شعب ابی‌طالب: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶٬۵۰۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۹ مهٔ ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{خرد}}
{{امامت}}
{{امامت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">مدخل‌های وابسته به این بحث:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[شعب ابی‌طالب در حدیث]] | [[شعب ابی‌طالب در نهج البلاغه]] | [[شعب ابی‌طالب در تاریخ اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[شعب ابی‌طالب (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
==واژه‌شناسی لغوی==
*ناکامی [[قریش]] در بازگرداندن [[مهاجران]]، آنان را به اتخاذ "[[محاصره اقتصادی]] و [[اجتماعی]]" درباره [[بنی‌هاشم]] کشاند. بر اساس این [[پیمان]]، کسی [[حق]] [[ازدواج]] و یا خرید و فروش با [[فرزندان هاشم]] و [[عبدالمطلب]] را نداشت. متعاقب این [[پیمان]]، [[پیامبر]]{{صل}} و [[بنی‌هاشم]] در [[سال هفتم بعثت]] به مدت ۳ سال در شعب ابی‌طالب ماندند<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۴؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۱؛ ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیة، ج۱، ص۴۶۲.</ref>. [[خبر غیبی]] [[پیامبر]]{{صل}}، مبنی بر خورده شدن عهدنامه به [[وسیله]] موریانه و عواملی دیگر، سبب [[آزادی]] آنها و بازگشتشان به [[مکه]] شد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۴۸؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۱.</ref><ref>[[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[گاه‌شمار (مقاله)| گاه‌شمار]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۶.</ref>.
*"شعب" در لغت به معنای شکاف میان کوه و جمع آن شعاب است<ref>جوهری، اسماعیل بن حماد، صحاح، ج۱، ص۱۵۶؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۳۴۷؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱، ص۴۴۹؛ نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء باخبار دارالمصطفی الهدی، ج۴، ص۹۹.</ref>. گاه به شکاف میان دو کوه نیز شعب گفته می‌شود<ref>ابن‌ذکریا، ابوالحسن، معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۱۹۲.</ref><ref>[[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[شعب ابی‌طالب (مقاله)|شعب ابی‌طالب]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۲۳.</ref>.
*[[وفات]] [[خدیجه]]{{س}} در شصت و پنج سالگی در [[رمضان]] [[سال]] دهم رخ داد<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۰۵.</ref>. یک [[ماه]] بعد، [[ابوطالب]] در [[ماه]] [[شوال]] درگذشت<ref>شیخ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۵۳؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، ج۱، ص۴۵.</ref>؛ از این رو [[سال دهم بعثت]] به عام‌الحزن [[شهرت]] یافت<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۰۵؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۵.</ref>.
 
*پیامیر{{صل}} برای [[تبلیغ]] [[رسالت]] در خارج از [[مکه]]، همراه [[علی]]{{ع}} یا [[زید بن حارثه]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۶۵.</ref> یا به [[تنهایی]]، رهسپار "[[طائف]]" شد<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۶۴.</ref>.
==[[موقعیت]] جغرافیایی [[شعب ابی‌طالب]]==
*پس از ده روز توقف در [[طائف]] با تحریک عده‌ای، [[کودکان]] و سفیهان [[طائف]] با پرتاب سنگ و زخمی کردن [[حضرت]]<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۶۵.</ref>، او را در حالی روانه [[مکه]] کردند که کسی جز غلامی [[مسیحی]] به نام عداس به ایشان، [[ایمان]] نیاورد<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۶؛ قطب الدین راوندی، قصص الانبیاء، ص۳۳۱.</ref><ref>[[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[گاه‌شمار (مقاله)| گاه‌شمار]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۶.</ref>.
*[[شهر]] [[مکه]] به [[دلیل]] کوهستانی بودن، از شعاب متعددی برخوردار است. هر یک از این شعب‌ها به نام طایفه‌ای که در آن ساکن بودند نام‌گذاری شده‌اند؛ [[شعب ابی‌طالب]] یکی از این شعاب است. [[نقل]] است [[قصی بن کلاب]] پس از [[سلطه]] بر [[مکه]]، هر خاندانی از [[قریش]] را در جایی سکونت داد. او وجه [[کعبه]] را که شامل [[شعب ابی‌طالب]] به سمت "معلاة" [[مکه]] بود برای [[خاندان]] خود و [[فرزندان]] [[عبدمناف]] و عبدالدار برگزید. از آنجا که این شعب در حد فاصل کوه ابوقبیس و کوه خندمه قرار دارد و به [[کعبه]]، نزدیک است، [[بهترین]] نقطه [[مکه]] است<ref>رسول جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۱۴۹.</ref>. شعب مزبور پس از [[مرگ]] قصی در [[اختیار]] [[خاندان]] [[بنی‌هاشم]] قرار گرفت و آنان خانه‌های خود را در آنجا ساختند<ref>رسول جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۱۴۹.</ref>. در زمان [[عبدالمطلب]]، این شعب میان [[فرزندان عبدالمطلب]] تقسیم گردید و سهم [[عبدالله]] به فرزندش [[رسول خدا]]{{صل}} بخشیده شد<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۳۴۷؛ ازرقی، اخبار مکه، ج۲، ص۲۳۳.</ref>.
*این شعب در دوره‌های مختلف به نام‌های گوناگونی چون شعب [[بنی‌هاشم]]، [[شعب ابی‌طالب]]، شعب [[علی بن ابی‌طالب]] و شعب ابی‌یوسف نامیده شده است و امروزه به شعب [[علی]]{{ع}} [[شهرت]] دارد<ref>رسول جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۱۵۱.</ref>. چهره‌های برجسته [[خاندان]] [[بنی‌هاشم]] در این شعب به [[دنیا]] آمده و در آنجا [[زندگی]] کرده‌اند<ref>رسول جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۱۴۹.</ref>.
*این شعب، محل [[تولد]] [[خاتم انبیا]]{{صل}} و [[حضرت زهرا]]{{س}} و [[خانه]] [[خدیجه]]{{س}} نیز در همین دره قرار داشته است<ref>رسول جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۱۵۱.</ref><ref>[[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[شعب ابی‌طالب (مقاله)|شعب ابی‌طالب]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۲۳-۲۴.</ref>.
 
==[[علل]] [[محاصره شعب ابی‌طالب]]==
*ناکامی [[قریش]] در محدود کردن [[نفوذ]] رو به گسترش [[مسلمان]] در میان [[جوانان]] [[قریش]] و بازگرداندن [[مهاجران]] [[حبشه]] به [[مکه]] و خطر ایجاد پایگاهی خارج از [[قدرت سیاسی]] [[قریش]] در آنجا، آنان را به اتخاذ راه حلی [[جدید]] کشاند و آن [[اندیشه]] [[قتل پیامبر]]{{صل}} بود<ref>ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۴۷۵؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۱.</ref>. [[مشرکان]] از [[ابوطالب]] خواستند تا دو برابر دیه [[قتل]] آن [[حضرت]] را دریافت کند تا فردی غیر قریشی، [[محمد]]{{صل}} را به [[قتل]] برساند<ref>ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۴۷۵؛ محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباده ج۱، ص۱۵۲.</ref>.
*[[ابوطالب]] -[[عموی پیامبر]]{{صل}}- با [[شهامت]] و [[قاطعیت]] به این [[اقدام]] آنها [[اعتراض]] کرد و اشعاری مبنی بر [[حمایت]] از [[رسول خدا]]{{صل}} سرود<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۱.</ref>. وی پس از [[مشورت]] با [[پیغمبر]]{{صل}} [[تصمیم]] گرفت برای سهولت در [[مراقبت]] از [[جان]] ایشان، [[بنی‌هاشم]] و [[بنی‌مطلب]] را در [[شعب ابی‌طالب]] گرد آورد<ref>ابن شهر آشوب، المناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۶۳.</ref>. از آنجا که [[قتل پیامبر]]{{صل}} بدون جلب [[رضایت]] حامیان او به معنای جاری ساختن [[خون]] در [[مکه]] بود<ref>غلام حسین زرگری‌نژاد، تاریخ صدر اسلام، ص۲۹۷.</ref>، [[مشرکان]] به ناچار پس از اجتماع در [[دارالندوه]] -محل شورای [[قریش]]- [[تصمیم]] گرفتند، [[بنی‌هاشم]] و [[بنی‌مطلب]] را در محاصره کامل [[اقتصادی]]-[[اجتماعی]] قرار دهند تا شاید بدین [[وسیله]] آنان را مجبور به [[تسلیم پیامبر]]{{صل}} کنند<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۱.</ref>؛ زیرا [[مردم]] [[مکه]]، [[قدرت سیاسی]] متمرکزی نداشتند و هر [[عشیره]] به طور جداگانه، [[زعامت سیاسی]]، [[اقتصادی]] و [[اجتماعی]] خویش را در [[اختیار]] داشت. بنابراین [[قطع]] [[روابط]] [[اقتصادی]]-[[اجتماعی]]، نهایت [[اعمال]] [[قدرت]] آنان برای تحت فشار قرار دادن [[بنی‌هاشم]] بود. در جریان محاصره شعب، همه [[بنی‌هاشم]] و [[بنی‌مطلب ]]به جز [[ابولهب]]<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۵۱؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۲۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۱۶۳.</ref> و [[ابوسفیان بن حارث]]<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۸۰۶.</ref> حضور داشتند. مفاد [[عهدنامه]] بدین قرار بود:
#هیچ‌کس [[حق]] [[داد و ستد]] با [[بنی‌هاشم]] را ندارد؛
#هیچ‌کس [[حق]] [[زن]] دادن یا [[زن]] گرفتن از [[بنی‌هاشم]] را ندارد؛
#[[پیمان‌نامه]] فقط در صورتی ملغی خواهد شد که [[محمد]]{{صل}} را برای کشتن به آنان [[تسلیم]] کنند<ref>شیخ طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۱۲۵؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۱؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۳۱۱.</ref>.
*پس از آنکه "[[منصور بن عکرمة بن عامر]]" [[عهدنامه]] را نوشت<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۴.</ref>، هشتاد نفر از بزرگان [[قریش]] بر آن مهر [[تأیید]] زدند و آن را در [[کعبه]] آویختند<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۱.</ref>.
*مدت اقامت در شعب، سه سال و شرایط [[حاکم]] بر آن بسیار سخت و طاقت‌فرسا بود؛ آن چنان که صدای [[ضجه]] [[کودکان]] از بیرون آن شنیده می‌شد<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۱۶۳؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۳۱۵.</ref>، زیرا هر نوع طعامی را حتی اگر از [[ناحیه]] مسافران غریبه در بازارهای [[مکه]] عرضه می‌شد، به سرعت با قیمت بیشتر می‌خریدند تا [[مانع]] رسیدن آن به [[بنی‌هاشم]] شوند<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۳۱۲.</ref>.
*[[ابوطالب]] شب‌ها [[پیامبر]]{{صل}} را در بستر خویش، [[علی]]{{ع}}<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۴، ص۶۴؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۳۱۲؛ ابن شهر آشوب، المناقب آل ابی‌طالب، ج۱، ص۶۴.</ref> و گاه کسانی از [[بنی‌هاشم]] می‌خوابانید<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۳۱۲؛ ابن شهر آشوب، المناقب آل ابی‌طالب، ج۱، م ص۶۴.</ref>؛ زیرا [[قریش]] مصمم به [[قتل پیامبر]]{{صل}} بود<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۳۱۱؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۱.</ref>.
*آنان تنها در [[ماه‌های حرام]] (موسم [[حج]]) می‌توانستند از شعب خارج شوند<ref>ابن شهر آشوب، المناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۶۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۱۶۳.</ref>. تنها چند نفر همچون: "[[هاشم بن عمرو]]"<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۵.</ref>، "[[ابوالعاص بن ربیع]]، داماد [[پیامبر]]{{صل}}"<ref>ابن شهر آشوب، المناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۶۵؛ شیخ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی ج۱، ص۱۲۸.</ref> "[[حکیم بن حزام]]، برادرزاده [[خدیجه]]"<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۵۳؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۵.</ref> و گاه [[علی]]{{ع}}<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۳، ص۲۵۴.</ref> شبانگاه مقداری گندم و خرما بر شتر بار می‌کردند و زمانی که شتر، نزدیک شعب می‌رسید، آن را رها می‌کردند و به درون شعب می‌فرستادند.
*"[[ابوجهل]]"، "[[عاص بن وائل]]"، "[[نضر بن حارث]]" و "[[عقبة بن ابی معیط]]" نگهبانان شعب بودند تا مبادا کسی برای [[بنی‌هاشم]] آذوقه بفرستد<ref>ابن شهر آشوب، المناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۶۴.</ref>. گاه میان اینان و افرادی از [[بنی‌هاشم]] که قصد داشتند آذوقه به شعب وارد کنند، [[نزاع]] در می‌گرفت؛ امّا افرادی مانند: "[[ابوالبختری]]" -از [[هم‌پیمانان]] [[قریش]] علیه [[بنی‌هاشم]]- بر [[فرزندان]] [[بنی‌هاشم]] [[رحم]] می‌کرد و به [[نزاع]] خاتمه می‌داد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۵۴.</ref>. در طول مدت اقامت در شعب، تمام [[دارایی]] و [[اموال]] [[خدیجه]] و [[ابوطالب]] [[مصرف]] شد<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۱.</ref> و محاصره‌ شدگان به [[سختی]] روزگار می‌گذراندند. به احتمال [[قوی]]، شرایط سخت آنجا، باعث [[مرگ]] آن دو نفر شد که چندی پس از [[خروج]] از شعب رخ داد<ref>کنستان ویرژیل گئورگیو، محمد پیغمبری که باید از نو شناخت، ص۱۳۲-۱۳۳.</ref>.
*برخی امضاکنندگان [[معاهده]] [[تحریم]]، از شرایط سخت [[بنی‌هاشم]] در شعب ناخشنود بودند؛ اما [[دلایل]] مهم‌تری، آنان را از نقض آن باز می‌داشت<ref>[[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[شعب ابی‌طالب (مقاله)|شعب ابی‌طالب]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۲۴-۲۷.</ref>.
 
==زمان و مدت تحصن==
*محاصره از اوایل [[محرم]] [[سال هفتم هجری]] شروع شد و بنا بر قول مشهور، سه سال طول کشید<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۵۰؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۳۳۵؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۱۶۳.</ref>. در این مدت، [[قریش]] سعی می‌کرد تا با دادن وعده‌های [[مالی]]، [[حضرت]] را از ادامه راه الهی‌اش و [[بدگویی]] نسبت به [[بت‌ها]] منصرف کند؛ اما [[رسول خدا]]{{صل}} نپذیرفت. سپس پیشنهاد کردند که یک سال، تو [[خدایان]] ما را بپرست و یک سال نیز ما خدای تو را می‌پرستیم. این سخنان، [[نزول]] [[آیات]] [[سوره کافرون]] را در پی داشت<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۳۳۷.</ref><ref>[[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[شعب ابی‌طالب (مقاله)|شعب ابی‌طالب]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۲۷.</ref>.
 
==[[دلایل]] پایان یافتن [[پیمان‌نامه]] [[قریش]]==
#اکثر مؤرخان همچون: [[یعقوبی]] و [[ابن‌سعد]]، خورده‌ شدن [[صحیفه]] به [[وسیله]] موریانه را [[دلیل]] نقض محاصره می‌دانند. قریشی‌ها پس از [[آگاهی]] از [[صدق گفتار پیامبر]]{{صل}} نه تنها [[ایمان]] نیاوردند؛ بلکه او را ساحر خواندند و بر [[دشمنی]] راسخ‌تر شدند<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۶۳-۱۶۴؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۳۱۳؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۴.</ref>؛ زیرا بسیاری از امضاکنندگان این [[معاهده]] جزء کشته‌دادگان در [[جنگ بدر]] بودند و این، قطعی‌ترین [[دلیل]] بر نادیده‌گرفتن این [[معجزه]] است<ref>ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۴۸۳-۴۸۵.</ref>.
#سه سال، [[رنج]] و [[گرسنگی]] [[بنی‌هاشم]]، [[احساسات]] [[اهل مکه]] و [[سرزنش]] آنان را بر ضد اقدامات [[قریش]] برانگیخت؛ از این‌رو بر آن شدند که با [[نقض]] [[معاهده]] به این وضعیت خاتمه دهند. در واقع، آه و ناله‌های [[فرزندان]] [[بنی‌هاشم]] [[دل]] برخی از سرشناسان [[مکه]] را نرم کرد. آنها [[تصمیم]] گرفتند به هر صورتی که شده به این ننگ خاتمه دهند<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۵-۲۳۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۶۳-۱۶۴.</ref>.
*این جناح با حضور "[[هشام بن عمر]]"، "[[ربیعة بن حارث]]"، "[[زهیر بن ابی‌امیه]]"، "[[مطعم بن عدی]]"، "[[ابوالبختری]]"، "[[عاص بن هشام]]" و "[[زمعة بن اسود بن مطلب]]" شبانگاه، به طور [[پنهانی]] به [[گفتگو]] و ارزیابی نتایج [[معاهده]] پرداختند و مصمم به نقض آن و تحمیل خواسته‌هایشان بر جناح مخالف شدند<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۵-۲۳۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۶۴؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۳۱۴.</ref>. آنان با بهره‌گیری از زمینه‌های مطلوب [[ذهنی]] [[مردم]] عادی [[مکه]] -که در میان آنان [[خویشاوندان]] [[بنی‌هاشم]] بسیار بودند- مسلحانه به سوی شعب رفتند و [[بنی‌هاشم]] را به ترک آنجا فرا خواندند. جناح "[[ابوجهل]]" نیز که [[قدرت]] کمتری داشت، به [[نقض]] [[معاهده]] گردن نهاد <ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۵-۲۳۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۶۴؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۳۱۴.</ref>.[[تاریخ]] [[نقض]] [[معاهده]] را [[رجب]] [[سال دهم بعثت]] [[ذکر]] کرده‌اند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۶۴ واحمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۶.</ref><ref>[[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[شعب ابی‌طالب (مقاله)|شعب ابی‌طالب]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۲۷-۲۸.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==


==منابع==
==منابع==
* [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[گاه‌شمار (مقاله)| گاه‌شمار]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱''']]
* [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[شعب ابی‌طالب (مقاله)|شعب ابی‌طالب]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲''']]


==پانویس==
==پانویس==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش