←مراتب بخشش
(←مقدمه) |
|||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
*آیا بطلان اینگونه [[اعمال]]، بدان خاطر است که منّت [[مانع]] از پذیرش عمل است؟؛ و یا بدان سبب است که [[بخشش]] منّتآلود اصلاً [[توان]] پذیرفته شدن را نداشته در درگاه [[الهی]] از هیچ وزنی برخوردار نیست؟ بیشترین مفسّران [[رأی]] نخست را برگزیدهاند؛ هرچند به [[باور]] ما نظر دوّم صحیحتر مینماید. چرا که [[انفاق]] تنها در صورتی متحقّق میشود، که [[محبّت]] بدون [[چشمداشت]] به عوض جریان یافته، [[بخشش]] کننده بدون هیچ دریافتی تنها به [[بخشش]] بپردازد، در حالی که در این موارد، منّت و اذیّت نشان میدهد که [[بخشنده]]، در مقابل فعل خود نظری دیگر نیز داشته که هماکنون برآورده نشده است. از آن رو آنچه در اینجا انجام میپذیرد، تنها از صورت [[انفاق]] و [[بخشش]] برخوردار بوده؛ امّا در [[حقیقت]] نه [[بخشش]] که معاملهای بیش نبوده است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۴۳-۳۴۴.</ref>. | *آیا بطلان اینگونه [[اعمال]]، بدان خاطر است که منّت [[مانع]] از پذیرش عمل است؟؛ و یا بدان سبب است که [[بخشش]] منّتآلود اصلاً [[توان]] پذیرفته شدن را نداشته در درگاه [[الهی]] از هیچ وزنی برخوردار نیست؟ بیشترین مفسّران [[رأی]] نخست را برگزیدهاند؛ هرچند به [[باور]] ما نظر دوّم صحیحتر مینماید. چرا که [[انفاق]] تنها در صورتی متحقّق میشود، که [[محبّت]] بدون [[چشمداشت]] به عوض جریان یافته، [[بخشش]] کننده بدون هیچ دریافتی تنها به [[بخشش]] بپردازد، در حالی که در این موارد، منّت و اذیّت نشان میدهد که [[بخشنده]]، در مقابل فعل خود نظری دیگر نیز داشته که هماکنون برآورده نشده است. از آن رو آنچه در اینجا انجام میپذیرد، تنها از صورت [[انفاق]] و [[بخشش]] برخوردار بوده؛ امّا در [[حقیقت]] نه [[بخشش]] که معاملهای بیش نبوده است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۴۳-۳۴۴.</ref>. | ||
==مراتب بخشش== | ==مراتب [[بخشش]]== | ||
*انفاق و بخشندگی نیز از مراتبی گوناگون برخوردار است. پر واضح است که هر انفاقی که بر اساس یکی از این مراتب صورت گیرد، هرچند در اصل خود بسیار شایسته و نیکو است، امّا درجه نیکوئی آن بر اساس همان مرتبه تعیین میگردد. ما در اینجا به شماری از این مراتب اشاره میکنیم: | *[[انفاق]] و [[بخشندگی]] نیز از مراتبی گوناگون برخوردار است. پر واضح است که هر انفاقی که بر اساس یکی از این مراتب صورت گیرد، هرچند در اصل خود بسیار [[شایسته]] و [[نیکو]] است، امّا درجه نیکوئی آن بر اساس همان مرتبه تعیین میگردد. ما در اینجا به شماری از این مراتب اشاره میکنیم: | ||
===مرتبه نخست=== | ===مرتبه نخست=== | ||
*این مرتبه - که ضعیفترین مراتب بخشش است -، عبارت از انفاقات واجبی است که بر عهده انسان نهاده شده است. پرداخت | *این مرتبه - که ضعیفترین مراتب [[بخشش]] است -، عبارت از انفاقات واجبی است که بر عهده [[انسان]] نهاده شده است. پرداخت [[خمس]]، زکوه، [[حقوق]] [[مالی]] به [[پدر]] و [[مادر]] [[نیازمند]] و... در این شمار است. | ||
*بر اساس آنچه گذشت، درمی یابیم که اگر این امور بر پایه ملکه از نهاد آدمی صادر شود، میتواند عنوان بخشندگی / سخاوتمند بودن را برای آدمی بههمراه داشته باشد؛ ورنه اگر کسی از ترس | *بر اساس آنچه گذشت، درمی یابیم که اگر این امور بر پایه ملکه از نهاد [[آدمی]] صادر شود، میتواند عنوان [[بخشندگی]] / سخاوتمند بودن را برای [[آدمی]] بههمراه داشته باشد؛ ورنه اگر کسی از [[ترس]] [[دوزخ]]، و یا [[طمع]] در [[بهشت]]، و یا دیگر [[علل]] به پرداخت اینگونه [[حقوق]] خود بپردازد، هرچند [[تکلیف]] خود را انجام داده است، امّا نمیتوان او را متّصف به [[فضیلت]] [[اخلاقی]] سخاء دانست. اینان در صحنه [[قیامت]] از اجر متّقیان، و نه منفقان، برخوردار خواهند بود<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۴۴.</ref>. | ||
===مرتبه دوّم=== | ===مرتبه دوّم=== | ||
*این مرتبه- که مرتبه متوسّط این فضیلت اخلاقی است- عبارت از آن است که آدمی به انفاقات مستحبی - و نه واجب - پرداخته، اینگونه امور را به انجام آورد. کمک به فقرا و محتاجان بهوسیله | *این مرتبه- که مرتبه متوسّط این [[فضیلت]] [[اخلاقی]] است- عبارت از آن است که [[آدمی]] به انفاقات مستحبی - و نه [[واجب]] - پرداخته، اینگونه امور را به انجام آورد. [[کمک]] به [[فقرا]] و محتاجان بهوسیله [[ثروت]]، آبرو، [[قدرت]] و به تعبیر [[قرآن کریم]] "تمامی آنچه که در شمار [[رزق]] [[انسان]] است" - {{متن قرآن|وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ}}<ref>«و از آنچه به آنان روزی دادهایم میبخشند» سوره بقره، آیه ۳.</ref> - در این بخش جای میگیرد. | ||
*این کمک به | *این [[کمک]] به [[نیازمندان]]، اگر در غیر از ضروریّات آنان باشد، از ثوابی شگفت برخوردار خواهد بود؛ بهگونهای که شاید بتوان گفت در تمامی پهنه [[اسلام]]، ثوابی بالاتر از آن متصوّر نیست. [[امام صادق]]{{ع}} در این زمینه میفرمایند:"آن کس که در [[مقام]] برآوردن [[نیاز]] [[برادر]] مسلمانش برآید و در این راه تلاش کند، و [[خداوند]] برآوردن آن [[نیاز]] را بر دست او روا سازد، یک [[حج]] و یک [[عمره]] و دو [[ماه]] اعتکاف در [[مسجد الحرام]] و [[روزه]] آن دو [[ماه]] را برای او نویسد؛ و اگر در این راه تلاش کند امّا [[خداوند]] برآوردن آن [[حاجت]] را بهوسیله او مقدّر نفرماید یک [[حج]] و یک عُمره برای او مینویسد"<ref>{{متن حدیث| مَنْ سَعَى فِي حَاجَةِ أَخِيهِ الْمُسْلِمِ فَاجْتَهَدَ فِيهَا فَأَجْرَى اللَّهُ عَلَى يَدَيْهِ قَضَاءَهَا كَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ حَجَّةً وَ عُمْرَةً وَ اعْتِكَافَ شَهْرَيْنِ فِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ صِيَامَهُمَا وَ إِنِ اجْتَهَدَ فِيهَا وَ لَمْ يُجْرِ اللَّهُ قَضَاءَهَا عَلَى يَدَيْهِ كَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ حَجَّةً وَ عُمْرَةً }}؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۹۸.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۴۵.</ref>. | ||
*اینگونه انفاقات امّا، اگر در مورد واجب و ضروری - همچون غذا رسانیدن به گرسنگان، تهیّه مقدّمات ازدواج جوانان | *اینگونه انفاقات امّا، اگر در مورد [[واجب]] و ضروری - همچون [[غذا]] رسانیدن به گرسنگان، تهیّه مقدّمات [[ازدواج]] [[جوانان]] [[نیازمند]]، فراهم ساختن [[لباس]] و مسکن برای آنان که از این دو [[نعمت]] محرومند، و... -صورت گیرد، در شمار دسته نخست بوده و از [[ثواب]] انفاقات [[واجب]] و نه [[مستحب]]، برخوردار خواهد بود؛ چه پرداختن به اینگونه بخششها بر همگان [[واجب]] است، و آنان که از انجام آن بازایستند، از انجام [[واجبات]] روی گردانیدهاند. در این میان تفاوتی میان نیازهای شخصی-همچون مثالهای گذشته-و نیازهای [[اجتماعی]]-همچون کمک رسانی برای [[جهاد]] در [[راه خدا]] - دیده نمیشود. | ||
*خداوند اینگونه انفاقات را با تأکید فراوان به امر گرفته، و مؤمنان را از ترک آن برحذر داشته است. ما هرچند پس از این در فصلی ویژه از بخل سخن خواهیم داشت، و آیات و روایات مربوط به آن رذیلت اخلاقی را در آن فصل به بررسی خواهیم گرفت، امّا در اینجا نیز به یک نمونه از آن آیات و احادیث اشاره میکنیم؛ چه مبحث حاضر بدون پرداختن به این بخش کامل نمینماید. به این دو آیه شریفه بنگرید: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ * يَوْمَ يُحْمَى عَلَيْهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَى بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ هَذَا مَا كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ فَذُوقُوا مَا كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ}}<ref>«و آنان را که زر و سیم را میانبارند و آن را در راه خداوند نمیبخشند به عذابی دردناک نوید ده! * روزی که آن را در آتش دوزخ بگدازند و با آن بر پیشانی و پهلو و پشت آنان داغ نهند (و به ایشان گویند:) این همان چیزی است که برای خود میانباشتید اکنون آنچه را میانباشتید بچشید!» سوره توبه، آیه ۳۴-۳۵.</ref>. این | *[[خداوند]] اینگونه انفاقات را با تأکید فراوان به امر گرفته، و [[مؤمنان]] را از ترک آن برحذر داشته است. ما هرچند پس از این در فصلی ویژه از [[بخل]] سخن خواهیم داشت، و [[آیات]] و [[روایات]] مربوط به آن [[رذیلت اخلاقی]] را در آن فصل به بررسی خواهیم گرفت، امّا در اینجا نیز به یک نمونه از آن [[آیات]] و [[احادیث]] اشاره میکنیم؛ چه مبحث حاضر بدون پرداختن به این بخش کامل نمینماید. به این دو [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ * يَوْمَ يُحْمَى عَلَيْهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَى بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ هَذَا مَا كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ فَذُوقُوا مَا كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ}}<ref>«و آنان را که زر و سیم را میانبارند و آن را در راه خداوند نمیبخشند به عذابی دردناک نوید ده! * روزی که آن را در آتش دوزخ بگدازند و با آن بر پیشانی و پهلو و پشت آنان داغ نهند (و به ایشان گویند:) این همان چیزی است که برای خود میانباشتید اکنون آنچه را میانباشتید بچشید!» سوره توبه، آیه ۳۴-۳۵.</ref>. این [[آیه]]، بهوضوح بر آن دلالت مینماید که اگر [[جامعه اسلامی]] [[نیازمند]] به چیزی باشد، بر همه کسانی که بر فراهم ساختن آن [[قدرت]] دارند، لازم است که به پرداخت آن بپردازند. اینان اگر به این [[وظیفه]] خویش عمل نکنند، عذابهای [[وعده]] داده شده [[الهی]] در [[انتظار]] آنان خواهد بود. پر واضح است که این [[آیه]] را، نه میتوان به انفاقات واجبی همچون [[خمس]] و زکوه اختصاص داد، و نه میتوان آن را ویژه [[اهل کتاب]] و یا گروه خاصّ دیگری دانست<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۴۵-۳۴۶.</ref>. | ||
*این حدیث شریف نیز در این زمینه سخت گویاست:"هر مؤمنی که مؤمن دیگری را از آنچه بدان نیاز دارد باز دارد، در حالی که میتواند در رفع حاجت او بکوشد- خواه از امکانات خود، و یا از امکانات دیگران در این مسیر استفاده کند-، خداوند او را در قیامت با چهرهای سیاه و چشمانی دریده و سرخ و دستانی که با زنجیر به گردنش آویخته است نگاه میدارد، و در حق او گفته میشود که: این خائن است که در حق خدا و پیامبرش خیانت کرده است!. آنگاه امر میشود که به آتش انداخته شود"<ref>{{متن حدیث| أَيُّمَا مُؤْمِنٍ مَنَعَ مُؤْمِناً شَيْئاً مِمَّا يَحْتَاجُ إِلَيْهِ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَيْهِ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ مِنْ عِنْدِ غَيْرِهِ أَقَامَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مُسْوَدّاً وَجْهُهُ مُزْرَقَّةً عَيْنَاهُ مَغْلُولَةً يَدَاهُ إِلَى عُنُقِهِ فَيُقَالُ هَذَا الْخَائِنُ الَّذِي خَانَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ ثُمَّ يُؤْمَرُ بِهِ إِلَى النَّارِ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۳۶۷.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۴۶-۳۴۷.</ref>. | *این [[حدیث شریف]] نیز در این زمینه سخت گویاست:"هر مؤمنی که [[مؤمن]] دیگری را از آنچه بدان [[نیاز]] دارد باز دارد، در حالی که میتواند در رفع [[حاجت]] او بکوشد- خواه از امکانات خود، و یا از امکانات دیگران در این مسیر استفاده کند-، [[خداوند]] او را در [[قیامت]] با چهرهای سیاه و چشمانی دریده و سرخ و دستانی که با زنجیر به گردنش آویخته است نگاه میدارد، و در [[حق]] او گفته میشود که: این [[خائن]] است که در [[حق]] [[خدا]] و پیامبرش [[خیانت]] کرده است!. آنگاه امر میشود که به [[آتش]] انداخته شود"<ref>{{متن حدیث| أَيُّمَا مُؤْمِنٍ مَنَعَ مُؤْمِناً شَيْئاً مِمَّا يَحْتَاجُ إِلَيْهِ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَيْهِ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ مِنْ عِنْدِ غَيْرِهِ أَقَامَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مُسْوَدّاً وَجْهُهُ مُزْرَقَّةً عَيْنَاهُ مَغْلُولَةً يَدَاهُ إِلَى عُنُقِهِ فَيُقَالُ هَذَا الْخَائِنُ الَّذِي خَانَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ ثُمَّ يُؤْمَرُ بِهِ إِلَى النَّارِ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۳۶۷.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۴۶-۳۴۷.</ref>. | ||
===مرتبه سوّم=== | ===مرتبه سوّم=== | ||
*این مرتبه- که شدیدترین و استوارترین مراتب آن است -، همان ایثار معروف اخلاقی است. در این مرتبه، شخص | *این مرتبه- که شدیدترین و استوارترین مراتب آن است -، همان [[ایثار]] معروف [[اخلاقی]] است. در این مرتبه، شخص [[بخشنده]]، آنچه را خود بدان محتاج است در [[اختیار]] دیگران نهاده، از احتیاج خود بدان چشم میپوشد. [[قرآن کریم]] این مرتبه را سخت گرامی داشته، با یادکرد از شماری از [[ایثارگران]]، دیگران را ترغیب فرموده است تا به [[سنّت]] و روش آنان [[اقتدا]] نمایند:{{متن قرآن|وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«و (نیز برای) کسانی است که پیش از (آمدن) مهاجران ، در خانه (های مدینه) و (پایگاه) ایمان، جای داشتهاند؛ کسانی را که به سوی آنان هجرت کردهاند، دوست میدارند و در دل به آنچه به مهاجران دادهاند، چشمداشتی ندارند و (آنان را) بر خویش برمیگزینند هر چند خود» سوره حشر، آیه ۹.</ref>. [[آیه شریفه]]، بهروشنی دلالت مینماید که این گروه از [[مسلمانان]]، گذشته از [[غذا]] و [[لباس]] خود، حتّی منازلشان را نیز در [[اختیار]] دیگران نهادند. آنان هرچند خود به این [[غذا]] و مسکن محتاج بودند، امّا دیگران را در این احتیاج بر خود مقدّم داشتند؛ و جالب آنکه به هنگام [[ایثار]]، در [[نفس]] خود هیچ اندوهی بر آن نمییافتند!<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۴۷.</ref>. | ||
*در خبر است که یکی از انصاریان | *در خبر است که یکی از انصاریان [[مدینه]]، منزل خویش را در [[اختیار]] مردی از [[مهاجران]] نهاد و خود در کنار کوچه، سکونت یافت. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} چون او را در کنار کوچه یافت، از حالش باز پرسید، و سبب سکونتش در آن مکان را سؤال کرد. آن مرد در پاسخ چنین اظهار داشت که: اگر آن [[مهاجر]] در کوچه ساکن میشد و من در منزلم بودم، هرگز در آن خانه [[آسایش]] نمییافتم، چه [[برادر]] خود را در کوچه میدیدم؛ امّا اکنون که من در اینجا و او در منزل من است، جانی آسوده دارم و نفسی راحت!. | ||
*اینگونه عمل کردن، در میان مردان بارگاه الهی همیشه به چشم میآمده است؛ هرچند دنیادوستان آن را عملی احمقانه دانسته از انجامش باز میایستادهاند. اینان در نظر قرآن کریم چون حیواناتند، که تنها آسایش خویش را در نظر میآورَند: {{متن قرآن|وَيَأْكُلُونَ كَمَا تَأْكُلُ الْأَنْعَامُ}}<ref>«و همچون چارپایان میخورند» سوره محمد، آیه ۱۲.</ref>، {{متن قرآن|أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ}}<ref>«آنان چون چارپایانند بلکه گمراهترند ؛ آنانند که ناآگاهند» سوره اعراف، آیه ۱۷۹.</ref>. | *اینگونه عمل کردن، در میان مردان بارگاه [[الهی]] همیشه به چشم میآمده است؛ هرچند دنیادوستان آن را عملی احمقانه دانسته از انجامش باز میایستادهاند. اینان در نظر [[قرآن کریم]] چون حیواناتند، که تنها [[آسایش]] خویش را در نظر میآورَند: {{متن قرآن|وَيَأْكُلُونَ كَمَا تَأْكُلُ الْأَنْعَامُ}}<ref>«و همچون چارپایان میخورند» سوره محمد، آیه ۱۲.</ref>، {{متن قرآن|أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ}}<ref>«آنان چون چارپایانند بلکه گمراهترند ؛ آنانند که ناآگاهند» سوره اعراف، آیه ۱۷۹.</ref>. | ||
*در سوره | *در [[سوره انسان]]، [[خداوند]] [[ایثار]] [[اهل بیت]]{{عم}} را یاد میفرماید؛ تا [[آدمیان]] را به سوی آن مرحله [[عالی]] سوق دهد، و به فراگرفتن [[سیره]] آنان [[تشویق]] نماید؛ {{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا * إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا}}<ref>«و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر میدهند *(با خود میگویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک میدهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی » سوره انسان، آیه ۸-۹.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۴۸.</ref>. | ||
*دنیاخواهان در پی لذّات مادّیند، لذّت خوردن، آشامیدن، از جنس مخالف برخوردار شدن، به | *[[دنیاخواهان]] در پی لذّات مادّیند، لذّت خوردن، آشامیدن، از جنس مخالف برخوردار شدن، به [[ثروت]]، [[ریاست]] و [[قدرت]] رسیدن؛ و جز این چیزی دیگر در نظر نمیآورند. الهیان امّا [[لذت]] خویش را در [[ایثار]]، [[انفاق]]، شب زندهداری و... مییابند؛ و چه تفاوتی [[عظیم]] و مسافتی طولانی میان این دو لذّت هست!: {{متن قرآن|تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ * فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«از بسترها پهلو تهی میکنند (و برای نماز برمیخیزند) در حالی که پروردگارشان را به بیم و امید میخوانند و از آنچه به آنان روزی کردهایم میبخشند * پس هیچ کس نمیداند چه روشنی چشمی برای آنان به پاداش کارهایی که میکردند نهفتهاند» سوره سجده، آیه ۱۶-۱۷.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۴۸-۳۴۹.</ref>. | ||
==منابع== | ==منابع== |