دلیل عقلی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' بدست ' به ' به‌دست '
جز (جایگزینی متن - ' وجود امام' به ' وجود امام')
جز (جایگزینی متن - ' بدست ' به ' به‌دست ')
خط ۱۱۲: خط ۱۱۲:
::::::'''دلیل چهارم''': علم حضوری از حیث قدرت، تام‌تر است: بدون تردید عقل حاکم است که خداوند متعال قادر بر آن است که [[پیامبر]] و اوصیاء برگزیده وی را واجد کامل‌ترین ساختار و پاک‌‌ترین جان و نفیس‌ترین صفت‌ها قرار دهد؛ و بدون شک مانعی هم از تحقق این امر نمی‌بیند. بنابراین چرا خداوند سبحان، قدرت بلامنازع خود را در مورد افضل و اکمل قرار دادن بنده برگزیده‌اش اجرا نکند؟"  
::::::'''دلیل چهارم''': علم حضوری از حیث قدرت، تام‌تر است: بدون تردید عقل حاکم است که خداوند متعال قادر بر آن است که [[پیامبر]] و اوصیاء برگزیده وی را واجد کامل‌ترین ساختار و پاک‌‌ترین جان و نفیس‌ترین صفت‌ها قرار دهد؛ و بدون شک مانعی هم از تحقق این امر نمی‌بیند. بنابراین چرا خداوند سبحان، قدرت بلامنازع خود را در مورد افضل و اکمل قرار دادن بنده برگزیده‌اش اجرا نکند؟"  
::::::'''دلیل پنجم''': علم حضوری لطف کامل‌تری است: "ارسال رسل و جعل حجج و اقامه بیّنات، لطفی است از جانب خدای عزوجل، و آیا لطف کامل‌تر آن نیست که در زیباترین صورت و بافضیلت‌ترین ساختار و کامل‌ترین ترکیب، انجام گیرد؟ عقل، شک ندارد که خداوند لطیف، نعمت‌ها و الطافش را و حجج و آیاتش را با تمام‌ترین و والاترین و زیباترین و سرشارترین وجه، ارزانی می‌دارد. و عقل گرچه به حکم و مصالحی که خداوند حکیم افعالش را بر آنها بنیان نهاده، دسترسی ندارد؛ اما یقین دارد که همه افعال الهی بر اساس حکمت و صلاح است. و مناسب‌تر با حکمتش در عین وسعت قدرتش آن است که مصنوعاتش در کامل‌ترین وجه و آیات و بیّناتش در تمام‌ترین شکل و بنیانش بر متین‌ترین و قوی‌ترین امور باشد.
::::::'''دلیل پنجم''': علم حضوری لطف کامل‌تری است: "ارسال رسل و جعل حجج و اقامه بیّنات، لطفی است از جانب خدای عزوجل، و آیا لطف کامل‌تر آن نیست که در زیباترین صورت و بافضیلت‌ترین ساختار و کامل‌ترین ترکیب، انجام گیرد؟ عقل، شک ندارد که خداوند لطیف، نعمت‌ها و الطافش را و حجج و آیاتش را با تمام‌ترین و والاترین و زیباترین و سرشارترین وجه، ارزانی می‌دارد. و عقل گرچه به حکم و مصالحی که خداوند حکیم افعالش را بر آنها بنیان نهاده، دسترسی ندارد؛ اما یقین دارد که همه افعال الهی بر اساس حکمت و صلاح است. و مناسب‌تر با حکمتش در عین وسعت قدرتش آن است که مصنوعاتش در کامل‌ترین وجه و آیات و بیّناتش در تمام‌ترین شکل و بنیانش بر متین‌ترین و قوی‌ترین امور باشد.
::::::'''دلیل ششم''': اولی آن است که [[امام]]، افضل را انتخاب نماید: نفس و خصوصاً نفس حساسی که به زیور جمیع فضائل آراسته گردیده و با آن ملکه قدسی خویش می‌تواند هر فضیلتی را بدست آورد، بدون شک سراغ شریف‌ترین صفات خواهد رفت؛ و چرا بالاترین منزلت و بافضیلت‌ترین صفت را انتخاب ننماید درحالی‌که اختیار انتخاب آن را دارد و مانعی هم از آن وجود ندارد؟ چه اینکه اگر آن را انتخاب ننماید، خلف فرضِ آن رفعتِ درجه و قدرت و اختیار خواهد بود و معلوم می‌شود دارای قصور در ادراک و ضعف در حس است. و شکی نیست که علم حضوری افضل از ارادی است؛ و وقتی انتخابِ اولی (علم حضوری) به دست خود [[پیامبر]]{{صل}} یا [[امام]]{{ع}} است، چرا افضل را انتخاب ننماید؟
::::::'''دلیل ششم''': اولی آن است که [[امام]]، افضل را انتخاب نماید: نفس و خصوصاً نفس حساسی که به زیور جمیع فضائل آراسته گردیده و با آن ملکه قدسی خویش می‌تواند هر فضیلتی را به‌دست آورد، بدون شک سراغ شریف‌ترین صفات خواهد رفت؛ و چرا بالاترین منزلت و بافضیلت‌ترین صفت را انتخاب ننماید درحالی‌که اختیار انتخاب آن را دارد و مانعی هم از آن وجود ندارد؟ چه اینکه اگر آن را انتخاب ننماید، خلف فرضِ آن رفعتِ درجه و قدرت و اختیار خواهد بود و معلوم می‌شود دارای قصور در ادراک و ضعف در حس است. و شکی نیست که علم حضوری افضل از ارادی است؛ و وقتی انتخابِ اولی (علم حضوری) به دست خود [[پیامبر]]{{صل}} یا [[امام]]{{ع}} است، چرا افضل را انتخاب ننماید؟
::::::'''دلیل هفتم''': علم حضوری از نظر مثال صفات خداوند بودن ابلغ است: "صفات [[پیامبر]]{{صل}} و اوصیائش{{عم}} مثال صفات خداوند جلیلند، و شبهه‌ای نیست که اگر صفات آنها اکمل صفات باشد ابلغ در مثالیت است. پس علم حضوری اولی است چون ابلغ در مثالیت است". و در ادامه در بیانی تقریباً مفصل در صدد اثبات مقدمه اول (مثال بودن صفات [[پیامبر]]{{صل}} و اوصیائش{{عم}} برای صفات خداوند متعال) از طریق نقل و عقل بر می‌آیند، که به دلیل آنکه در صورت اصلی استدلال تأثیر چندانی ندارند و به جهت پرهیز از اطاله کلام از نقل آن صرف نظر می‌نماییم.
::::::'''دلیل هفتم''': علم حضوری از نظر مثال صفات خداوند بودن ابلغ است: "صفات [[پیامبر]]{{صل}} و اوصیائش{{عم}} مثال صفات خداوند جلیلند، و شبهه‌ای نیست که اگر صفات آنها اکمل صفات باشد ابلغ در مثالیت است. پس علم حضوری اولی است چون ابلغ در مثالیت است". و در ادامه در بیانی تقریباً مفصل در صدد اثبات مقدمه اول (مثال بودن صفات [[پیامبر]]{{صل}} و اوصیائش{{عم}} برای صفات خداوند متعال) از طریق نقل و عقل بر می‌آیند، که به دلیل آنکه در صورت اصلی استدلال تأثیر چندانی ندارند و به جهت پرهیز از اطاله کلام از نقل آن صرف نظر می‌نماییم.
::::::'''دلیل هشتم''': علم حضوری از نظر دلالت، ابلغ است: "[[پیامبر]]{{صل}} و خلفای امینش{{عم}}، دلیل بر پدید آورنده سبحان، که نعمت‌هایی بی‌شمار ارزانی داشته می‌باشند، و به حکم عقل باید صلاحیت قیام به وظیفه‌شان را داشته باشند. و آیا ابلغ در دلالت و امثل در اشارت، آن است که دلیل، نیکوترین و والاترین صفات را دارا باشد، یا کافی است که واجد محاسن اخلاق باشد ولو اینکه والاتر و بالاتر از آن هم وجود داشته باشد؟ عقل تردید ندارد در اینکه وقتی مدلول علیه خدای سبحان به وصف در نیامده و از دسترس حس به دور است، شایسته‌تر آن است که دلیل در بالاترین منزلت بوده تا بهتر بتواند مدلول علیه را شناسانده و توصیف نماید.
::::::'''دلیل هشتم''': علم حضوری از نظر دلالت، ابلغ است: "[[پیامبر]]{{صل}} و خلفای امینش{{عم}}، دلیل بر پدید آورنده سبحان، که نعمت‌هایی بی‌شمار ارزانی داشته می‌باشند، و به حکم عقل باید صلاحیت قیام به وظیفه‌شان را داشته باشند. و آیا ابلغ در دلالت و امثل در اشارت، آن است که دلیل، نیکوترین و والاترین صفات را دارا باشد، یا کافی است که واجد محاسن اخلاق باشد ولو اینکه والاتر و بالاتر از آن هم وجود داشته باشد؟ عقل تردید ندارد در اینکه وقتی مدلول علیه خدای سبحان به وصف در نیامده و از دسترس حس به دور است، شایسته‌تر آن است که دلیل در بالاترین منزلت بوده تا بهتر بتواند مدلول علیه را شناسانده و توصیف نماید.
۲۱۸٬۱۵۹

ویرایش