←خشیت از عوامل رستگاری
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
*[[امام]] {{ع}} در جملاتی [[ضرورت]] خشیت و نقش حضور این [[فضیلت]] در عرصه زندگی را اینگونه بیان میدارد: پس ای [[بندگان خدا]]، از [[خدا]] پروا کنید و [[تقوای الهی]] پیشه سازید، تقوای صاحبدلی که [[تفکّر]] بر [[قلب]] او سایه افکنده و آنجا را تسخیر کرده، [[خوف]] از [[گناهان]] بندش را کاهیده، [[نماز]] و شبزندهداری، [[خواب]] را به کلّی از چشمش ربوده، [[امید]] به [[رحمت]] [[حق]] در روزهای داغ به [[روزه]] و تشنگیاش داشته، [[پارسایی]] شهواتش را مهار کرده، [[یاد خدا]] بر زبانش جاری شده، بهخاطر محفوظ ماندن از [[عذاب]] [[آخرت]] در [[دنیا]] از [[گناه]] ترسیده، از امور پرجاذبه شبههناک که سدّ راه [[هدایت]] او شود روی گردانده، درستترین و نزدیکترین راه بهسوی [[هدف]] و مطلوب را در پیش گرفته، فریبها او را نفریفته و شبههها و [[فتنهها]] او را [[نابینا]] نساخته است. چنین کسی مژده [[بهشت]] یابد و در مهد [[نعمت]] آرام گیرد و در [[بهترین]] و آسودهترین آرامگاه و پرامنیتترین روز –یعنی رستاخیز- قرار گیرد که از گذرگاه [[دنیا]] بهخوبی و [[سربلندی]] عبور کرده، رهتوشه [[آخرت]] و سعادتش را پیش فرستاده، از [[ترس]] عقوبت و [[مخالفت]] الهی به کارهای نیک [[سبقت]] گرفته، در مهلت زندگی در انجام [[وظایف]] از پای ننشسته، در جستوجوی [[رضایت]] الهی با [[جان]] و دلتلاش کرده، راه زندگیاش را در پرتو [[خوف]] و خشیت [[پروردگار]] پیموده، در [[دنیا]] [[رستاخیز]] را در نظر گرفته و آینده خویش را نگریسته، پس [[بهشت]] را [[پاداش]] و بهره خود دیده است...<ref>[[نهج البلاغه]]، [[خطبه ۸۲ نهج البلاغه|خطبه ۸۲]]: {{متن حدیث|"فَاتَّقُوا اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ تَقِيَّةَ ذِي لُبٍّ شَغَلَ التَّفَكُّرُ قَلْبَهُ وَ أَنْصَبَ الْخَوْفُ بَدَنَهُ وَ أَسْهَرَ التَّهَجُّدُ غِرَارَ نَوْمِهِ وَ أَظْمَأَ الرَّجَاءُ هَوَاجِرَ يَوْمِهِ وَ ظَلَفَ الزُّهْدُ شَهَوَاتِهِ وَ أَوْجَفَ الذِّكْرُ بِلِسَانِهِ وَ قَدَّمَ الْخَوْفَ لِأَمَانِهِ وَ تَنَكَّبَ الْمَخَالِجَ عَنْ وَضَحِ السَّبِيلِ وَ سَلَكَ أَقْصَدَ الْمَسَالِكِ إِلَى النَّهْجِ الْمَطْلُوبِ وَ لَمْ تَفْتِلْهُ فَاتِلَاتُ الْغُرُورِ وَ لَمْ تَعْمَ عَلَيْهِ مُشْتَبِهَاتُ الْأُمُورِ ظَافِراً بِفَرْحَةِ الْبُشْرَى وَ رَاحَةِ النُّعْمَى فِي أَنْعَمِ نَوْمِهِ وَ آمَنِ يَوْمِهِ وَ قَدْ عَبَرَ مَعْبَرَ الْعَاجِلَةِ حَمِيداً وَ قَدَّمَ زَادَ الْآجِلَةِ سَعِيداً وَ بَادَرَ مِنْ وَجَلٍ وَ أَكْمَشَ فِي مَهَلٍ وَ رَغِبَ فِي طَلَبٍ وَ ذَهَبَ عَنْ هَرَبٍ وَ رَاقَبَ فِي يَوْمِهِ غَدَهُ وَ نَظَرَ قُدُماً أَمَامَهُ فَكَفَى بِالْجَنَّةِ ثَوَاباً"}}</ref>. [[امام]] {{ع}} در عین حال هشدار میدهد که مبادا [[ترس]] از [[خداوند]] در اثر قصور در اعمال و انجام [[گناهان]] بهوجود آید که در اینصورت فضیلتی برای فرد بهحساب نمیآید: و از او ([[خداوند]]) بهراسید، آنچنان که هرگز [[گناه]] نکنید، نه آنکه عذر [[گناه]] آورید<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۳: {{متن حدیث|"فَاحْذَرُوا مِنَ اللَّهِ مَا حَذَّرَكُمْ مِنْ نَفْسِهِ وَ اخْشَوْهُ خَشْيَةً لَيْسَتْ بِتَعْذِيرٍ"}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 334- 335.</ref>. | *[[امام]] {{ع}} در جملاتی [[ضرورت]] خشیت و نقش حضور این [[فضیلت]] در عرصه زندگی را اینگونه بیان میدارد: پس ای [[بندگان خدا]]، از [[خدا]] پروا کنید و [[تقوای الهی]] پیشه سازید، تقوای صاحبدلی که [[تفکّر]] بر [[قلب]] او سایه افکنده و آنجا را تسخیر کرده، [[خوف]] از [[گناهان]] بندش را کاهیده، [[نماز]] و شبزندهداری، [[خواب]] را به کلّی از چشمش ربوده، [[امید]] به [[رحمت]] [[حق]] در روزهای داغ به [[روزه]] و تشنگیاش داشته، [[پارسایی]] شهواتش را مهار کرده، [[یاد خدا]] بر زبانش جاری شده، بهخاطر محفوظ ماندن از [[عذاب]] [[آخرت]] در [[دنیا]] از [[گناه]] ترسیده، از امور پرجاذبه شبههناک که سدّ راه [[هدایت]] او شود روی گردانده، درستترین و نزدیکترین راه بهسوی [[هدف]] و مطلوب را در پیش گرفته، فریبها او را نفریفته و شبههها و [[فتنهها]] او را [[نابینا]] نساخته است. چنین کسی مژده [[بهشت]] یابد و در مهد [[نعمت]] آرام گیرد و در [[بهترین]] و آسودهترین آرامگاه و پرامنیتترین روز –یعنی رستاخیز- قرار گیرد که از گذرگاه [[دنیا]] بهخوبی و [[سربلندی]] عبور کرده، رهتوشه [[آخرت]] و سعادتش را پیش فرستاده، از [[ترس]] عقوبت و [[مخالفت]] الهی به کارهای نیک [[سبقت]] گرفته، در مهلت زندگی در انجام [[وظایف]] از پای ننشسته، در جستوجوی [[رضایت]] الهی با [[جان]] و دلتلاش کرده، راه زندگیاش را در پرتو [[خوف]] و خشیت [[پروردگار]] پیموده، در [[دنیا]] [[رستاخیز]] را در نظر گرفته و آینده خویش را نگریسته، پس [[بهشت]] را [[پاداش]] و بهره خود دیده است...<ref>[[نهج البلاغه]]، [[خطبه ۸۲ نهج البلاغه|خطبه ۸۲]]: {{متن حدیث|"فَاتَّقُوا اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ تَقِيَّةَ ذِي لُبٍّ شَغَلَ التَّفَكُّرُ قَلْبَهُ وَ أَنْصَبَ الْخَوْفُ بَدَنَهُ وَ أَسْهَرَ التَّهَجُّدُ غِرَارَ نَوْمِهِ وَ أَظْمَأَ الرَّجَاءُ هَوَاجِرَ يَوْمِهِ وَ ظَلَفَ الزُّهْدُ شَهَوَاتِهِ وَ أَوْجَفَ الذِّكْرُ بِلِسَانِهِ وَ قَدَّمَ الْخَوْفَ لِأَمَانِهِ وَ تَنَكَّبَ الْمَخَالِجَ عَنْ وَضَحِ السَّبِيلِ وَ سَلَكَ أَقْصَدَ الْمَسَالِكِ إِلَى النَّهْجِ الْمَطْلُوبِ وَ لَمْ تَفْتِلْهُ فَاتِلَاتُ الْغُرُورِ وَ لَمْ تَعْمَ عَلَيْهِ مُشْتَبِهَاتُ الْأُمُورِ ظَافِراً بِفَرْحَةِ الْبُشْرَى وَ رَاحَةِ النُّعْمَى فِي أَنْعَمِ نَوْمِهِ وَ آمَنِ يَوْمِهِ وَ قَدْ عَبَرَ مَعْبَرَ الْعَاجِلَةِ حَمِيداً وَ قَدَّمَ زَادَ الْآجِلَةِ سَعِيداً وَ بَادَرَ مِنْ وَجَلٍ وَ أَكْمَشَ فِي مَهَلٍ وَ رَغِبَ فِي طَلَبٍ وَ ذَهَبَ عَنْ هَرَبٍ وَ رَاقَبَ فِي يَوْمِهِ غَدَهُ وَ نَظَرَ قُدُماً أَمَامَهُ فَكَفَى بِالْجَنَّةِ ثَوَاباً"}}</ref>. [[امام]] {{ع}} در عین حال هشدار میدهد که مبادا [[ترس]] از [[خداوند]] در اثر قصور در اعمال و انجام [[گناهان]] بهوجود آید که در اینصورت فضیلتی برای فرد بهحساب نمیآید: و از او ([[خداوند]]) بهراسید، آنچنان که هرگز [[گناه]] نکنید، نه آنکه عذر [[گناه]] آورید<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۳: {{متن حدیث|"فَاحْذَرُوا مِنَ اللَّهِ مَا حَذَّرَكُمْ مِنْ نَفْسِهِ وَ اخْشَوْهُ خَشْيَةً لَيْسَتْ بِتَعْذِيرٍ"}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 334- 335.</ref>. | ||
==مقدمه== | |||
*[[خوف]] بر دو نوع است: | |||
# '''[[خوف رهبت]]''': [[خوف]] از [[قهر]] و [[غضب]] [[الهی]] است؛ و به عبارت دیگر [[خوف]] از [[عدل]] او؛ و یا به تعبیر [[قرآن کریم]]، [[خوف]] از [[مقام]] ربوبی: {{متن قرآن|وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى}}<ref>«و اما آنکه از ایستادن در پیشگاه پروردگارش پروا کرده و روان خود را از خواهش (ناروا) بازداشته باشد تنها بهشت جایگاه اوست» سوره نازعات، آیه ۴۰-۴۱.</ref>. | |||
# '''[[خوف خشیت]]''': عبارت است از [[خوف]] از [[عظمت]] و جبروت و اُبّهت [[الهی]]. این [[خوف]]، متوقّف بر [[معرفت الهی]] است؛ از اینرو بهر مقدار [[معرفت]] [[انسان]] افزایش یابد، [[خوف]] او نیز افزایش مییابد؛ بر این اساس میتوان گفت که این [[خوف]]، تنها ویژه [[عارفان]] است. [[قرآن کریم]] در این رابطه میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ}}<ref>«و همچنین از مردم و جنبندگان و چهارپایان که با رنگهای گونه گونند؛ از بندگان خداوند تنها دانشمندان از او میهراسند، بیگمان خداوند پیروزمندی آمرزنده است» سوره فاطر، آیه ۲۸.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۱۶-۴۱۷.</ref>. | |||
==خشیت از عوامل رستگاری== | ==خشیت از عوامل رستگاری== | ||
*افزون بر [[اطاعت از خدا]] و [[پیامبر]]{{صل}}، [[خشیت]] نیز از اسباب [[رستگاری]] است: {{متن قرآن|وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَخْشَ اللَّهَ وَيَتَّقْهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ}}<ref> و کسانی که از خداوند و پیامبرش فرمان برند و از خداوند بهراسند و از او پروا کنند کامیابند؛ سوره نور، آیه: ۵۲.</ref>. [[خشیت]] را به [[ترس]] همراه با [[بزرگداشت]]<ref>مفردات، ص ۲۸۳، «خشی».</ref> یا [[مراقبت]] از [[اعمال]] همراه [[ترس]]<ref>التحقيق، ج ۳، ص ۶۴، «خشی».</ref> معنا کردهاند<ref>[[حسین علی یوسفزاده|یوسفزاده، حسین علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص ۶۱۰ - ۶۲۰.</ref>. | *افزون بر [[اطاعت از خدا]] و [[پیامبر]]{{صل}}، [[خشیت]] نیز از اسباب [[رستگاری]] است: {{متن قرآن|وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَخْشَ اللَّهَ وَيَتَّقْهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ}}<ref> و کسانی که از خداوند و پیامبرش فرمان برند و از خداوند بهراسند و از او پروا کنند کامیابند؛ سوره نور، آیه: ۵۲.</ref>. [[خشیت]] را به [[ترس]] همراه با [[بزرگداشت]]<ref>مفردات، ص ۲۸۳، «خشی».</ref> یا [[مراقبت]] از [[اعمال]] همراه [[ترس]]<ref>التحقيق، ج ۳، ص ۶۴، «خشی».</ref> معنا کردهاند<ref>[[حسین علی یوسفزاده|یوسفزاده، حسین علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص ۶۱۰ - ۶۲۰.</ref>. | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == | ||