ایمان در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۷: خط ۱۷:
*در این حالت، هیچ طغیانی و هیچ هیجانی نمی‌تواند [[آدمی]] را از [[مسیر کمال]] بازداشته به این سوی و آن سوی متمایل نماید.
*در این حالت، هیچ طغیانی و هیچ هیجانی نمی‌تواند [[آدمی]] را از [[مسیر کمال]] بازداشته به این سوی و آن سوی متمایل نماید.


== ایمان یکی از عوامل کنترل غرائز انسان==
== [[ایمان]] یکی از عوامل کنترل [[غرائز]] [[انسان]]==
ایمان از تمامی آنچه گذشت محکم‌تر بوده، وظیفه سدبودن در مقابل غرائز لجام گسیخته را، بهتر انجام میدهد. قرآن کریم حتّی ایمان ناقص و گمان به قیامت را نیز در این زمینه نافع میشمارد: {{متن قرآن|الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلَاقُو رَبِّهِمْ وَأَنَّهُمْ إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}}<ref>«همان کسان که می‌دانند به لقای پروردگارشان خواهند رسید و به سوی او باز می‌گردند» سوره بقره، آیه ۴۶.</ref>.
*[[ایمان]] از تمامی آنچه گذشت محکم‌تر بوده، [[وظیفه]] سدبودن در مقابل [[غرائز]] لجام گسیخته را، بهتر انجام می‌دهد. [[قرآن کریم]] حتّی [[ایمان]] ناقص و [[گمان]] به [[قیامت]] را نیز در این زمینه [[نافع]] می‌شمارد: {{متن قرآن|الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلَاقُو رَبِّهِمْ وَأَنَّهُمْ إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}}<ref>«همان کسان که می‌دانند به لقای پروردگارشان خواهند رسید و به سوی او باز می‌گردند» سوره بقره، آیه ۴۶.</ref>.
نکته مهم آن است که ایمان نیز گاه در مقابل طوفان‌های غرائز عاجز شده، نمی‌تواند نقش خود را به صورت کامل ایفا نماید؛ به‌ویژه اگر ایمان، تنها علمی عقلی بوده، به جان و قلب آدمی رسوخ نکرده باشد؛
*نکته مهم آن است که [[ایمان]] نیز گاه در مقابل طوفان‌های [[غرائز]] عاجز شده، نمی‌تواند نقش خود را به صورت کامل ایفا نماید؛ به‌ویژه اگر [[ایمان]]، تنها [[علمی]] [[عقلی]] بوده، به [[جان]] و [[قلب]] [[آدمی]] [[رسوخ]] نکرده باشد؛ و پر واضح است که [[ایمان]] عموم [[مردمان]]، از همین نوع بوده در [[دل]] آن‌ها خانه نگزیده است.
و پر واضح است که ایمان عموم مردمان، از همین نوع بوده در دل آن‌ها خانه نگزیده است.
*آری! [[ایمان]] قلبی است که به فرمایش [[امام صادق]]{{ع}}: "[[مؤمن]] همچون کوه [[استوار]] است، که هیچ طوفانی او را به لرزش در نمی‌آورد" <ref>{{متن حدیث| الْمُؤْمِنُ‌كَالْجَبَلِ الرَّاسِخِ لَا تُحَرِّكُهُ‌ الْعَوَاصِفُ‌}}.</ref>. با این همه امّا، [[تهذیب نفس]] از رذائل و زینت بخشیدن آن به [[فضائل]]، سدّی محکم‌تر از تمامی این موارد است؛ چه نفسی که به چنین مرتبه‌ای رسیده است، کژی و ناراستی‌ای در آن [[باقی]] نخواهد ماند، که به‌واسطه آن [[نیازمند]] به سد و مانعی در برابر [[گناهان]] و طوفان‌های [[غرائز]] باشد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۸۶.</ref>.
آری! ایمان قلبی است که به فرمایش امام صادق{{ع}}: [۴۵۲] {{متن حدیث| الْمُؤْمِنُكَالْجَبَلِ الرَّاسِخِ لَا تُحَرِّكُهُ الْعَوَاصِفُ}}: "مؤمن همچون کوه استوار است، که هیچ طوفانی او را به لرزش در نمی‌آورد".
*توضیح آنکه به‌نظر ما، [[پیامبران]]{{عم}} نیز برای همان [[مبعوث]] شده‌اند، که [[آدمی]] را به [[نفس]] [[پاکیزه]] غیرآلوده رهنمون شوند؛ [[قرآن کریم]] در این زمینه می‌فرماید: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ}}<ref>«اوست که در میان نانویسندگان (عرب) ، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.</ref>.
با این همه امّا، تهذیب نفس از رذائل و زینت بخشیدن آن به فضائل، سدّی محکم‌تر از تمامی این موارد است؛ چه نفسی که به چنین مرتبه‌ای رسیده است، کژی و ناراستی‌ای در آن باقی نخواهد ماند، که به‌واسطه آن نیازمند به سد و مانعی در برابر گناهان و طوفان‌های غرائز باشد.
*[[تهذیب]]، [[شیطان]] و یارانش را از [[قلب]] دور می‌کند؛ از این رو تمامی [[غرائز]] [[انسان]] به [[اعتدال]] رسیده [[طغیان]] آن غیر ممکن می‌گردد. بنابراین، [[نیازمند]] به سدّی دیگر نخواهد بود که او را از این طوفان‌ها [[نجات]] بخشد.
توضیح آنکه به‌نظر ما، پیامبران{{عم}} نیز برای همان مبعوث شده‌اند، که آدمی را به نفس پاکیزه غیرآلوده رهنمون شوند؛ قرآن کریم در این زمینه میفرماید: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ}}<ref>«اوست که در میان نانویسندگان (عرب) ، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.</ref>.
*آری! تخلیه [[جان]] از ناشایست‌ها و آرایش آن به شایسته‌ها، جز از راه تحصیل [[ایمان]] قلبی ممکن نیست؛ امّا چون این دو با هم در [[جان]] کسی پیدا شود، هریک به‌خوبی به [[انجام وظیفه]] خود پرداخته [[آدمی]] را از تمامی شیطان‌های جنّی و انسی حفظ می‌نماید.
 تهذیب، شیطان و یارانش را از قلب دور میکند؛ از این رو تمامی غرائز انسان به اعتدال رسیده طغیان آن غیر ممکن میگردد. بنابراین، نیازمند به سدّی دیگر نخواهد بود که او را از این طوفان‌ها نجات بخشد.
*در پایان، تنها اشاره می‌کنیم که [[قناعت]] از کلیدهای اصلی گشودن درب ایمان قلبی است، که از طریق آن می‌توان به [[تهذیب نفس]] پرداخت. ما پس از این، توضیحی بیشتر در این زمینه ارائه خواهیم داد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۸۷.</ref>.
آری! تخلیه جان از ناشایست‌ها و آرایش آن به شایسته‌ها، جز از راه تحصیل ایمان قلبی ممکن نیست؛ امّا چون این دو با هم در جان کسی پیدا شود، هریک به‌خوبی به انجام وظیفه خود پرداخته آدمی را از تمامی شیطان‌های جنّی و انسی حفظ مینماید.
در پایان این بحث، تنها اشاره می‌کنیم که قناعت از کلیدهای اصلی گشودن درب ایمان قلبی است، که از طریق آن میتوان به تهذیب نفس پرداخت. ما پس از این، توضیحی بیشتر در این زمینه ارائه خواهیم داد.


==ضعف ایمان ==
==ضعف ایمان ==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش