←مقدمه
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←مقدمه) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*شجاعت از خویهای نیک انسانی است. شجاعت [[آدمی]] را به [[اقدام]] و [[ایستادگی]] [[شایسته]] وامیدارد. در سایه [[فضیلت]] شجاعت میتوان هنگام عمل، بر [[ترس]] پیروز شد و [[اقدام]] کرد و در موقع [[ضرورت]] نیز دست از [[اقدام]] برداشت و [[صبر]] کرد. [[امام علی]] {{ع}} بر این دو مفهوم شجاعت تأکید میکند و میفرماید: اگر از چیزی ترسیدی [[دل]] به دریا بزن و در آن وارد شو، که این همه دودلی سختتر از ترسی است که احساس میکنی<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۶۶</ref>. در کلامی دیگر، [[صبر]] بهنگام را شجاعت توصیف میکند و میفرماید:[[صبر]]، شجاعت است...<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، | *[[شجاعت]] از خویهای [[نیک]] [[انسانی]] است. [[شجاعت]] [[آدمی]] را به [[اقدام]] و [[ایستادگی]] [[شایسته]] وامیدارد. در سایه [[فضیلت]] [[شجاعت]] میتوان هنگام عمل، بر [[ترس]] [[پیروز]] شد و [[اقدام]] کرد و در موقع [[ضرورت]] نیز دست از [[اقدام]] برداشت و [[صبر]] کرد. [[امام علی]] {{ع}} بر این دو مفهوم [[شجاعت]] تأکید میکند و میفرماید: اگر از چیزی ترسیدی [[دل]] به دریا بزن و در آن وارد شو، که این همه دودلی سختتر از ترسی است که [[احساس]] میکنی<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۶۶</ref>. در [[کلامی]] دیگر، [[صبر]] بهنگام را [[شجاعت]] توصیف میکند و میفرماید:[[صبر]]، [[شجاعت]] است...<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۴۸۴.</ref>. | ||
*[[انسان]] [[شجاع]] در هر مرحلهای از مراحل [[زندگی]] هنگامیکه باید [[اقدام]] کند، دست به کار میشود و هنگامی که باید بازایستد شجاعانه از [[اقدام]] بیموقع سرباز میزند و با [[شکیبایی]] خویش بر [[جهل]] و [[نادانی]] [[غلبه]] میکند. شجاعت بر مبنای تعریفی که گفته شد، معیاری است برای مشخص شدن [[ارزش]] [[انسان]]. [[امام علی]] {{ع}} در بیان [[ارزش]] [[انسان]]، صفت شجاعت را موجب دوری [[انسان]] از ننگ بدنامی برشمرده و فرموده است: [[ارزش]] مرد اندازه [[همت]] اوست و [[صدق]] او به مقدار جوانمردیاش و [[دلیری]] (شجاعت) او به [[میزان]] ننگی –که از بدنامی- دارد و [[پارسایی]] او به مقدار غیرتی که آرد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۷، م: شهیدی</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، | *[[انسان]] [[شجاع]] در هر مرحلهای از مراحل [[زندگی]] هنگامیکه باید [[اقدام]] کند، دست به کار میشود و هنگامی که باید بازایستد شجاعانه از [[اقدام]] بیموقع سرباز میزند و با [[شکیبایی]] خویش بر [[جهل]] و [[نادانی]] [[غلبه]] میکند. [[شجاعت]] بر مبنای تعریفی که گفته شد، معیاری است برای مشخص شدن [[ارزش]] [[انسان]]. [[امام علی]] {{ع}} در [[بیان]] [[ارزش]] [[انسان]]، صفت [[شجاعت]] را موجب دوری [[انسان]] از ننگ بدنامی برشمرده و فرموده است: [[ارزش]] مرد اندازه [[همت]] اوست و [[صدق]] او به مقدار جوانمردیاش و [[دلیری]] ([[شجاعت]]) او به [[میزان]] ننگی –که از بدنامی- دارد و [[پارسایی]] او به مقدار غیرتی که آرد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۷، م: شهیدی</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۴۸۴.</ref>. | ||
*[[امام علی]] {{ع}} خود، نمونه و الگوی کاملی از [[انسان]] [[شجاع]] است. هنگام [[اقدام]] و [[نبرد]]، هیچ جنگاوری را یارای [[استقامت]] در برابر شمشیرش نبود و هیچ انگیزهای او را از [[اقدام]] و کوشش بازنمیداشت، همانگونه که شب [[هجرت]] در بستر [[پیامبر اکرم]] {{صل}} آرمید و [[جان]] خویش را در معرض بزرگترین خطر قرارداد. امّا آنجا که باید از [[اقدام]] بیمورد پرهیز میکرد، بهخاطر مصلحتی بزرگتر، از [[حق]] خویش گذشت و در برابر جریان [[سقیفه]] و برخی جریانات دیگر که در [[تاریخ]] [[روایت]] شده است، [[سکوت]] کرد. از اینرو شجاعت را مایه زینت [[انسان]] و کمالی [[آشکار]] برای [[آدمی]] برمیشمرد. [[امام]] {{ع}} به [[انسانها]] میآموزد که همواره باید در مسیر [[زندگی]]، شجاعانه گام برداشت، آنجا که [[یقین]] به امری حاصل شد، شجاعانه [[اقدام]] کرد و آنجا که [[آدمی]] گرفتار [[شک]] و [[شبهه]] شد، باید شجاعانه از [[اقدام]] به آن کار دست کشد<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، | *[[امام علی]] {{ع}} خود، نمونه و الگوی کاملی از [[انسان]] [[شجاع]] است. هنگام [[اقدام]] و [[نبرد]]، هیچ [[جنگاوری]] را یارای [[استقامت]] در برابر شمشیرش نبود و هیچ انگیزهای او را از [[اقدام]] و کوشش بازنمیداشت، همانگونه که شب [[هجرت]] در بستر [[پیامبر اکرم]] {{صل}} آرمید و [[جان]] خویش را در معرض بزرگترین خطر [[قرارداد]]. امّا آنجا که باید از [[اقدام]] بیمورد پرهیز میکرد، بهخاطر مصلحتی بزرگتر، از [[حق]] خویش [[گذشت]] و در برابر جریان [[سقیفه]] و برخی جریانات دیگر که در [[تاریخ]] [[روایت]] شده است، [[سکوت]] کرد. از اینرو [[شجاعت]] را مایه [[زینت]] [[انسان]] و کمالی [[آشکار]] برای [[آدمی]] برمیشمرد. [[امام]] {{ع}} به [[انسانها]] میآموزد که همواره باید در مسیر [[زندگی]]، شجاعانه گام برداشت، آنجا که [[یقین]] به امری حاصل شد، شجاعانه [[اقدام]] کرد و آنجا که [[آدمی]] گرفتار [[شک]] و [[شبهه]] شد، باید شجاعانه از [[اقدام]] به آن کار دست کشد<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۴۸۴.</ref>. | ||
*[[فضیلت]] شجاعت نزد [[امام]] از اهمیت زیادی برخوردار بود و یکی از معیارهای اصلی او در [[گزینش]] افراد بهشمار میرفت. [[امام]] در معرفی [[مالک اشتر]] به [[مردم مصر]]، او را به این [[خصلت]] میستاید که بههنگام شتاب کندی نمیکند و هنگام درنگ شتاب نخواهد کرد<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۷</ref>. هم چنین یکی از معیارهای [[انتخاب]] [[کارگزاران]] و عوامل [[حکومت]] را شجاعت برمیشمرد<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳ و خطبه ۱۲۴</ref>.[[فضیلت]] شجاعت خویهای انسانی را فعال میکند. برای نمونه فرد [[شجاع]] غیرتمند است و در [[زندگی]] خود تن به ننگ و پستی نمیدهد. او در راه [[خداوند]] [[جهاد]] میکند. [[آدمی]] در سایه [[فضیلت]] | *[[فضیلت]] [[شجاعت]] نزد [[امام]] از اهمیت زیادی برخوردار بود و یکی از معیارهای اصلی او در [[گزینش]] افراد بهشمار میرفت. [[امام]] در معرفی [[مالک اشتر]] به [[مردم مصر]]، او را به این [[خصلت]] میستاید که بههنگام شتاب کندی نمیکند و هنگام درنگ شتاب نخواهد کرد<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۷</ref>. هم چنین یکی از معیارهای [[انتخاب]] [[کارگزاران]] و عوامل [[حکومت]] را [[شجاعت]] برمیشمرد<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳ و خطبه ۱۲۴</ref>.[[فضیلت]] [[شجاعت]] خویهای [[انسانی]] را فعال میکند. برای نمونه فرد [[شجاع]] غیرتمند است و در [[زندگی]] خود تن به ننگ و [[پستی]] نمیدهد. او در راه [[خداوند]] [[جهاد]] میکند. [[آدمی]] در سایه [[فضیلت]] [[شجاعت]] میتواند صادق و راستگو باشد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۴۸۵.</ref>. | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == |