انتظار چه ابعادی دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'خدمت به مردم' به 'خدمت به مردم'
جز (جایگزینی متن - ' آن‌ها ' به ' آنها ')
جز (جایگزینی متن - 'خدمت به مردم' به 'خدمت به مردم')
خط ۱۴۲: خط ۱۴۲:
::::::«[[انتظار]] به مفهوم مذهبیش نوعی پیشروی و استقبال از [[آینده]] است. دارای ابعاد گوناگون [[فلسفی]]، [[اجتماعی]]، [[سیاسی]]، [[فرهنگی]] و مذهبی است. در زمینه آن صاحبان [[ادیان]] و [[مذاهب]]، [[فیلسوفان]]، جامعه‌شناسان، روانشناسان، طرفداران احزاب و مکاتب، هر کدام با دیدی و نگرشی خاص بحث کرده‌اند. مسائل مورد بحثش بسیار وسیع و پردامنه و دارای شاخه‌های بسیار است. این بحث‌ها هم از سوی موافقان قضیه صورت می‌گیرد و هم از نظر منکران و [[مخالفان]] آن.
::::::«[[انتظار]] به مفهوم مذهبیش نوعی پیشروی و استقبال از [[آینده]] است. دارای ابعاد گوناگون [[فلسفی]]، [[اجتماعی]]، [[سیاسی]]، [[فرهنگی]] و مذهبی است. در زمینه آن صاحبان [[ادیان]] و [[مذاهب]]، [[فیلسوفان]]، جامعه‌شناسان، روانشناسان، طرفداران احزاب و مکاتب، هر کدام با دیدی و نگرشی خاص بحث کرده‌اند. مسائل مورد بحثش بسیار وسیع و پردامنه و دارای شاخه‌های بسیار است. این بحث‌ها هم از سوی موافقان قضیه صورت می‌گیرد و هم از نظر منکران و [[مخالفان]] آن.
::::::از دید [[مذهب]] به خصوص [[اسلام]] در همه زمینه‌های آن سخن رفته است. از مسأله [[انتظار]]، [[فلسفه]] آن، [[غیبت]] [[موعود]]، [[فلسفه]] وجودیش، [[امام]] در عینیت [[جامعه]]، فایده وجودی [[امام غایب]]، رمز [[تولد]] و حیاتش، [[عمر طولانی]] او، مسأله ظهورش، قدرتمندی او در [[اصلاح]] [[جهان]]، توانائی او در برچیدن اساس [[شرک]] و [[کفر]]، کیفیت [[ظهور]]، امکان پیروزمندی او و ده‌ها مسائل از این قبیل. این بحث به حدی پردامنه است که امروزه پس از گذشت ۱۱ قرن از دوران [[تولد]] و [[غیبت]] [[مهدی]] از یک‌سو مواجه با صدها کتاب در این زمینه‌ایم و از سوی دیگر می‌توان گفت مشکل و مسأله‌ای در این زمینه وجود ندارد. البته چه بسیار از مسائل و [[شبهات]] هم در بین [[مردم]] وجود دارد که بنظر بکر و [[بدیع]] می‌رسند ولی اگر [[نیکو]] در این باره تامل شود در می‌یابیم نوع آن از نوع همان تکرار مکرراتی است که حتی گاهی قبل از [[تولد مهدی]]{{ع}} از [[امامان]] پیشین رسیده شده و پاسخ‌های منطقی و مستدل آن را دریافت داشته‌اند. در ضمن این نکته را یادآور شویم که آنچه به عنوان [[مخالفت]] می‌شود از نوع [[شبهات]] است نه به صورت مسائلی که مخالف با جنبه‌های [[علمی]] و [[عقلی]] و یا محال [[عقلی]] و منطقی باشد»<ref>[[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص29-30.</ref>.
::::::از دید [[مذهب]] به خصوص [[اسلام]] در همه زمینه‌های آن سخن رفته است. از مسأله [[انتظار]]، [[فلسفه]] آن، [[غیبت]] [[موعود]]، [[فلسفه]] وجودیش، [[امام]] در عینیت [[جامعه]]، فایده وجودی [[امام غایب]]، رمز [[تولد]] و حیاتش، [[عمر طولانی]] او، مسأله ظهورش، قدرتمندی او در [[اصلاح]] [[جهان]]، توانائی او در برچیدن اساس [[شرک]] و [[کفر]]، کیفیت [[ظهور]]، امکان پیروزمندی او و ده‌ها مسائل از این قبیل. این بحث به حدی پردامنه است که امروزه پس از گذشت ۱۱ قرن از دوران [[تولد]] و [[غیبت]] [[مهدی]] از یک‌سو مواجه با صدها کتاب در این زمینه‌ایم و از سوی دیگر می‌توان گفت مشکل و مسأله‌ای در این زمینه وجود ندارد. البته چه بسیار از مسائل و [[شبهات]] هم در بین [[مردم]] وجود دارد که بنظر بکر و [[بدیع]] می‌رسند ولی اگر [[نیکو]] در این باره تامل شود در می‌یابیم نوع آن از نوع همان تکرار مکرراتی است که حتی گاهی قبل از [[تولد مهدی]]{{ع}} از [[امامان]] پیشین رسیده شده و پاسخ‌های منطقی و مستدل آن را دریافت داشته‌اند. در ضمن این نکته را یادآور شویم که آنچه به عنوان [[مخالفت]] می‌شود از نوع [[شبهات]] است نه به صورت مسائلی که مخالف با جنبه‌های [[علمی]] و [[عقلی]] و یا محال [[عقلی]] و منطقی باشد»<ref>[[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص29-30.</ref>.
::::::'''در جنبه [[سیاسی]]:''' [[انسان‌ها]] خواستار [[حکومتی]] [[صالح]]، دور از منکر و [[ریا]] فریبند. حاکمی را می‌طلبند که در طریق [[خدمت]] به [[مردم]] و از خود [[مردم]] باشد. بتواند ارزش‌های انسانی را در [[جهان]] [[حاکم]] سازد، [[ظلم]] و اختناق را نفی کند، به طرد [[استکبار]] و استعباد بپردازد. [[انسان‌ها]] خواستار [[نظامی]] هستند که در آن ضعیف و [[قوی]] به یک چشم دیده شوند، روابط ملی براساس [[انسانیت]] و [[تقوا]] و [[صلح]] و [[عدالت]] و روابط خارجی براساس [[حسن]] هم‌جواری، رعایت به [[حقوق]] [[انسان‌ها]] باشد. استعمارها و استثمارها از [[جامعه]] ریشه‌کن شوند، ابرقدرت‌ها مطامع خویش را در کشورهای ضعیف جستجو نکنند. [[انسان‌ها]] خواستار سیاستی [[الهی]] و [[حکومتی]] [[واحد]] هستند، سیاستی که حد و مرز جغرافیایی نشناسد، و [[حکومتی]] که مخصوص تیپ و نژادی خاص نباشد. همه در زیر لوای واحدی گرد هم آیند، و [[رهبر]] و راهنمای‌شان [[قانون]] واحدی باشد. [[بشریت]] خواستار آن است که [[حکومتی]] تشکیل شود که در آن [[حق]] وتو نباشد، تحریم‌های [[اقتصادی]] بخاطر وصول به اهداف توسعه‌طلبانه‌شان صورت نگیرد، امپریالیزم [[فرهنگی]] جای پایی نداشته باشد، به ضعیف بدان گونه نظر شود که به [[قوی]]، و به سیاه همان‌گونه [[عنایت]] شود که به سفید. بحث از مسأله منطقه و نژاد نباشد و سخن از رجزخوانی‌ها و معرکه‌گیری‌ها و حمله‌های [[نظامی]] ابرقدرتان به میان نیاید.
::::::'''در جنبه [[سیاسی]]:''' [[انسان‌ها]] خواستار [[حکومتی]] [[صالح]]، دور از منکر و [[ریا]] فریبند. حاکمی را می‌طلبند که در طریق [[خدمت به مردم]] و از خود [[مردم]] باشد. بتواند ارزش‌های انسانی را در [[جهان]] [[حاکم]] سازد، [[ظلم]] و اختناق را نفی کند، به طرد [[استکبار]] و استعباد بپردازد. [[انسان‌ها]] خواستار [[نظامی]] هستند که در آن ضعیف و [[قوی]] به یک چشم دیده شوند، روابط ملی براساس [[انسانیت]] و [[تقوا]] و [[صلح]] و [[عدالت]] و روابط خارجی براساس [[حسن]] هم‌جواری، رعایت به [[حقوق]] [[انسان‌ها]] باشد. استعمارها و استثمارها از [[جامعه]] ریشه‌کن شوند، ابرقدرت‌ها مطامع خویش را در کشورهای ضعیف جستجو نکنند. [[انسان‌ها]] خواستار سیاستی [[الهی]] و [[حکومتی]] [[واحد]] هستند، سیاستی که حد و مرز جغرافیایی نشناسد، و [[حکومتی]] که مخصوص تیپ و نژادی خاص نباشد. همه در زیر لوای واحدی گرد هم آیند، و [[رهبر]] و راهنمای‌شان [[قانون]] واحدی باشد. [[بشریت]] خواستار آن است که [[حکومتی]] تشکیل شود که در آن [[حق]] وتو نباشد، تحریم‌های [[اقتصادی]] بخاطر وصول به اهداف توسعه‌طلبانه‌شان صورت نگیرد، امپریالیزم [[فرهنگی]] جای پایی نداشته باشد، به ضعیف بدان گونه نظر شود که به [[قوی]]، و به سیاه همان‌گونه [[عنایت]] شود که به سفید. بحث از مسأله منطقه و نژاد نباشد و سخن از رجزخوانی‌ها و معرکه‌گیری‌ها و حمله‌های [[نظامی]] ابرقدرتان به میان نیاید.
::::::'''در جنبه [[اجتماعی]]:''' زمینه مورد نظر در امر [[انتظار]] این است که روابط انسانی بر [[جامعه]] [[حاکم]] گردد، [[مفاسد اخلاقی]]، سرقت، جنایت، آدم‌کشی، بهره‌گیری، [[استثمار]] [[انسان]] از [[انسان]] از [[جامعه]] رخت بربندد. [[فضیلت‌ها]] بر فضیحت‌ها باز شناخته شده و طرد و محکوم کردند در [[جامعه]] [[برادری]] و [[تعاون]] باشد، تضامن و تکافل [[اجتماعی]] جای پایی پیدا کند. [[انتظار]] این است که روزی ستم‌بارگی‌ها در هم شکنند و [[انسان‌ها]] [[قدرت]] یابند که ریشه [[دوروئی]] و [[نفاق]] را از [[جامعه]] برکنند، پایه‌های کج‌روی و [[انحراف]] را ویران سازند، قدرت‌های [[ناصالح]] را از [[جامعه]] طرد نمایند، افراد [[صالح]] و [[رشید]] [[سرپرستی]] روابط را بر عهده گیرند. [[انتظار]] این است که [[مفاسد اجتماعی]]، رذالت‌ها، [[آشوب‌ها]]، طنین‌های نابجا و امواج تلاطم‌انگیز از میان برداشته شوند و روابط بر اساس تفاهم، [[همکاری]] و [[همیاری]] و [[خیرخواهی]] گردد. [[انسان‌ها]] چون دشمنانی نباشند که روبروی هم قرار می‌گیرند، و رابطه مشتری و فروشنده چون رابطه دو خصم نسبت به هم نباشد. و بالاخره در جنبه [[اجتماعی]] [[انتظار]] این است که عوامل اغواکننده در [[جامعه]] [[حق حیات]] نداشته باشند، وسایل ارتباط جمعی در طریق [[هدایت]] و رشد و ارتقاء [[مردم]] باشند، روزنامه‌ها و کتب و مجلات به تنویر افکار بپردازند و از هر چه که مایه [[گمراهی]] و [[فساد]] وانحطاط است دور و برکنار گردند.
::::::'''در جنبه [[اجتماعی]]:''' زمینه مورد نظر در امر [[انتظار]] این است که روابط انسانی بر [[جامعه]] [[حاکم]] گردد، [[مفاسد اخلاقی]]، سرقت، جنایت، آدم‌کشی، بهره‌گیری، [[استثمار]] [[انسان]] از [[انسان]] از [[جامعه]] رخت بربندد. [[فضیلت‌ها]] بر فضیحت‌ها باز شناخته شده و طرد و محکوم کردند در [[جامعه]] [[برادری]] و [[تعاون]] باشد، تضامن و تکافل [[اجتماعی]] جای پایی پیدا کند. [[انتظار]] این است که روزی ستم‌بارگی‌ها در هم شکنند و [[انسان‌ها]] [[قدرت]] یابند که ریشه [[دوروئی]] و [[نفاق]] را از [[جامعه]] برکنند، پایه‌های کج‌روی و [[انحراف]] را ویران سازند، قدرت‌های [[ناصالح]] را از [[جامعه]] طرد نمایند، افراد [[صالح]] و [[رشید]] [[سرپرستی]] روابط را بر عهده گیرند. [[انتظار]] این است که [[مفاسد اجتماعی]]، رذالت‌ها، [[آشوب‌ها]]، طنین‌های نابجا و امواج تلاطم‌انگیز از میان برداشته شوند و روابط بر اساس تفاهم، [[همکاری]] و [[همیاری]] و [[خیرخواهی]] گردد. [[انسان‌ها]] چون دشمنانی نباشند که روبروی هم قرار می‌گیرند، و رابطه مشتری و فروشنده چون رابطه دو خصم نسبت به هم نباشد. و بالاخره در جنبه [[اجتماعی]] [[انتظار]] این است که عوامل اغواکننده در [[جامعه]] [[حق حیات]] نداشته باشند، وسایل ارتباط جمعی در طریق [[هدایت]] و رشد و ارتقاء [[مردم]] باشند، روزنامه‌ها و کتب و مجلات به تنویر افکار بپردازند و از هر چه که مایه [[گمراهی]] و [[فساد]] وانحطاط است دور و برکنار گردند.
::::::'''در جنبه [[اقتصادی]]:''' امیدها و انتظارها متوجه تعدیل عادلانه [[ثروت]] باشد. آن چنان نباشد که عده‌ای در منتهای [[فقر]] و [[بدبختی]] و [[جهل]] و [[مرض]] و [[استثمار]] باشند و عده‌ای در اوج [[رفاه]] و تنعمی که حاصل از [[استثمار]] است. [[انتظار]] این است که فواصل طبقاتی از میان برداشته شوند و وضع آنچنان نباشد که میلیاردر وخاک‌نشین داشته باشیم. یکی درکاخ [[زندگی]] کند و دیگری درزاغه‌ای. امکان کسب وتجارت، برای همگان یکسان باشد. تحرک [[اجتماعی]]، انتقال از نقشی به نقش دیگر امکان‌پذیر باشد. [[انتظار]] این است که بخاطر جنبه‌های [[اقتصادی]] و به منظور چپاول حاصل درآمد [[ضعفا]] اغنیاء [[قادر]] نشوند دست به کار شوند و نتوانند دست‌رنج‌های [[فقیران]] را برای کاخ‌سازی، بساط و [[عیش و نوش]] گستردن به کار برند. [[محرومیت]] و [[فقر]] سهم عده‌ای و [[لذت]] و تنعم سهم عده‌ای دیگر نباشد. [[انتظار]] این است که کشورهای [[قوی]] برای [[تصرف]] بازار فروش، برای [[آب]] کردن کالاهای بنجل خود، برای فروش اسلحه‌های سرد و گرم دست به حمله تجاوزکارانه نزنند، [[ملت‌ها]] را مجبور به خرید و فروش نکنند. وضع چنان نباشد که کشوری را [[مصرف]] کننده صرف و در نتیجه برای همیشه برده نمایند.
::::::'''در جنبه [[اقتصادی]]:''' امیدها و انتظارها متوجه تعدیل عادلانه [[ثروت]] باشد. آن چنان نباشد که عده‌ای در منتهای [[فقر]] و [[بدبختی]] و [[جهل]] و [[مرض]] و [[استثمار]] باشند و عده‌ای در اوج [[رفاه]] و تنعمی که حاصل از [[استثمار]] است. [[انتظار]] این است که فواصل طبقاتی از میان برداشته شوند و وضع آنچنان نباشد که میلیاردر وخاک‌نشین داشته باشیم. یکی درکاخ [[زندگی]] کند و دیگری درزاغه‌ای. امکان کسب وتجارت، برای همگان یکسان باشد. تحرک [[اجتماعی]]، انتقال از نقشی به نقش دیگر امکان‌پذیر باشد. [[انتظار]] این است که بخاطر جنبه‌های [[اقتصادی]] و به منظور چپاول حاصل درآمد [[ضعفا]] اغنیاء [[قادر]] نشوند دست به کار شوند و نتوانند دست‌رنج‌های [[فقیران]] را برای کاخ‌سازی، بساط و [[عیش و نوش]] گستردن به کار برند. [[محرومیت]] و [[فقر]] سهم عده‌ای و [[لذت]] و تنعم سهم عده‌ای دیگر نباشد. [[انتظار]] این است که کشورهای [[قوی]] برای [[تصرف]] بازار فروش، برای [[آب]] کردن کالاهای بنجل خود، برای فروش اسلحه‌های سرد و گرم دست به حمله تجاوزکارانه نزنند، [[ملت‌ها]] را مجبور به خرید و فروش نکنند. وضع چنان نباشد که کشوری را [[مصرف]] کننده صرف و در نتیجه برای همیشه برده نمایند.
۲۱۸٬۶۶۰

ویرایش