منظور از مهدویت نوعی و شخصی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص'
جز (جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۸: خط ۲۸:
::::::گذشته از آن، در انسانی که به طرد ستم‏ها پرداخته و [[رهبر]] [[منتظر]] خود را نیز هم درد، هم [[رنج]]، همسان و وابسته به خویش احساس می‏‌کند و نوعی [[مقاومت]] و [[شکیبایی]] برابر دردهایی که در اثر محرومیت به او رسیده است، ایجاد می‌‏شود<ref>  سید محمد باقر صدر، جست‏وجو و گفت‏وگو پیرامون حضرت مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف، ص ۶- ۸.</ref>.  
::::::گذشته از آن، در انسانی که به طرد ستم‏ها پرداخته و [[رهبر]] [[منتظر]] خود را نیز هم درد، هم [[رنج]]، همسان و وابسته به خویش احساس می‏‌کند و نوعی [[مقاومت]] و [[شکیبایی]] برابر دردهایی که در اثر محرومیت به او رسیده است، ایجاد می‌‏شود<ref>  سید محمد باقر صدر، جست‏وجو و گفت‏وگو پیرامون حضرت مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف، ص ۶- ۸.</ref>.  
::::::یکی از [[دانشمندان]] معاصر نیز بحث "[[مهدی]] نوعی" را بر اساس دیدگاه صوفیه چنین شرح کرده است: "صوفیه [[اعتقاد]] به [[ولایت]] [[عامه]] و [[مهدویت نوعیه]] دارند و [[اولیا]] را منحصر به [[دوازده]] [[امام]] نمی‌‏دانند. امروز هم بیشتر [[عقیده]] دارند که پیر آن‏ها در زمان خود، ولی است و هر قطبی، [[منصب ولایت]] دارد. کسانی امثال با [[یزید بسطامی]]، [[منصور حلاج]]، [[محی الدین عربی]]، [[احمد غزالی]] و [[جنید بغدادی]] را "ولی" می‌‏دانند. عجب است که صوفیان [[شیعه]] با این [[عقیده]] که مخالف اساس معتقدات [[شیعه]] است، باز دم از [[تشیع]] و لاف [[محبت]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} می‏زنند و سایر [[شیعیان]] و [[علمای ربانی]] را اهل ظاهر و قشری و خود را با [[انکار]] ضمنی ولی اللّه المطلق و [[مهدی موعود]] [[جهان]] که بعد از [[امام عسکری]]{{ع}} جز او ولی و [[قطب]] و امامی نیست، اهل معنی و اهل لب و "[[اهل حق]]" می‌‏دانند.
::::::یکی از [[دانشمندان]] معاصر نیز بحث "[[مهدی]] نوعی" را بر اساس دیدگاه صوفیه چنین شرح کرده است: "صوفیه [[اعتقاد]] به [[ولایت]] [[عامه]] و [[مهدویت نوعیه]] دارند و [[اولیا]] را منحصر به [[دوازده]] [[امام]] نمی‌‏دانند. امروز هم بیشتر [[عقیده]] دارند که پیر آن‏ها در زمان خود، ولی است و هر قطبی، [[منصب ولایت]] دارد. کسانی امثال با [[یزید بسطامی]]، [[منصور حلاج]]، [[محی الدین عربی]]، [[احمد غزالی]] و [[جنید بغدادی]] را "ولی" می‌‏دانند. عجب است که صوفیان [[شیعه]] با این [[عقیده]] که مخالف اساس معتقدات [[شیعه]] است، باز دم از [[تشیع]] و لاف [[محبت]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} می‏زنند و سایر [[شیعیان]] و [[علمای ربانی]] را اهل ظاهر و قشری و خود را با [[انکار]] ضمنی ولی اللّه المطلق و [[مهدی موعود]] [[جهان]] که بعد از [[امام عسکری]]{{ع}} جز او ولی و [[قطب]] و امامی نیست، اهل معنی و اهل لب و "[[اهل حق]]" می‌‏دانند.
::::::بنابراین [[شیعه]] با ردّ این انگاره، فقط به [[مهدی]] شخصی [[معتقد]] است<ref>  محمد باقر مجلسی، مهدی موعود ( ترجمه جلد سیزدهم بحار الانوار)، ترجمه علی دوانی، ص ۳۴۰، پاورقی</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص: ۴۳۴ - ۴۳۷.</ref>.
::::::بنابراین [[شیعه]] با ردّ این انگاره، فقط به [[مهدی]] شخصی [[معتقد]] است<ref>  محمد باقر مجلسی، مهدی موعود ( ترجمه جلد سیزدهم بحار الانوار)، ترجمه علی دوانی، ص ۳۴۰، پاورقی</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص ۴۳۴ - ۴۳۷.</ref>.
:::::*«'''[[مهدی]] شخصی و [[مهدی]] نوعی‌'''<ref>اگرچه این اصطلاح در بعضی از کتاب‌های متأخرین به کار رفته؛ ولی در هیچ‌یک از آنها به روشنی تعریف نشده است؛ به‌گونه‌ای که به نظر می‌رسد هریک، آن را در معنایی به کار برده‌اند.</ref>:
:::::*«'''[[مهدی]] شخصی و [[مهدی]] نوعی‌'''<ref>اگرچه این اصطلاح در بعضی از کتاب‌های متأخرین به کار رفته؛ ولی در هیچ‌یک از آنها به روشنی تعریف نشده است؛ به‌گونه‌ای که به نظر می‌رسد هریک، آن را در معنایی به کار برده‌اند.</ref>:
::::::بحث درباره [[مهدی]] شخصی و نوعی، ارتباط مستقیمی با موضوع [[شناخت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} دارد. لفظ "[[مهدی]]" مفهوم عامی دارد و به کار بردن آن به هر فردی که [[خدا]] او را [[هدایت]] کرده باشد، جایز است. با این مفهوم همه [[پیامبران]] و [[اوصیا]] {{عم}}، [[مهدی]] هستند و به کار بردن آن در [[حق]] شخص [[پیامبر]] {{صل}} و [[امیر مؤمنان]] و سایر [[امامان]] {{عم}} جایز است؛ زیرا همه [[مهدی]] و [[هدایت]] شده‌اند. حتی به کار بردن این واژه درباره افراد دیگری که در [[مکتب]] آن بزرگواران [[تربیت]] و [[هدایت]] یافته‌اند، جایز است. با این حال روشن است که مقصود از مهدی- که بر زبان مبارک [[حضرت رسول]] {{صل}} جاری شده- یک عنوان خاص و [[لقب]] شخصی معین و عزیز است. [[پیامبر]] {{صل}} به [[ظهور]] او [[بشارت]] داده و [[مسلمانان]] را فراخوانده است که در ردیف [[منتظران]] [[ظهور]] او باشند.
::::::بحث درباره [[مهدی]] شخصی و نوعی، ارتباط مستقیمی با موضوع [[شناخت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} دارد. لفظ "[[مهدی]]" مفهوم عامی دارد و به کار بردن آن به هر فردی که [[خدا]] او را [[هدایت]] کرده باشد، جایز است. با این مفهوم همه [[پیامبران]] و [[اوصیا]] {{عم}}، [[مهدی]] هستند و به کار بردن آن در [[حق]] شخص [[پیامبر]] {{صل}} و [[امیر مؤمنان]] و سایر [[امامان]] {{عم}} جایز است؛ زیرا همه [[مهدی]] و [[هدایت]] شده‌اند. حتی به کار بردن این واژه درباره افراد دیگری که در [[مکتب]] آن بزرگواران [[تربیت]] و [[هدایت]] یافته‌اند، جایز است. با این حال روشن است که مقصود از مهدی- که بر زبان مبارک [[حضرت رسول]] {{صل}} جاری شده- یک عنوان خاص و [[لقب]] شخصی معین و عزیز است. [[پیامبر]] {{صل}} به [[ظهور]] او [[بشارت]] داده و [[مسلمانان]] را فراخوانده است که در ردیف [[منتظران]] [[ظهور]] او باشند.
خط ۵۷: خط ۵۷:
[[پرونده:783993038.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[قنبر علی صمدی]]]]
[[پرونده:783993038.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[قنبر علی صمدی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::*«اگر چه [[اعتقاد]] به [[مهدویت]]، یک [[اندیشه]] عام اسلامی و فرامذهبی است، اما باید توجه داشت که در حوزه درون دینی و میان تقریر‌های گوناگون [[پیروان]] نحله‌ها و [[مذاهب اسلامی]]، تنها [[شیعه]]، [[تفسیر]] جامعی از ایده [[مهدویت]] ارائه کرده است. در حالی که [[اکثریت]] [[اهل سنت]] به "[[مهدی]] نوعی" غیرموجود که بعداً متولد خواهد شد [[معتقد]] می‌باشند، [[شیعه]] به "[[مهدویت]] شخصی" یعنی امامی حی و حاضر با خصوصیات مشخص شناسنامه‌ای [[اعتقاد]] دارند و این، یکی از ویژگی‌های مهم دیدگاه [[شیعه]] [[امامیه]ه نسبت به سایر فرق اسلامی است که سبب بالندگی آن شده است. از نظر [[شیعه]]، [[امام مهدی|مهدی موعود]]{{ع}} که [[آیات]] [[قرآن]] و [[احادیث]] [[متواتر]]، [[ظهور]] او را [[بشارت]] داده است، فردی شناخته شده و معین است و هم اکنون نیز در میان ما حضور بالفعل اما غائبانه دارد. نام مبارکش، هم نام جدش [[پیامبر خاتم|رسول الله]]{{صل}} است و پدرش [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} مادربزرگوارش حضرت "[[نرگس]] {{س}}" و در پانزدهم [[شعبان]] سال ۲۵۵ هجری قمری در شهر [[سامرا]] متولد شده است<ref>خصوصیات فردی و نسبی حضرت مهدی {{ع}} در منابع معتبر روایی شیعی، نظیر الکافی، الغیبة، نعمانی و طوسی، کمال الدین و... ذکر شده است.</ref>. از دوران کودکی تا سال ۳۲۹ هجری قمری بنا به مصالحی دوره [[غیبت صغری]] را سپری نموده و از آن زمان تاکنون در دوره [[غیبت کبری]] به سر می‌برد و از آن روز تاکنون، عموم [[انسان‌ها]]، خصوصاً [[جهان تشیع]] در [[انتظار]] به پایان رسیدن این ارتباط نامحسوس و صدور [[فرمان]] [[ظهور]] آن حضرت از سوی [[خداوند]] بسر می‌برند تا او بیاید و [[جهان]] پر از [[ظلم]] و [[جور]] را [[اصلاح]] و [[قسط]] و [[عدل]] را [[حاکم]] سازد. این دیدگاه [[شیعی]]، بر قطعی بودن ولادت [[امام مهدی]] {{ع}} برپایه مدارک تاریخی و [[دلایل]] قطعی استوار است. وجود [[دلایل]] و مدارک متقن تاریخی و روایی که بر مشخصات نسبی و شخصی [[امام مهدی]] {{ع}} و [[تاریخ]] و محل ولادت ایشان تصریح دارند و در منابع معتبر [[شیعه]] و [[اهل سنت]] وارد شده‌اند، موجب شده است که بسیاری از چهره‌های علمی [[اهل سنت]] نیز با [[شیعیان]] هم [[عقیده]] شوند و نسبت به این موضوع اذعان و اعتراف نمایند و بلکه کتاب‌های ارزشمند و مستقلی را نیز در این مورد به نگارش در آورند<ref>ر.ک: خورشید مغرب، ص ۱۸.</ref>. نگاه واقع گرایانه [[اندیشه شیعی]] به موضوع [[مهدویت]] و تفاوت آن با قرائت خنثی و غیر کاربردی نوع علمای [[اهل سنت]] که عنوان "[[مهدی]]" را صرفاً یک نام برای فردی از دودمان [[پیامبر]]{{صل}} می‌دانند که در آینده نامعلوم، از پدر و مادری ناشناخته و در زمان و مکانی نامشخص متولد خواهد شد سبب [[پویایی]] [[تفکر شیعی]] و ژرف نگری آن در [[تفسیر]] آموزه‌های کلیدی [[قرآن]] نظیر مسأله [[مهدویت]] شده است. ظرفیت‌های ذاتی [[تفکر شیعی]] و پیوند آن با [[مهدویت]] اسلامی سبب شده است که خاستگاه اصلی فرجام‌شناسی اسلامی، تنها در [[اندیشه شیعی]] تبلور یابد»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص: ۴۲ - ۴۴.</ref>.
:::::*«اگر چه [[اعتقاد]] به [[مهدویت]]، یک [[اندیشه]] عام اسلامی و فرامذهبی است، اما باید توجه داشت که در حوزه درون دینی و میان تقریر‌های گوناگون [[پیروان]] نحله‌ها و [[مذاهب اسلامی]]، تنها [[شیعه]]، [[تفسیر]] جامعی از ایده [[مهدویت]] ارائه کرده است. در حالی که [[اکثریت]] [[اهل سنت]] به "[[مهدی]] نوعی" غیرموجود که بعداً متولد خواهد شد [[معتقد]] می‌باشند، [[شیعه]] به "[[مهدویت]] شخصی" یعنی امامی حی و حاضر با خصوصیات مشخص شناسنامه‌ای [[اعتقاد]] دارند و این، یکی از ویژگی‌های مهم دیدگاه [[شیعه]] [[امامیه]ه نسبت به سایر فرق اسلامی است که سبب بالندگی آن شده است. از نظر [[شیعه]]، [[امام مهدی|مهدی موعود]]{{ع}} که [[آیات]] [[قرآن]] و [[احادیث]] [[متواتر]]، [[ظهور]] او را [[بشارت]] داده است، فردی شناخته شده و معین است و هم اکنون نیز در میان ما حضور بالفعل اما غائبانه دارد. نام مبارکش، هم نام جدش [[پیامبر خاتم|رسول الله]]{{صل}} است و پدرش [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} مادربزرگوارش حضرت "[[نرگس]] {{س}}" و در پانزدهم [[شعبان]] سال ۲۵۵ هجری قمری در شهر [[سامرا]] متولد شده است<ref>خصوصیات فردی و نسبی حضرت مهدی {{ع}} در منابع معتبر روایی شیعی، نظیر الکافی، الغیبة، نعمانی و طوسی، کمال الدین و... ذکر شده است.</ref>. از دوران کودکی تا سال ۳۲۹ هجری قمری بنا به مصالحی دوره [[غیبت صغری]] را سپری نموده و از آن زمان تاکنون در دوره [[غیبت کبری]] به سر می‌برد و از آن روز تاکنون، عموم [[انسان‌ها]]، خصوصاً [[جهان تشیع]] در [[انتظار]] به پایان رسیدن این ارتباط نامحسوس و صدور [[فرمان]] [[ظهور]] آن حضرت از سوی [[خداوند]] بسر می‌برند تا او بیاید و [[جهان]] پر از [[ظلم]] و [[جور]] را [[اصلاح]] و [[قسط]] و [[عدل]] را [[حاکم]] سازد. این دیدگاه [[شیعی]]، بر قطعی بودن ولادت [[امام مهدی]] {{ع}} برپایه مدارک تاریخی و [[دلایل]] قطعی استوار است. وجود [[دلایل]] و مدارک متقن تاریخی و روایی که بر مشخصات نسبی و شخصی [[امام مهدی]] {{ع}} و [[تاریخ]] و محل ولادت ایشان تصریح دارند و در منابع معتبر [[شیعه]] و [[اهل سنت]] وارد شده‌اند، موجب شده است که بسیاری از چهره‌های علمی [[اهل سنت]] نیز با [[شیعیان]] هم [[عقیده]] شوند و نسبت به این موضوع اذعان و اعتراف نمایند و بلکه کتاب‌های ارزشمند و مستقلی را نیز در این مورد به نگارش در آورند<ref>ر.ک: خورشید مغرب، ص ۱۸.</ref>. نگاه واقع گرایانه [[اندیشه شیعی]] به موضوع [[مهدویت]] و تفاوت آن با قرائت خنثی و غیر کاربردی نوع علمای [[اهل سنت]] که عنوان "[[مهدی]]" را صرفاً یک نام برای فردی از دودمان [[پیامبر]]{{صل}} می‌دانند که در آینده نامعلوم، از پدر و مادری ناشناخته و در زمان و مکانی نامشخص متولد خواهد شد سبب [[پویایی]] [[تفکر شیعی]] و ژرف نگری آن در [[تفسیر]] آموزه‌های کلیدی [[قرآن]] نظیر مسأله [[مهدویت]] شده است. ظرفیت‌های ذاتی [[تفکر شیعی]] و پیوند آن با [[مهدویت]] اسلامی سبب شده است که خاستگاه اصلی فرجام‌شناسی اسلامی، تنها در [[اندیشه شیعی]] تبلور یابد»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص ۴۲ - ۴۴.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


۲۱۸٬۱۲۲

ویرایش