بحث:روح: تفاوت میان نسخه‌ها

۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۹ ژوئن ۲۰۲۰
جز
جایگزینی متن - 'لطیف' به 'لطیف'
جز (جایگزینی متن - 'است{{متن قرآن' به 'است: {{متن قرآن')
جز (جایگزینی متن - 'لطیف' به 'لطیف')
خط ۳: خط ۳:


==مقدمه==
==مقدمه==
*[[روح انسانی]]، امری است [[لطیف]] که [[علم]] و [[ادراک]] [[انسان]] مستند بدو است. روح را مبدأ حیات دانسته‌اند و [[آدمی]] به وسیله آن احساس می‌کند و حرکت ارادی دارد. فهمیدن، تصور کردن، تصمیم گرفتن، [[عشق]] ورزیدن، تنفر داشتن و از این قبیل، همه به روح مربوطاند<ref>المیزان‌، ۱۰/ ۱۱۸؛ تفسیر نمونه، ۱۲/ ۲۵۵.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۷۳.</ref>.
*[[روح انسانی]]، امری است لطیف که [[علم]] و [[ادراک]] [[انسان]] مستند بدو است. روح را مبدأ حیات دانسته‌اند و [[آدمی]] به وسیله آن احساس می‌کند و حرکت ارادی دارد. فهمیدن، تصور کردن، تصمیم گرفتن، [[عشق]] ورزیدن، تنفر داشتن و از این قبیل، همه به روح مربوطاند<ref>المیزان‌، ۱۰/ ۱۱۸؛ تفسیر نمونه، ۱۲/ ۲۵۵.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۷۳.</ref>.


==معانی روح در [[قرآن]]==
==معانی روح در [[قرآن]]==
خط ۱۵: خط ۱۵:
*نخستین نکته درباره [[روح انسانی]] این است که [[حقیقت]] آن بر ما پوشیده است. [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] فرموده است که [[دانش]] [[آدمی]] از روح بسی اندک است: {{متن قرآن| وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلاً }}<ref>سوره اسراء، آیه ۸۵.</ref>. [[نقص]] [[دانش]] بشری و تفاوت بنیادی روح و جسم و مأنوس بودن [[انسان]] با [[جهان]] ماده، موجب شده است که راه یافتن به [[حقیقت]] روح برای او ناممکن نماید. روح، حقیقتی ماورای طبیعی است و فعالیت او با فعالیت موجودات مادی متفاوت است؛ هر چند همواره با [[جهان]] ماده در ارتباط است<ref>تفسیر نمونه‌، ۱۲/ ۲۵۲.</ref>.
*نخستین نکته درباره [[روح انسانی]] این است که [[حقیقت]] آن بر ما پوشیده است. [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] فرموده است که [[دانش]] [[آدمی]] از روح بسی اندک است: {{متن قرآن| وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلاً }}<ref>سوره اسراء، آیه ۸۵.</ref>. [[نقص]] [[دانش]] بشری و تفاوت بنیادی روح و جسم و مأنوس بودن [[انسان]] با [[جهان]] ماده، موجب شده است که راه یافتن به [[حقیقت]] روح برای او ناممکن نماید. روح، حقیقتی ماورای طبیعی است و فعالیت او با فعالیت موجودات مادی متفاوت است؛ هر چند همواره با [[جهان]] ماده در ارتباط است<ref>تفسیر نمونه‌، ۱۲/ ۲۵۲.</ref>.
*در [[روایات]] بزرگان [[معصوم]] {{ع}} نیز آمده است که روح از عالم [[ملکوت]] است<ref>بحارالانوار، ۵۸/ ۴۲.</ref> و از این رو، می‌تواند به [[مرتبت]] [[برتر]] از [[فرشتگان]] دست یابد<ref>نور الثقلین‌، ۳/ ص ۲۱۵ و ۲۱۶.</ref>. ارتباط روح با [[بدن]]، به گونه [[حاکمیت]] و [[تصرف]] است. [[خداوند]] جسم [[آدمی]] را از [[گِل]] آفرید{{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ مِن سُلالَةٍ مِّن طِينٍ}}<ref> سوره مؤمنون، آیه ۱۲.</ref> و سپس از روح خویش در آن دمید. روحی که با نفخه ربوبی{{متن قرآن|فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ}}<ref> سوره ص، آیه ۷۲</ref>؛ {{متن قرآن|ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ قَلِيلا مَّا تَشْكُرُونَ}}<ref> سوره سجده، آیه ۹.</ref> در [[بدن]] [[آدمی]] دمیده شد، [[شایسته]] آن است که معیار [[انسانیت]] [[انسان]] شود و [[بدن]] را در تأثیر خویش گیرد و خودِ [[راستین]] و [[شخصیت حقیقی]] [[آدمی]] را برسازَد.
*در [[روایات]] بزرگان [[معصوم]] {{ع}} نیز آمده است که روح از عالم [[ملکوت]] است<ref>بحارالانوار، ۵۸/ ۴۲.</ref> و از این رو، می‌تواند به [[مرتبت]] [[برتر]] از [[فرشتگان]] دست یابد<ref>نور الثقلین‌، ۳/ ص ۲۱۵ و ۲۱۶.</ref>. ارتباط روح با [[بدن]]، به گونه [[حاکمیت]] و [[تصرف]] است. [[خداوند]] جسم [[آدمی]] را از [[گِل]] آفرید{{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ مِن سُلالَةٍ مِّن طِينٍ}}<ref> سوره مؤمنون، آیه ۱۲.</ref> و سپس از روح خویش در آن دمید. روحی که با نفخه ربوبی{{متن قرآن|فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ}}<ref> سوره ص، آیه ۷۲</ref>؛ {{متن قرآن|ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ قَلِيلا مَّا تَشْكُرُونَ}}<ref> سوره سجده، آیه ۹.</ref> در [[بدن]] [[آدمی]] دمیده شد، [[شایسته]] آن است که معیار [[انسانیت]] [[انسان]] شود و [[بدن]] را در تأثیر خویش گیرد و خودِ [[راستین]] و [[شخصیت حقیقی]] [[آدمی]] را برسازَد.
*در [[روایات شیعه]] آمده است که روح همچون جسمی [[لطیف]] است که با کالبدی ستبر به نام [[بدن]] پوشانیده شده است<ref>بحارالانوار، ۵۸/ ۳۴.</ref>. روح با [[بدن]] نمی‌آمیزد و بر آن اتکا ندارد؛ بلکه [[بدن]] را در میان می‌گیرد و بر آن احاطه دارد. با مرگ‌ [[بدن]]، روح همچنان زنده می‌ماند و زیست می‌کند. علمای [[اسلام]] برآن‌اند که روح در مقایسه با [[بدن]] اصالت دارد و [[بدن]] در [[مرتبت]] نازل او جای دارد<ref>المیزان‌، ۱۳/ ۱۳۰.</ref><ref>بحارالانوار، ۵۸/ ۴۰.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۷۳.</ref>.
*در [[روایات شیعه]] آمده است که روح همچون جسمی لطیف است که با کالبدی ستبر به نام [[بدن]] پوشانیده شده است<ref>بحارالانوار، ۵۸/ ۳۴.</ref>. روح با [[بدن]] نمی‌آمیزد و بر آن اتکا ندارد؛ بلکه [[بدن]] را در میان می‌گیرد و بر آن احاطه دارد. با مرگ‌ [[بدن]]، روح همچنان زنده می‌ماند و زیست می‌کند. علمای [[اسلام]] برآن‌اند که روح در مقایسه با [[بدن]] اصالت دارد و [[بدن]] در [[مرتبت]] نازل او جای دارد<ref>المیزان‌، ۱۳/ ۱۳۰.</ref><ref>بحارالانوار، ۵۸/ ۴۰.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۷۳.</ref>.
*برای [[اثبات وجود]] و اصالت روح گفته‌اند، همه اجزای مادی [[بدن]] همواره در حال تغییر و جایگزینی‌اند. سلول‌های [[بدن]] می‌میرند و سلول‌هایی دیگر بر جای آنها می‌نشینند؛ اما خود [[انسان]] همان است و دگرگون نمی‌شود. این نشان می‌دهد که [[انسان]] جز اجزای مادی، حقیقتی دیگر دارد که ثابت و ماندگار است و تغییر نمی‌پذیرد و [[مرگ]] ندارد و [[عامل وحدت]] شخصیت او است و این همان روح است<ref>تفسیر نمونه‌، ۱۲/ ۲۶۳ و ۲۶۴.</ref>.
*برای [[اثبات وجود]] و اصالت روح گفته‌اند، همه اجزای مادی [[بدن]] همواره در حال تغییر و جایگزینی‌اند. سلول‌های [[بدن]] می‌میرند و سلول‌هایی دیگر بر جای آنها می‌نشینند؛ اما خود [[انسان]] همان است و دگرگون نمی‌شود. این نشان می‌دهد که [[انسان]] جز اجزای مادی، حقیقتی دیگر دارد که ثابت و ماندگار است و تغییر نمی‌پذیرد و [[مرگ]] ندارد و [[عامل وحدت]] شخصیت او است و این همان روح است<ref>تفسیر نمونه‌، ۱۲/ ۲۶۳ و ۲۶۴.</ref>.
*بنابر [[آموزه‌های اسلامی]]، روح [[انسان]] جاودانه است و نابودی نمی‌پذیرد و از این رو، با [[مرگ]] [[انسان]]، چیزی از روح او کم نمی‌شود<ref>المبدأ و المعاد، ۳۱۳؛ المیزان‌، ۱/ ۳۵۲- ۳۵۰.</ref>. [[قرآن کریم]] نیز [[زندگی]] پس از [[مرگ]] را قطعی شمرده است: {{متن قرآن| وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاء وَلَكِن لاَّ تَشْعُرُونَ}}<ref>سوره بقره، آیه ۱۵۴</ref>؛ {{متن قرآن|وَقَالُوا أَئِذَا ضَلَلْنَا فِي الأَرْضِ أَئِنَّا لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ بَلْ هُم بِلِقَاء رَبِّهِمْ كَافِرُونَ قُلْ يَتَوَفَّاكُم مَّلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ}}<ref>سوره سجده، آیه ۱۰ و ۱۱.</ref> و از سویی دیگر، جسم [[آدمی]] پس از [[مرگ]] می‌پوسد و از میان می‌رود. این نشان می‌دهد که چیزی جز [[بدن]]، زنده می‌ماند{{متن قرآن|أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ خَالِدِينَ فِيهَا جَزَاء بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>سوره احقاف، آیه ۱۴</ref>؛ {{متن قرآن|قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ }}<ref>سوره زمر، آیه ۷۲.</ref>.
*بنابر [[آموزه‌های اسلامی]]، روح [[انسان]] جاودانه است و نابودی نمی‌پذیرد و از این رو، با [[مرگ]] [[انسان]]، چیزی از روح او کم نمی‌شود<ref>المبدأ و المعاد، ۳۱۳؛ المیزان‌، ۱/ ۳۵۲- ۳۵۰.</ref>. [[قرآن کریم]] نیز [[زندگی]] پس از [[مرگ]] را قطعی شمرده است: {{متن قرآن| وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاء وَلَكِن لاَّ تَشْعُرُونَ}}<ref>سوره بقره، آیه ۱۵۴</ref>؛ {{متن قرآن|وَقَالُوا أَئِذَا ضَلَلْنَا فِي الأَرْضِ أَئِنَّا لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ بَلْ هُم بِلِقَاء رَبِّهِمْ كَافِرُونَ قُلْ يَتَوَفَّاكُم مَّلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ}}<ref>سوره سجده، آیه ۱۰ و ۱۱.</ref> و از سویی دیگر، جسم [[آدمی]] پس از [[مرگ]] می‌پوسد و از میان می‌رود. این نشان می‌دهد که چیزی جز [[بدن]]، زنده می‌ماند{{متن قرآن|أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ خَالِدِينَ فِيهَا جَزَاء بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>سوره احقاف، آیه ۱۴</ref>؛ {{متن قرآن|قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ }}<ref>سوره زمر، آیه ۷۲.</ref>.
۲۱۸٬۴۷۸

ویرایش