جز
جایگزینی متن - 'شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ' به 'شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج'
جز (جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ' به 'شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
#[[مسعودی]] در [[اثبات الوصیه]] [[نقل]] کرده است: [[علی بن حمزه]] و [[ابن سراج]] و [[ابن ابی سعید مکاوی]] به محضر [[امام رضا]]{{ع}} وارد شدند. [[علی بن ابی حمزه]] سخن را آغاز کرده، گفت: "برای ما از پدرانتان [[نقل]] شده است که تمام [[وظائف]] [[امام]]، پس از [[رحلت]] به امامی مانند او منتقل میشود" . [[امام رضا]]{{ع}} به او فرمود: "خبر بده مرا از [[حسین بن علی]]{{ع}} [[امام]] بود یا نه؟ گفت: [[امام]] بود. حضرت فرمود: پس چه کسی [[جانشین]] او شد؟ عرض کرد: [[علی بن حسین]]{{ع}}". این پرسش و پاسخ ادامه یافت تا اینکه [[ابن ابی حمزه]] گفت: " برای ما [[روایت]] شده است که [[امام]] درنخواهد گذشت، تا اینکه [[جانشین]] و نسل خود را ببیند". [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: "آیا در این [[روایت]]، بیش از این چیزی برای شما گفته نشده است؟ گفت: نه. حضرت فرمود: بله؛ به [[خدا]] [[سوگند]]! برایتان [[روایت]] شده است، مگر [[قائم]]. [[ابن ابی حمزه]] با حالتی شبیه اعتراض گفت: این قسمت در [[حدیث]] است؟ [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: وای بر تو! چگونه جرأت کردی به چیزی که بخشی از آن را رها کردهای، بر من [[احتجاج]] کنی؟<ref>{{عربی|" وَيْلَكَ كَيْفَ اجْتَرَأْتَ عَلَيَ بِشَيْءٍ تَدَعُ بَعْضَه "}}، علی بن حسین مسعودی، اثبات الوصیة، ص ۲۰۸</ref> افزون بر [[مسعودی]]، [[کشی]] نیز در [[رجال]] خود<ref>محمد بن عمر کشی، رجال الکشی، ص ۴۶۵</ref> این [[روایت]] را با اندک تفاوتی آورده است. روشن است که این [[روایت]] نه فقط در [[دوران غیبت]]، بلکه در تمام [[عمر]] آن حضرت داشتن [[فرزند]] برای [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} را منتفی میداند. | #[[مسعودی]] در [[اثبات الوصیه]] [[نقل]] کرده است: [[علی بن حمزه]] و [[ابن سراج]] و [[ابن ابی سعید مکاوی]] به محضر [[امام رضا]]{{ع}} وارد شدند. [[علی بن ابی حمزه]] سخن را آغاز کرده، گفت: "برای ما از پدرانتان [[نقل]] شده است که تمام [[وظائف]] [[امام]]، پس از [[رحلت]] به امامی مانند او منتقل میشود" . [[امام رضا]]{{ع}} به او فرمود: "خبر بده مرا از [[حسین بن علی]]{{ع}} [[امام]] بود یا نه؟ گفت: [[امام]] بود. حضرت فرمود: پس چه کسی [[جانشین]] او شد؟ عرض کرد: [[علی بن حسین]]{{ع}}". این پرسش و پاسخ ادامه یافت تا اینکه [[ابن ابی حمزه]] گفت: " برای ما [[روایت]] شده است که [[امام]] درنخواهد گذشت، تا اینکه [[جانشین]] و نسل خود را ببیند". [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: "آیا در این [[روایت]]، بیش از این چیزی برای شما گفته نشده است؟ گفت: نه. حضرت فرمود: بله؛ به [[خدا]] [[سوگند]]! برایتان [[روایت]] شده است، مگر [[قائم]]. [[ابن ابی حمزه]] با حالتی شبیه اعتراض گفت: این قسمت در [[حدیث]] است؟ [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: وای بر تو! چگونه جرأت کردی به چیزی که بخشی از آن را رها کردهای، بر من [[احتجاج]] کنی؟<ref>{{عربی|" وَيْلَكَ كَيْفَ اجْتَرَأْتَ عَلَيَ بِشَيْءٍ تَدَعُ بَعْضَه "}}، علی بن حسین مسعودی، اثبات الوصیة، ص ۲۰۸</ref> افزون بر [[مسعودی]]، [[کشی]] نیز در [[رجال]] خود<ref>محمد بن عمر کشی، رجال الکشی، ص ۴۶۵</ref> این [[روایت]] را با اندک تفاوتی آورده است. روشن است که این [[روایت]] نه فقط در [[دوران غیبت]]، بلکه در تمام [[عمر]] آن حضرت داشتن [[فرزند]] برای [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} را منتفی میداند. | ||
#[[شیخ طوسی]] در [[کتاب الغیبة]] نزدیک به همین مضمون را در روایتی دیگر آورده است. [[حسن بن علی خزاز]] گفت: [[علی بن ابی حمزه]] بر [[امام رضا]]{{ع}} وارد شد و پرسید: آیا تو [[امام]] هستی؟ حضرت فرمود: آری. [[علی بن ابی حمزه]] گفت: از پدر بزرگ شما [[جعفر بن محمد]] شنیدم که امامی نیست، مگر اینکه فرزندی دارد. [[امام]] فرمود: آیا فراموش کردی یا خود را به [[فراموشی]] زدی؟ اینچنین که گفتی نفرمود. بلکه فرمود: امامی نیست، مگر اینکه فرزندی داشته باشد مگر امامی که [[حسین بن علی]] برای او خارج میشود [[رجعت]] میکند؛ پس همانا او فرزندی نخواهد داشت"<ref> {{عربی|" لَا يَكُونُ الْإِمَامُ إِلَّا وَ لَهُ عَقِبٌ إِلَّا الْإِمَامُ الَّذِي يَخْرُجُ عَلَيْهِ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍ {{ع}} فَإِنَّهُ لَا عَقِبَ لَه "}}، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۲۴</ref>. [[علی بن ابی حمزه]] گفت: راست فرمودی. اینچنین فرمود جدّ بزرگوارت". دو [[روایت]] پیشین در اثبات ادعا کافی است؛ ولی برخی امور دیگری را میتوان [[شاهد]] آورد: | #[[شیخ طوسی]] در [[کتاب الغیبة]] نزدیک به همین مضمون را در روایتی دیگر آورده است. [[حسن بن علی خزاز]] گفت: [[علی بن ابی حمزه]] بر [[امام رضا]]{{ع}} وارد شد و پرسید: آیا تو [[امام]] هستی؟ حضرت فرمود: آری. [[علی بن ابی حمزه]] گفت: از پدر بزرگ شما [[جعفر بن محمد]] شنیدم که امامی نیست، مگر اینکه فرزندی دارد. [[امام]] فرمود: آیا فراموش کردی یا خود را به [[فراموشی]] زدی؟ اینچنین که گفتی نفرمود. بلکه فرمود: امامی نیست، مگر اینکه فرزندی داشته باشد مگر امامی که [[حسین بن علی]] برای او خارج میشود [[رجعت]] میکند؛ پس همانا او فرزندی نخواهد داشت"<ref> {{عربی|" لَا يَكُونُ الْإِمَامُ إِلَّا وَ لَهُ عَقِبٌ إِلَّا الْإِمَامُ الَّذِي يَخْرُجُ عَلَيْهِ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍ {{ع}} فَإِنَّهُ لَا عَقِبَ لَه "}}، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۲۴</ref>. [[علی بن ابی حمزه]] گفت: راست فرمودی. اینچنین فرمود جدّ بزرگوارت". دو [[روایت]] پیشین در اثبات ادعا کافی است؛ ولی برخی امور دیگری را میتوان [[شاهد]] آورد: | ||
#روایاتی [[حضرت خضر]] را کسی معرفی کرده است که [[وحشت]] تنهایی [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} را در [[دوران غیبت]] برطرف میسازد، در حالی که اگر آن حضرت [[زن]] و [[فرزند]] داشت، به ملازم و همراه نیازی نبود. [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: [[حضرت خضر]]{{ع}} از [[آب]] حیات نوشید و او زنده است ... [[خداوند]] سبحانه و تعالی به واسطه او تنهایی [[قائم]] ما را در دوران غیبتش به انس تبدیل کند و غربت و تنهاییاش را با وصلت او مرتفع سازد<ref>{{عربی|" إِنَ الْخَضِرَ شَرِبَ مِنْ مَاءِ الْحَيَاةِ فَهُوَ حَيٌ لَا يَمُوتُ حَتَّى يُنْفَخَ فِي الصُّورِ وَ إِنَّهُ لَيَحْضُرُ الْمَوْسِمَ كُلَّ سَنَةٍ وَ يَقِفُ بِعَرَفَةَ فَيُؤَمِّنُ عَلَى دُعَاءِ الْمُؤْمِنِينَ وَ سَيُونِسُ اللَّهُ بِهِ وَحْشَةَ قَائِمِنَا فِي غَيْبَتِه "}}، شیخ | #روایاتی [[حضرت خضر]] را کسی معرفی کرده است که [[وحشت]] تنهایی [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} را در [[دوران غیبت]] برطرف میسازد، در حالی که اگر آن حضرت [[زن]] و [[فرزند]] داشت، به ملازم و همراه نیازی نبود. [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: [[حضرت خضر]]{{ع}} از [[آب]] حیات نوشید و او زنده است ... [[خداوند]] سبحانه و تعالی به واسطه او تنهایی [[قائم]] ما را در دوران غیبتش به انس تبدیل کند و غربت و تنهاییاش را با وصلت او مرتفع سازد<ref>{{عربی|" إِنَ الْخَضِرَ شَرِبَ مِنْ مَاءِ الْحَيَاةِ فَهُوَ حَيٌ لَا يَمُوتُ حَتَّى يُنْفَخَ فِي الصُّورِ وَ إِنَّهُ لَيَحْضُرُ الْمَوْسِمَ كُلَّ سَنَةٍ وَ يَقِفُ بِعَرَفَةَ فَيُؤَمِّنُ عَلَى دُعَاءِ الْمُؤْمِنِينَ وَ سَيُونِسُ اللَّهُ بِهِ وَحْشَةَ قَائِمِنَا فِي غَيْبَتِه "}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۳۹۰، ح ۴</ref>. | ||
#در [[روایات]] فراوانی از آن حضرت با [[القاب]] [[فرید]] "تک" و [[وحید]] "یگانه" یاد شده است و این، با [[زن]] و [[فرزند]] داشتن منافات دارد<ref> شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، باب ۲۶، ح ۱۳</ref>. | #در [[روایات]] فراوانی از آن حضرت با [[القاب]] [[فرید]] "تک" و [[وحید]] "یگانه" یاد شده است و این، با [[زن]] و [[فرزند]] داشتن منافات دارد<ref> شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، باب ۲۶، ح ۱۳</ref>. | ||
#دستهای از [[روایات]]، ملازمان حضرتش را در [[دوران غیبت]]، فقط سی تن از [[یاران خاص]] آن حضرت ذکر کرده است. [[امام صادق]]{{ع}} در این باره فرمود: "[[صاحب]] این امر، از غیبتی ناگزیر است و در [[غیبت]] خود، ناچار از گوشهگیری و کنارهجویی از دیگران است. [[طیبه]] "[[مدینه]]" خوشمنزلی است و با وجود سی تن "یا به همراهی سی نفر" در آنجا [[وحشت]] و ترسی نیست<ref> محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۴۰، ح ۱۶؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۶۲؛ نعمانی، الغیبة، ص ۱۸۸</ref>. | #دستهای از [[روایات]]، ملازمان حضرتش را در [[دوران غیبت]]، فقط سی تن از [[یاران خاص]] آن حضرت ذکر کرده است. [[امام صادق]]{{ع}} در این باره فرمود: "[[صاحب]] این امر، از غیبتی ناگزیر است و در [[غیبت]] خود، ناچار از گوشهگیری و کنارهجویی از دیگران است. [[طیبه]] "[[مدینه]]" خوشمنزلی است و با وجود سی تن "یا به همراهی سی نفر" در آنجا [[وحشت]] و ترسی نیست<ref> محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۴۰، ح ۱۶؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۶۲؛ نعمانی، الغیبة، ص ۱۸۸</ref>. |