جز
جایگزینی متن - ' آنها ' به ' آنها '
جز (جایگزینی متن - '''']].' به '''']]') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - ' آنها ' به ' آنها ') |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
'''۶. تأملی در [[حدیث لا تجتمع أمتی علی الخطا]]:''' گفته شد که [[اهل سنت]] برای [[مشروعیت]] بخشیدن به [[اجماع]] ادعایی خود به [[حدیث نبوی]] مزبور استناد کردند که در تحلیل آن به نکاتی اشاره میشود: | '''۶. تأملی در [[حدیث لا تجتمع أمتی علی الخطا]]:''' گفته شد که [[اهل سنت]] برای [[مشروعیت]] بخشیدن به [[اجماع]] ادعایی خود به [[حدیث نبوی]] مزبور استناد کردند که در تحلیل آن به نکاتی اشاره میشود: | ||
#'''خبر واحد:''' اولین نکتهای که درباره [[حدیث]] مزبور وجود دارد خبر واحد بودن آن در منابع خود [[اهل سنت]] است، در حالیکه درباره مسائل کلامی و اصول [[اعتقاد|اعتقادی]] خصوصاً مسئله مهمی چون [[حکومت]] و [[خلافت]] باید به دلیل و منبع قطعی تمسک کرد، چه فراوان [[اهل سنت]] [[روایات]] دال بر [[امامت حضرت علی]]{{ع}} را که در منابع خودشان هم نقل شده است را به صرف اینکه خبر مزبور واحد است و در کتب صحیحه و سته | #'''خبر واحد:''' اولین نکتهای که درباره [[حدیث]] مزبور وجود دارد خبر واحد بودن آن در منابع خود [[اهل سنت]] است، در حالیکه درباره مسائل کلامی و اصول [[اعتقاد|اعتقادی]] خصوصاً مسئله مهمی چون [[حکومت]] و [[خلافت]] باید به دلیل و منبع قطعی تمسک کرد، چه فراوان [[اهل سنت]] [[روایات]] دال بر [[امامت حضرت علی]]{{ع}} را که در منابع خودشان هم نقل شده است را به صرف اینکه خبر مزبور واحد است و در کتب صحیحه و سته آنها نقل نشده است را نپذیرفتند، اما چگونه آنان [[مشروعیت]] اصل تئوریک خود یعنی [[مشروعیت]] [[خلافت]] اولین [[خلیفه]] خود را با [[حدیث]] واحد میخواهند ثابت کنند؟ چهبسا انتظار هم داشته باشند [[شیعه]] آن را بپذیرد؟ | ||
#'''عدم تحقق موضوع حدیث:''' نکته دیگر اینکه [[حدیث]] مزبور دلالت دارد که در صورت تحقق [[اجماع]] [[امت]] [[اسلام]] بر امری در آن [[خطا]] راه نخواهد یافت که ظاهر بل [[نص]] آن اراده همه یعنی [[اجماع]] همه [[امت]] آن هم با [[اختیار]] و تأمل و مشاوره با نخبگان قوم است که ثبوت همچنین اجماعی امر مشکل است، خصوصاً درباره موضوع بحث یعنی [[بیعت]] با [[خلیفه اول]] که توضیح مفصل آن داده شد که '''اولاً:''' اجماعی در آن نبوده، بلکه مبدأ آن به تصمیم دو و سه نفر برمی-گردد، '''ثانیاً:''' آن بدون مشاوره و به تعبیری خود برپاکنندگان [[خلافت]] به صورت عجولانه و شتابزده «فلتة» صورت گرفته است و '''ثالثاً:''' اصل مشورتدهندگان یعنی امثال [[امام علی|علی]]{{ع}}، [[ابن عباس]]، [[سلمان فارسی]]، [[ابوذر]] در آن غایب بودند. '''رابعاً:''' آن اجماعی هم که تحقق یافته حداقل برخی از [[بیعت]]کنندگان با زور و اکراه [[بیعت]] کردند. نکته آخر اینکه برخی مانند [[سعد بن عباده]] کاندیدای اول [[سقیفه]] تا آخر [[عمر]] خود از [[بیعت]] استنکاف نمود. بنابراین [[حدیث]] مزبور در مورد [[خلافت]] به ادله پنجگانه فوق جاری و ساری نیست تا با توسل به آن [[مشروعیت]] اصل [[بیعت]] و [[خلافت]] [[خلیفه اول]] ثابت شود<ref>ر.ک: رضوانی، امامشناسی، ج۲، ص ۳۹.</ref> | #'''عدم تحقق موضوع حدیث:''' نکته دیگر اینکه [[حدیث]] مزبور دلالت دارد که در صورت تحقق [[اجماع]] [[امت]] [[اسلام]] بر امری در آن [[خطا]] راه نخواهد یافت که ظاهر بل [[نص]] آن اراده همه یعنی [[اجماع]] همه [[امت]] آن هم با [[اختیار]] و تأمل و مشاوره با نخبگان قوم است که ثبوت همچنین اجماعی امر مشکل است، خصوصاً درباره موضوع بحث یعنی [[بیعت]] با [[خلیفه اول]] که توضیح مفصل آن داده شد که '''اولاً:''' اجماعی در آن نبوده، بلکه مبدأ آن به تصمیم دو و سه نفر برمی-گردد، '''ثانیاً:''' آن بدون مشاوره و به تعبیری خود برپاکنندگان [[خلافت]] به صورت عجولانه و شتابزده «فلتة» صورت گرفته است و '''ثالثاً:''' اصل مشورتدهندگان یعنی امثال [[امام علی|علی]]{{ع}}، [[ابن عباس]]، [[سلمان فارسی]]، [[ابوذر]] در آن غایب بودند. '''رابعاً:''' آن اجماعی هم که تحقق یافته حداقل برخی از [[بیعت]]کنندگان با زور و اکراه [[بیعت]] کردند. نکته آخر اینکه برخی مانند [[سعد بن عباده]] کاندیدای اول [[سقیفه]] تا آخر [[عمر]] خود از [[بیعت]] استنکاف نمود. بنابراین [[حدیث]] مزبور در مورد [[خلافت]] به ادله پنجگانه فوق جاری و ساری نیست تا با توسل به آن [[مشروعیت]] اصل [[بیعت]] و [[خلافت]] [[خلیفه اول]] ثابت شود<ref>ر.ک: رضوانی، امامشناسی، ج۲، ص ۳۹.</ref> | ||
'''۷. توجیه [[نصوص]]:''' مخالفان [[حضرت علی]]{{ع}} با بهانههای مختلف به توجیه [[نص]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} دست میزنند که تفصیل آن در فصل بعدی خواهد آمد که اینجا به عناوین | '''۷. توجیه [[نصوص]]:''' مخالفان [[حضرت علی]]{{ع}} با بهانههای مختلف به توجیه [[نص]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} دست میزنند که تفصیل آن در فصل بعدی خواهد آمد که اینجا به عناوین آنها بسنده میشود: ۱. بیان [[افضلیت]] ۲. حمل بر کاندیداتوری ۳. اختصاص به امر [[هدایت]] ۴. اصل ترتب ۵. ضرورت ۶. متوقف به اقدام حضرت ۷. متوقف بر [[بیعت]]. | ||
'''۸. اختفای [[نص]] و فراموشی آن:''' عامل دیگری که موجب رویکرد [[مردم]] به [[خلیفه اول]] و بیتوجهی به [[حضرت علی]]{{ع}} شد جهل یا فراموشی آنان، اصل [[نصب]] حضرت بوده است که این نکته را جواب [[صحابه]] مانند بشیر بن سعد [[تأیید]] میکند. وقتی که حضرت با یادآورذی اولویت و مسئله [[نص]] خواستار [[بیعت]] با خودش میشود، آنان جواب میدهند که اگر این مسئله را زودتر و پیش از [[بیعت]] با [[ابوبکر]] به ما یادآور میشدی، دو نفر هم پیدا نمیشد که درباره تو اختلاف کنند. <ref>ر.ک: السقیفه و فدک، ص ۶۱.</ref> این جواب نیز در صفحات پیشین به تفصیل گذشت. | '''۸. اختفای [[نص]] و فراموشی آن:''' عامل دیگری که موجب رویکرد [[مردم]] به [[خلیفه اول]] و بیتوجهی به [[حضرت علی]]{{ع}} شد جهل یا فراموشی آنان، اصل [[نصب]] حضرت بوده است که این نکته را جواب [[صحابه]] مانند بشیر بن سعد [[تأیید]] میکند. وقتی که حضرت با یادآورذی اولویت و مسئله [[نص]] خواستار [[بیعت]] با خودش میشود، آنان جواب میدهند که اگر این مسئله را زودتر و پیش از [[بیعت]] با [[ابوبکر]] به ما یادآور میشدی، دو نفر هم پیدا نمیشد که درباره تو اختلاف کنند. <ref>ر.ک: السقیفه و فدک، ص ۶۱.</ref> این جواب نیز در صفحات پیشین به تفصیل گذشت. |