آیا امامت از دوران کودکی امکان‌پذیر است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها'
جز (جایگزینی متن - 'حجت الاسلام والمسلمین' به 'حجت الاسلام و المسلمین')
جز (جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها')
خط ۱۴: خط ۱۴:


==عبارت‌های دیگری از این پرسش==
==عبارت‌های دیگری از این پرسش==
* [[شیعه]] معتقد است که [[امامت]] بعد از [[رحلت پیامبر]]{{صل}} به [[دوازده امام]] از نسل [[حضرت علی]]{{ع}} منتقل شده است، [[امامت]] چه به معنای [[حکومت]] [[خلافت]] و چه به معنای [[مرجعیت علمی]] و [[مرجعیت دینی|دینی]] و [[حجت الهی]] به [[اوصاف]] و شرایطی وابسته است که از جمله آن‌ها مسئله توانایی استطاعت بدنی و شرایط [[سنی]] است، فردی که در سن کودکی است نمی‌تواند [[امام]] و [[خلیفه]] [[مسلمین]] باشد. در حالی که بعض [[امامان]] مانند [[امام جواد]]{{ع}} در هفت سالگی و [[امام هادی]]{{ع}} در هشت سالگی به [[امامت]] رسیدند و این با [[شأن]] و منزلتی که [[شیعه]] برای [[امامت]] و [[امام]] قائل است تناسبت ندارد<ref>الصواعق المحرقة، ص ۱۶۶؛ احمد کاتب، تطور الکر السیاسی الشیعی، صص ۱۰۲ و ۱۱۲؛ احمد امی‌ن، ظهر الأسلام، ص ۶۷۲. </ref>.
* [[شیعه]] معتقد است که [[امامت]] بعد از [[رحلت پیامبر]]{{صل}} به [[دوازده امام]] از نسل [[حضرت علی]]{{ع}} منتقل شده است، [[امامت]] چه به معنای [[حکومت]] [[خلافت]] و چه به معنای [[مرجعیت علمی]] و [[مرجعیت دینی|دینی]] و [[حجت الهی]] به [[اوصاف]] و شرایطی وابسته است که از جمله آنها مسئله توانایی استطاعت بدنی و شرایط [[سنی]] است، فردی که در سن کودکی است نمی‌تواند [[امام]] و [[خلیفه]] [[مسلمین]] باشد. در حالی که بعض [[امامان]] مانند [[امام جواد]]{{ع}} در هفت سالگی و [[امام هادی]]{{ع}} در هشت سالگی به [[امامت]] رسیدند و این با [[شأن]] و منزلتی که [[شیعه]] برای [[امامت]] و [[امام]] قائل است تناسبت ندارد<ref>الصواعق المحرقة، ص ۱۶۶؛ احمد کاتب، تطور الکر السیاسی الشیعی، صص ۱۰۲ و ۱۱۲؛ احمد امی‌ن، ظهر الأسلام، ص ۶۷۲. </ref>.


==پاسخ==
==پاسخ==
خط ۳۵: خط ۳۵:
::::::'''۴. [[فضیلت]] ذاتی [[امام جواد]]{{ع}}:''' نکات پیش گفته [[امام]] [[فضیلت]] ذاتی در دوره کودکی را ثابت می‌‌کند، اما درباره [[امامت]] [[امام جواد]]{{ع}} و [[امام هادی]]{{ع}} علاوه بر امکان، وقوع آن نیز باید ثابت شود که اینک اشاراتی به آن می‌‌شود.
::::::'''۴. [[فضیلت]] ذاتی [[امام جواد]]{{ع}}:''' نکات پیش گفته [[امام]] [[فضیلت]] ذاتی در دوره کودکی را ثابت می‌‌کند، اما درباره [[امامت]] [[امام جواد]]{{ع}} و [[امام هادی]]{{ع}} علاوه بر امکان، وقوع آن نیز باید ثابت شود که اینک اشاراتی به آن می‌‌شود.
::::::'''الف. پاسخ به سؤال‌ها و مناظره‌های علمی‌:''' بعد از [[رحلت]] [[امام رضا]]{{ع}} [[شیعیان]] برای [[یقین]] به اهلیت [[حضرت جواد]]{{ع}} برای [[منصب الهی]] [[امامت]] ابتدا از وی سؤال‌هایی را مطرح کردند، چنان‌که بزرگان [[شیعه]] در بغداد تصمیم گرفتند ۸۰ تن از فقیهان را نزد حضرت فرستاده و مسئله را تحقیق کنند. آنان با دریافت جواب علمی‌ دقیق برای سؤال‌های خود از کودک ۸ ساله به [[امامت]] وی [[ایمان]] آرودند<ref>ر.ک: مسعودی، اثبات الوصیۀ، ص ۲۲۰؛ قندوزی، سنابیع المودۀ، ج ۳ ص ۱۲۶. </ref>
::::::'''الف. پاسخ به سؤال‌ها و مناظره‌های علمی‌:''' بعد از [[رحلت]] [[امام رضا]]{{ع}} [[شیعیان]] برای [[یقین]] به اهلیت [[حضرت جواد]]{{ع}} برای [[منصب الهی]] [[امامت]] ابتدا از وی سؤال‌هایی را مطرح کردند، چنان‌که بزرگان [[شیعه]] در بغداد تصمیم گرفتند ۸۰ تن از فقیهان را نزد حضرت فرستاده و مسئله را تحقیق کنند. آنان با دریافت جواب علمی‌ دقیق برای سؤال‌های خود از کودک ۸ ساله به [[امامت]] وی [[ایمان]] آرودند<ref>ر.ک: مسعودی، اثبات الوصیۀ، ص ۲۲۰؛ قندوزی، سنابیع المودۀ، ج ۳ ص ۱۲۶. </ref>
::::::یکی دیگر از مواردی که حضرت شایستگی‌های ذاتی و [[عنایت الهی]] در حق خود را در عرصه‌های مختلف نشان داد [[مناظره]] علمی‌ میان حضرت و [[عالمان]] مشهور زمانه خود از طیف [[مخالفان]] [[امامت]] و نیز منسوب به [[خلیفه]] بود. آن حضرت به کرات با [[عالمان دینی]] [[مناظره]] نموده و همگی آن‌ها را با وجود [[صغر سن|صغر سنی]] مغلوب خود می‌‌کرد که در تاریخ ثبت شده است.  
::::::یکی دیگر از مواردی که حضرت شایستگی‌های ذاتی و [[عنایت الهی]] در حق خود را در عرصه‌های مختلف نشان داد [[مناظره]] علمی‌ میان حضرت و [[عالمان]] مشهور زمانه خود از طیف [[مخالفان]] [[امامت]] و نیز منسوب به [[خلیفه]] بود. آن حضرت به کرات با [[عالمان دینی]] [[مناظره]] نموده و همگی آنها را با وجود [[صغر سن|صغر سنی]] مغلوب خود می‌‌کرد که در تاریخ ثبت شده است.  
::::::مأمون [[خلیفه]] وقت با مشاهده [[فضایل]] و کمالات حضرت در آن سن - و چه بسا اغراض دیگر - خواست دختر خود "ام الفضل" را به عقد آن حضرت درآورد که مورد مخالفت نزدیکانش از جمله [[عالمان]] درباری قرار گرفت، آنان از [[مأمون]] خواستند مناظره‌ای را بین آنان و حضرت ترتیب دهد. یحیی بن اکثم داناترین و به تعبیری قاضی القضات دربار نیز در این [[مناظره]] شرکت جست. در این [[مناظره]] نیز حضرت بر خصم فائق آمد و جملگی [[مخالفان]] بر خواست [[مأمون]] درباره تزویج دختر خود با حضرت تسلیم شدند<ref>ر.ک: الصواعق المحرقۀ، ص ۳۱۲؛ سلسلۀ مصنفات الشیخ المفید، ج ۱۱، جزء ۲، ص ۲۸۲، کتاب الأرشاد؛ مسعودی، اثبات الوصیۀ.</ref>  
::::::مأمون [[خلیفه]] وقت با مشاهده [[فضایل]] و کمالات حضرت در آن سن - و چه بسا اغراض دیگر - خواست دختر خود "ام الفضل" را به عقد آن حضرت درآورد که مورد مخالفت نزدیکانش از جمله [[عالمان]] درباری قرار گرفت، آنان از [[مأمون]] خواستند مناظره‌ای را بین آنان و حضرت ترتیب دهد. یحیی بن اکثم داناترین و به تعبیری قاضی القضات دربار نیز در این [[مناظره]] شرکت جست. در این [[مناظره]] نیز حضرت بر خصم فائق آمد و جملگی [[مخالفان]] بر خواست [[مأمون]] درباره تزویج دختر خود با حضرت تسلیم شدند<ref>ر.ک: الصواعق المحرقۀ، ص ۳۱۲؛ سلسلۀ مصنفات الشیخ المفید، ج ۱۱، جزء ۲، ص ۲۸۲، کتاب الأرشاد؛ مسعودی، اثبات الوصیۀ.</ref>  
::::::'''ب. اعتراف [[مأمون]] و دیگر مخالفان:''' در پی مناظره‌های متعدد حضرت با [[عالمان]] اهل سن همگی آنان از جمله [[مأمون]] به [[ذکاوت]]، [[صلاحیت]] و [[فضیلت]] ذاتی [[امام جواد]]{{ع}} در دوره کودکی پی برده و لب به اعتراف آن گشودند، پیش‌تر ذکر شد یحیی بن اکثم [[رئیس]] علمای [[اهل سنت]] وقت نخست [[مخالف]] [[صفات کمالی]] حضرت بوده اما بعد از [[مناظره]] به آن اعتراف نمود. [[مأمون]] خود بارها نه تنها به [[فضایل]] آن حضرت، بلکه به [[فلسفه]] و علت آن نیز اشاراتی می‌‌کرد که آن همان وابستگی به سلسله [[نبوت]] و دریافت [[علم]] و [[فضیلت]] خود از طریق [[الهام]] و [[عنایت الهی]] است، چنان‌که به صورت شفاف خطاب به گروهی از [[عالمان]] می‌‌گوید:{{عربی|"وَيْحَكُمْ إِنَّ أَهْلَ هَذَا الْبَيْتِ خُصُّوا مِنَ الْخَلْقِ بِمَا تَرَوْنَ مِنَ الْفَضْلِ وَ إِنَّ صِغَرَ السِّنِّ لَا يَمْنَعُهُمْ مِنَ الْكَمَال... إِنَّ هَذَا مِنْ أَهْلِ بَيْتٍ عِلْمُهُمْ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى وَ مَوَادِّهِ وَ إِلْهَامِهِ"}} <ref>«او از خاندانى است كه [[علم]] ايشان از جانب [[خدا]] و بسته به [[دانش]] عميق بى‏انتها و الهامات پروردگار است‏»؛ ر.ک: [[احتجاج]] الطبرسی، ج ۲، صص ۲۷۶ - ۲۶۹؛ مفید، همان، ص ۲۸۲. </ref>
::::::'''ب. اعتراف [[مأمون]] و دیگر مخالفان:''' در پی مناظره‌های متعدد حضرت با [[عالمان]] اهل سن همگی آنان از جمله [[مأمون]] به [[ذکاوت]]، [[صلاحیت]] و [[فضیلت]] ذاتی [[امام جواد]]{{ع}} در دوره کودکی پی برده و لب به اعتراف آن گشودند، پیش‌تر ذکر شد یحیی بن اکثم [[رئیس]] علمای [[اهل سنت]] وقت نخست [[مخالف]] [[صفات کمالی]] حضرت بوده اما بعد از [[مناظره]] به آن اعتراف نمود. [[مأمون]] خود بارها نه تنها به [[فضایل]] آن حضرت، بلکه به [[فلسفه]] و علت آن نیز اشاراتی می‌‌کرد که آن همان وابستگی به سلسله [[نبوت]] و دریافت [[علم]] و [[فضیلت]] خود از طریق [[الهام]] و [[عنایت الهی]] است، چنان‌که به صورت شفاف خطاب به گروهی از [[عالمان]] می‌‌گوید:{{عربی|"وَيْحَكُمْ إِنَّ أَهْلَ هَذَا الْبَيْتِ خُصُّوا مِنَ الْخَلْقِ بِمَا تَرَوْنَ مِنَ الْفَضْلِ وَ إِنَّ صِغَرَ السِّنِّ لَا يَمْنَعُهُمْ مِنَ الْكَمَال... إِنَّ هَذَا مِنْ أَهْلِ بَيْتٍ عِلْمُهُمْ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى وَ مَوَادِّهِ وَ إِلْهَامِهِ"}} <ref>«او از خاندانى است كه [[علم]] ايشان از جانب [[خدا]] و بسته به [[دانش]] عميق بى‏انتها و الهامات پروردگار است‏»؛ ر.ک: [[احتجاج]] الطبرسی، ج ۲، صص ۲۷۶ - ۲۶۹؛ مفید، همان، ص ۲۸۲. </ref>
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش