سوء ظن: تفاوت میان نسخه‌ها

۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۷ مارس ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{ولایت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
*این [[رذیلت]]، در [[حقیقت]] از [[خباثت باطنی]] [[انسان]] سرچشمه گرفته [[دنیا]] را برای او تیره و تار می‌سازد. آن کس که به چنین رذیلتی مبتلاست، گویا عینکی سخت تیره بر چشم نهاده عالَم را تنها و تنها سیاه می‌بیند و بس! [[قرآن کریم]] با یادکرد از این افراد، آنان را در معرض هلاک و نابودی قلمداد کرده است: {{متن قرآن|وَظَنَنْتُمْ ظَنَّ السَّوْءِ وَكُنْتُمْ قَوْمًا بُورًا}}<ref>« و بدگمانی ورزیدید و قومی شایسته نابودی شدید» سوره فتح، آیه ۱۲.</ref>
*این [[رذیلت]]، در [[حقیقت]] از [[خباثت باطنی]] [[انسان]] سرچشمه گرفته [[دنیا]] را برای او تیره و تار می‌سازد. آن کس که به چنین رذیلتی مبتلاست، گویا عینکی سخت تیره بر چشم نهاده عالَم را تنها و تنها سیاه می‌بیند و بس! [[قرآن کریم]] با یادکرد از این افراد، آنان را در معرض هلاک و نابودی قلمداد کرده است: {{متن قرآن|وَظَنَنْتُمْ ظَنَّ السَّوْءِ وَكُنْتُمْ قَوْمًا بُورًا}}<ref>« و بدگمانی ورزیدید و قومی شایسته نابودی شدید» سوره فتح، آیه ۱۲.</ref>
*دردناک آنکه این‌چنین کسان، نه تنها کردارهای دو وجهی را تنها بر وجه [[زشت]] آن حمل می‌کنند، که حتّی سخنان و کردارهای [[شایسته]] را نیز تیره و تار دیده هیچ بهره‌ای از زیبائی و [[نیکی]] در آنها مشاهده نمی‌کنند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۹۰.</ref>.
*دردناک آنکه این‌چنین کسان، نه تنها کردارهای دو وجهی را تنها بر وجه [[زشت]] آن حمل می‌کنند، که حتّی سخنان و کردارهای [[شایسته]] را نیز تیره و تار دیده هیچ بهره‌ای از زیبائی و [[نیکی]] در آنها مشاهده نمی‌کنند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۹۰.</ref>.
*آنان که مبتلای به [[بیماری]] [[سوء ظن]] و [[وسوسه]] [[فکری]] هستند، چه بسیار است که سرانجام به [[کفر]]، [[قتل]] دیگران، و یا خودکشی پرداخته خود را بدین‌ وسیله از دست خود و دیگران راحت می‌نمایند. [[سوء ظن]] به [[خداوند]] کفر‌آور است، و [[سوء ظن]] به دیگران به تفسیق، [[تکفیر]] و [[فرمان]] [[قتل]] آنان می‌انجامد، وسوء ظنّ به خویشتن نیز به خودکشی منجر خواهد شد.
*آنان که مبتلای به [[بیماری]] [[سوء ظن]] و [[وسوسه فکری]] هستند، چه بسیار است که سرانجام به [[کفر]]، [[قتل]] دیگران، و یا خودکشی پرداخته خود را بدین‌ وسیله از دست خود و دیگران راحت می‌نمایند. [[سوء ظن]] به [[خداوند]] کفر‌آور است، و [[سوء ظن]] به دیگران به تفسیق، [[تکفیر]] و [[فرمان]] [[قتل]] آنان می‌انجامد، وسوء ظنّ به خویشتن نیز به خودکشی منجر خواهد شد.
*کوتاه سخن آنکه این [[رذیلت]]، در مقابل صفت نیکوی حُسن ظن قرار داشته؛ تمامی نیکی‌های آن صفت را از [[انسان]] سلب، و دریائی از معایب را برای [[انسان]] فراهم خواهد آورد. نکته قابل توجه اینکه این [[بیماری]] روحی، هر لحظه در ذهن مبتلایان به آن شدّت گرفته هیچگاه در حدی متوقّف نمی‌شود.
*کوتاه سخن آنکه این [[رذیلت]]، در مقابل صفت نیکوی حُسن ظن قرار داشته؛ تمامی نیکی‌های آن صفت را از [[انسان]] سلب، و دریائی از معایب را برای [[انسان]] فراهم خواهد آورد. نکته قابل توجه اینکه این [[بیماری]] روحی، هر لحظه در ذهن مبتلایان به آن شدّت گرفته هیچگاه در حدی متوقّف نمی‌شود.
