←شجاعت و اقدام در انجام وظیفه
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
===[[شجاعت]] و [[اقدام]] در [[انجام وظیفه]]=== | ===[[شجاعت]] و [[اقدام]] در [[انجام وظیفه]]=== | ||
*[[عالمان راستین]] در برابر [[اجرای احکام الهی]] استوارند و هرگز از بذل [[جان]] خویش در این راه کاستی و کاهلی به خود راه نمیدهند. آنان بهواسطه [[پیمان الهی]] که بستند، در راه اجرای [[حق]] تا پای جای خواهند ایستاد و [[تکالیف]] [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] خویش را در راه [[نجات]] و [[دفاع]] از [[امتها]] فراموش نخواهند کرد. [[امام علی]] {{ع}} میفرماید: (فرزندم) بهخاطر [[حق]]، هرجا که باشد، خود را به کام امواج خطر درافکن ...<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref>. و در فراز دیگر فرمود: ای گروه [[مؤمنان]]، هرکس [[ظلم]] و تجاوزی را ببیند و [[دعوت]] به [[گناه]] و فسادی را بشنود پس با [[قلب]] خود بیزاری جوید، به راه [[سلامت]] و [[پاکی]] رفته است، و اگر با زبان [[اعتراض]] کند، [[پاداش]] یابد و از اولی [[برتر]] است؛ و اگر کسی به [[نبرد]] با آنان [[قیام]] کند و به پاس [[حرمت]] و اعتلای "کلمةالله" و نابودیِ [[حاکمیت]] [[ستمگران]] دست به [[سلاح]] برَد، او همان کسیاست که به [[حقیقت]] [[هدایت]] رسیده و راه [[حق]] پوییده و [[نور]] [[یقین]] در قلبش تابیده<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۶۵</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 536.</ref>. | *[[عالمان راستین]] در برابر [[اجرای احکام الهی]] استوارند و هرگز از بذل [[جان]] خویش در این راه کاستی و کاهلی به خود راه نمیدهند. آنان بهواسطه [[پیمان الهی]] که بستند، در راه اجرای [[حق]] تا پای جای خواهند ایستاد و [[تکالیف]] [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] خویش را در راه [[نجات]] و [[دفاع]] از [[امتها]] فراموش نخواهند کرد. [[امام علی]] {{ع}} میفرماید: (فرزندم) بهخاطر [[حق]]، هرجا که باشد، خود را به کام امواج خطر درافکن ...<ref>{{متن حدیث|وَ خُضِ الْغَمَرَاتِ لِلْحَقِّ حَيْثُ كَانَ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref>. و در فراز دیگر فرمود: ای گروه [[مؤمنان]]، هرکس [[ظلم]] و تجاوزی را ببیند و [[دعوت]] به [[گناه]] و فسادی را بشنود پس با [[قلب]] خود بیزاری جوید، به راه [[سلامت]] و [[پاکی]] رفته است، و اگر با زبان [[اعتراض]] کند، [[پاداش]] یابد و از اولی [[برتر]] است؛ و اگر کسی به [[نبرد]] با آنان [[قیام]] کند و به پاس [[حرمت]] و اعتلای "کلمةالله" و نابودیِ [[حاکمیت]] [[ستمگران]] دست به [[سلاح]] برَد، او همان کسیاست که به [[حقیقت]] [[هدایت]] رسیده و راه [[حق]] پوییده و [[نور]] [[یقین]] در قلبش تابیده<ref>{{متن حدیث|أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ، إِنَّهُ مَنْ رَأَى عُدْوَاناً يُعْمَلُ بِهِ وَ مُنْكَراً يُدْعَى إِلَيْهِ، فَأَنْكَرَهُ بِقَلْبِهِ، فَقَدْ سَلِمَ وَ بَرِئَ، وَ مَنْ أَنْكَرَهُ بِلِسَانِهِ فَقَدْ أُجِرَ وَ هُوَ أَفْضَلُ مِنْ صَاحِبِهِ، وَ مَنْ أَنْكَرَهُ بِالسَّيْفِ، لِتَكُونَ كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَ كَلِمَةُ الظَّالِمِينَ هِيَ السُّفْلَى، فَذَلِكَ الَّذِي أَصَابَ سَبِيلَ الْهُدَى وَ قَامَ عَلَى الطَّرِيقِ وَ نَوَّرَ فِي قَلْبِهِ الْيَقِينُ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۳۶۵</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 536.</ref>. | ||
===پرهیز از [[اختلاف]] و [[حفظ وحدت جامعه]]=== | ===پرهیز از [[اختلاف]] و [[حفظ وحدت جامعه]]=== | ||
