بحث:انتظار چه ابعادی دارد؟ (پرسش)
نویسنده: آقای ظرافتی
پاسخ اجمالی
ابعاد انتظار و منتظر
- انتظار به مفهوم مذهبی آن، نوعی پیشروی و استقبال از آینده بوده و دارای ابعاد گوناگونی از قبیل فلسفی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و... است. توجه به این ابعاد، برای کسی که میداند در فرهنگ اسلام و شیعه، چه مقدار به انتظار اهمیت داده شده، ضروری است؛ به همین دلیل صاحبان ادیان و مذاهب، فیلسوفان، جامعهشناسان، روانشناسان و طرفداران احزاب و مکاتب، هر کدام با دید و نگرشی خاص دربارۀ آن بحث کردهاند[۱].
- از طرفی، انسان منتظر نیز از زوایای مختلف، دارای ابعاد گوناگون است؛ از سویی دارای بُعد نظری و عملی بوده و از سوی دیگر از بُعد فردی و اجتماعی برخوردار است و از زاویهای دیگر در کنار بُعد جسمی، بُعد روحی و روانی دارد؛ از همین رو انتظار موعود جهانی در همۀ ابعاد زندگی منتظِر تأثیر میگذارد[۲].
ابعاد انتظار بر اساس زمینههای زندگی فرد و جامعه
- به طور کلی ابعاد انتظار را میتوان اینگونه بر شمرد:
- نخست: ابعاد انتظار بر اساس ساحتها و زمینههای زندگی فرد و جامعه:
بعد فکری و اعتقادی انتظار
- بعد فکری زیر بنای اعمال و رفتار انسان است و انتظار، باورهای اساسی حیات آدمی را در حصار خود حفظ میکند، به بیان دیگر، انتظار صحیح میطلبد که منتظِر، بنیانهای اعتقادی و فکری خود را تقویت کند تا در دام مکتبهای انحرافی گرفتار نشود یا به سبب طولانی شدن دورۀ غیبت امام عصر (ع) به چاه یأس و ناامیدی سقوط نکند. امام باقر (ع) فرمود: «روزگاری بر مردم خواهد آمد که امام ایشان غایب خواهد شد؛ پس خوشا به حال آنان که در آن زمان، بر امرِ ولایت ما ثابت و استوار بمانند»[۳].[۴] حضور منتظران در جامعه وقتی کارساز و کارآمد است که همراه با دانش و آگاهی باشد[۵] و در پرتو ظهور حضرت، عقل و خرد جامعۀ بشریت کامل میگردد[۶]. امام سجاد (ع) خطاب به فردی به نام ابوخالد فرمود: «ای ابوخالد مردمانی که در روزگار غیبت به سر میبرند و معتقدند و منتظر، از مردمان همۀ زمانها افضلند؛ زیرا که خدای متعال به آنان خرد و فهم و معرفتی داده است که غیبت امام برای آنان مانند حضور است، این مردم را خدا مانند سربازان پیکارگر صدر اسلام قرار داده است، همانها که در رکاب پیامبر شمشیر میزدند و پیکار میکردند آنان اخلاص پیشگان حقیقی و شیعه واقعیاند که مردم را به دین خدا دعوت میکنند»[۷].[۸]
- انتظار ظهور مهدی (ع) از چنان عظمتی برخوردار است که در روایات، قرین اصول دین، نظیر توحید و نبوت ذکر شده[۹] و شرط پذیرش اعمال در درگاه الهی است[۱۰]. همانگونه که به نص قرآن کریم[۱۱]، دین و دیانت منهای ولایت، ناقص و ناتمام است، دین و اسلام منهای انتظار مهدی (ع) نیز فاقد ارزش و مقبولیت خداوندی است[۱۲].
- بعد اعتقادی انتظار میتواند شامل موارد زیر باشد:
- بعد توحید: انتظار در ماهیت خود، انسان منتظِر را متوجّه خدای جهان میکند، توجّه به خدا و طلب فرج از درگاه او، از مهمترین اصول مهدی باوری است[۱۳].
- بعد نبوت: منتظران چشم به راه کسی هستند که در او، صفات و آثار پیامبران گرد آمده است، او میآید تا آرمان پیامبران را تحقّق بخشد و دین خدایی را بگستراند و ندای توحید را به همه عالم برساند[۱۴].
- بعد امامت: حضرت مهدی (ع)، وصی صدّیقین و خاتم ائمۀ طاهرین (ع) است و امامان پیشین یکایک او را یاد کردهاند او فرزند و یادگار و ادامه دهندۀ راه آنان است. مهدی، مظهر قائم امامت است و انتظار ظهور او، بزرگترین تأکید بر اصل امامت و رهبری است[۱۵].
- بعد عدل: انتظار امام مهدی (ع)، انتظار ظهور عدل است؛ به گونه ای که او جهان آکنده از بیداد را از داد پر میسازد[۱۶].
- بعد معاد: در امر انتظار، اصل اعتقادی بسیار مهمِ، معاد و بازگشت مسئولانه به نزد خداوند، همواره حضور دارد. مهدی به هنگام ظهور، ستمگران و ظالمان را کیفر میدهد و مؤمنان را عزیز میدارد و از علایم حتمی فرارسیدن رستاخیز، ظهور مهدی است[۱۷].
بعد روحی و روانی انتظار
- انتظار دارای آثار عظیم و شگفت روانی و تربیتی است[۱۸] که شخص منتظِر را وادار میکند تا به تقویت حیات روحی و روانی و جسمی خود و کسب فضیلتهای اخلاقی روی آورد[۱۹] تا در کوران حوادث و ناملایمات از پا نیفتد، و ظرفیت وجودی خود را برابر گرفتاریها و مشکلات بالا ببرد[۲۰]. یکی از یاران امام باقر (ع) پرسید: «فرج شما چه هنگام است؟ آن حضرت فرمود: هرگز، هرگز، فرج ما نمیرسد، تا اینکه غربال شوید، و باز هم غربال شوید، و باز هم غربال شوید تا کدورتها، رفته صفا بماند»[۲۱] پس منتظر در این دوران پر مخاطره، با درک قدر و منزلت خود، با سعۀ صدر، شناخت تمامی موانع و رعایت تقوا؛ روحیۀ خود را در پناه قرآن و عترت حفظ کرده، با نشاط و بالندگی، چشم به راه امام خوبان خواهد بود[۲۲].
بعد اخلاقی و تربیتی انتظار
- بشریت انتظار دارد اصول و مبانی اخلاقی براساس قواعد الهی باشد که در سایۀ آن رشد و صلاح پدید آید، مفاسد و آلودگیها از جامعه رخت بر بندند[۲۳]. انتظار مهدی (ع) در حقیقت، انتظار تحقق همۀ این خوبیها و برآورده شدن آرمانهای فطری همۀ انسان هاست[۲۴]. انتظار موجب میشود منتظِر هم به ساختن خود و هم به سامان دادن جامعه همت میگمارد[۲۵]. امام صادق (ع) میفرماید: «هر کس خوش دارد در شمار یاران قائم باشد، باید در عصر انتظار، مظهر [[[اخلاق نیک]] اسلامی باشد، اگر او پیش از قیام قائم (ع) درگذرد، پاداش او مانند کسانی است که قائم را درک کرده، به حضور او میرسند»[۲۶]. لذا یک منتظر، با اخلاق اسلامی و زیبای خود، بیانگر روی خوش و معطر امام زمان در جامعه خواهد بود[۲۷].
بعد سیاسی انتظار
- انسانها خواستار حکومتی صالح، دور از منکر و ریا فریبند. حاکمی را میطلبند که بتواند ارزشهای انسانی را در جهان حاکم سازد، ظلم و اختناق را نفی کند، به طرد استکبار و استعباد بپردازد. انسانها خواستار سیاستی الهی و حکومتی واحد هستند، سیاستی که حد و مرز جغرافیایی نشناسد و حکومتی که مخصوص تیپ و نژادی خاص نباشد. همه در زیر لوای واحدی گرد هم آیند و رهبر و راهنمایشان قانون واحدی باشد[۲۸]. انتظار، با توجه به نقش سازنده و کارآمد آن در سازماندهی و مدیریت سیاسی جامعه، دارای نقشی تأثیر گذار در تغییر و اصلاح نظام سیاسی است[۲۹] و منتظر دولت کریمه نباید خود را از حضور سیاسی و اجتماعی محروم نماید. تا اشخاص غیر معتقد مسند امور را به دست گیرند و موجب انحراف جامعه شوند[۳۰].
بعد اقتصادی انتظار
- حراست از فرهنگ دینی و اسلامی و مرزبانی اندیشۀ اسلامی و زنده نگه داشتن آن و تبلیغ این فرهنگ پویا، بدون پشتوانۀ مالی و اقتصادی امکانپذیر نیست و به همین جهت منتظران باید با سعی و تلاش در عرصههای مختلف صنعت، کشاورزی و... این آرزو و خواست را تحقق بخشند[۳۱]. در جنبۀ اقتصادی، امیدها و انتظارها متوجه تعدیل عادلانۀ ثروت است تا فواصل طبقاتی از میان برداشته شود و کسب و تجارت، برای همگان یکسان باشد. وضع آن چنان نباشد که میلیاردر و خاکنشین داشته باشیم. یکی در کاخ زندگی کند و دیگری در زاغهای. انتظار این است که کشورهای قوی برای تصرف بازار فروش، برای فروش کالاهای خود و برای فروش اسلحههای سرد و گرم دست به حمله تجاوزکارانه نزنند، ملتها را مجبور به خرید و فروش نکنند. وضع چنان نباشد که کشوری را مصرف کنندۀ صرف و در نتیجه برای همیشه برده نمایند[۳۲].
بعد نظامی و انتظامی انتظار
- طبق دستور حیات بخش قرآن: ﴿وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ﴾[۳۳] دینداران در همۀ اعصار به ویژه عصر غیبت باید نیرومند باشند و با تمام توان از آیین و فرهنگ خویش دفاع همه جانبه نمایند[۳۴]. انتظار این است که روزی ستمبارگیها در هم شکنند و انسانها قدرت یابند که ریشۀ دوروئی و نفاق را از جامعه برکنند، پایههای کجروی و انحراف را ویران سازند، قدرتهای ناصالح را از جامعه طرد نمایند، افراد صالح و رشید سرپرستی روابط را بر عهده گیرند[۳۵].
ابعاد انتظار بر اساس تقسیم منتظران به فرد و جامعه
- دوم: ابعاد انتظار بر اساس تقسیم منتظران به فرد و جامعه عبارت است از:
بعد فردی انتظار
- منتظر در بُعد فردی، هم به حیات روحی و روانی خود و کسب فضیلتهای اخلاقی روی میآورد و هم به تقویتِ جنبه جسمی و بدنی میپردازد تا نیروی کارآمد برای جبهه نور باشد. امام صادق (ع) فرمود: «کسی که دوست دارد از یاران قائم باشد، باید منتظر باشد و در حال انتظار، پرهیزگاری پیشه کند و به اخلاق نیکو، آراسته شود»[۳۶].[۳۷] انتظار باعث میشود منتظر در دوران غیبت، در امر دین خود مواظبت بیشتر داشته، از هرگونه سستی و انحراف دوری گزیند. امام صادق (ع) میفرماید: «برای صاحب این امر غیبتی طولانی است. در این دوران، هر کس باید تقوا پیشه سازد و به دین خود چنگ زند»[۳۸]. لذا "انتظار" جریان مبارکی است که رنگ الهی به انسان و حیات او میبخشد[۳۹].
بعد اجتماعی انتظار
- انتظار نه تنها در زندگی فردی منتظر مؤثر است که در حوزۀ رابطۀ فرد با جامعه نیز مطرح و برنامه دارد و او را به تأثیرگذاری مثبت در جامعه وا میدارد[۴۰] در واقع، انتظار این است که مفاسد اجتماعی، رذالتها، آشوبها، طنینهای نابجا و امواج تلاطم انگیز از میان برداشته شوند و روابط بر اساس تفاهم، همکاری و همیاری و خیرخواهی گردد[۴۱]. در جنبۀ اجتماعی انتظار این است که عوامل اغواکننده در جامعۀ حق حیات نداشته باشند، وسایل ارتباط جمعی در طریق هدایت و رشد و ارتقاء مردم باشند، روزنامهها و کتب و مجلات به تنویر افکار بپردازند و از هر چه که مایۀ گمراهی و فساد و انحطاط است دور و برکنار گردند[۴۲].
پاسخ تفصیلی
ابعاد انتظار و منتظر
- انتظار به مفهوم مذهبی آن، نوعی پیشروی و استقبال از آینده بوده و دارای ابعاد گوناگونی از قبیل فلسفی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و... است. توجه به این ابعاد، برای کسی که میداند در فرهنگ اسلام و شیعه، چه مقدار به انتظار اهمیت داده شده، ضروری است؛ به همین دلیل صاحبان ادیان و مذاهب، فیلسوفان، جامعهشناسان، روانشناسان و طرفداران احزاب و مکاتب، هر کدام با دید و نگرشی خاص دربارۀ آن بحث کردهاند[۴۳].
- از طرفی، انسان منتظر نیز از زوایای مختلف، دارای ابعاد گوناگون است؛ از سویی دارای بُعد نظری و عملی بوده و از سوی دیگر از بُعد فردی و اجتماعی برخوردار است و از زاویهای دیگر در کنار بُعد جسمی، بُعد روحی و روانی دارد؛ از همین رو انتظار موعود جهانی در همۀ ابعاد زندگی منتظِر تأثیر میگذارد[۴۴].
ابعاد انتظار بر اساس زمینههای زندگی فرد و جامعه
- به طور کلی ابعاد انتظار را میتوان اینگونه بر شمرد:
- نخست: ابعاد انتظار بر اساس ساحتها و زمینههای زندگی فرد و جامعه:
بعد فکری و اعتقادی انتظار
- در بعد فکری که زیر بنای اعمال و رفتار انسان است، باورهای اساسی حیات آدمی را در حصار خود حفظ میکند. به بیان دیگر، انتظار صحیح میطلبد که منتظر، بنیانهای اعتقادی و فکری خود را تقویت کند، تا در دام مکتبهای انحرافی گرفتار نشود یا به سبب طولانی شدن دورۀ غیبت امام عصر (ع) به چاه یأس و ناامیدی سقوط نکند. امام باقر (ع) فرمود: «روزگاری بر مردم خواهد آمد که امام ایشان غایب خواهد شد؛ پس خوشا به حال آنان که در آن زمان، بر امرِ ولایت ما ثابت و استوار بمانند»[۴۵]. یعنی در دورۀ غیبت که دشمنان با انواع شبههها میکوشند تا اعتقادات درست شیعیان را از بین ببرند به برکت قرار گرفتن در سنگر انتظار، مرزهای عقیدتی حفظ میشود[۴۶].
- حضور منتظران در جامعه وقتی کارساز و کارآمد است که همراه با دانش و آگاهی باشد[۴۷] و در پرتو ظهور حضرت، عقل و خرد جامعۀ بشریت کامل میگردد[۴۸]. امام سجاد (ع) خطاب به ابوخالد فرمود: «ای ابوخالد مردمانی که در روزگار غیبت به سر میبرند و معتقدند و منتظر از مردمان همه زمانها افضلند؛ زیرا که خدای متعال به آنان خرد و فهم و معرفتی داده است که غیبت امام برای آنان مانند حضور است این مردم را خدا مانند سربازان پیکارگر صدر اسلام قرار داده است همانها که در رکاب پیامبر شمشیر میزدند و پیکار میکردند آنان اخلاص پیشگان حقیقی و شیعه واقعیاند که مردم را به دین خدا دعوت میکنند»[۴۹].[۵۰]
- از نظر جایگاه اعتقادی نیز انتظار ظهور مهدی (ع) از چنان عظمتی برخوردار است که در روایات، قرین اصول و قواعد اساسی دین، نظیر توحید و نبوت ذکر شده است. وقتی یکی از اصحاب امام باقر (ع) از دیانتی سؤال میکند که مورد پذیرش خداوند متعال باشد، حضرت بعد از ذکر شهادت به توحید و ایمان به نبوت پیامبر(ص) و اعتراف به وحیانی بودن قرآن و اقرار به ولایت أئمه اطهار(ع) میفرماید: «... و منتظر بودن برای ظهور قائم ما اهل بیت؛ چراکه خداوند برای ما دولتی قرار داده و هر گاه بخواهد آن را محقق خواهد نمود»[۵۱]. در حدیث دیگری، ابو بصیر از امام صادق (ع) نقل میکند که فرمود: «آیا میخواهید شما را خبر دهم از آنچه بدون آن، خداوند هیچ عملی را از بندگانش نمیپذیرد؟» و در ادامه ضمن بر شمردن دیگر اصول و مبانی دین، فرمود: انتظار قائم (ع) جزو مبانی دین و شرط پذیرش اعمال در درگاه الهی است[۵۲]. تأکید بر قرابت و هم ردیفی انتظار قائم (ع) با دیگر اصول اعتقادی دین اسلام، بیانگر عظمت و جایگاه رفیع مسألۀ انتظار در ساختار اعتقادی دین است. پس همانگونه که به نص قرآن کریم[۵۳]، دین و دیانت منهای ولایت، ناقص و ناتمام است، دین و اسلام منهای انتظار مهدی (ع) نیز فاقد ارزش و مقبولیت خداوندی است[۵۴].
- بعد اعتقادی انتظار شامل موارد زیر است:
- بعد توحید: انتظار در ماهیت خود، انسان منتظر را متوجّه خدای جهان میکند. توجّه به خدا و طلب فرج از درگاه او، از مهمترین اصول مهدی باوری است[۵۵].
- بعد نبوت: منتظران چشم به راه کسی هستند که در او، صفات و آثار پیامبر گرد آمده است. هرکس دوست دارد، آدم، نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد را ببیند، میتواند چهره آنان را در مهدی (ع) ببیند. او میآید تا آرمان پیامبران را تحقّق بخشد و دین خدایی را بگستراند و ندای توحید را به همه عالم برساند[۵۶].
- بعد قرآنی: مهدی (ع)، زنده کنندۀ همۀ احکام قرآن است. انسان منتظر همواره این آرمان را در دل زنده میدارد که روزی با ظهور آن حضرت، قرآن و آموزههای آن در سراسر جهان حاکمیت یابد و برنامه زندگی گردد[۵۷].
- بعد امامت: مهدی، وصی صدّیقین و خاتم ائمه طاهرین است. امامان پیشین یکایک او را یاد کردهاند. او فرزند و یادگار و ادامه دهندۀ راه آنان است. مهدی، مظهر قائم امامت است و انتظار ظهور او، بزرگترین تأکید بر اصل امامت و رهبری است[۵۸].
- بعد عدل: انتظار مهدی، انتظار ظهور عدل است. او جهان آکنده از بیداد را از داد پر میسازد و عدل خدایی را در همه جا و همه سو سرایت میدهد[۵۹].
- بعد معاد: در امر انتظار، اصل اعتقادی بسیار مهم معاد و بازگشت مسئولانه نزد خداوند، همواره حضور دارد. مهدی به هنگام ظهور، ستمگران را کیفر میدهد و ظالمان را به سزای اعمال خود میرساند و مؤمنان را عزیز میدارد. به هنگام ظهور او، گروهی از پاکان و پلیدان به جهان بازمیگردند و پلیدان کیفر و مجازات میبینند. از علایم حتمی فرارسیدن رستاخیز، ظهور مهدی است، تا او نیاید، عمر جهان به سر نمیرسد و قیامت برپا نمیگردد[۶۰].
بعد روحی و روانی انتظار
- انتظار دارای آثار عظیم و شگفت روانی و تربیتی است[۶۱] که شخص منتظِر را وادار میکند تا به تقویت حیات روحی و روانی و جسمی خود و کسب فضیلتهای اخلاقی روی آورد[۶۲] تا در کوران حوادث و ناملایمات از پا نیفتد، و ظرفیت وجودی خود را برابر گرفتاریها و مشکلات بالا ببرد[۶۳]. یکی از یاران امام باقر (ع) پرسید: «فرج شما چه هنگام است؟ آن حضرت فرمود: هرگز، هرگز، فرج ما نمیرسد، تا اینکه غربال شوید، و باز هم غربال شوید، و باز هم غربال شوید تا کدورتها، رفته صفا بماند»[۶۴] پس منتظر در این دوران پر مخاطره، با درک قدر و منزلت خود، با سعۀ صدر، شناخت تمامی موانع و رعایت تقوا؛ روحیۀ خود را در پناه قرآن و عترت حفظ کرده، با نشاط و بالندگی، چشم به راه امام خوبان خواهد بود[۶۵].
- ایجاد روحیه، امر مهمی است که در دورۀ انتظار باید حاصل شود، ولی مهمتر از آن، راههای ایجاد این روحیه است که چگونه و با چه روشی در منتظر پدید میآید. برخی از این راهها عبارتند از:
- درک ارزش خود: آدمی که اندازۀ خودش را شناخته، به سبب کمترین چیزی توفان نمیگیرد و از جا نمیکند. ظرفیت و وسعت روحی در ما اثر میگذارد، و آن را خوب میشماریم و به آن اهمیت میدهیم، زیرا امام علی (ع) میگوید: «قِیمَةُ کُلُّ امْرِءٍ مَا یُحْسِنُهُ»[۶۶] و یا «قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَی قَدْرِ هِمَّتِهِ»[۶۷].[۶۸]
- دیدن تمام راه: کسی که تمامی راه را دیده و مانعها را شناخته است، این شخص مطلعِ منتظر است و از دیدن حوادث و گرفتاریها نمیلرزد؛ زیرا از پیش آماده شده، به انتظار نشسته است. کسانی میلرزند که با رؤیاها و توقعهای بی حساب، راه افتادهاند و به گمانشان تا راه افتادی، تمام دشمنان برایت نقل و نبات میآورند. ولی آنان که مانعها را دیدهاند و برای مبارزه با آنها آماده شدهاند به وسعت روحی رسیدهاند و با استقامت و مجاهدت به پیمودن راهشان ادامه میدهند[۶۹].
- اطاعت و تقوا: کسی که حدود را میشناسد و تکلیفش را میداند و به این تکلیف میخواهد عمل کند، دیگر فشاری ندارد، بلکه در جایگاه امن نشسته است: ﴿إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي مَقَامٍ أَمِينٍ﴾[۷۰]. همچنین مطالعه آفاق و انفس هم آیهها و نشانههایی را در پی دارد و مایههای فکری و روحی انسان را استحکام میبخشد[۷۱].
بعد اخلاقی و تربیتی انتظار
- انتظار: بشریت انتظار دارد اصول و مبانی اخلاقی براساس قواعد الهی باشد که به همه جوانب و ابعاد انسان احاطه دارد. در سایه آن رشد و صلاح پدید میآید، مفاسد و آلودگیها، پرستشهای نابجا از جامعه رخت بر میبندند. قواعد اخلاقی به تناسب روز رنگ و چهره عوض نکنند و براساس آنچه که روز و مد روز آن را تائید میکنند نباشد[۷۲]. انتظار امام مهدی (ع) در حقیقت، انتظار تحقق همۀ خوبیها و برآورده شدن آرمانهای همۀ انسان هاست. در این انتظار، بشر چشم به راه تحقق آرمانهایی است که بر اساس فطرت پاک خدایی، در آرزوی آن بوده، اما هیچگاه به صورت کامل به آن دست نیافته است. انتظار ظهور مهدی (ع) تحقق آرمان سترگی است که هیچ جایگزینی ندارد و در طول تاریخ، پیامبران الهی (ع) نوید آن را دادهاند و بشر قرنها منتظر بوده است تا شاید وعده الهی فرا رسد و همۀ آرزوهای بلند و دیرین انسانی، به بار نشیند[۷۳]. انتظار به همۀ اعمال و رفتار انسان جهت میدهد. منتظر باید در میدان عمل بکوشد تا زمینههای ظهور دولت حق فراهم شود. بنابراین، منتظر در این بخش، هم به ساختن خود و هم به سامان دادن جامعه همت میگمارد[۷۴]. امام صادق (ع) میفرماید: «هر کس خوش دارد در شمار یاران قائم باشد، باید در عصر انتظار، مظهر [[[اخلاق نیک]] اسلامی باشد. اگر او پیش از قیام قائم (ع) در گذرد، پاداش او مانند کسانی است که قائم را درک کرده، به حضور او میرسند»[۷۵]. لذا یک منتظر، با اخلاق اسلامی و زیبای خود، بیانگر روی خوش و معطر امام زمان در جامعه خواهد بود[۷۶].
بعد سیاسی انتظار
- انسانها خواستار حکومتی صالح، دور از منکر و ریا فریبند. حاکمی را میطلبند که در طریق خدمت به مردم و از خود مردم باشد. بتواند ارزشهای انسانی را در جهان حاکم سازد، ظلم و اختناق را نفی کند، به طرد استکبار و استعباد بپردازد. انسانها خواستار نظامی هستند که در آن ضعیف و قوی به یک چشم دیده شوند، روابط ملی براساس انسانیت و تقوا و صلح و عدالت و روابط خارجی براساس حسن همجواری و رعایت به حقوق انسانها باشد. استعمارها و استثمارها از جامعه ریشهکن شوند، ابرقدرتها مطامع خویش را در کشورهای ضعیف جستجو نکنند. انسانها خواستار سیاستی الهی و حکومتی واحد هستند، سیاستی که حد و مرز جغرافیایی نشناسد و حکومتی که مخصوص تیپ و نژادی خاص نباشد. همه در زیر لوای واحدی گرد هم آیند و رهبر و راهنمایشان قانون واحدی باشد. بشریت خواستار آن است که حکومتی تشکیل شود که در آن حق وتو نباشد، تحریمهای اقتصادی به خاطر وصول به اهداف توسعه طلبانهشان صورت نگیرد، امپریالیزم فرهنگی جای پایی نداشته باشد، به ضعیف بدان گونه نظر شود که به قوی و به سیاه همانگونه عنایت شود که به سفید. بحث از مسألۀ منطقه و نژاد نباشد و سخن از رجزخوانیها و معرکهگیریها و حملههای نظامی ابرقدرتان به میان نیاید[۷۷].
- انتظار، با توجه به نقش سازنده و کارآمد آن در سازماندهی و مدیریت سیاسی جامعه، دارای نقشی تأثیر گذار در تغییر و اصلاح نظام سیاسی است. از این نظر اندیشۀ انتظار به دلیل استحکام مبانی اعتقادی و نیز بنا به تقابل ذاتی آن با ظلم و نفی حاکمیت جور در هر زمان، تمامی سازوکارهای لازم را برای اصلاح و تغییر نظامهای سیاسی اجتماعی غیر اسلامی داراست[۷۸].
- منتظر دولت کریمه نمیتواند خود را از حضور سیاسی و اجتماعی محروم نماید. در صورت غیبت او از صحنههای سیاسی و اجتماعی، جا برای اشخاص غیرمعتقد باز میشود و کسانی مسند امور را به دست خواهند گرفت که موجب انحراف جامعه میشوند[۷۹].
بعد اقتصادی انتظار
- حراست از فرهنگ دینی و اسلامی و مرزبانی اندیشه اسلامی و زنده نگه داشتن آن و تبلیغ این فرهنگ پویا، بدون پشتوانۀ مالی و اقتصادی امکانپذیر نیست و به همین جهت منتظران باید با سعی و تلاش در عرصههای مختلف صنعت، کشاورزی و... این آرزو و خواست را تحقق بخشند[۸۰]. در جنبۀ اقتصادی، امیدها و انتظارها متوجه تعدیل عادلانه ثروت باشد. آنچنان نباشد که عدهای در منتهای فقر و بدبختی و جهل و مرض و استثمار باشند و عدهای در اوج رفاه و تنعمی که حاصل از استثمار است. انتظار این است که فواصل طبقاتی از میان برداشته شوند و وضع آنچنان نباشد که میلیاردر و خاک نشین داشته باشیم. یکی در کاخ زندگی کند و دیگری در زاغهای. امکان کسب و تجارت برای همگان یکسان باشد. تحرک اجتماعی، انتقال از نقشی به نقش دیگر امکانپذیر باشد. انتظار این است که به خاطر جنبههای اقتصادی و به منظور چپاول حاصل درآمد ضعفا، اغنیاء قادر نشوند دست به کار شوند و نتوانند دسترنجهای فقیران را برای کاخسازی، بساط و عیش و نوش گستردن به کار برند. محرومیت و فقر سهم عدهای و لذت و تنعم سهم عدهای دیگر نباشد. انتظار این است که کشورهای قوی برای تصرف بازار فروش، برای فروش کالاهای خود و برای فروش اسلحههای سرد و گرم دست به حمله تجاوزکارانه نزنند، ملتها را مجبور به خرید و فروش نکنند. وضع چنان نباشد که کشوری را مصرف کنندۀ صرف و در نتیجه برای همیشه برده نمایند[۸۱].
بعد نظامی و انتظامی انتظار
- طبق دستور حیات بخش قرآن ﴿وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ﴾[۸۲] دینداران در همۀ اعصار به ویژه عصر غیبت باید نیرومند باشند و با تمام توان از آیین و فرهنگ خویش دفاع همه جانبه نمایند[۸۳]. انتظار این است که روزی ستمبارگیها در هم شکنند و انسانها قدرت یابند که ریشۀ دوروئی و نفاق را از جامعه برکنند، پایههای کجروی و انحراف را ویران سازند، قدرتهای ناصالح را از جامعه طرد نمایند، افراد صالح و رشید سرپرستی روابط را بر عهده گیرند. انتظار این است که مفاسد اجتماعی، رذالتها، آشوبها، طنینهای نابجا و امواج تلاطمانگیز از میان برداشته شوند و روابط بر اساس تفاهم، همکاری و همیاری و خیرخواهی گردد. انسانها چون دشمنانی نباشند که روبروی هم قرار میگیرند[۸۴].
ابعاد انتظار بر اساس تقسیم منتظران به فرد و جامعه
- دوم: ابعاد انتظار بر اساس تقسیم منتظران به فرد و جامعه عبارت است از:
بعد فردی انتظار
- منتظر در بُعد فردی، هم به حیات روحی و روانی خود و کسب فضیلتهای اخلاقی روی میآورد و هم به تقویتِ جنبه جسمی و بدنی میپردازد تا نیروی کارآمد برای جبهۀ نور باشد. امام صادق (ع) فرمود: «کسی که دوست دارد از یاران قائم باشد، باید منتظر باشد و در حال انتظار، پرهیزگاری پیشه کند و به اخلاق نیکو، آراسته شود»[۸۵]. انتظار آدمی را از محدودۀ خود فراتر میبرد و او را با تک تک افراد جامعه مرتبط میکند؛ یعنی انتظار نه تنها در زندگی فردی منتظر مؤثر است که در حوزۀ رابطۀ فرد با جامعه نیز مطرح و برنامه دارد و او را به تأثیرگذاری مثبت در جامعه وامیدارد. از آنجا که شرط ظهور دولت حق، آمادگی جمعی است، هر کس به اندازۀ توان خود برای اصلاح جامعه میکوشد و در برابر ناهنجاریهای اجتماعی، ساکت و بیتفاوت نمیماند؛ چرا که منتظر مصلح جهانی در اندیشه و عمل، مسیر صلاح و راستی را طی میکند[۸۶].
- انتظار باعث میشود منتظر در دوران غیبت، در امر دین خود مواظبت بیشتر داشته، از هرگونه سستی و انحراف دوری گزیند. امام صادق (ع) میفرماید: «برای صاحب این امر غیبتی طولانی است. در این دوران، هر کس باید تقوا پیشه سازد و به دین خود چنگ زند»[۸۷]. لذا انتظار جریان مبارکی است که رنگ الهی به انسان و حیات او میبخشد[۸۸].
بعد اجتماعی انتظار
- انتظار نه تنها در زندگی فردی منتظر، مؤثر است که در حوزۀ رابطۀ فرد با جامعه نیز مطرح و برنامه دارد و او را به تأثیرگذاری مثبت در جامعه وا میدارد. از آنجا که شرط ظهور دولت حق، آمادگی جمعی است، هر کس به اندازۀ توان خود برای اصلاح جامعه میکوشد و در برابر ناهنجاریهای اجتماعی، ساکت و بیتفاوت نمیماند؛ چرا که منتظر مصلح جهانی در اندیشه و عمل، مسیر صلاح و راستی را طی میکند[۸۹].
- در جنبۀ اجتماعی، انتظار این است که روابط انسانی بر جامعه حاکم گردد، مفاسد اخلاقی، سرقت، جنایت، آدمکشی، بهرهگیری، استثمار انسان از انسان از جامعه رخت بربندد. فضیلتها بر فضیحتها باز شناخته شده و طرد و محکوم کردند در جامعه، برادری و تعاون باشد، تضامن و تکافل اجتماعی جای پایی پیدا کند. انتظار این است که مفاسد اجتماعی، رذالتها، آشوبها، طنینهای نابجا و امواج تلاطمانگیز از میان برداشته شوند و روابط بر اساس تفاهم، همکاری و همیاری و خیرخواهی گردد. انسانها چون دشمنانی نباشند که روبروی هم قرار میگیرند، و رابطه مشتری و فروشنده چون رابطۀ دو خصم نسبت با هم نباشد و بالاخره در جنبۀ اجتماعی انتظار این است که عوامل اغواکننده در جامعه حق حیات نداشته باشند، وسایل ارتباط جمعی در طریق هدایت و رشد و ارتقاء مردم باشند، روزنامهها و کتب و مجلات به تنویر افکار بپردازند و از هر چه که مایۀ گمراهی و فساد و انحطاط است دور و برکنار گردند[۹۰].
پاسخ جامع اجمالی
- انتظار به مفهوم مذهبی آن، نوعی پیشروی و استقبال از آینده بوده و دارای ابعاد گوناگونی از قبیل فلسفی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و مذهبی است. توجه به این ابعاد، برای کسی که میداند در فرهنگ اسلام و شیعه، چه مقدار به انتظار اهمیت داده شده، ضروری است؛ به همین دلیل صاحبان ادیان و مذاهب، فیلسوفان، جامعهشناسان، روانشناسان، طرفداران احزاب و مکاتب، هر کدام با دید و نگرشی خاص دربارۀ آن بحث کردهاند[۹۱].
- از طرفی، میتوان گفت انسان منتظر نیز از زوایای مختلف، دارای ابعاد گوناگون است؛ از سویی دارای بُعد نظری و عملی بوده و از سوی دیگر از بُعد فردی و اجتماعی برخوردار است و از زاویهای دیگر در کنار بُعد جسمی، بُعد روحی و روانی دارد؛ از همین رو انتظار موعود جهانی در همۀ ابعاد زندگی منتظِر تأثیر میگذارد[۹۲].
- به طورکلی ابعاد انتظار را میتوان اینگونه بر شمرد:
- نخست: ابعاد انتظار بر اساس ساحتها و زمینههای زندگی فرد و جامعه:
- بعد فکری و اعتقادی انتظار (بعد علمی و معرفتی): حراست از فرهنگ دینی و اسلامی و مرزبانی اندیشۀ اسلامی و زنده نگه داشتن آن از جمله ابعاد انتظار است[۹۳]. به نوعی، انتظار این است که امیدها و انتظارها متوجه تعدیل عادلانه ثروت باشد و فواصل طبقاتی از میان برداشته شوند و در بخش فرهنگی هم، بشریت انتظار آن را دارد که علوم و عالمان، متعهد باشند و تلاشها مصروف دانشی گردد که از آن نفعی برای جامعه برخیزد[۹۴]. در بُعد فکری که زیر بنای اعمال و رفتار انسان است، مقولۀ انتظار، باورهای اساسی حیات آدمی را در حصار خود حفظ میکند[۹۵]. این بُعد میتواند شامل موارد زیر باشد:
- اعتقاد به توحید: انتظار در ماهیت خود، انسان منتظِر را متوجّه خدای جهان میکند[۹۶].
- اعتقاد به نبوت: منتظران چشم به راه کسی هستند که در او، صفات و آثار پیامبر گرد آمده است[۹۷].
- اعتقاد به امامت: حضرت مهدی(ع)، وصی صدّیقین و خاتم ائمۀ طاهرین(ع) است و امامان پیشین یکایک او را یاد کردهاند[۹۸].
- اعتقاد به عدل: انتظار امام مهدی(ع)، انتظار ظهور عدل است؛ به گونه ای که او جهان آکنده از بیداد را از داد پر میسازد[۹۹].
- اعتقاد به معاد: در امر انتظار، اصل اعتقادی بسیار مهمِ، معاد و بازگشت مسئولانه به نزد خداوند، همواره حضور دارد[۱۰۰].
- بعد روحی و روانی انتظار (بعد معنوی و عرفانی): انتظار، شخص منتظِر را وادار میکند تا به تقویت حیات روحی و روانی و جسمی خود و کسب فضیلتهای اخلاقی روی آورد[۱۰۱].
- بعد اخلاقی و تربیتی انتظار: انتظار باعث میشود منتظِر هم به ساختن خود و هم به سامان دادن جامعه همت میگمارد[۱۰۲].
- بعد سیاسی انتظار: انتظار، به انسان منتظِر میفهماند دولت کریمه نمیتواند خود را از حضور سیاسی و اجتماعی محروم نماید[۱۰۳] و نیز به انسانها میآموزد خواستار حکومتی صالح، دور از منکر و ریا فریب باشند[۱۰۴].
- بعد اقتصادی انتظار؛
- بعد نظامی و انتظامی انتظار؛
- دوم: ابعاد انتظار بر اساس تقسیم منتظران به فرد و جامعه:
- بعد فردی انتظار؛
- بعد اجتماعی انتظار: انتظار نه تنها در زندگی فردی منتظر مؤثر است که در حوزۀ رابطۀ فرد با جامعه نیز مطرح و برنامه دارد و او را به تأثیرگذاری مثبت در جامعه وا میدارد[۱۰۵]. در واقع، انتظار این است که مفاسد اجتماعی، رذالتها، آشوبها، طنینهای نابجا و امواج تلاطم انگیز از میان برداشته شوند و روابط بر اساس تفاهم، همکاری و همیاری و خیرخواهی گردد[۱۰۶].
پانویس
- ↑ ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۲۹-۳۰.
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۲.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۶۰۲، ح ۱۵.
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۲؛ نویسندگان، آفتاب مهر، ج۲، ص ۱۰۴ ـ ۱۰۸.
- ↑ ر.ک. فلاحی، صفر، امام مهدی ذخیره امامت، ص ۱۷ -۱۹.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۹، ۲۰۲.
- ↑ «یَا أَبَا خَالِدٍ إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَیْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَی ذِکْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَیْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِینَ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ ص بِالسَّیْفِ أُولَئِکَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِیعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَی دِینِ اللَّهِ سِرّاً وَ جَهْرا»؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۱۲۲.
- ↑ ر.ک. فلاحی، صفر، امام مهدی ذخیره امامت، ص ۱۷ ـ ۱۹.
- ↑ کافی، ج۲، ص۲۳؛ الامالی، صدوق، ص۱۷۹؛ جامع الاحادیث الشیعه، ج۱، ص۴۳۰.
- ↑ الغیبة، نعمانی، ص۲۰۷؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۴۰؛ معجم احادیث الامام المهدی(ع)، ج۳، ص۴۱۷.
- ↑ ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا﴾«امروز کافران از بازگشت شما از دین خویش نومید شدهاند. از آنان مترسید از من بترسید. امروز دین شما را به کمال رسانیدم و نعمت خود بر شما تمام کردم و اسلام را دین شما برگزید» سوره مائده، آیه ۳.
- ↑ ر.ک. صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۱۱۹.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۹، ۲۰۲.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۹، ۲۰۲.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۹، ۲۰۲.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۹، ۲۰۲.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۹، ۲۰۲.
- ↑ ر.ک. اعرافی، علی رضا، انتظار با نگاه تربیتی، ص۱۷.
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۲.
- ↑ ر.ک. حیدرینیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۳۳-۴۳.
- ↑ «قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ(ع)مَتَی یَکُونُ فَرَجُکُمْ فَقَالَ هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ لَا یَکُونُ فَرَجُنَا حَتَّی تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا یَقُولُهَا ثَلَاثاً حَتَّی یُذْهِبَ [اللَّهُ تَعَالَی] الْکَدِرَ وَ یُبْقِیَ الصَّفْو»؛ الغیبه طوسی، ص ۳۳۹.
- ↑ ر.ک. حیدرینیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۳۳-۴۳؛ نویسندگان، آفتاب مهر، ج۲، ص ۱۰۴ ـ ۱۰۸.
- ↑ ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۸۱-۸۶.
- ↑ ر.ک. صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۱۱۹.
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۲.
- ↑ «مَنْ سُرَّ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ کَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَکَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا»؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۰.
- ↑ ر.ک. نویسندگان، آفتاب مهر، ج۲، ص ۱۰۴ - ۱۰۸.
- ↑ ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۸۱-۸۶.
- ↑ ر.ک. صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۱۱۹.
- ↑ ر.ک. فلاحی، صفر، امام مهدی ذخیره امامت، ص ۱۷ -۱۹.
- ↑ ر.ک. فلاحی، صفر، امام مهدی ذخیره امامت، ص ۱۷ -۱۹.
- ↑ ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۸۱-۸۶.
- ↑ «و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید» سوره انفال، آیه ۶۰.
- ↑ ر.ک. فلاحی، صفر، امام مهدی ذخیره امامت، ص ۱۷ -۱۹.
- ↑ ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۸۱-۸۶.
- ↑ «مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِر»؛ غیبة نعمانی، ص ۲۰۰، ح ۱۶.
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۲.
- ↑ ر.ک. نویسندگان، آفتاب مهر، ج۲، ص ۱۰۴ - ۱۰۸.
- ↑ ر.ک. بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۱۳۹ - ۱۴۰.
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۲.
- ↑ ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۸۱-۸۶. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۲.
- ↑ ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۸۱-۸۶.
- ↑ ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۲۹-۳۰.
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۲.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۶۰۲، ح ۱۵.
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۲؛ نویسندگان، آفتاب مهر، ج۲، ص ۱۰۴ - ۱۰۸.
- ↑ ر.ک. فلاحی، صفر، امام مهدی ذخیره امامت، ص ۱۷ -۱۹.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۹، ۲۰۲.
- ↑ «یَا أَبَا خَالِدٍ إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَیْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَی ذِکْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَیْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِینَ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ ص بِالسَّیْفِ أُولَئِکَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِیعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَی دِینِ اللَّهِ سِرّاً وَ جَهْرا»؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۱۲۲.
- ↑ ر.ک. فلاحی، صفر، امام مهدی ذخیره امامت، ص ۱۷ -۱۹.
- ↑ «... وَ إنتِظَارُ قَائِمِنَا، فَإنَّ لَنَا دَولَهً إذَا شَاءَ اللهُ جَاءَ بِهَا»؛ کافی، ج۲، ص۲۳؛ امالی، صدوق، ص۱۷۹؛ جامع الاحادیث الشیعه، ج۱، ص۴۳۰.
- ↑ «أَنَّهُ قَالَ ذَاتَ یَوْمٍ أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِمَا لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَی فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَایَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا یَعْنِی الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِیمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِینَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ(ع)ثُمَّ قَالَ إِنَّ لَنَا دَوْلَةً یَجِیءُ اللَّهُ بِهَا إِذَا شَاءَ ثُمَّ قَالَ مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ کَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَکَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِیئاً لَکُمْ أَیَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ»؛ الغیبة، نعمانی، ص۲۰۷؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۴۰؛ معجم احادیث الامام المهدی(ع)، ج۳، ص۴۱۷.
- ↑ ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ﴾«امروز کافران از بازگشت شما از دین خویش نومید شدهاند. از آنان مترسید از من بترسید. امروز دین شما را به کمال رسانیدم و نعمت خود بر شما تمام کردم و اسلام را دین شما برگزیدم» سوره مائده، آیه ۳.
- ↑ ر.ک. صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۱۱۹.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۹، ۲۰۲.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۹، ۲۰۲.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۹، ۲۰۲.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۹، ۲۰۲.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۹، ۲۰۲.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۹، ۲۰۲.
- ↑ ر.ک. اعرافی، علی رضا، انتظار با نگاه تربیتی، ص۱۷.
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۲.
- ↑ ر.ک. حیدرینیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۳۳-۴۳.
- ↑ «قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ(ع)مَتَی یَکُونُ فَرَجُکُمْ فَقَالَ هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ لَا یَکُونُ فَرَجُنَا حَتَّی تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا یَقُولُهَا ثَلَاثاً حَتَّی یُذْهِبَ اللَّهُ تَعَالَی الْکَدِرَ وَ یُبْقِیَ الصَّفْو»؛ الغیبه طوسی، ص ۳۳۹.
- ↑ ر.ک. حیدرینیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۳۳-۴۳؛ نویسندگان، آفتاب مهر، ج۲، ص ۱۰۴ ـ ۱۰۸.
- ↑ نهج البلاغه، کلمات قصار، ش ۸۱.
- ↑ نهج البلاغه، کلمات قصار، ش ۴۷.
- ↑ ر.ک. حیدرینیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۳۳-۴۳.
- ↑ ر.ک. حیدرینیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۳۳-۴۳.
- ↑ «پرهیزگاران در جایگاهی امنند،» سوره دخان، آیه ۵۱.
- ↑ ر.ک. حیدرینیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۳۳-۴۳.
- ↑ ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۸۱-۸۶.
- ↑ ر.ک. صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۱۱۹.
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۲.
- ↑ «مَنْ سُرَّ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ کَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَکَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا»؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۰.
- ↑ ر.ک. نویسندگان، آفتاب مهر، ج۲، ص ۱۰۴ - ۱۰۸.
- ↑ ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۸۱-۸۶.
- ↑ ر.ک. صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۱۱۹.
- ↑ ر.ک. فلاحی، صفر، امام مهدی ذخیره امامت، ص ۱۷ -۱۹.
- ↑ ر.ک. فلاحی، صفر، امام مهدی ذخیره امامت، ص ۱۷ -۱۹.
- ↑ ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۸۱-۸۶.
- ↑ «و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید» سوره انفال، آیه ۶۰.
- ↑ ر.ک. فلاحی، صفر، امام مهدی ذخیره امامت، ص ۱۷ -۱۹.
- ↑ ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۸۱-۸۶.
- ↑ «مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِر»؛ غیبة نعمانی، ص ۲۰۰، ح ۱۶.
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۲.
- ↑ ر.ک. نویسندگان، آفتاب مهر، ج۲، ص ۱۰۴ - ۱۰۸.
- ↑ ر.ک. بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۱۳۹ - ۱۴۰.
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۲.
- ↑ ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۸۱-۸۶.
- ↑ ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۸۱-۸۶؛ حسینی خامنهای، سید علی، ما منتظریم و آفتاب در سایه، ص۱۵-۱۷.
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۲.
- ↑ ر.ک. فلاحی، صفر، امام مهدی ذخیره امامت، ص ۱۷ -۱۹.
- ↑ ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۸۱-۸۶.
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۲.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۹، ۲۰۲.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۹، ۲۰۲.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۹، ۲۰۲.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۹، ۲۰۲.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۹، ۲۰۲.
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۲.
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۲.
- ↑ ر.ک. فلاحی، صفر، امام مهدی ذخیره امامت، ص ۱۷ -۱۹.
- ↑ ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۸۱-۸۶.
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۲.
- ↑ ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۸۱-۸۶.