توبه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳٬۶۱۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۸ مهٔ ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[توبه (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[توبه (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
'''توبه''' به معنای بازگشت به سوی خداست<ref>[[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص ۵۰ - ۵۸.</ref> یا به عبارتی، [[بازگشت از گناه]] به سوی [[اطاعت خدا]]. کسی که [[خدا]] را [[نافرمانی]] کند، [[گناه]] کرده است و باید زود توبه و [[استغفار]] کند و از [[خداوند]] [[آمرزش]] بخواهد تا بخشوده شود. در [[آیات]] بسیاری از [[قرآن]] به [[گناهکاران]] توصیه شده که به سوی [[خدا]] باز گردند تا از [[عذاب الهی]] ایمن شوند. توبه حالت [[پشیمانی]] است که در [[دل]] [[انسان]] پیش می‌آید و از کرده خود [[استغفار]] می‌کند. [[خداوند]] توبه‌کنندگان را [[دوست]] دارد و توبه را می‌پذیرد. توبه دریچه امیدی است که به روی [[انسان]] گشوده می‌شود تا [[ناامید]] از [[نجات]] و [[آمرزش]] نباشد و خطاهای گذشته را جبران کند. "توبه نَصوح"، توبه‌ای است جدّی و حتمی که [[انسان]] دوباره به [[گناه]] برنگردد و توبه‌اش را نشکند. "توبه" نام نهمین [[سوره]] [[قرآن]] نیز می‌باشد که به [[سوره]] [[برائت]] هم مشهور است و تنها سوره‌ای است که در آغاز آن "بسم [[الله]]" نیست و این [[سوره]] [[مظهر]] [[برائت]] از [[مشرکان]] و افشای چهره [[منافقان]] است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۶۰.</ref>.
==واژه‌شناسی لغوی==
*توبه بر اساس لغت اگر با حرف "اِلی" متعدی شود، به معنای بازگشت [[بنده]] از [[گناه]] به [[اطاعت خداوند]] و چنانچه با حرف "[[علی]]" متعدی گردد، به معنای بازگشت [[خدا]] به سوی [[بنده]] به یکی از این دو صورت است<ref>[[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص ۵۰ - ۵۸.</ref>:
#موفق کردن [[عبد]] به توبه؛
#قبول توبه وی<ref>لسان العرب، ج ۲، ص ۶۱؛ المنجد، ص ۶۶، «توب»؛ المیزان، ج ۱۸، ص ۳۲۵.</ref>.
*توبه در اصطلاح [[متکلمان]]، [[پشیمانی]] [[انسان]] از ارتکاب عمل [[ناپسند]] "[[گناه]] یا هر فعل [[مکروه]] یا مباحی که بهتر از آن را می‌توان انجام داد" به جهت [[زشتی]] آن "نه [[ترس]] از آبرو یا [[بیماری]] و..." و در نتیجه ترک کردن آن کار در حال و نیز [[عزم]] [[قاطع]] بر عدم بازگشت به آن در [[آینده]] است<ref>کشف المراد، ص ۵۶۶؛ منشور جاوید، ج ۸، ص ۲۱۱.</ref>
*برای تحقق توبه صیغه و عبارت خاصی [[تشریع]] نشده است، چنان که این مطلب از [[اختلاف روایات]] و نیز سخنان [[مفسران]] ذیل [[آیه]] ۳۷ سوره بقره به دست می‌آید<ref>مواهب الرحمن، ج ۲، ص ۲۴۸؛ مجمع البیان، ج ۱، ص ۲۰۰؛جامع البیان، ج ۱، ص ۳۴۸.</ref><ref>[[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص ۵۰ - ۵۸.</ref>.
*توبه و واژه‌های أوْبه، [[انابه]]، [[تقوا]] و [[استغفار]] معنایی نزدیک هم دارند و میان آن‌ها تفاوت‌هایی هم هست؛ "اَوْبه" به معنای مطلق بازگشتن به اصل و [[مرجع]] است<ref>المصباح، ص ۲۹، «آب»؛ مقاییس اللغه، ج ۱، ص ۱۵۲، «اوب».</ref>. "اِنابه"، مرتبه بالاتر از توبه است؛ به این معنا که توبه [[رجوع]] از [[احکام]] و تبعات [[طبیعت]] به سوی [[احکام]] [[روحانیت]] و [[فطرت]] است و [[انابه]]، بازگشت از [[فطرت]] و [[روحانیت]] به سوی [[خدا]] و سفر کردن از بیتِ نفْس به سوی سر منزل مقصود است<ref>چهل حدیث، ص ۲۷۲.</ref><ref>[[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص ۵۰ - ۵۸.</ref>.
*"[[تقوا]]" با توبه در اصل ترک و اجتناب مشترک هستند؛ اما [[تقوا]] اجتناب از گناهی است که [[انسان]] انجام نداده است و تصمیم دارد که هرگز هم آن را انجام ندهد<ref>جامع السعادات، ج ۳، ص ۵۲ - ۵۳.</ref>.
*"[[استغفار]]" هم بنا بر قولی به [[اصلاح]] گذشته اختصاص دارد<ref>التوبة والانابه، ص ۲۰۷ - ۲۱۰.</ref> و بنا بر نظریه‌ای مطلق طلب [[آمرزش]] است که گاهی با [[دعا]] عملی می‌شود و زمانی با توبه و هنگامی با سایر [[طاعات]]<ref>الفروق اللغویه، ص ۴۸.</ref> و بنابر قول سومی [[استغفار]]، طلب از [[خداوند]] برای ازاله [[بدی]] هاست؛ ولی توبه سعی خود [[انسان]] در این مسیر است<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۷، ص ۱۸۱.</ref><ref>[[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص ۵۰ - ۵۸.</ref>.
*گاهی یک جرقه [[معنوی]]، سراپای وجود را به [[آتش]] می‌کشد و مشتعل می‌سازد و [[گناهان]] را می‌سوزاند. بار [[معنوی]] [[زیارت]] هم تا حدی است که گاهی یک [[انقلاب]] روحی، یک تحول حال، یک "توجه" در [[مزار]] [[معصوم]]، منشأ اثر در یک [[عمر]] است. لحظاتِ "[[شب قدر]] گونه" ای که برای [[زائر]]، در کنار [[قبر]] اولیای [[پاک]] [[خدا]] حاصل می‌شود، گاهی برکاتی دارد که بیش از سال‌ها [[مراقبت]] و مواظبت، بازدهی دارد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۵۹-۶۲.</ref>.
*در [[عتبات]] [[ائمه]] حضور یافتن و به "حساب" خود رسیدن، به گذشته خویش و [[اعمال]] خود توجه کردن و تصمیم به "[[پاک]] بودن" و "خوب زیستن" گرفتن، از آثار دیگر [[زیارت]] است. [[گناه]]، زائده‌ای است، روییده بر تنه [[اخلاق]] [[انسان]]، [[غفلت]]، آفتی است، افتاده به جانِ "[[قلب]]"، [[هواپرستی]]، باد مسمومی است، وزیده بر گلستان "[[فطرت]]"، [[دنیا]] زدگی، کِرمی است ساقه [[خوار]]، چسبیده به شاخه "وجود"، شهوات، آتشی است هستی سوز، افتاده به خرمن [[ایمان]]، [[زیارت]] چه می‌کند؟ .. وقتی یک [[زائر]] در مقابله با حرم‌های [[مطهر]] و شخصیت‌های [[معصومین]]{{عم}} به [[فکر]] می افتد که خطاها و لغزش‌های یک عُمر را جبران کند، شانه‌هایش می‌لرزد، [[اشک]] می‌ریزد و از خودش بدش می‌آید و برای [[اصلاح]] گذشته اش تصمیم‌هایی اساسی می گیرد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۵۹-۶۲.</ref>.
*[[زیارت]]، [[مؤمن]] را در آستانه [[ایمان]] مجسم و در عتبه اسوه‌های [[اخلاق]]، می‌نشاند، [[فطرت]] را، زیر اشراقِ ملکوتِ [[مرقد]] [[معصومین]]{{عم}}، آفت‌زدایی می‌کند، [[زیارت]]، آبی ابراهیمی است که بر [[آتش]] [[شهوت]] نمرودیان ریخته و آن را سرد و [[سلامت]] می‌کند، [[زیارت]]، [[انسان]] را به خطاهایش "متوجه" و "معترف" می کند و در او، بارقه "[[امید]]" و "[[مغفرت]]" می‌آفریند. [[زائر]]، باید خود را در چنین [[جایگاه]] و مقامی احساس کند. در [[زیارت]] [[امامان]] مدفون در [[قبرستان بقیع]] می‌خوانیم:{{عربی|«وَهذا مَقامُ مَنْ أَسْرَفَ وَأَخْطَا وَاسْتَکانَ وَأَقَرَّ بِما جَنی وَرَجا بِمَقامِهِ الْخَلاصَ ...»}} <ref>مفاتیح الجنان، زیارت ائمه بقیع.</ref>. اینجا، محل ایستادن و [[جایگاه]] کسی است که [[اسراف]] و [[خطا]] کرده است، اینجا کسی در حضورتان [[ایستاده]] که شکسته و خاکسار، به [[جرم]] خویش [[اقرار]] می‌کند، و به چه توبه‌های [[عظیم]]، چه [[تطهیر]] [[قلب]] های جدی، چه تصمیم‌های بزرگ، چه [[اصلاح]] درون‌های [[سرنوشت]] ساز، که از آثار [[زیارت]] است. خاطر حضورش در این [[مقام]]، [[امید]] «خلاص» دارد. تا [[انسان]] خود را [[اسراف]] کار و بزهکار نداند، خاکسار نمی‌شود، و تا خاکی نشود به [[گناه]] اعتراف نمی کند و تا [[اقرار]] به اشتباه نکند، [[امید]] [[نجات]] در او نیست<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۵۹-۶۲.</ref>.
*[[مزار]] [[ائمه]]، [[بهترین]] جا برای «[[محاسبه]] [[نفس]]» و رسیدگی به پرونده [[اعمال]] خویش است. من که هستم؟ چه کرده ام؟ کجا آمده‌ام؟ به [[زیارت]] که شرفیاب شده‌ام؟ چرا آمده‌ام؟ چه می‌خواهم؟ چه آورده‌ام؟ با چه رویی [[حاجت]] بطلبم؟ با کدام [[عمل صالح]]، خود را «اینجایی» معرّفی کنم؟ گذشته‌ام چه بوده است؟ اکنون چه کاره ام؟ آیا گناهانم اجازه می‌دهد که چهره بر آستان این [[مرقد]] بسایم؟ آیا قطرات اشکم، [[شایسته]] آن است که بر ضریح و رواق و [[خاک]] [[مرقد]] [[حجت خدا]] بچکد؟ تا [[پاک]] نشوم که نمی‌توانم چشم به [[پاکان]] بیفکنم! تا لایق نباشم که نمی‌توانم مدعی [[دوستی]] و [[محبت]] و [[ولایت]] کنم! پس باید توبه کنم، عوض شوم، به [[برکت]] حضور در این محضر، از آلودگی‌ها دست بشویم. اینجاست که [[زیارت]]، عامل توبه و [[زمینه‌ساز]] [[گناه]] زدایی می‌شود. [[زائر]]، باید اهل [[استغفار]] و معذرت‌خواهی و [[اعتراف به گناه]] و [[امید]] به [[بخشش]] باشد. در [[زیارت]] [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]]{{صل}} می‌خوانیم: {{عربی|"وَإِنّی أَتَیْتُکَ مُسْتَغْفِرًا تائِباً مِنْ ذُنُوبی، وَإِنّی أَتَوَجَّهُ بِکَ إِلَی اللهِ رَبّی وَرَبِّکَ لِیَغْفِرَ لی ذُنُوبی"}}<ref>مفاتیح الجنان، زیارت حضرت رسول.</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۵۹-۶۲.</ref>.
*[[استغفار]] و توبه از [[گناهان]] و [[توجه به خدا]] و [[امید]] [[مغفرت]]، در [[زائر]] [[پیامبر خاتم|رسول الله]]{{صل}} لازم است. بدین گونه، [[زیارت]]، عامل [[تزکیه نفس]] و [[خودسازی]] و [[تربیت]] است. همچنانکه دریاها و گیاهان و عالم [[طبیعت]]، سموم و گازکربنیک‌های هوا را می‌گیرند و به [[تطهیر]] و پالایش جوّ و محیط و هوا می‌پردازند، در عالم معنویات هم، انسان‌های نمونه و روح‌های متعالی و مظاهر کمال، چنین خاصیتی دارند و [[جان‌ها]] را پاکسازی می‌کنند و اخلاق‌ها را [[اصلاح]] و [[دل‌ها]] را از رذائل شستشو می‌دهند<ref>با استفاده از بیان شهید مطهری در عدل الهی، با عنوان اصل تطهیر، چاپ صدرا، ص۲۷۴.</ref>. این وساطت در [[فیض]] است که از [[خداوند]]، اما از کانال اولیایش به ما می‌رسد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۵۹-۶۲.</ref>.
*وقتی که [[زیارت]] [[ائمه]] و پیوند با آنان در [[تطهیر]] [[جان‌ها]] و [[اصلاح]] [[اخلاق]] و [[تربیت نفوس]] مؤثر است. این خود، نوعی [[هدایت]] و [[امامت]] و [[رهبری]] [[ائمه]] را می‌رساند. این هم نوعی [[شفاعت]] است که در همین [[دنیا]] اثرش روشن می‌شود و به تعبیر [[شهید مطهری]]: "شفاعتِ [[رهبری]]" و "شفاعتِ عمل" است<ref>به بحث استاد مطهری در کتاب عدل الهی، ص۲۶۸ تحت عنوان "شفاعت رهبری" مراجعه کنید.</ref>. برای وجودهای گریزان از مرکزیت [[توحید]] و [[فطرت]] و [[پاکی]]، نیروهای [[جاذبه]] [[معنوی]] لازم است تا این [[تعادل]] و حرکت در "خطّ سیر" و شناوری در "فلک فوز و فلاح" را هماهنگ و برقرار سازد. با کارِ [[گریز]] از مرکز و [[جاذبه]]، تعدیل فراهم می‌شود. مزارهای [[معصومین]]{{عم}}، کانون‌های جذبه دار، برای کشش فطرت‌ها و دل‌های مستعدّ، به خیر و [[صلاح]] است. [[زیارت]]، عامل [[توجه به خدا]]، [[تقرب به خدا]]، [[تحول روحی‌]] و توبه و [[ گناه‌زدایی‌]] است. این‌هاست آثار [[تربیتی]] و نقش سازنده [[زیارت]] [[اولیای خدا]]. ولی به شرط آنکه [[زائر]]، عارف باشد، عارف به [[حقّ]] [[ائمه]] و [[مقام]] و شخصیتشان، عارف به [[وظیفه]] خود در مقابل [[امامان]]<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۵۹-۶۲.</ref>.
==توبه در [[قرآن]]==
==وجوب توبه==
==ضرورت پذیرش توبه==
==ظرف توبه و شرایط پذیرش آن==
==آثار توبه==
==توبه [[انبیا]] و اوصیا==
==توبه نصوح==
==توبه یکی از اسباب [[رستگاری]]==


==چیستی [[توبه]]==
*[[توبه]] در لغت به معنای بازگشت است<ref>ر.ک: احمدپور، مهدی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص ۵۰ ـ ۵۸.</ref> و در اصطلاح [[دینی]]، عبارت از [[پشیمانی]] و [[ترک گناه]] و برگشت به سوی [[خداوند]] است و کسی را که [[توبه]] می‌‌کند "تائب" می‌‌گویند<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۹۸.</ref>. [[خداوند]] برای [[بخشش]] [[انسان‌ها]] و [[عبرت‌پذیری]] [[بندگان]] از [[گناه]] و عدم تکرار آن، باب [[توبه]] را باز کرده است<ref>ر.ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۱۵ ـ ۲۱۶.</ref>.
*[[توبه]] در اصطلاح [[علم اخلاق]] یعنی بازگشت از [[سرکشی]] به [[بندگی]]؛ از [[اطاعت]] نفس به [[اطاعت]] [[پروردگار]]<ref>ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۳، ص ۳۰۴.</ref> و برای تحقق [[توبه]] صیغه و عبارت خاصی [[تشریع]] نشده است<ref>ر.ک: احمدپور، مهدی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص ۵۰ ـ ۵۸.</ref>.
==[[توبه]] و [[وجوب]] آن در [[قرآن]]==
*[[توبه]] نام نهمین سورۀ [[قرآن]] است که به [[سوره]] [[برائت]] هم مشهور است و تنها سوره‌ای است که در آغاز آن {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ}} نیست<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامۀ دینی، ص۶۰.</ref>. [[توبه]] و مشتقات آن ۸۷ بار در [[قرآن کریم]] به کار رفته‌‌اند و در این موارد از مطالبی چون [[وجوب توبه]]؛ شرایط [[پذیرش]] [[توبه]]؛ آثار و ویژگی [[توبه]] سخن به میان آمده است.
*در ۷ [[آیه]] به صراحت [[وجوب توبه]] بیان شده است، مانند: {{متن قرآن|وَ تُوبُواْ إِلىَ اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكمُ‏ْ تُفْلِحُونَ}}<ref>سورۀ نور، آیۀ ۳۱.</ref>. از این [[آیات]] استفاده می‌‌شود [[وجوب توبه]] فوری است.
*دربارۀ [[وجوب]] [[توبه در قرآن]] پرسش‌‌هایی وجود دارد که برخی از آنها عبارت‌اند از:
#آیا [[توبه]] از هر گناهی [[واجب]] است؟ بیشتر محقّقان بر این عقیده‌اند که [[توبه]] تنها از [[گناهان کبیره]] و نیز از [[گناهان]] صغیره در صورتی که بر اثر عواملی مانند [[کوچک شمردن گناه]]، تکرار یا اظهار آن و...[[حکم]] کبیره یابند [[واجب]] است؛ ولی [[توبه]] از دیگر [[گناهان]] صغیره به شرط اجتناب از کبایر [[واجب]] نیست؛ زیرا اجتناب از [[گناهان کبیره]] سبب بخشیده شدن [[گناهان]] صغیره است: {{متن قرآن|إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُمْ مُدْخَلًا كَرِيمًا}}<ref>«اگر از گناهان بزرگی که از آن بازداشته شده‌اید دوری گزینید از گناهان (کوچک) تان چشم می‌پوشیم و شما را به جایگاهی کرامند در می‌آوریم» سوره نساء، آیه ۳۱.</ref>.
#آیا برای هر گناهی توبه‌‌ای لازم است یا [[ترک توبه]] خود گناهی مستقل است؟ برای هر گناهی [[توبه]] ای مستقل لازم نیست؛ زیرا این امکان هست که [[انسان]] از همۀ گناهانش پشیمان شود ولی متذکر مورد خاصی نیز نباشد<ref>کشف المراد، ص ۵۷۲.</ref>. تأخیر یا [[ترک توبه]] نیز [[گناه]] مستقلی نیست؛ چون [[اوامر الهی]] دربارۀ [[توبه]] ارائۀ طریق و [[ارشاد]] به [[حکم عقل]] است، لذا [[گناه]] مستقلی محسوب نمی‌شود<ref>ر.ک: احمدپور، مهدی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص ۵۰ ـ ۵۸.</ref>.
#آیا ممکن است [[انسان]] از بعضی [[گناهان]] [[توبه]] کند در حالی که مرتکب [[گناهان]] دیگری می‌‌شود؟ همان‌‌گونه که [[انسان]] در [[مقام]] [[ارتکاب گناه]] ممکن است مرتکب بعضی از [[گناهان]] شود، در [[مقام]] [[پشیمانی]] و [[توبه]] نیز ممکن است از برخی [[گناهان]] [[توبه]] کند و اساسا شدنی نیست که انسان‌‌های معمولی در یک لحظه آنچنان [[پاک]] و [[وارسته]] شوند که پیوند خود را با هر‌گونه گناهی [[قطع]] کنند. البته برخی هم قائلند [[تبعیض]] در [[توبه]] صحیح نیست زیرا [[بنده]] یا دست از تمامی [[گناهان]] می‌‌کشد و یا بدون [[توبه]] باقی می‌‌ماند و در شمار [[گناهکاران]] قرار می‌‌‌گیرد<ref>ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۳، ص ۳۲۰.</ref>.
==[[توبه]] در [[روایات]]==
*برخی از روایاتی که در مورد [[توبه]] آمده است عبارت‌اند از:
# [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: «چون [[بنده]] به [[توبه]] بی‌بازگشت رو آورد، [[خداوند]] او را [[دوست]] خواهد داشت؛ از این رو در [[دنیا]] و [[آخرت]] پرده‌ای بر او می‌‌افکند تا گناهانش [[آشکار]] نشود. [[راوی]] می‌‌گوید: از [[امام]] سؤال کردم: چگونه او را می‌‌پوشاند؟ فرمودند: دو فرشته‌اش گناهانی که از او ضبط کرده‌اند را محو می‌‌نمایند و [[خداوند]] به اندام‌های او [[فرمان]] می‌‌دهد که [[گناهان]] او را [[کتمان]] کنید و به مناطق [[زمین]] [[فرمان]] می‌‌دهد گناهانی که بر شما انجام داده را [[کتمان]] نمایید. بدین ترتیب آن [[بنده]] [[خداوند]] را [[ملاقات]] می‌‌کند در حالی که هیچ چیزی وجود ندارد که بر [[گناهان]] او [[شهادت]] بدهد»<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ{{ع}}: إِذَا تَابَ الْعَبْدُ تَوْبَةً نَصُوحًا أَحَبَّهُ اللَّهُ فَسَتَرَ عَلَیْهِ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ فَقُلْتُ وَ کَیْفَ یَسْتُرُ عَلَیْهِ قَالَ یُنْسِی مَلَکَیْهِ مَا کَتَبَا عَلَیْهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ یُوحِی إِلَی جَوَارِحِهِ اکْتُمِی عَلَیْهِ ذُنُوبَهُ وَ یُوحِی إِلَی بِقَاعِ الْأَرْضِ اکْتُمِی مَا کَانَ یَعْمَلُ عَلَیْکِ مِنَ الذُّنُوبِ فَیَلْقَی اللَّهَ حِینَ یَلْقَاهُ وَ لَیْسَ شَیْءٌ یَشْهَدُ عَلَیْهِ بِشَیْءٍ مِنَ الذُّنُوبِ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۴۳۰.</ref>.
# [[امام صادق]]{{ع}} دربارۀ آیۀ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا}}<ref>«ای مؤمنان! به سوی خداوند توبه‌ای راستین کنید» سوره تحریم، آیه ۸.</ref> فرمودند: «منظور از توبۀ نصوح، آن است که [[بنده]] از [[گناه]] [[توبه]] کند و پس از آن هرگز به آن روی نیاورد»<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِی الصَّبَّاحِ الْکِنَانِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَی اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا قَالَ یَتُوبُ الْعَبْدُ مِنَ الذَّنْبِ ثُمَّ لَا یَعُودُ فِیهِ. قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ الْفُضَیْلِ سَأَلْتُ عَنْهَا أَبَا الْحَسَنِ{{ع}} فَقَالَ یَتُوبُ مِنَ الذَّنْبِ ثُمَّ لَا یَعُودُ فِیهِ وَ أَحَبُّ الْعِبَادِ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی الْمُفَتَّنُونَ التَّوَّابُونَ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۴۳۲.</ref>.
# [[امام باقر]]{{ع}} فرمودند: «[[خداوند]] از توبۀ بنده‌اش بیشتر از مردی که شتر و توشه‌اش را در شبی تاریک گم کرده و بعد آن را می‌‌یابد، شادمان می‌گردد؛ [[خداوند]] از توبۀ بنده‌اش بیشتر از این مرد به هنگام یافتن توشه‌اش، شادمان می‌‌شود»<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ{{ع}}: إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی أَشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ مِنْ رَجُلٍ أَضَلَّ رَاحِلَتَهُ وَ زَادَهُ فِی لَیْلَةٍ ظَلْمَاءَ فَوَجَدَهَا فَاللَّهُ أَشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ مِنْ ذَلِکَ الرَّجُلِ بِرَاحِلَتِهِ حِینَ وَجَدَهَا}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۴۳۵.</ref>.
# [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: «چون [[بنده]] گناهی انجام دهد از صبح تا شب به او [[فرصت]] داده می‌‌شود اگر در این مدت [[استغفار]] کرد آن [[گناه]] بر او نوشته نمی‌شود»<ref>{{متن حدیث|عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} یَقُولُ إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا أَذْنَبَ ذَنْباً أُجِّلَ مِنْ غُدْوَةٍ إِلَی اللَّیْلِ فَإِنِ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ لَمْ یُکْتَبْ عَلَیْهِ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۴۳۷.</ref> و...<ref>ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۳، ص ۳۳۱ـ ۳۳۸.</ref>.
==شرایط [[پذیرش]] [[توبه]]==
*برخی از شرایط [[پذیرش]] [[توبه]] بدین شرح است:
# [[گناه]] کردن از روی [[جهالت]] باشد نه عناد و [[استکبار]]: {{متن قرآن|إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ فَأُولَئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا}}<ref>«(پذیرش) توبه بر خداوند تنها برای آنان است که از نادانی کار زشتی انجام می‌دهند سپس زود توبه می‌کنند پس، این کسانند که خداوند توبه آنها را می‌پذیرد و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۷.</ref>.
#قبل از فرا رسیدن زمان [[مرگ]] باشد: {{متن قرآن|وَلَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ حَتَّى إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ وَلَا الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَهُمْ كُفَّارٌ أُولَئِكَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا}}<ref>«و توبه آن کسان که کارهای زشت می‌کنند تا هنگامی که مرگ هر یک از ایشان فرا رسد، می‌گوید: اکنون توبه کردم و نیز توبه آنان که در کفر می‌میرند پذیرفته نیست؛ برای آنها عذابی دردناک فراهم ساخته‌ایم» سوره نساء، آیه ۱۸.</ref>.<ref>ر.ک: احمدپور، مهدی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص ۵۰ ـ ۵۸.</ref> 
# [[توبه]] را به تأخیر نیندازد: آیۀ شریفۀ {{متن قرآن|ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ}}<ref>«سپس زود توبه می‌کنند» سوره نساء، آیه ۱۷.</ref> [[بندگان]] را از خطر تسویف یعنی به [[آینده]] واگذار کردن [[آگاه]] می‌‌سازد؛ چون تأخیر در [[توبه]] و نپرداختن به آن، [[گناه]] را اندک اندک از [[ذهن]] [[آدمی]] [[پاک]] کرده و آن را به [[فراموشی]] می‌‌سپارد.
# [[توسّل]] به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{ع}} و [[شفاعت]] ایشان: بدون [[توسل]] نه دعایی به [[اجابت]] می‌‌رسد و نه توبه‌ای پذیرفته می‌‌شود؛ زیرا [[خداوند]]، تمامی امور را بر اساس مجاری و [[علل]] خود به انجام می‌‌رساند و در این زمینه نیز [[توسّل]] را [[وسیله]] و سبب [[پذیرش]] [[توبه]] و [[دعا]] قرار داده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید» سوره مائده، آیه ۳۵.</ref>.<ref>ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۳، ص ۳۲۴.</ref>
#جبران [[حق الله]]: برخی از [[گناهان]] به [[حق الله]] تعلّق می‌‌گیرد و [[حق الله]] دارای دو قسم است:
## [[حق]] اللّهی که جبران‌ناپذیر است و پس از انجام آن هرچند می‌‌باید به [[پشیمانی]] و [[استغفار]] پرداخت، امّا راهی برای جبران آن وجود ندارد مانند: دروغ‌زنی، شنیدن موسیقی‌های [[حرام]]، مشروب [[خواری]] و....
## [[حق]] اللّهی که جبران پذیر است. این نوع [[گناهان]] قابل جبرانند و [[انسان]] هنگام [[توبه]] باید آنها را جبران کند مانند: ترک [[نماز]]، [[روزه]]، [[حج]] و دیگر [[عبادات]]<ref>ر.ک: احمدپور، مهدی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص ۵۰ ـ ۵۸.</ref>.
#جبران [[حق الناس]]: برخی از [[گناهان]] به [[حق]] النّاس تعلّق می‌گیرد و [[حق]] النّاس نیز دارای دو قسم است:
## [[حق]] النّاسی که جبران آن ممکن است مانند: استفادۀ ناروا از [[اموال]] دیگران، [[گمراه کردن]] آنان در [[اصول دین]]، [[قتل]] عمد یا غیر عمد، ضرر وارد آوردن به اندام دیگران و.... در این موارد، [[توبه]] [[پشیمانی]] از آن [[گناه]] است، امّا جبران ننمودن آن، خودْ گناهی دیگر است که تنها با جبران آنچه انجام گرفته، رفع خواهد شد.
## [[حق]] النّاسی که امکان جبران نخواهد داشت مانند: [[غیبت]] دیگران و [[تهمت]] زدن به آنها و...<ref>ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۳، ص ۳۳۰.</ref>.
*شرایطی برای کمال [[توبه]] نیز وجود دارد؛ شرایطی که بدون آنها [[توبه]] محقّق می‌‌شود ولی کامل نیست؛ مانند اینکه زحمت [[طاعت]] را به خود بچشاند، چنانکه [[لذت]] [[گناه]] را چشیده است و نیز گوشتی را که از راه [[حرام]] بر بدنش روییده است با [[غم]] و [[اندوه]] از بین ببرد<ref>ر.ک: احمدپور، مهدی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص ۵۰ ـ ۵۸.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} [[توبۀ کامل]] را در شش مرحله می‌داند:
# [[پشیمانی]] از گذشته؛
# [[عزم]] بر [[ترک گناه]] برای همیشه؛
# [[ادای حقوق]] از دست رفتۀ [[مردم]] تا [[خداوند]] را بدون [[گناه]] [[دیدار]] کند؛
#هر واجبی را که بر عهده‌اش بوده و انجام نگرفته است، به‌جای آورد؛
#گوشتی را که از [[گناه]] بر بدنش روییده، با [[غم]] و [[اندوه]] [[آب]] کند؛
# [[تحمل]] [[سختی]] [[اطاعت]] همانطور که شیرینی [[گناه]] را چشیده بود<ref>{{متن حدیث|وَ قَالَ{{ع}} لِقَائِلٍ قَالَ بِحَضْرَتِهِ "أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ": ثَکِلَتْکَ أُمُّکَ، أَ تَدْرِی مَا الِاسْتِغْفَارُ؟ الِاسْتِغْفَارُ دَرَجَةُ الْعِلِّیِّینَ وَ هُوَ اسْمٌ وَاقِعٌ عَلَی سِتَّةِ مَعَانٍ: أَوَّلُهَا النَّدَمُ عَلَی مَا مَضَی، وَ الثَّانِی الْعَزْمُ عَلَی تَرْکِ الْعَوْدِ إِلَیْهِ أَبَداً، وَ الثَّالِثُ أَنْ تُؤَدِّیَ إِلَی الْمَخْلُوقِینَ حُقُوقَهُمْ حَتَّی تَلْقَی اللَّهَ أَمْلَسَ لَیْسَ عَلَیْکَ تَبِعَةٌ، وَ الرَّابِعُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَی کُلِّ فَرِیضَةٍ عَلَیْکَ ضَیَّعْتَهَا فَتُؤَدِّیَ حَقَّهَا، وَ الْخَامِسُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَی اللَّحْمِ الَّذِی نَبَتَ عَلَی السُّحْتِ فَتُذِیبَهُ بِالْأَحْزَانِ حَتَّی تُلْصِقَ الْجِلْدَ بِالْعَظْمِ وَ یَنْشَأَ بَیْنَهُمَا لَحْمٌ جَدِیدٌ، وَ السَّادِسُ أَنْ تُذِیقَ الْجِسْمَ أَلَمَ الطَّاعَةِ کَمَا أَذَقْتَهُ حَلَاوَةَ الْمَعْصِیَةِ؛ فَعِنْدَ ذَلِکَ تَقُولُ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۴۱۷.</ref>.<ref>ر.ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۱۸.</ref> 
==[[ضرورت]] [[پذیرش]] [[توبه]]==
*براساس برخی از [[آیات]] و [[روایات]] [[پذیرش]] [[توبه]] امری ضروری است یعنی اگر شخصی [[توبه]] واقعی کرد [[توبه]] او مورد [[پذیرش]] قرار خواهد گرفت:
#{{متن قرآن|وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ}}<ref>«و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم که آنان که از پرستش من سر برمی‌کشند به زودی با خواری در دوزخ درمی‌آیند» سوره غافر، آیه ۶۰.</ref>؛ [[سنت الهی]] بر این [[استوار]] است که توبۀ [[بندگان]] را بپذیرد<ref>ر.ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۱۷ ـ ۲۱۸.</ref>.
#ظاهر برخی [[آیات]] مانند: {{متن قرآن|إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ فَأُولَئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا}}<ref>«(پذیرش) توبه بر خداوند تنها برای آنان است که از نادانی کار زشتی انجام می‌دهند سپس زود توبه می‌کنند پس، این کسانند که خداوند توبه آنها را می‌پذیرد و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۷.</ref> و نیز مدلول التزامی ادله‌‌ای که [[توبه]] را بر [[گنهکاران]] [[واجب]] می‌‌کنند، این است که [[قبول توبه]] بر [[خداوند]] [[واجب]] باشد و گرنه در مواردی که [[توبه]] پذیرفته نمی‌‌شود لازم می‌‌آید [[فرمان الهی]] به [[توبه]] لغو و [[بیهوده]] باشد و صادر شدن لغو از [[خداوند حکیم]] محال است<ref>ر.ک: احمدپور، مهدی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص ۵۰ ـ ۵۸.</ref>.
# [[امام علی]]{{ع}} در عباراتی با اشاره به آیۀ {{متن قرآن|وَمَنْ يَعْمَلْ سُوءًا أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«و هر کس کار بدی کند یا بر خود ستم روا دارد سپس از خداوند آمرزش بخواهد خداوند را آمرزنده‌ای بخشاینده خواهد یافت» سوره نساء، آیه ۱۱۰.</ref> فرمودند: «کسی را که [[توفیق]] [[توبه]] دهند از پذیرفته شدن [[توبه]] [[محروم]] نماند»<ref>{{متن حدیث|وَ مَنْ أُعْطِیَ التَّوْبَةَ لَمْ یُحْرَمِ الْقَبُولَ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۳۵.</ref>.
#همچنین فرمودند: «سزاوار نیست [[خداوند]]... در [[دعا]] را بگشاید و در [[اجابت]] را ببندد یا در [[توبه]] را بگشاید و در [[مغفرت]] را ببندد»<ref>وَ قَالَ{{ع}}: {{متن حدیث|مَا کَانَ اللَّهُ لِیَفْتَحَ عَلَی عَبْدٍ بَابَ الشُّکْرِ، وَ یُغْلِقَ عَنْهُ بَابَ الزِّیَادَةِ؛ وَ لَا لِیَفْتَحَ عَلَی عَبْدٍ بَابَ الدُّعَاءِ، وَ یُغْلِقَ عَنْهُ بَابَ الْإِجَابَةِ؛ وَ لَا لِیَفْتَحَ لِعَبْدٍ بَابَ التَّوْبَةِ، وَ یُغْلِقَ عَنْهُ بَابَ الْمَغْفِرَةِ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۴۳۵.</ref> و....<ref>ر.ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۱۷ـ ۲۱۸.</ref> بنابراین [[پذیرش]] [[توبه]] از وعده‌های قطعی [[خداوند]] است<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۴، ص ۲۳۸.</ref> و نیز از هر گناهکاری پذیرفته می‌شود<ref>کنز العمال، ج ۴، ص ۲۱۰.</ref>. بر این اساس توبۀ [[کافر]] نیز پذیرفتنی است و در [[آیات]] و روایاتی که [[توبه]] از برخی [[گناهان]] نظیر [[شرک]]، [[اصرار]] بر [[کفر]] پس از [[ایمان]] و [[بدعت]] گذاری در [[دین]] را پذیرفته نمی‌دانند، منظور یا توبۀ صوری است و یا [[توبه]] در ظرف قبول انجام نگرفته است<ref>ر.ک: احمدپور، مهدی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص ۵۰ ـ ۵۸. </ref>.
==[[آثار توبه]]==
*[[توبه]] واقعی آثاری دارد که برخی از آنها عبارت‌اند از:
#تبدیل [[سیئات]] به [[حسنات]]: {{متن قرآن|إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ}}<ref>«جز کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و کاری شایسته کنند؛ که خداوند نیکی آنان را جانشین بدی‌هایشان می‌گرداند و خداوند آمرزنده بخشاینده است» سوره فرقان، آیه ۷۰.</ref>.
#رهایی از [[لعنت خدا]] و [[خلق]] و برخورداری از [[هدایت]] و [[رحمت الهی]]: {{متن قرآن|أُولَئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ خَالِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنْظَرُونَ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«کیفر آنان لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنهاست در آن جاودانند و نه از عذابشان کاسته می‌شود و نه به آنان مهلت خواهند داد مگر آنان که پس از آن، توبه کنند و به راه آیند؛ که بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۸۷ ـ ۸۹</ref>.
#بهره‌مندی از [[استغفار]] حاملان [[عرش]]: {{متن قرآن|الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ}}<ref>«کسانی که عرش خداوند را برمی‌دارند و پیرامونیان آن، با سپاس پروردگارشان را به پاکی می‌ستایند و بدو ایمان می‌آورند و برای مؤمنان آمرزش می‌خواهند که: پروردگارا! بخشایش و دانش تو همه چیز را فراگیر است  پس آنان را كه توبه كرده‏ اند و به راه تو آمده‏اند بيامرز و از عذاب جهنم نگه دار» سوره غافر، آیه ۷.</ref>.
# [[محبوب]] [[خدا]] شدن: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ}}<ref>«بی‌گمان خداوند توبه کاران و شست‌وشوکنندگان را دوست» سوره بقره، آیه ۲۲۲.</ref>، در [[ادعیه]] و [[روایات]] نیز از [[خداوند]] با اسم [[شریف]] [[محب]] التوابین یاد شده است<ref>صحیفۀ سجادیه، دعای ۳۸، ص ۱۹۰؛ المجتنی من دعاء المجتبی، ص ۶۳.</ref> و... <ref>ر.ک: احمدپور، مهدی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص ۵۰ ـ ۵۸.</ref>.
==عوامل مؤثر در تقویت انگیزۀ [[توبه]]==
*برخی از عوامل موجب تقویت [[انگیزه]] برای [[توبه]] می‌‌شود مانند:
# [[تفکّر]] در [[عاقبت]] [[گناه]] و [[گناهکاران]]: در [[قرآن کریم]] بیش از ده مورد [[دعوت]] شده است تا در [[سرنوشت]] [[گناهکاران]] [[فکر]] شود: {{متن قرآن|فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ}}<ref>«پیش از شما سنّت‌هایی (بوده و) از میان رفته‌اند پس روی زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغ‌انگاران چگونه بوده است» سوره آل عمران، آیه ۱۳۷.</ref>.
# [[تفکّر]] در اینکه تمامی [[مصیبت‌ها]] و [[مشکلات]] [[آدمی]] در دو [[دنیا]] و به ویژه [[مشکلات]] [[روحی]] اثر [[گناهان]] است.
# [[فکر]] در اینکه رسیدن به [[خداوند]]، [[هدف]] نهایی از [[خلقت انسان]] است و این [[هدف]] با [[توبه]] از [[گناهان]] امکان دارد و...<ref>ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۳، ص ۳۲۷ـ ۳۲۸.</ref>.


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
خط ۱۰۲: خط ۱۲۱:
{{پایان}}
{{پایان}}
{{پایان}}
{{پایان}}
==منابع==
==منابع==
{{فهرست اثر}}
{{فهرست اثر}}
خط ۱۲۲: خط ۱۴۲:
{{پایان}}
{{پایان}}
{{پایان}}
{{پایان}}
==پانویس==
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{یادآوری پانویس}}
۱۱۱٬۷۹۸

ویرایش