*سِرّ این نکته نیز در آن است که این صفت [[بیماری]] گونه، از تسلّط [[قوه خیال]] بر [[آدمی]] پدید می‌آید؛ از این‌ رو هرچند [[آدمی]] در متابعت از این تسلّط بکوشد، در تقویت آن بیشتر گام نهاده خود را بیش از پیش در بند آن نهاده است؛ از این روست که هر لحظه قوّه [[خیال]] او بیشتر تقویت شده موضوعات بیش‌تری را در نظر او [[زشت]] و [[ناپسند]] جلوه می‌دهد. [[حضرت حق]]، عالَم وجود، عموم [[مردمان]] و آنچه از آنان سر می‌زند، و سرانجام خود [[انسان]]، در شمار این موضوعات خواهند بود<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۹۱.</ref>.
*سِرّ این نکته نیز در آن است که این صفت [[بیماری]] گونه، از تسلّط [[قوه خیال]] بر [[آدمی]] پدید می‌آید؛ از این‌ رو هرچند [[آدمی]] در متابعت از این تسلّط بکوشد، در تقویت آن بیشتر گام نهاده خود را بیش از پیش در بند آن نهاده است؛ از این روست که هر لحظه قوّه [[خیال]] او بیشتر تقویت شده موضوعات بیش‌تری را در نظر او [[زشت]] و [[ناپسند]] جلوه می‌دهد. [[حضرت حق]]، عالَم وجود، عموم [[مردمان]] و آنچه از آنان سر می‌زند، و سرانجام خود [[انسان]]، در شمار این موضوعات خواهند بود<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۹۱.</ref>.
خط ۴۳: خط ۴۳:
*[[حضرت حق]] در این رابطه می‌فرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! از بسیاری از گمان‌ها دوری کنید که برخی از گمان‌ها گناه است» سوره حجرات، آیه ۱۲.</ref>. از این [[آیه شریفه]]، به‌خوبی روشن می‌شود که [[سوء ظن]]، هرچند [[حرام]] است اما تا آنگاه که نتایج آن بر زبان نیاید، عِقابی بر آن مترتّب نخواهد شد؛ چرا که تا [[قبل از ظهور]] آن بر زبان، تنها در شمار [[وسوسه]] ذهنی بوده و این وسوسه‌ها نیز در شمار حرام‌هائی است، که [[خداوند]] ازباب [[لطف]] خود، آنها را پیشاپیش بخشیده است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۰۴.</ref>.
*[[حضرت حق]] در این رابطه می‌فرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! از بسیاری از گمان‌ها دوری کنید که برخی از گمان‌ها گناه است» سوره حجرات، آیه ۱۲.</ref>. از این [[آیه شریفه]]، به‌خوبی روشن می‌شود که [[سوء ظن]]، هرچند [[حرام]] است اما تا آنگاه که نتایج آن بر زبان نیاید، عِقابی بر آن مترتّب نخواهد شد؛ چرا که تا [[قبل از ظهور]] آن بر زبان، تنها در شمار [[وسوسه]] ذهنی بوده و این وسوسه‌ها نیز در شمار حرام‌هائی است، که [[خداوند]] ازباب [[لطف]] خود، آنها را پیشاپیش بخشیده است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۰۴.</ref>.
*در این زمینه [[روایات]] بسیاری نیز وارد شده است در این شمار است [[روایت]] مشهور منقول از [[امام صادق]]{{ع}}:[[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: "نُه مسأله بر [[امّت]] من بخشیده شده است: اشتباه، [[فراموشی]]، آنچه را نمی‌دانند، آنچه از [[توان]] آنان خارج است، آنچه را از سر ناچاری انجام می‌دهند، آنچه را ناخواسته بدان مجبور می‌شوند، بددلی، وسوسه‌های ذهنی درباره [[آفرینش]]، و [[حسد]] تا آنگاه که بر زبان نیاید و یا در عمل ظاهر نشود" <ref>{{متن حدیث| قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}‌ وُضِعَ‌ عَنْ‌ أُمَّتِي‌ تِسْعُ‌ خِصَالٍ‌ الْخَطَأُ وَ النِّسْيَانِ وَ مَا لَا يَعْلَمُونَ‌ وَ مَا لَا يُطِيقُونَ وَ مَا اضْطُرُّوا إِلَيْهِ وَ مَا اسْتُكْرِهُوا عَلَيْهِ وَ الطِّيَرَةُ وَ الْوَسْوَسَةُ فِي التَّفَكُّرِ فِي الْخَلْقِ وَ الْحَسَدُ مَا لَمْ يُظْهِرْ بِلِسَانٍ أَوْ يَدٍ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۴۶۳.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۰۴.</ref>.
*در این زمینه [[روایات]] بسیاری نیز وارد شده است در این شمار است [[روایت]] مشهور منقول از [[امام صادق]]{{ع}}:[[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: "نُه مسأله بر [[امّت]] من بخشیده شده است: اشتباه، [[فراموشی]]، آنچه را نمی‌دانند، آنچه از [[توان]] آنان خارج است، آنچه را از سر ناچاری انجام می‌دهند، آنچه را ناخواسته بدان مجبور می‌شوند، بددلی، وسوسه‌های ذهنی درباره [[آفرینش]]، و [[حسد]] تا آنگاه که بر زبان نیاید و یا در عمل ظاهر نشود" <ref>{{متن حدیث| قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}‌ وُضِعَ‌ عَنْ‌ أُمَّتِي‌ تِسْعُ‌ خِصَالٍ‌ الْخَطَأُ وَ النِّسْيَانِ وَ مَا لَا يَعْلَمُونَ‌ وَ مَا لَا يُطِيقُونَ وَ مَا اضْطُرُّوا إِلَيْهِ وَ مَا اسْتُكْرِهُوا عَلَيْهِ وَ الطِّيَرَةُ وَ الْوَسْوَسَةُ فِي التَّفَكُّرِ فِي الْخَلْقِ وَ الْحَسَدُ مَا لَمْ يُظْهِرْ بِلِسَانٍ أَوْ يَدٍ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۴۶۳.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۰۴.</ref>.
*بر این اساس، هرچند [[وسوسه]] [[فکری]] در شمار محرّمات [[فقهی]] نیست، امّا باید نسبت به خطر بزرگ آن [[آگاه]] بوده از آن اجتناب ورزید. از همین روست که [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فردی که [[مبتلا]] به این [[رذیلت اخلاقی]] است را، [[مؤمن]] ندانسته می‌فرمایند:"[[ایمان]] با [[بدگمانی]] جمع نمی‌شود" <ref>{{متن حدیث| لَا إِيمَانَ‌ مَعَ‌ سُوءِ ظَنٍّ‌}}غرر الحکم.</ref>؛ نیز آن [[حضرت]]، اینان را بدترین [[مردمان]] دانسته‌اند:"بدترین [[مردمان]]، کسی است که به خاطر بدگمانی‌اش به دیگران به هیچ‌کس [[اطمینان]] نمی‌کند" <ref>{{متن حدیث| شَرُّ النَّاسِ مَنْ لَا يَثِقُ بِأَحَدٍ لِسُوءِ ظَنِّهِ‌}}؛ غرر الحکم.</ref>.
*بر این اساس، هرچند [[وسوسه فکری]] در شمار محرّمات [[فقهی]] نیست، امّا باید نسبت به خطر بزرگ آن [[آگاه]] بوده از آن اجتناب ورزید. از همین روست که [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فردی که [[مبتلا]] به این [[رذیلت اخلاقی]] است را، [[مؤمن]] ندانسته می‌فرمایند:"[[ایمان]] با [[بدگمانی]] جمع نمی‌شود" <ref>{{متن حدیث| لَا إِيمَانَ‌ مَعَ‌ سُوءِ ظَنٍّ‌}}غرر الحکم.</ref>؛ نیز آن [[حضرت]]، اینان را بدترین [[مردمان]] دانسته‌اند:"بدترین [[مردمان]]، کسی است که به خاطر بدگمانی‌اش به دیگران به هیچ‌کس [[اطمینان]] نمی‌کند" <ref>{{متن حدیث| شَرُّ النَّاسِ مَنْ لَا يَثِقُ بِأَحَدٍ لِسُوءِ ظَنِّهِ‌}}؛ غرر الحکم.</ref>.
*فراتر از آن، هم‌ ایشان [[بدگمانی]] به [[نیکوکاران]] را بالاترین [[گناه]] دانسته‌اند:"[[بدگمانی]] به [[نیکوکار]]، بدترین [[گناه]] و زشت‌ترین ظلم‌هاست" <ref>{{متن حدیث| سُوءُ الظَّنِّ بِالْمُحْسِنِ شَرُّ الْإِثْمِ‌ وَ أَقْبَحُ‌ الظُّلْمِ‌}}؛
*فراتر از آن، هم‌ ایشان [[بدگمانی]] به [[نیکوکاران]] را بالاترین [[گناه]] دانسته‌اند:"[[بدگمانی]] به [[نیکوکار]]، بدترین [[گناه]] و زشت‌ترین ظلم‌هاست" <ref>{{متن حدیث| سُوءُ الظَّنِّ بِالْمُحْسِنِ شَرُّ الْإِثْمِ‌ وَ أَقْبَحُ‌ الظُّلْمِ‌}}؛
غرر الحکم.</ref>.
غرر الحکم.</ref>.
۲۱۸٬۱۹۱

ویرایش