←منابع
(←منابع) |
|||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
*{{متن قرآن|وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلًّا هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِنْ قَبْلُ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِّنَ الصَّالِحِينَ وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلاًّ فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِن يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلاء فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُواْ بِهَا بِكَافِرِينَ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُل لاَّ أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«و اسحاق و یعقوب را به او ابراهیم بخشیدیم و هر دو را هدایت کردیم و نوح را نیز پیش از آن هدایت نمودیم و از فرزندان او، داوود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسى و هارون را هدایت کردیم اینگونه نیکوکاران را پاداش مىدهیم. همچنین زکریا و یحیى و عیسى و الیاس را؛ همه از صالحان بودند. و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را، و همه را بر جهانیان برترى دادیم. و از پدران و فرزندان و برادران آنها افرادى را برترى دادیم و برگزیدیم و به راه راست، هدایت نمودیم. این، هدایت خداست، که هر کس از بندگان خود را بخواهد با آن راهنمایى مىکند، و اگر اینان در اطاعت خدا شرک ورزند - یعنی سر سوزنی از اوامر و نواهی الهی سرپیچی کنند -، اعمال نیکى که انجام دادهاند، نابود مىگردد. آنها کسانى هستند که کتاب و حُکم و نبوّت به آنان دادیم. اگر مؤمنان به تو از اطاعت خدا و رهبری تو سرپیچی کنند و به رسالت رهبری تو کفر ورزند، آیین حقّ زمین نمىماند؛ زیرا کسان دیگرى را نگاهبان آن مىسازیم که نسبت به آن، کافر نیستند. آن پیامبران و رهبران الهی کسانى هستند که خداوند هدایتشان کرده؛ پس به هدایت آنان اقتدا کن و بگو: در برابر این رسالت و تبلیغ، پاداشى از شما نمىطلبم. این کتاب، چیزى جز یک یادآورى براى جهانیان نیست» سوره انعام، آیه ۸۴-۹۰.</ref>. | *{{متن قرآن|وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلًّا هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِنْ قَبْلُ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِّنَ الصَّالِحِينَ وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلاًّ فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِن يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلاء فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُواْ بِهَا بِكَافِرِينَ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُل لاَّ أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«و اسحاق و یعقوب را به او ابراهیم بخشیدیم و هر دو را هدایت کردیم و نوح را نیز پیش از آن هدایت نمودیم و از فرزندان او، داوود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسى و هارون را هدایت کردیم اینگونه نیکوکاران را پاداش مىدهیم. همچنین زکریا و یحیى و عیسى و الیاس را؛ همه از صالحان بودند. و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را، و همه را بر جهانیان برترى دادیم. و از پدران و فرزندان و برادران آنها افرادى را برترى دادیم و برگزیدیم و به راه راست، هدایت نمودیم. این، هدایت خداست، که هر کس از بندگان خود را بخواهد با آن راهنمایى مىکند، و اگر اینان در اطاعت خدا شرک ورزند - یعنی سر سوزنی از اوامر و نواهی الهی سرپیچی کنند -، اعمال نیکى که انجام دادهاند، نابود مىگردد. آنها کسانى هستند که کتاب و حُکم و نبوّت به آنان دادیم. اگر مؤمنان به تو از اطاعت خدا و رهبری تو سرپیچی کنند و به رسالت رهبری تو کفر ورزند، آیین حقّ زمین نمىماند؛ زیرا کسان دیگرى را نگاهبان آن مىسازیم که نسبت به آن، کافر نیستند. آن پیامبران و رهبران الهی کسانى هستند که خداوند هدایتشان کرده؛ پس به هدایت آنان اقتدا کن و بگو: در برابر این رسالت و تبلیغ، پاداشى از شما نمىطلبم. این کتاب، چیزى جز یک یادآورى براى جهانیان نیست» سوره انعام، آیه ۸۴-۹۰.</ref>. | ||
*بنا بر این [[آیات]]، [[خداوند متعال]] در طول [[تاریخ]]، رهبرانی منصّوب از طرف خود داشته و آنان را از [[نوح]]{{ع}} تا [[رسول خاتم]] [[حضرت محمد]]{{صل}}، [[برگزیده]] و به ایشان کتاب، [[حکم]] و [[نبوت]] عطا کرده است. مضمون [[کلام]] [[خدای متعال]] در این [[آیات]]، این است که این افرادی که ما به آنها کتاب، [[حکم]] و [[نبوت]] دادیم و به [[رهبری]] [[مردم]] برانگیختیم، آمدهاند تا در طول [[تاریخ]] وبدون اینکه هیچ بازه زمانی از این قاعده مستثنا باشد - در میان [[مردم]] به [[عدالت]] [[حکم]] رانند. بنابراین [[امامت]] و [[رهبری الهی]] - که [[رسالت]] [[رسولان]] متضمن آن است - در بازه زمانی خاصی محدود نیست؛ بلکه هماره بوده است و خواهد بود<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[امامت در قرآن (کتاب)|امامت در قرآن]]، ص ۶۳-۶۸</ref>. | *بنا بر این [[آیات]]، [[خداوند متعال]] در طول [[تاریخ]]، رهبرانی منصّوب از طرف خود داشته و آنان را از [[نوح]]{{ع}} تا [[رسول خاتم]] [[حضرت محمد]]{{صل}}، [[برگزیده]] و به ایشان کتاب، [[حکم]] و [[نبوت]] عطا کرده است. مضمون [[کلام]] [[خدای متعال]] در این [[آیات]]، این است که این افرادی که ما به آنها کتاب، [[حکم]] و [[نبوت]] دادیم و به [[رهبری]] [[مردم]] برانگیختیم، آمدهاند تا در طول [[تاریخ]] وبدون اینکه هیچ بازه زمانی از این قاعده مستثنا باشد - در میان [[مردم]] به [[عدالت]] [[حکم]] رانند. بنابراین [[امامت]] و [[رهبری الهی]] - که [[رسالت]] [[رسولان]] متضمن آن است - در بازه زمانی خاصی محدود نیست؛ بلکه هماره بوده است و خواهد بود<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[امامت در قرآن (کتاب)|امامت در قرآن]]، ص ۶۳-۶۸</ref>. | ||
==نصّوص خاص بر [[امامت]] برگزیدگان [[آل ابراهیم]]{{ع}}== | |||
*گروه دوم، دربردارنده بسیاری از [[آیات قرآن کریم]] است که بر وجود امامانی منصّوب از سوی [[خدا]] از [[آل ابراهیم]]{{ع}} در هر زمان پس از عصر [[ابراهیم]]{{ع}} دلالت دارد و ما تنها به برخی از آنها اشاره مىکنیم، از جمله: | |||
*آیاتی که به [[ابراهیم]] [[بشارت]] مىدهند که او و فرزندانش، به [[امامت]] منصّوب شدهاند؛ [[امامان]] صالحی که به [[فرمان خدا]] [[مردم]] را [[هدایت]] مىکنند. اعطای این [[مقام]]، [[اجابت]] دعای او بود که در [[جوانی]] و در اوج درگیری با پدرخواندهاش و [[مشرکین]] و کافرین [[قوم]] خود، از [[خدای متعال]] چنین درخواستی کرده بود. [[خدای تعالی]] مىفرماید: {{متن قرآن|وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ إِبْرَاهِيمَ إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا تَعْبُدُونَ قَالُوا نَعْبُدُ أَصْنَامًا فَنَظَلُّ لَهَا عَاكِفِينَ قَالَ هَلْ يَسْمَعُونَكُمْ إِذْ تَدْعُونَ أَوْ يَنفَعُونَكُمْ أَوْ يَضُرُّونَ قَالُوا بَلْ وَجَدْنَا آبَاءَنَا كَذَلِكَ يَفْعَلُونَ قَالَ أَفَرَأَيْتُم مَّا كُنتُمْ تَعْبُدُونَ أَنتُمْ وَآبَاؤُكُمُ الأَقْدَمُونَ فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِّي إِلاَّ رَبَّ الْعَالَمِينَ الَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ وَالَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَيَسْقِينِ وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ وَالَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحْيِينِ وَالَّذِي أَطْمَعُ أَن يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّينِ رَبِّ هَبْ لِي حُكْمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ}}<ref>«و بر آنان خبر ابراهیم را بخوان. هنگامى که به پدر و قومش گفت: چه چیز را مىپرستید؟ گفتند: بتهایى را مىپرستیم، و همه روز ملازم عبادت آنهاییم. گفت: آیا هنگامى که آنها را مىخوانید صداى شما را مىشنوند؟! یا سود و زیانى به شما مىرسانند؟! گفتند: ما نیاکان خود را یافتیم که چنین مىکنند. گفت: مىبینید این چیزهایى را که پیوسته پرستش مىکردید، شما و پدران پیشین شما. همه آنها دشمن و منفور من هستند، مگر پروردگار عالمیان [که تنها تکیهگاه من است]؛ همان کسى که مرا آفرید، و پیوسته راهنماییم مىکند، و کسى که مرا غذا مىدهد و سیراب مىنماید، و هنگامى که بیمار شوم مرا شفا مىدهد، و کسى که مرا مىمیراند و سپس زنده مىکند، و کسى که امید دارم گناهم را در روز جزا ببخشد. پروردگارا! به من حکم و فرمانروایی و امامت ببخش، و مرا به صالحان ملحق کن» سوره شعراء، آیه ۶۹-۸۳.</ref>. | |||