*[[عالمان راستین]] همواره از بروز [[اختلاف]] جلوگیری میکنند. [[امام علی]] {{ع}} در شرایط [[بحرانی]] پس از [[رحلت پیامبر اکرم]] {{صل}} [[حفظ وحدت جامعه]] را سرلوحه خویش قرارداد و از [[حق]] خویش برای جلوگیری از [[اختلاف]] و [[تفرقه]] بین [[امت]] گذشت. [[امام]] {{ع}} خود، میکنند و به انس و الفت و [[همنشینی]] با اقشار ضعیف [[جامعه]] مبادرت میورزند. در [[سیره پیامبر اکرم]] {{صل}} آمده است که با [[فقرا]] به مجالست مینشست، گویی که فرقی میان خود و آنها قائل نیست. [[امیرمؤمنان]] {{ع}} نیز بر این موضع مهم پای میفشرد، چنانکه خطاب به [[کارگزار]] خود که در مجلس اعیان (که [[فقرا]] را به آن راهی نبود) شرکت کرده بود، فرمود: هرگز نمیپنداشتم که تو [[دعوت]] مردمی را [[اجابت]] کنی که بینوایان را از در میرانند و توانگران را بر سفره مینشانند. بنگر که در خانه این کسان چه میخوری. هر چه را در [[حلال]] بودن آن [[تردید]] داری از دهان بیفکن و آنچه را که [[یقین]] داری از راه [[حلال]] به دست آمده است، تناول کن<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۵</ref>. در ادامه فرمود: اگر بخواهم به عسل مصفا و مغز گندم و جامههای ابریشمین دست مییابم، ولی هیهات که [[هوای نفس]] بر من [[غلبه]] یابد و آزمندی من مرا به [[گزینش]] طعامها بکشد و حال آنکه در [[حجاز]] یا در یمامه [[بینوایی]] باشد که به یافتن قرص نانی [[امید]] ندارد و هرگز مزه سیری را نچشیده باشد؛ یا شب با شکم انباشته از غذا سر بر بالین نهم و در اطراف من شکمهایی گرسنه و جیگرهایی تشنه باشند... آیا به همین [[راضی]] باشم که مرا [[امیر المؤمنین]] گویند و با [[مردم]] در سختیهای روزگارشان مشارکت نداشته باشم یا در [[سختی]] [[زندگی]] مقتدایشان نشوم<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 535-536.</ref>. | *[[عالمان راستین]] همواره از بروز [[اختلاف]] جلوگیری میکنند. [[امام علی]] {{ع}} در شرایط [[بحرانی]] پس از [[رحلت پیامبر اکرم]] {{صل}} [[حفظ وحدت جامعه]] را سرلوحه خویش قرارداد و از [[حق]] خویش برای جلوگیری از [[اختلاف]] و [[تفرقه]] بین [[امت]] گذشت. [[امام]] {{ع}} خود، میکنند و به انس و الفت و [[همنشینی]] با اقشار ضعیف [[جامعه]] مبادرت میورزند. در [[سیره پیامبر اکرم]] {{صل}} آمده است که با [[فقرا]] به مجالست مینشست، گویی که فرقی میان خود و آنها قائل نیست. [[امیرمؤمنان]] {{ع}} نیز بر این موضع مهم پای میفشرد، چنانکه خطاب به [[کارگزار]] خود که در مجلس اعیان (که [[فقرا]] را به آن راهی نبود) شرکت کرده بود، فرمود: هرگز نمیپنداشتم که تو [[دعوت]] مردمی را [[اجابت]] کنی که بینوایان را از در میرانند و توانگران را بر سفره مینشانند. بنگر که در خانه این کسان چه میخوری. هر چه را در [[حلال]] بودن آن [[تردید]] داری از دهان بیفکن و آنچه را که [[یقین]] داری از راه [[حلال]] به دست آمده است، تناول کن<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۵</ref>. در ادامه فرمود: اگر بخواهم به عسل مصفا و مغز گندم و جامههای ابریشمین دست مییابم، ولی هیهات که [[هوای نفس]] بر من [[غلبه]] یابد و آزمندی من مرا به [[گزینش]] طعامها بکشد و حال آنکه در [[حجاز]] یا در یمامه [[بینوایی]] باشد که به یافتن قرص نانی [[امید]] ندارد و هرگز مزه سیری را نچشیده باشد؛ یا شب با شکم انباشته از غذا سر بر بالین نهم و در اطراف من شکمهایی گرسنه و جیگرهایی تشنه باشند... آیا به همین [[راضی]] باشم که مرا [[امیر المؤمنین]] گویند و با [[مردم]] در سختیهای روزگارشان مشارکت نداشته باشم یا در [[سختی]] [[زندگی]] مقتدایشان نشوم<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 535-536.</ref>. |