را از بین برده است. [[شیخ صدوق]] با سند صحیح از [[امام صادق]] {{ع}} روایت کرده که فرمود: "تو اگر [[سفیانی]] را ببینی، پلیدترین انسانها را دیده ای، او بور، سرخ روی و زاغ چشم است"<ref>{{عربی|" إِنَّكَ لَوْ رَأَيْتَ السُّفْيَانِيَّ لَرَأَيْتَ أَخْبَثَ النَّاسِ أَشْقَرَ أَحْمَرَ أَزْرَق"}}؛ شیخ صدوق، کمال الدین، ج ۲، ص ۶۵۱، ب ۵۷، ح ۱۰.</ref>؛ در حدیث دیگری [[امام باقر]] {{ع}} در همین رابطه میفرماید: "سفیانی سرخ رو، بور و زاغ چشم است، او هرگز خدا را نپرستیده است و هرگز وارد مکه و مدینه نشده است. او میگوید: خدایا انتقام وانگهی دوزخ، بار خدایا انتقام، سپس دوزخ"<ref>{{عربی|"َ السُّفْيَانِيُّ أَحْمَرُ أَشْقَرُ أَزْرَقُ لَمْ يَعْبُدِ اللَّهَ قَطُّ وَ لَمْ يَرَ مَكَّةَ وَ لَا الْمَدِينَةَ قَطُّ يَقُولُ يَا رَبِّ ثَارِي وَ النَّارَ يَا رَبِّ ثَارِي وَ النَّارَ"}}؛ نعمانی، الغیبه، ص ۳۰۶، ب ۱۹، ح ۱۸.</ref>؛ در احادیث دیگر به دیگر ویژگیهای جسمی و اوصاف ظاهری [[سفیانی]] اشاره شده که به تعدادی از آنها اشاره میکنیم: پیشوای پرواپیشگان [[امام علی|امیرمؤمنان]] {{ع}} میفرماید: "پسر هند جگرخواره از وادی یابس خروج میکند، او مردی میان بالا، با چهرهای وحشتناک، سر ستبر و آبله روی میباشد. هنگامی که او را ببینی او را یک چشم تصور میکنی"<ref>{{عربی|" يَخْرُجُ ابْنُ آكِلَةِ الْأَكْبَادِ مِنَ الْوَادِي الْيَابِسِ وَ هُوَ رَجُلٌ رَبْعَةٌ وَحْشُ الْوَجْهِ ضَخْمُ الْهَامَةِ بِوَجْهِهِ أَثَرُ جُدَرِيٍّ إِذَا رَأَيْتَهُ حَسِبْتَهُ أَعْوَر"}}؛ شیخ صدوق، کمال الدین، ج ۲، ص ۶۵۱، ب ۵۷، ح ۹؛ طبرسی، اعلام الوری، ج ۲، ص ۲۸۲، ب۴، ف ۱؛ راوندی، الخرائج و الجرائح، ج ۳، ص ۱۱۵۰؛ نیلی، منتخب الأنوار المضیئه، ص ۲۸؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۲۰۵، ح ۳۶.</ref> | ||
::::::از مجموع احادیث یاد شده، شرارت، ملعنت، کینه توزی، و انتقامجویی او استفاده میشود. | ::::::از مجموع احادیث یاد شده، شرارت، ملعنت، کینه توزی، و انتقامجویی او استفاده میشود. | ||
::::::در حدیث [[شیخ صدوق]] که صحیحترین و معتبرترین حدیث این بخش بود، بر سه ویژگی اخلاقی او تأکید شده است: | ::::::در حدیث [[شیخ صدوق]] که صحیحترین و معتبرترین حدیث این بخش بود، بر سه ویژگی اخلاقی او تأکید شده است: |