عالم: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار'
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار') |
|||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
*[[اهل بیت]] {{عم}} بهویژه [[امیر مؤمنان]] {{ع}} در این مورد بیاناتی دارند که میتواند چراغ راه برای شناختن [[علمای راستین]] باشد تا در پرتو [[تبعیت]] و [[پیروی]] از آنان (بهعنوان اصلی خدشهناپذیر) هر یک از [[مردمان]] بتوانند عالم حقیقی را تشخیص و تمیز دهند. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در بیان [[علمای راستین]]، مَثَل آنان را در [[زمین]] همچون [[ستارگان]] [[آسمان]] میداند که [[مردم]] بهوسیله آنها در بیراهههای [[دنیا]] راه را بازمیشناسند. [[عظمت]] [[جایگاه]] عالم نزد [[امام]] {{ع}} نیز [[جایگاه]] ویژهای است، چنانکه دو رکعت [[نماز]] عالم را [[برتر]] از هفتاد رکعت [[نماز]] [[نادان]] میداند، زیرا عالم در مواجهه با آزمایشها و [[فتنهها]] به پشتوانه [[دانش]] خود میتواند سالم بماند، ولی فرد [[نادان]] اینگونه نیست. همچنین در [[نهج البلاغه]] خطاب به [[کمیل بن زیاد]] فرمود: (ای [[کمیل]]!) [[دلها]] چونان ظرفهایند و [[بهترین]] آنها نگهدارندهترین آنهاست. پس، هرچه میگویم بهخاطر بسپار. [[مردم]] سه دستهاند، عالمی ربانی و آموزندهای که در راه راست گام برمیدارد و سه دیگر، کسانی که از پی هر آواز میروند و با وزش هر باد به [[چپ و راست]] میل میکنند، از فروغ [[دانش]] بهرهور نشدهاند و به رکن [[استواری]] [[پناه]] نجستهاند<ref>{{متن حدیث|إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا، فَاحْفَظْ عَنِّي مَا أَقُولُ لَكَ. النَّاسُ ثَلَاثَةٌ: فَعَالِمٌ رَبَّانِيٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ، أَتْبَاعُ كُلِّ نَاعِقٍ يَمِيلُونَ مَعَ كُلِّ رِيحٍ، لَمْ يَسْتَضِيئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ وَ لَمْ يَلْجَئُوا إِلَى رُكْنٍ وَثِيقٍ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۳۹</ref>.[[امام]] {{ع}} [[احترام]] به عالم را همانند [[احترام]] به [[پروردگار]] میداند و [[همنشینی]] و مؤانست با عالم و [[پیروی]] از او را جزو [[آیین]] [[دین]] بهشمار میآورد و موجب رسیدن به حسنات و از بین رفتن [[گناهان]] میداند. [[امام]] {{ع}} حتی [[کارگزار]] حکومتی خود را به [[همنشینی]]، مؤانست و [[گفتوگو]] با [[دانشمندان]] سفارش میکند<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref>. از اینرو در [[نهج البلاغه]] و [[روایات]]، خصوصیات [[علمای راستین]] بیان شده است که در پرتو این رهنمودها معیار [[شناخت]] آنان بهدست میآید. برخی از این معیارها چنین است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 533-534.</ref>: | *[[اهل بیت]] {{عم}} بهویژه [[امیر مؤمنان]] {{ع}} در این مورد بیاناتی دارند که میتواند چراغ راه برای شناختن [[علمای راستین]] باشد تا در پرتو [[تبعیت]] و [[پیروی]] از آنان (بهعنوان اصلی خدشهناپذیر) هر یک از [[مردمان]] بتوانند عالم حقیقی را تشخیص و تمیز دهند. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در بیان [[علمای راستین]]، مَثَل آنان را در [[زمین]] همچون [[ستارگان]] [[آسمان]] میداند که [[مردم]] بهوسیله آنها در بیراهههای [[دنیا]] راه را بازمیشناسند. [[عظمت]] [[جایگاه]] عالم نزد [[امام]] {{ع}} نیز [[جایگاه]] ویژهای است، چنانکه دو رکعت [[نماز]] عالم را [[برتر]] از هفتاد رکعت [[نماز]] [[نادان]] میداند، زیرا عالم در مواجهه با آزمایشها و [[فتنهها]] به پشتوانه [[دانش]] خود میتواند سالم بماند، ولی فرد [[نادان]] اینگونه نیست. همچنین در [[نهج البلاغه]] خطاب به [[کمیل بن زیاد]] فرمود: (ای [[کمیل]]!) [[دلها]] چونان ظرفهایند و [[بهترین]] آنها نگهدارندهترین آنهاست. پس، هرچه میگویم بهخاطر بسپار. [[مردم]] سه دستهاند، عالمی ربانی و آموزندهای که در راه راست گام برمیدارد و سه دیگر، کسانی که از پی هر آواز میروند و با وزش هر باد به [[چپ و راست]] میل میکنند، از فروغ [[دانش]] بهرهور نشدهاند و به رکن [[استواری]] [[پناه]] نجستهاند<ref>{{متن حدیث|إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا، فَاحْفَظْ عَنِّي مَا أَقُولُ لَكَ. النَّاسُ ثَلَاثَةٌ: فَعَالِمٌ رَبَّانِيٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ، أَتْبَاعُ كُلِّ نَاعِقٍ يَمِيلُونَ مَعَ كُلِّ رِيحٍ، لَمْ يَسْتَضِيئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ وَ لَمْ يَلْجَئُوا إِلَى رُكْنٍ وَثِيقٍ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۳۹</ref>.[[امام]] {{ع}} [[احترام]] به عالم را همانند [[احترام]] به [[پروردگار]] میداند و [[همنشینی]] و مؤانست با عالم و [[پیروی]] از او را جزو [[آیین]] [[دین]] بهشمار میآورد و موجب رسیدن به حسنات و از بین رفتن [[گناهان]] میداند. [[امام]] {{ع}} حتی [[کارگزار]] حکومتی خود را به [[همنشینی]]، مؤانست و [[گفتوگو]] با [[دانشمندان]] سفارش میکند<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref>. از اینرو در [[نهج البلاغه]] و [[روایات]]، خصوصیات [[علمای راستین]] بیان شده است که در پرتو این رهنمودها معیار [[شناخت]] آنان بهدست میآید. برخی از این معیارها چنین است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 533-534.</ref>: | ||
===توصیف [[عالمان راستین]]=== | ===توصیف [[عالمان راستین]]=== | ||
*و (عالم [[راستین]]) جامه [[هوس]] دریده و [[دل]] از همه شسته و تنها به یک [[دل]] آرام [[دل]] سپرده است. پس، از کوردلی و همسویی بُلهوسان رسته، گنج [[هدایت]] و قفل مهلکه گشته، آگاهانه راه خود را یافته و سپس قاطعانه آن را پیموده، خط روشن خود را از میان کژراههها شناخته و از غوغای امواج خورشناک لغزشها [[سلامت]] به ساحل رسیده است. آری، او از میان همه دستاویزها، به محکمترین مطمئنترینِ آنها که [[راه خدا]] و [[اطاعت]] اوست دست یازیده و آن را فراچنگ آورده است. پس او به مرحله عالی [[یقین]] رسیده و حقایق [[دین]] برای او چون [[خورشید]] درخشیده است. عالم [[راستین]] بهراستی خود را وقف [[اهداف الهی]] کرده و در خطیرترین موقعیتها قرار گرفته که پاسخگویی به مشکلات و پرسشهاست. او مسائل فردی و [[اجتماعی]] را بر مبانی [[دین]] تطبیق میدهد و [[دستور]] میدهد و [[دستور]] [[الهی]] را اعلام میکند. او چراغ تاریکیها، | *و (عالم [[راستین]]) جامه [[هوس]] دریده و [[دل]] از همه شسته و تنها به یک [[دل]] آرام [[دل]] سپرده است. پس، از کوردلی و همسویی بُلهوسان رسته، گنج [[هدایت]] و قفل مهلکه گشته، آگاهانه راه خود را یافته و سپس قاطعانه آن را پیموده، خط روشن خود را از میان کژراههها شناخته و از غوغای امواج خورشناک لغزشها [[سلامت]] به ساحل رسیده است. آری، او از میان همه دستاویزها، به محکمترین مطمئنترینِ آنها که [[راه خدا]] و [[اطاعت]] اوست دست یازیده و آن را فراچنگ آورده است. پس او به مرحله عالی [[یقین]] رسیده و حقایق [[دین]] برای او چون [[خورشید]] درخشیده است. عالم [[راستین]] بهراستی خود را وقف [[اهداف الهی]] کرده و در خطیرترین موقعیتها قرار گرفته که پاسخگویی به مشکلات و پرسشهاست. او مسائل فردی و [[اجتماعی]] را بر مبانی [[دین]] تطبیق میدهد و [[دستور]] میدهد و [[دستور]] [[الهی]] را اعلام میکند. او چراغ تاریکیها، آشکار کننده راه از [[چاه]] و...<ref>نهج البلاغه، خطبه ۸۶</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 534.</ref>. | ||
===[[علمای راستین]]، [[عاملان به علم]] خود=== | ===[[علمای راستین]]، [[عاملان به علم]] خود=== | ||
*در [[مکتب]] [[علوی]]، [[علمی]] دارای [[ارزش]] است که به مرحله عمل برسد. [[امام علی]] {{ع}} منطبق با [[کلام]] [[قرآن کریم]] که میفرماید: ای کسانیکه [[ایمان]] آوردهاید، چرا چیزی میگویید که انجام نمیدهید؟ نزد [[خدا]] سخت ناپسند است که چیزی را بگویید و انجام ندهید<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لا تَفْعَلُونَ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لا تَفْعَلُونَ }}؛ سوره صف، آیه۲-۳</ref>. [[امام]] {{ع}} نقش و [[جایگاه]] عمل را از ضروریات افعالی فرد عالم میداند. [[دانش]]، زمانی یک [[ارزش]] تلقی میشود که به [[ایمان]] و عمل برسد. از اینرو در [[نهج البلاغه]] نیز میفرماید: کمبهاترین [[دانش]]، مبادله اطلاعات و اظهار [[فضل]] و ارزندهترینِ آن، عملکردِ درست، که در اعضا و جوارح است<ref>{{متن حدیث|أَوْضَعُ الْعِلْمِ مَا وُقِفَ عَلَى اللِّسَانِ، وَ أَرْفَعُهُ مَا ظَهَرَ فِي الْجَوَارِحِ وَ الْأَرْكَانِ}} نهج البلاغه، حکمت ۸۸</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 534.</ref>. | *در [[مکتب]] [[علوی]]، [[علمی]] دارای [[ارزش]] است که به مرحله عمل برسد. [[امام علی]] {{ع}} منطبق با [[کلام]] [[قرآن کریم]] که میفرماید: ای کسانیکه [[ایمان]] آوردهاید، چرا چیزی میگویید که انجام نمیدهید؟ نزد [[خدا]] سخت ناپسند است که چیزی را بگویید و انجام ندهید<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لا تَفْعَلُونَ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لا تَفْعَلُونَ }}؛ سوره صف، آیه۲-۳</ref>. [[امام]] {{ع}} نقش و [[جایگاه]] عمل را از ضروریات افعالی فرد عالم میداند. [[دانش]]، زمانی یک [[ارزش]] تلقی میشود که به [[ایمان]] و عمل برسد. از اینرو در [[نهج البلاغه]] نیز میفرماید: کمبهاترین [[دانش]]، مبادله اطلاعات و اظهار [[فضل]] و ارزندهترینِ آن، عملکردِ درست، که در اعضا و جوارح است<ref>{{متن حدیث|أَوْضَعُ الْعِلْمِ مَا وُقِفَ عَلَى اللِّسَانِ، وَ أَرْفَعُهُ مَا ظَهَرَ فِي الْجَوَارِحِ وَ الْأَرْكَانِ}} نهج البلاغه، حکمت ۸۸</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 534.</ref>. |