*همچنین [[خدای متعال]] از زبان [[ابراهیم]]{{ع}} مىفرماید: {{متن قرآن|وَقَالَ إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّي سَيَهْدِينِ رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ}}<ref>«گفت: من به سوی خدا روانهام. پروردگارا مرا فرزند صالحی عنایت فرما. پس او را به پسری خردمند مژده دادیم» سوره صافات، آیه ۹۹-۱۰۱.</ref>. | |||
*[[ابراهیم]]{{ع}}، زمانی چنین دعایی کرد که [[جوان]] بود و در [[بابل]] مىزیست و با [[قوم]] و [[پدر]] خود [[نزاع]] داشت. او از [[خدا]] خواست که به او [[حکم]] بدهد و او را امامی قرار دهد که در میان [[مردم]] به [[حق]] [[حکم]] راند و ایشان را به [[عدالت خدا]] و راه مستقیم او [[دعوت]] کند. [[ابراهیم]]{{ع}} پس از این [[دعا]] درخواست دیگری نیز از [[خدا]] کرد؛ از [[خدا]] خواست به او [[فرزندان]] صالحی بدهد که راه او را ادامه دهند و [[رسالت]] او را به همه نسلها برسانند: | |||
{{متن قرآن|وَاجْعَلْ لِي لِسَانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ}}<ref>«و براى من در میان امّتهاى آینده، زبان صدق و ذکر خیرى قرارده!» سوره شعراء، آیه ۸۴.</ref>. و نیز از [[خدا]] خواسته بود: {{متن قرآن|رَبِّ هَبْ لِي حُكْمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ}}<ref>«پروردگارا! به من علم و دانش ببخش، و مرا به صالحان ملحق کن» سوره شعراء، آیه ۸۳.</ref>. | |||
*[[خداوند متعال]] نیز مىفرماید: {{متن قرآن|وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}}<ref>«به او اسحاق و یعقوب را افزون - بر آنچه عطا کرده بودیم (اسماعیل) - دادیم و هر یک از آنان را صالح و رستگار قرار دادیم و آنان را امامانی قرار دادیم که به امر ما هدایت مىکنند» سوره انبیاء، آیه ۷۲-۷۳.</ref>. | |||
*[[خداوند]] در [[آیه]] دیگری نیز به [[استجابت]] دعای او اشاره مىکند: {{متن قرآن|وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَجَعَلْنَا فِي ذُرِّيَّتِهِ النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ وَآتَيْنَاهُ أَجْرَهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«و [در اواخر عمر،] اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم و نبوت و کتاب آسمانى را در دودمانش قرار دادیم و پاداش او را در دنیا دادیم و او در آخرت از صالحان است» سوره عنکبوت، آیه ۲۷.</ref>. | |||
*به نظر مىرسد منظور از [[اجر]] او در [[دنیا]]، همان [[حکومت]] و [[امامت]] است؛ چراکه [[اجر]] [[الهی]] در [[کلام خدا]]، به [[حکومت]] و [[مُلک]] [[تفسیر]] شده است: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْضِ يَتَبَوَّأُ مِنْهَا حَيْثُ يَشَاءُ نُصِيبُ بِرَحْمَتِنَا مَنْ نَشَاءُ وَلَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و اینگونه ما به یوسف در سرزمین [مصر] قدرت دادیم، که هر جا مىخواست در آن منزل مىگزید [و تصرّف مىکرد]، ما رحمت خود را به هر کس بخواهیم [و شایسته بدانیم] مىبخشیم و پاداش نیکوکاران را ضایع نمىکنیم» سوره یوسف، آیه ۵۶.</ref>. | |||
*[[امام خمینی]] در [[تفسیر]] دعای {{متن قرآن|رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً}}<ref>«پروردگارا! به ما در دنیا نیکى عطا کن» سوره بقره، آیه ۲۰۱.</ref> مىفرمود: منظور از [[نیکی]] در [[دنیا]]، [[امامت]] و [[سلطه]] و مُلکی است که [[خداوند]] به [[بندگان]] [[صالح]] خویش مىدهد و آنها بدین [[وسیله]] [[حکومت]] [[خدا]] را بر روی [[زمین]] به پا مىکنند و [[عدل]] را گسترده، و [[زمین]] را از [[شرک]] و [[ظلم]] [[پاک]] مىنمایند. | |||
*{{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«از دودمان من نیز امامانى قرار بده! خداوند فرمود: پیمان من، به ستمکاران نمىرسد! [و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شایسته این مقامند]» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. | |||
*در این [[آیه]] [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} از [[خدا]] مىخواهد که [[امامت]] را در [[فرزندان]] او قرار دهد. باید توجه داشت که درخواستهای [[انبیاء]] از [[خداوند متعال]]، با [[اذن]] خداست؛ یعنی آنها فقط چیزی را درخواست مىکنند که مىدانند [[خدا]] از آن [[راضی]] است و به ایشان اجازه درخواست آن را داده است. بنابراین [[خدای متعال]]، به [[ابراهیم]]{{ع}} اجازه داده بود که قرار دادن [[امامت]] در فرزندانش را از [[خدا]] بخواهد. [[خدای سبحان]] - که در [[اجابت]]، [[حکیم]] و در [[بخشش]]، [[کریم]] است دعای [[ابراهیم]]{{ع}} را که با اجازه خود [[خدا]] و با این عبارت: "از دودمان من [نیز امامانى قرار بده!]" بیان شده بود، اینگونه پاسخ داد: "پیمان من، به [[ستمکاران]] نمىرسد". سپس دعای او را [[مستجاب]] کرد و [[امامت]] را در [[فرزندان]] او استمرار بخشید؛ البته این استمرار به شرط [[عدالت کامل]] بود که [[اراده الهی]] هرگز از این شرط چشم نمىپوشد. بنابراین [[امامت]] در [[نسل ابراهیم]]{{ع}} مشروط به [[عدالت]] تامهای است که به حد [[عصمت]] مىرسد. پاسخ [[خداوند]] به درخواست [[ابراهیم]]{{ع}} که با نفی [[امامت]] از ظالمینِ [[نسل]] او، بیان شد به دلالت التزامی، دالّ بر ثبوت [[امامت]] در غیر ظالمین [[نسل]] او است و نشان مىدهد که این [[دعا]] در مورد [[فرزندان]] [[صالح]] او [[مستجاب]] شده است. همانگونه که [[آیات]] فراوانی از [[قرآن کریم]] - که به تعدادی از آنها اشاره کردیم - بر این [[استجابت دعا]] دلالت دارند. | |||
*توضیح آنکه، اگر کسی بگوید: از کجا معلوم که دعای [[ابراهیم]]{{ع}} [[مستجاب]] شد و [[خدا]] [[امامت]] را در [[فرزندان]] او قرار داد؟ پاسخ این سؤال در بسیاری از [[آیات قرآن کریم]] وجود دارد؛ آیاتی که به وضوح نشان مىدهد که [[خداوند متعال]] دعای [[ابراهیم]]{{ع}} را [[اجابت]] نموده و [[امامت]] را در دودمان او قرار داده است، ازجمله این آیۀ شریفه: {{متن قرآن|وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ}}<ref>«و او و لوط را به سرزمین =شام - که آن را براى همه جهانیان پربرکت ساختیم - نجات دادیم. و به او اسحاق و یعقوب را افزون - بر آنچه عطا کرده بودیم (اسماعیل) - دادیم و هر یک از آنان را صالح و رستگار قرار دادیم و آنان را امامانی قرار دادیم که به امر ما هدایت مىکنند، و انجام کارهاى نیک و برپاداشتن نماز و اداى زکات را به آنها وحى کردیم و تنها ما را عبادت مىکردند» سوره انبیاء، آیه ۷۱-۷۳.</ref>. | |||
*[[خداوند متعال]] به درخواست [[ابراهیم]]{{ع}} که گفت: "از دودمان من نیز امامانى قرار بده!" این عطای افزون که همان [[نسل]] [[پاک]] و طیب است را [[امام]] قرار داد و [[آیه]] نیز بر این امر تأکید مىکند: "و آنان را پیشوایانى قرار دادیم که به [[فرمان]] ما، [[[مردم]] را] [[هدایت]] مىکردند و انجام کارهاى [[نیک]] و برپاداشتن [[نماز]] و اداى [[زکات]] را به آنها وحى کردیم و تنها ما را [[عبادت]] مىکردند". | |||
*{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«خداوند، آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برترى داد. آنها فرزندان و دودمانى بودند که [از نظر پاکى، تقوا، درستى و راستى] برخى از [آنان از] برخى دیگرند و خداوند، شنوا و داناست» سوره آل عمران، آیه ۳۳-۳۴.</ref>. | |||
*این [[آیه]] به دو نوع [[انتخاب]] و اصطفای [[الهی]] اشاره مىکند: نخست، اصطفا و [[گزینش]] فردی، که همان [[انتخاب]] و [[برتری]] دادن [[آدم]] و [[نوح]] و... است. دوم؛ اصطفا و [[گزینش]] خاندانی است، که [[انتخاب]] [[آل ابراهیم]] و [[آل]] [[عمران]] است. با توجه به اینکه [[آل عمران]]، گروهی از [[آل ابراهیم]] است، بنابراین عطف [[آل عمران]] به [[آل ابراهیم]]، عطف خاص به عام است و دالّ بر این مطلب که اصطفای خاندانی در دو مرحله صورت گرفته است؛ مرحله اول، [[انتخاب]] [[آل ابراهیم]] و مرحله دوم، [[انتخاب]] [[آل عمران]] از [[آل ابراهیم]]. از این رو [[آیات]] بعد، اصطفا و [[گزینش]] [[آل عمران]] را توضیح مىدهد: {{متن قرآن|إِذْ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ مَا فِي بَطْنِي مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّي إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}<ref>«آن گاه که زن عمران گفت: پروردگارا، من عهد کردم فرزندى که در رحم دارم [از فرزندى خود] در راه [خدمت] تو آزاد گردانم، این عهد من را بپذیر که تویى شنوا و آگاه» سوره آل عمران، آیه ۳۵.</ref> تا آنجا که: {{متن قرآن|إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ}}<ref>«چون فرشتگان مریم را گفتند که خدا تو را به کلمه خود بشارت مىدهد که نامش مسیح، عیسى پسر مریم است، که در دنیا و آخرت آبرومند و از مقرّبان [درگاه خدا] است» سوره آل عمران، آیه ۴۵.</ref>. | |||
*پس در اینجا انتخابی در ضمن [[انتخاب]] دیگر صورت گرفته است که همان اصطفای [[آل عمران]] به طور خاص از [[آل ابراهیم]] است. حال اگر این [[آیات]] را به آیهای که [[ابراهیم]]{{ع}} در آن از [[خدا]] درخواست مىکند که [[امامت]] را در [[نسل]] او قرار دهد<ref>«از دودمان من [نیز امامانى قرار بده!]».</ref> و پاسخ [[خداوند]] که فرمود: "پیمان من، به [[ستمکاران]] نمىرسد" ضمیمه کنیم، درمىیابیم که [[خدای تعالی]]، دعای [[ابراهیم]]{{ع}} را [[مستجاب]] کرده و [[امامت]] را بر پایه شایستگیها و صلاحیتها، در [[فرزندان]] او قرار داده است که از این امر، به اصطفا تعبیر شده است. بنابراین [[امامت]] در [[نسل ابراهیم]] تنها به [[دلیل]] انتساب آنها به او، نیست؛ بلکه از رهگذر وجود صفات و شایستگیهای [[رهبری]] در آنان است که ایشان را به [[مقام]] اصطفای [[الهی]] رسانده است. بنابراین [[عهد الهی]] به ظالمین [[نسل ابراهیم]]{{ع}} نمىرسد، چنانکه غیر ظالمین هم تنها بر پایه اصطفا و [[انتخاب]] [[الهی]] به این [[مقام]] مىرسند. بدین رو از همه [[آل ابراهیم]]، [[امامت]] فقط به [[آل عمران]] رسید و آن نیز به [[دلیل]] شایستگیهای آنان بود. سپس این اصطفای خاص در مجموعه [[آل ابراهیم]] در مورد [[محمد]] و [[آل]] [[محمد]]{{صل}} نیز به وقوع پیوست: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«خداوند فقط مىخواهد پلیدى و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>. | |||
*این اصطفا و [[انتخاب]] خاندانی نیز بر اساس شایستگیها و صلاحیتها است، نه صرف نَسَب و حَسَب: {{متن قرآن|ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ}}<ref>«که [از نظر پاکى، تقوا، درستى و راستى] برخى از برخى دیگرند» سوره آل عمران، آیه ۳۴.</ref>. | |||
*در نتیجه این بعضیت، بعضیت نَسَبی نیست، بلکه رسالتی است؛ یعنی تنها به این [[دلیل]]، اصطفا شامل این [[فرزندان]] مىشود که اینان [[مظهر]] ارزشها و آرمانهایی هستند که خود مؤسس و زعیم [[خاندان]] [[مظهر]] آنها بوده است. | |||
*یکی از آیاتی که این مطلب را [[تأیید]] مىکند و نشان مىدهد که این [[انتخاب]] و اصطفا رسالتی است نه نَسَبی، [[کلام]] [[خدای تعالی]] به [[نوح]] است. [[نوح]] به [[خداوند متعال]] عرض کرد: {{متن قرآن|رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ وَأَنْتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ}}<ref>«پروردگارا! پسرم از خاندان من است و وعدۀ تو در مورد نجات خاندانم حق است و تو از همه حُکمکنندگان برترى. خداوند متعال فرمود: اى نوح! او از اهل تو نیست، او عمل غیر صالحى است [فرد ناشایستهاى است]» سوره هود، آیه ۴۵-۴۶.</ref>. | |||
*مفهوم [[آیه]] این است که اهل، در [[منطق]] [[قرآن کریم]] کسی است که با زعیم [[خاندان]] [[نبوی]]، از لحاظ [[روحی]] منسجم و هماهنگ است، و هر شخصی که صرفاً به واسطۀ نَسَب، به [[خاندان]] [[نبوی]] متصل باشد، از اهل [[پیامبری]] که [[خدا]] او را برای [[هدایت مردم]] فرستاده است به حساب نمىآید. در مورد خاندانی هم که اصطفا شامل آن مىشود نیز مسئله به همین صورت است؛ به این معنی که [[فرزندان]] [[برگزیده]]، بعضی از [[شخصیت]] [[پدر]] خویش ([[پیامبر]] صاحب ذُرّیه) به حساب مىآیند؛ شخصیتی که فانی در [[اطاعت]] [[خدای سبحان]] شده و تمام و کمال، [[تسلیم]] و [[خاضع]] [[خدا]] است؛ که از این حالت در [[قرآن]]، به [[اسلام]] تعبیر شده است. از اینجاست که درمىیابیم، [[قرآن]] در پی تأکید بر این است که [[اسلام]]، عهدی بوده که [[فرزندان]] [[ابراهیم]]{{ع}} یکی پس از دیگری به هم منتقل مىکردهاند. | |||
*[[خدای تعالی]] مىفرماید: {{متن قرآن|وَمَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ وَوَصَّى بِهَا إِبْرَاهِيمُ بَنِيهِ وَيَعْقُوبُ يَا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى لَكُمُ الدِّينَ فَلاَ تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ أَمْ كُنتُمْ شُهَدَاء إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِن بَعْدِي قَالُواْ نَعْبُدُ إِلَهَكَ وَإِلَهَ آبَائِكَ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِلَهًا وَاحِدًا وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}<ref>«جز افراد سفیه و نادان، چه کسى از آیین ابراهیم، با آن پاکى و درخشندگى، روىگردان خواهد شد؟! ما او را در این جهان برگزیدیم و همانا در جهان دیگر، از صالحان است. در آن هنگام که پروردگارش به او گفت: اسلام بیاور! و در برابر حق، تسلیم باش! او فرمان پروردگار را، از جان و دل پذیرفت و گفت: در برابر پروردگار جهانیان، تسلیم شدم. و ابراهیم و یعقوب در واپسین لحظات عمر فرزندان خود را به این آیین، وصیت کردند و هر کدام به فرزندان خویش گفتند: فرزندان من! خداوند این آیین پاک را براى شما برگزیده است و شما، جز به آیین اسلام تسلیم در برابر فرمان خدا از دنیا نروید. آیا هنگامى که مرگ یعقوب فرا رسید، شما حاضر بودید؟! در آن هنگام که به فرزندان خود گفت: پس از من، چه چیز را مىپرستید؟ گفتند: خداى تو، و خداى پدرانت، ابراهیم و اسماعیل و اسحاق، خداوند یکتا را، و ما در برابر او تسلیم هستیم» سوره بقره، آیه ۱۳۰-۱۳۳.</ref>. | |||
*این [[آیات]] به وضوح نشان مىدهد که [[امامت]] [[الهی]] - مبتنی بر اساس اصطفای [[الهی]] در همه نسلها در [[فرزندان]] [[ابراهیم]]{{ع}} مستمر بوده است؛ چه اینکه [[آیات]]: {{متن قرآن|وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«از دودمان من نیز امامانى قرار بده!، خداوند فرمود: پیمان من، به ستمکاران نمىرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«خداوند، آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برترى داد»... سوره آل عمران، آیه ۳۳.</ref>، {{متن قرآن|وَآتَيْنَاهُمْ مُلْكًا عَظِيمًا}}<ref>«حکومت عظیمى در اختیار آنها قرار دادیم» سوره نساء، آیه ۵۴.</ref>. | |||
*و نیز دیگر [[آیات]]، بر استمرار اصطفای [[الهی]] در [[آل ابراهیم]] دلالت دارند و نیز بیان مىکنند که دورههای مختلف، [[شاهد]] اصطفا و انتخابهای مختلفی در [[آل ابراهیم]] بوده است که آخرین آنها [[انتخاب]] [[محمد]] و [[آل]] [[محمد]]{{صل}} است. ما در ادامه مباحث، بار دیگر به مناسبت به این نکته خواهیم پرداخت. | |||
*{{متن قرآن|أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُمْ مُلْكًا عَظِيمًا}}<ref>«یا اینکه نسبت به مردم [=پیامبر و خاندانش]، بر آنچه خدا از فضلش به آنان بخشیده، حسد مىورزند؟! ما به آل ابراهیم، کتاب و حکمت دادیم و مُلک عظیمى در اختیار آنها قرار دادیم» سوره نساء، آیه ۵۴.</ref>. | |||
[[آیه]] بیانگر این مطلب است که [[خدای تعالی]] به [[آل ابراهیم]]{{ع}} علاوه بر [[نبوت]]، که با "[[کتاب ]]" و "[[حکمت]]" بیان شده است، [[مُلک]] عظیمی نیز عطا فرموده است. [[مُلک]] نیز به معنای [[فرمانروایی]] و [[حکومت]] مىباشد؛ در نتیجه مقصود از [[مُلک]] در اینجا، همان [[امامت]] [[الهی]] است. نکته قابل توجه در اینجا، این [[کلام الهی]] است که فرمود: "یا اینکه نسبت به [[مردم]] [[پیامبر]] و خاندانش، بر آنچه [[خدا]] از فضلش به آنان بخشیده، [[حسد]] مىورزند؟"، این کسانی که مورد [[حسادت]] واقع شدهاند و [[خداوند]] به آنان از [[فضل]] خود بخشیده است (یعنی به آنان فضیلتی بیش از دیگران بخشیده است) چه کسانی هستند؟ از سیاق [[آیه]] به خوبی روشن مىشود که این حسادت شدگان، گروهی از مؤمناناند که در آن زمان با [[رسول خدا]]{{صل}} و از [[آل ابراهیم]]{{ع}} بودهاند؛ زیرا [[آیه]]، فضلی را که [[خدا]] به این گروه عطا کرده است، به کتاب و [[حکمت]] و [[مُلک]] عظیمی [[تفسیر]] مىکند که [[خداوند]] به [[آل ابراهیم]]{{ع}} بخشیده است. | |||
*از سیاق این [[آیه]] و [[آیات]] دیگری که آن را تقویت مىکنند، روشن مىشود که این گروه محسود، [[محمد]] و [[آل]] [[محمد]]{{صل}} هستند. در [[روایات]] بسیاری نیز تصریح شده است که "محسودین" در این [[آیه]]، [[امامان]] از [[آل]] [[محمد]]{{صل}} مىباشند. مرحوم [[کلینی]] در کتاب [[شریف]] کافی از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] مىکند که [[حضرت]]، در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|أَمْ لَهُمْ نَصِيبٌ مِنَ الْمُلْكِ}}<ref>«آیا آنها سهمى در مُلک یعنی امامت و خلافت دارند؟» سوره نساء، آیه ۵۳.</ref> "یا اینکه نسبت به [[مردم]] [[پیامبر]] و خاندانش، و بر آنچه [[خدا]] از فضلش به آنان بخشیده، [[حسد]] مىورزند؟ فرمود: ما آن مردمی هستیم که به [[دلیل]] امامتی که [[خدا]] در میان همه آفریدگانش، فقط به ما عطا فرموده است مورد [[حسادت]] واقع شدیم"<ref>اصول کافی، ج۱، ص۳۹۵، باب «الائمة ولاة الامر و هم المحسودون الذین ذکرهم الله عزوجل».</ref>. | |||
*برای [[تأیید]] صحت این [[تفسیر]]، کافی است که بدانیم [[آیات قرآن]] ماجرایی زنده، واقعی و معاصر را حکایت کرده، اشاره مىکند که گروهی از [[مردم]] که معاصر زمان [[نزول]] این [[آیه]] هستند نسبت به گروهی از [[مؤمنان]]، به [[دلیل]] آنچه [[خدا]] از [[فضل]] خود به آنان بخشیده، [[حسادت]] مىورزند و سپس بیان مىکند که این گروه محسود، از [[آل ابراهیم]] هستند. جواب [[خدا]] به این گروه حاسد که به خاطر [[فضل]] [[خدا]] به [[محمد]] و [[آل]] [[محمد]]{{صل}}، [[دشمنی]] آنان را در [[دل]] داشتند و این [[انتخاب]] [[الهی]] را نمىپذیرفتند، در همین [[آیه]] به این صورت بیان شده است: این [[فضل]] پیش از این هم در [[آل ابراهیم]] قرار داده شده بود و این گروه حاسد، به [[فضل]] [[آل ابراهیم]] [[ایمان]] آورده و آن را پذیرفته بودند؛ اکنون چرا این [[فضل]] را برای [[آل]] [[محمد]]{{عم}} [[انکار]] مىکنند و [[عداوت]] آنان را در [[دل]] مىپرورانند؟ | |||
*چنانکه پیش از این نیز اشاره شد، [[قرآن]] این نکته را مورد تأکید قرار مىدهد که [[امامت]]، فقط در [[فرزندان]] [[ابراهیم]] قرار داده شده و استمرار یافته است و این امر به [[دلیل]] شایستگیها و صلاحیتهای ربانی [[رهبری]] بود که در این دودمان وجود داشت، و همچنین فقط در افراد [[شایسته]] [[آل ابراهیم]] قرار داده شده و شامل همه [[خاندان]] او نیز نمىشود. | |||
*علاوه بر آن [[قرآن]] به [[حقیقت]] دیگری اشاره مىکند و آن اینکه، [[امامت]] از بعضی [[فرزندان]] [[ابراهیم]] سلب و به گروه دیگری از [[آل ابراهیم]] منتقل مىشود و این در زمانی است که گروه اول، صلاحیتها و شایستگیهای لازم را به مرور زمان از دست دادند. [[قرآن]] در برخی [[آیات]] به طور عام به این مطلب اشاره مىکند، مانند آیۀ شریفه: {{متن قرآن|تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ}}<ref>«مُلک را به هر آن کس که بخواهی عطا مىکنی و از هر آن کس که بخواهی بازپس مىگیری و هر که را بخواهى، عزیز و هر که را بخواهى ذلیل مىگردانی. تمام خوبیها به دست توست» سوره آل عمران، آیه ۲۶.</ref>. | |||
*و گاهی به طور مشخص و خاص به این مطلب مىپردازد، مانند: {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ مِنْ ذُرِّيَّةِ آدَمَ وَمِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَمِنْ ذُرِّيَّةِ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْرَائِيلَ وَمِمَّنْ هَدَيْنَا وَاجْتَبَيْنَا إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُ الرَّحْمَنِ خَرُّوا سُجَّدًا وَبُكِيًّا فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا}}<ref>«آنها پیامبرانى بودند که خداوند مشمول نعمتشان قرار داده بود، از فرزندان آدم، و از کسانى که با نوح بر کشتى سوار کردیم، و از دودمان ابراهیم و یعقوب، و از کسانى که هدایت کردیم و برگزیدیم. آنها کسانى بودند که وقتى آیات خداوند رحمان بر آنان خوانده مىشد به خاک مىافتادند، در حالى که سجده مىکردند و گریان بودند؛ سپس بعد از آنان نسلى جایگزین [آنان] شد که نماز را تباه کردند، و از شهوات پیروى نمودند» سوره مریم، آیه ۵۸-۵۹.</ref>، {{متن قرآن|فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِيثَاقَهُمْ وَكُفْرِهِمْ بِآيَاتِ اللَّهِ وَقَتْلِهِمُ الْأَنْبِيَاءَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَقَوْلِهِمْ قُلُوبُنَا غُلْفٌ}}<ref>«به خاطر پیمانشکنى آنها، و انکار آیات خدا، و کشتن به ناحق پیامبران، و به خاطر اینکه مىگفتند: بر دلهاى ما، پرده افکنده [شده و سخنان پیامبر را درک نمىکنیم، رانده درگاه خدا شدند]» سوره نساء، آیه ۱۵۵.</ref>. | |||
*در این دو [[آیه]] و نیز [[آیات]] دیگر، [[قرآن کریم]] تأکید مىکند که آن [[امامت]] و [[برتری]] که [[خدا]] به [[فرزندان]] [[ابراهیم]]{{ع}} از [[نسل]] [[اسحاق]] و [[یعقوب]]{{ع}} ارزانی داشت، به [[دلیل]] اینکه به [[گمراهی]] و [[انحراف]] و [[کفر]] و [[ظلم]] کشیده شدند، از آنان گرفته شد و به جای این [[برتری]]، [[لعنت الهی]] شامل حالشان گشت: {{متن قرآن|فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ}}<ref>«پس آنان را به سبب پیمان شکستنشان لعنت کردیم» سوره مائده، آیه ۱۳.</ref>، {{متن قرآن|وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ}}<ref>«و [داغِ] خوارى و بیچارگى و نیاز، بر آنان زده شد و گرفتار خشم خدایى شدند» سوره بقره، آیه ۶۱.</ref>. | |||
*اینگونه شد که [[امامت]] از [[فرزندان]] [[ابراهیم]]{{ع}} از [[نسل]] [[اسحاق]]{{ع}} گرفته شد و به [[پاکان]] [[آل ابراهیم]] از [[نسل]] [[اسماعیل]]{{ع}} یعنی همان [[محمد]] و [[آل]] [[محمد]]{{صل}} منتقل گشت. | |||
*در [[آیه]] دیگری از [[قرآن کریم]] نیز به این مطلب اشاره شده است که انتقال [[امامت]] [[الهی]] به [[فرزندان]] [[ابراهیم]]{{ع}} جز بر اساس استمرار شایستگیها و صلاحیتهای [[الهی]] در این [[خاندان]] نبوده است، آنجا که مىفرماید: {{متن قرآن|إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهَذَا النَّبِيُّ وَالَّذِينَ آمَنُوا}}<ref>«سزاوارترین مردم به ابراهیم، آنها هستند که از او پیروى کردند، و [در زمان و عصر او، به مکتب او وفادار بودند، همچنین] این پیامبر و کسانى که [به او] ایمان آوردهاند [از همه سزاوارترند]» سوره آل عمران، آیه ۶۸.</ref>. | |||
*این [[آیه]] تأکید مىکند که سزاوارترین [[مردم]] به [[ابراهیم]]{{ع}} و نزدیکترین و شبیهترین افراد به [[شخصیت]] [[الهی]] وی، کسانیاند که از او [[پیروی]] کردند و همچنین [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و کسانی که به او [[ایمان]] آوردند. | |||
*اگر در این تعبیر [[قرآنی]]: {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} دقت کنیم و موارد استفاده آن در [[قرآن]] را بررسیم، درمىیابیم که [[قرآن]] بارها این عبارت را برای گروه خاصی از [[مؤمنان]] استفاده کرده است. این گروه خاص از [[مؤمنان]]، همان کسانی هستند که [[ایمان]] در وجودشان به درجهای از کمال رسیده است که [[خدا]]، [[مقام امامت]] سایر [[مؤمنان]] را به ایشان عطا کرده و آنان را به عنوان [[رهبران]] [[امت]] پس از [[رسول خدا]]{{صل}}، [[برگزیده]] است و در [[قرآن]] با ذکر اوصافشان، آنان را معرفی کرده است. آنان نمونههای کامل و الگوهای متعالی هستند که [[خدا]] [[دستور]] داده پس از [[رسول خدا]]{{صل}} به آنان [[اقتدا]] شود. این مطلب را مىتوان در آیاتی نظیر: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آوردهاند؛ همانها که نماز را برپا مىدارند، و در حال رکوع، زکات مىدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>. | |||
*و در [[سورۀ توبه]] میفرماید: {{متن قرآن|أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنْكُمْ وَلَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَا رَسُولِهِ وَلَا الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً}}<ref>«آیا گمان کردید که [به حال خود] رها مىشوید در حالى که هنوز کسانى از شما که جهاد کردند، و غیر از خدا و رسولش و مؤمنان را مورد اعتماد و تکیهگاه خویش انتخاب ننمودند، [از دیگران] مشخّص نشدهاند؟! [باید آزمون شوید و صفوف از هم جدا گردد]» سوره توبه، آیه ۱۶.</ref> و همچنین در [[آیات]] دیگری از [[قرآن کریم]] [[مشاهده]] کرد<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[امامت در قرآن (کتاب)|امامت در قرآن]]، ص ۶۸-۸۱</ref>. | |||
==منابع== | ==منابع== |