پرش به محتوا

عالم: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۸۹۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۸ آوریل ۲۰۲۰
خط ۳۱: خط ۳۱:


===پرهیز از [[اختلاف]] و [[حفظ وحدت جامعه]]===
===پرهیز از [[اختلاف]] و [[حفظ وحدت جامعه]]===
*[[عالمان راستین]] همواره از بروز [[اختلاف]] جلوگیری می‌کنند. [[امام علی]] {{ع}} در شرایط [[بحرانی]] پس از [[رحلت پیامبر اکرم]] {{صل}} [[حفظ وحدت جامعه]] را سرلوحه خویش قرارداد و از [[حق]] خویش برای جلوگیری از [[اختلاف]] و [[تفرقه]] بین [[امت]] گذشت. [[امام]] {{ع}} خود، می‌کنند و به انس و الفت و [[هم‌نشینی]] با اقشار ضعیف [[جامعه]] مبادرت می‌ورزند. در [[سیره پیامبر اکرم]] {{صل}} آمده است که با [[فقرا]] به مجالست می‌نشست، گویی که فرقی میان خود و آن‌ها قائل نیست. [[امیرمؤمنان]] {{ع}} نیز بر این موضع مهم پای می‌فشرد، چنان‌که خطاب به [[کارگزار]] خود که در مجلس اعیان (که [[فقرا]] را به آن راهی نبود) شرکت کرده بود، فرمود: هرگز نمی‌پنداشتم که تو [[دعوت]] مردمی را [[اجابت]] کنی که بینوایان را از در می‌رانند و توانگران را بر سفره می‌نشانند. بنگر که در خانه این کسان چه می‌خوری. هر چه را در [[حلال]] بودن آن [[تردید]] داری از دهان بیفکن و آنچه را که [[یقین]] داری از راه [[حلال]] به دست آمده است، تناول کن<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۵</ref>. در ادامه فرمود: اگر بخواهم به عسل مصفا و مغز گندم و جامه‌های ابریشمین دست می‌یابم، ولی هیهات که [[هوای نفس]] بر من [[غلبه]] یابد و آزمندی من مرا به [[گزینش]] طعام‌ها بکشد و حال آن‌که در [[حجاز]] یا در یمامه [[بینوایی]] باشد که به یافتن قرص نانی [[امید]] ندارد و هرگز مزه سیری را نچشیده باشد؛ یا شب با شکم انباشته از غذا سر بر بالین نهم و در اطراف من شکم‌هایی گرسنه و جیگرهایی تشنه باشند... آیا به همین [[راضی]] باشم که مرا [[امیر المؤمنین]] گویند و با [[مردم]] در سختی‌های روزگارشان مشارکت نداشته باشم یا در [[سختی]] [[زندگی]] مقتدایشان نشوم<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 535-536.</ref>.
*[[عالمان راستین]] همواره از بروز [[اختلاف]] جلوگیری می‌کنند. [[امام علی]] {{ع}} در شرایط [[بحرانی]] پس از [[رحلت پیامبر اکرم]] {{صل}} [[حفظ وحدت جامعه]] را سرلوحه خویش قرارداد و از [[حق]] خویش برای جلوگیری از [[اختلاف]] و [[تفرقه]] بین [[امت]] گذشت. [[امام]] {{ع}} خود، می‌کنند و به انس و الفت و [[هم‌نشینی]] با اقشار ضعیف [[جامعه]] مبادرت می‌ورزند. در [[سیره پیامبر اکرم]] {{صل}} آمده است که با [[فقرا]] به مجالست می‌نشست، گویی که فرقی میان خود و آن‌ها قائل نیست. [[امیرمؤمنان]] {{ع}} نیز بر این موضع مهم پای می‌فشرد، چنان‌که خطاب به [[کارگزار]] خود که در مجلس اعیان (که [[فقرا]] را به آن راهی نبود) شرکت کرده بود، فرمود: هرگز نمی‌پنداشتم که تو [[دعوت]] مردمی را [[اجابت]] کنی که بینوایان را از در می‌رانند و توانگران را بر سفره می‌نشانند. بنگر که در خانه این کسان چه می‌خوری. هر چه را در [[حلال]] بودن آن [[تردید]] داری از دهان بیفکن و آنچه را که [[یقین]] داری از راه [[حلال]] به دست آمده است، تناول کن<ref>{{متن حدیث|وَ مَا ظَنَنْتُ أَنَّكَ تُجِيبُ إِلَى طَعَامِ قَوْمٍ عَائِلُهُمْ مَجْفُوٌّ وَ غَنِيُّهُمْ مَدْعُوٌّ. فَانْظُرْ إِلَى مَا تَقْضَمُهُ مِنْ هَذَا الْمَقْضَمِ، فَمَا اشْتَبَهَ عَلَيْكَ عِلْمُهُ فَالْفِظْهُ، وَ مَا أَيْقَنْتَ بِطِيبِ [وَجْهِهِ] وُجُوهِهِ فَنَلْ مِنْهُ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۴۵</ref>. در ادامه فرمود: اگر بخواهم به عسل مصفا و مغز گندم و جامه‌های ابریشمین دست می‌یابم، ولی هیهات که [[هوای نفس]] بر من [[غلبه]] یابد و آزمندی من مرا به [[گزینش]] طعام‌ها بکشد و حال آن‌که در [[حجاز]] یا در یمامه [[بینوایی]] باشد که به یافتن قرص نانی [[امید]] ندارد و هرگز مزه سیری را نچشیده باشد؛ یا شب با شکم انباشته از غذا سر بر بالین نهم و در اطراف من شکم‌هایی گرسنه و جیگرهایی تشنه باشند... آیا به همین [[راضی]] باشم که مرا [[امیر المؤمنین]] گویند و با [[مردم]] در سختی‌های روزگارشان مشارکت نداشته باشم یا در [[سختی]] [[زندگی]] مقتدایشان نشوم<ref>{{متن حدیث|وَ لَوْ شِئْتُ لَاهْتَدَيْتُ الطَّرِيقَ إِلَى مُصَفَّى هَذَا الْعَسَلِ وَ لُبَابِ هَذَا الْقَمْحِ وَ نَسَائِجِ هَذَا الْقَزِّ، وَ لَكِنْ هَيْهَاتَ أَنْ يَغْلِبَنِي هَوَايَ وَ يَقُودَنِي جَشَعِي إِلَى تَخَيُّرِ الْأَطْعِمَةِ وَ لَعَلَّ بِالْحِجَازِ أَوْ الْيَمَامَةِ مَنْ لَا طَمَعَ لَهُ فِي الْقُرْصِ وَ لَا عَهْدَ لَهُ بِالشِّبَعِ، أَوْ أَبِيتَ مِبْطَاناً وَ حَوْلِي بُطُونٌ غَرْثَى وَ أَكْبَادٌ حَرَّى، أَوْ أَكُونَ كَمَا قَالَ الْقَائِلُ: "وَ حَسْبُكَ [عَاراً] دَاءً أَنْ تَبِيتَ بِبِطْنَةٍ - وَ حَوْلَكَ أَكْبَادٌ تَحِنُّ إِلَى الْقِدِّ". أَ أَقْنَعُ مِنْ نَفْسِي بِأَنْ يُقَالَ هَذَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ لَا أُشَارِكُهُمْ فِي مَكَارِهِ الدَّهْرِ أَوْ أَكُونَ أُسْوَةً لَهُمْ فِي جُشُوبَةِ الْعَيْشِ}}؛ نهج البلاغه نامۀ۴۵.</ref>.<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 535-536.</ref>
*[[علمای راستین]] در میان [[مردم]] و همانند آن‌ها رفت‌وآمد می‌کنند، با زبان و [[فهم]] آن‌ها سخن می‌گویند و خود را چون تافته‌ای جدابافته نمی‌پندارند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 537.</ref>.
*[[علمای راستین]] در میان [[مردم]] و همانند آن‌ها رفت‌وآمد می‌کنند، با زبان و [[فهم]] آن‌ها سخن می‌گویند و خود را چون تافته‌ای جدابافته نمی‌پندارند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 537.</ref>.


۱۱۷٬۲۲۵

ویرایش