جز
جایگزینی متن - 'نظام الهی' به 'نظام الهی'
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
:::::#[[ظلم]] و ستمی که امروزه در گستره عظیمی از [[زمین]] بر [[مستضعفان]] و بینوایان میرود و تهاجم وسیعی که علیه [[ارزشهای الهی]] میشود، شاید در [[تاریخ]] کمنظیر باشد!! آنچه در منطقه بالکان توسط صربها برضد [[مسلمانان]] بوسنی و هرزگوین گذشت، در [[تاریخ]] [[ظلم]] و [[کشتار]] کمتر نظیر داشته است. صربها بارها شکم [[زنان]] آبستن را پاره کردند و جنینها را بیرون کشیدند!! [[کودکان]] را به [[قتل]] رساندند و سر بریدند و با سرهای بریده، پیش چشم [[پدران]] و مادرانشان توپبازی کردند!! در "چچن" [[کودکان]] را سر بریدند و گوشت تنشان را طعمه خوکان ساختند! ستمی که کمونیستها در دوره [[حکومت]] [[کمونیستی]]، بر [[مسلمانان]] آسیای میانه روا داشتهاند، چنان است که لرزه براندام [[انسان]] میاندازد! شکنجههای وحشیانهای که بر [[مسلمانان]] در زندانهای [[اسرائیل]] [[اعمال]] میشود، از محدوده بیان بیرون است! [[برتر]] و بالاتر از همه اینها، شکنجهها، زندانی کردنها و ستمهایی است که در [[عراق]] بر [[مؤمنان]] به دست پلیس بعثی صدامی در جریان بوده و هیچ تعبیری از عهده توصیف آن برنمیآید و ...! آنچه در گوشهگوشه دنیای [[اسلام]] بر [[مسلمانان]] میرود، بسیار وحشتناک و فراتر از ظلموستم و "پرشدن [[زمین]] از ظلموجور" است؛ ولی کمتر دیده شده که افکار عمومی [[جهان]] نسبت به این ستمهای وحشتناک اعتراضی داشته باشند! این [[بیتفاوتی]] از همه بدتر و زشتتر و نشانه [[انحطاط]] [[وجدان]] [[اخلاقی]] در [[جامعه جهانی]] و [[فرهنگ مادی]] [[بشر]] معاصر است. [[انحطاط]] [[وجدان]] [[اخلاقی]]، نمود خطری است که پیوسته سقوط [[فرهنگی]] را در پی دارد و [[قرآن]] از آن به "نابودی [[امتها]]" تعبیر میکند. "[[وجدان]]" [[نیاز]] اصلی و اساسی [[انسان]] است؛ همانگونه که [[انسان]] بدون "[[امنیت]]"، "بهداشت و درمان"، "[[غذا]]"، "[[نظام سیاسی]]" و "[[علم]] [و فنآوری]" [[قادر]] به ادامه [[زندگی]] نیست، به همانسان بدون [[وجدان]]، [[قادر]] به ادامه حیات نیست و هرگاه سرچشمههای [[وجدان]] بخشکد، سقوط [[فرهنگی]] نتیجه طبیعی این حالت خواهد بود. به تعبیر [[قرآن]] پس از سقوط نیز [[قانون]] "استبدال"، "تبدیل" و "[[ارث]]" بر [[زندگی]] [[بشر]] [[حاکم]] خواهد بود و این، همان حالت [[قیام جهانی امام عصر]] {{ع}} و برپایی [[دولت جهانی]] و فراگیر او است. | :::::#[[ظلم]] و ستمی که امروزه در گستره عظیمی از [[زمین]] بر [[مستضعفان]] و بینوایان میرود و تهاجم وسیعی که علیه [[ارزشهای الهی]] میشود، شاید در [[تاریخ]] کمنظیر باشد!! آنچه در منطقه بالکان توسط صربها برضد [[مسلمانان]] بوسنی و هرزگوین گذشت، در [[تاریخ]] [[ظلم]] و [[کشتار]] کمتر نظیر داشته است. صربها بارها شکم [[زنان]] آبستن را پاره کردند و جنینها را بیرون کشیدند!! [[کودکان]] را به [[قتل]] رساندند و سر بریدند و با سرهای بریده، پیش چشم [[پدران]] و مادرانشان توپبازی کردند!! در "چچن" [[کودکان]] را سر بریدند و گوشت تنشان را طعمه خوکان ساختند! ستمی که کمونیستها در دوره [[حکومت]] [[کمونیستی]]، بر [[مسلمانان]] آسیای میانه روا داشتهاند، چنان است که لرزه براندام [[انسان]] میاندازد! شکنجههای وحشیانهای که بر [[مسلمانان]] در زندانهای [[اسرائیل]] [[اعمال]] میشود، از محدوده بیان بیرون است! [[برتر]] و بالاتر از همه اینها، شکنجهها، زندانی کردنها و ستمهایی است که در [[عراق]] بر [[مؤمنان]] به دست پلیس بعثی صدامی در جریان بوده و هیچ تعبیری از عهده توصیف آن برنمیآید و ...! آنچه در گوشهگوشه دنیای [[اسلام]] بر [[مسلمانان]] میرود، بسیار وحشتناک و فراتر از ظلموستم و "پرشدن [[زمین]] از ظلموجور" است؛ ولی کمتر دیده شده که افکار عمومی [[جهان]] نسبت به این ستمهای وحشتناک اعتراضی داشته باشند! این [[بیتفاوتی]] از همه بدتر و زشتتر و نشانه [[انحطاط]] [[وجدان]] [[اخلاقی]] در [[جامعه جهانی]] و [[فرهنگ مادی]] [[بشر]] معاصر است. [[انحطاط]] [[وجدان]] [[اخلاقی]]، نمود خطری است که پیوسته سقوط [[فرهنگی]] را در پی دارد و [[قرآن]] از آن به "نابودی [[امتها]]" تعبیر میکند. "[[وجدان]]" [[نیاز]] اصلی و اساسی [[انسان]] است؛ همانگونه که [[انسان]] بدون "[[امنیت]]"، "بهداشت و درمان"، "[[غذا]]"، "[[نظام سیاسی]]" و "[[علم]] [و فنآوری]" [[قادر]] به ادامه [[زندگی]] نیست، به همانسان بدون [[وجدان]]، [[قادر]] به ادامه حیات نیست و هرگاه سرچشمههای [[وجدان]] بخشکد، سقوط [[فرهنگی]] نتیجه طبیعی این حالت خواهد بود. به تعبیر [[قرآن]] پس از سقوط نیز [[قانون]] "استبدال"، "تبدیل" و "[[ارث]]" بر [[زندگی]] [[بشر]] [[حاکم]] خواهد بود و این، همان حالت [[قیام جهانی امام عصر]] {{ع}} و برپایی [[دولت جهانی]] و فراگیر او است. | ||
:::::#بر خلاف [[انتظار]] برخی، گرایش دنیای امروز به سمت سقوط نظامهای [[سیاسی]]، [[نظامی]] و [[اقتصادی]] [[ستمگر]] است. همه ما چگونگی سقوط [[اتحاد]] شوروی را در ظرف چند ماه [[شاهد]] بودهایم. مثل چنین کشورهایی، مانند ساختمانی است که از درون پوسیده شده و کسی [[قادر]] به نگهداری آن از ویرانی نیست. [[طوفان]] تغییر، هماکنون در امریکا -یعنی ابر [[قدرت]] [[دنیا]]- وزیدن گرفته و این [[کشور]] را در [[بعد اقتصادی]]، [[امنیتی]]، [[اخلاقی]] و [[مقبولیت]]، دچار زلزلههای سخت و درهم کوبندهای کرده است<ref>انفجارهای ۱۱ سپتامبر سال (۲۰۰۱ م) در برجهای ۱۱۰ طبقه سازمان تجارت جهانی و وزارت دفاع امریکا (پنتاگون) در نیویورک، نمونه آشکار این زلزلههای سخت است. (مترجم)</ref>. [[نظام جاهلی]] امروز، شمارش معکوس سقوط و [[فروپاشی]] خود را شروع کرده است؛ بنابراین از چنین [[نظامی]]، چگونه [[انتظار]] [[جنگ]] و وحشیگری بیشتری نداشته باشیم؟! | :::::#بر خلاف [[انتظار]] برخی، گرایش دنیای امروز به سمت سقوط نظامهای [[سیاسی]]، [[نظامی]] و [[اقتصادی]] [[ستمگر]] است. همه ما چگونگی سقوط [[اتحاد]] شوروی را در ظرف چند ماه [[شاهد]] بودهایم. مثل چنین کشورهایی، مانند ساختمانی است که از درون پوسیده شده و کسی [[قادر]] به نگهداری آن از ویرانی نیست. [[طوفان]] تغییر، هماکنون در امریکا -یعنی ابر [[قدرت]] [[دنیا]]- وزیدن گرفته و این [[کشور]] را در [[بعد اقتصادی]]، [[امنیتی]]، [[اخلاقی]] و [[مقبولیت]]، دچار زلزلههای سخت و درهم کوبندهای کرده است<ref>انفجارهای ۱۱ سپتامبر سال (۲۰۰۱ م) در برجهای ۱۱۰ طبقه سازمان تجارت جهانی و وزارت دفاع امریکا (پنتاگون) در نیویورک، نمونه آشکار این زلزلههای سخت است. (مترجم)</ref>. [[نظام جاهلی]] امروز، شمارش معکوس سقوط و [[فروپاشی]] خود را شروع کرده است؛ بنابراین از چنین [[نظامی]]، چگونه [[انتظار]] [[جنگ]] و وحشیگری بیشتری نداشته باشیم؟! | ||
:::::#آنچه در [[قرآن]] و [[روایات]] دیده میشود، این است که: " [[[امام عصر]] {{ع}}] [[زمین]] را از عدلوداد پر میکند، همانگونه که از ظلموجور پر شده است"<ref>{{متن حدیث|يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}.</ref>؛ نه بعد از آنکه از [[ظلم و جور]] پر شده باشد! معنای آن، این نیست که [[امام]] {{ع}} [[منتظر]] بماند تا [[ظلم]] و [[فساد]] بیشتر بشود! بلکه معنای [[روایت]] این است که آن [[حضرت]] هنگامیکه [[ظهور]] میکند، [[زمین]] را از [[عدل و داد]] آکنده میسازد و با [[ظلم]] و [[فساد]] در [[جامعه]] [[مبارزه]] میکند، تا جایی که [[جامعه بشری]]، از [[ظلم]] و [[فساد]] [[پاک]] شود؛ همانگونه که در گذشته از [[ظلم]] و [[فساد]] پر بوده است. اعمش از ابی وائل [[روایت]] کرده که [[امیر مؤمنان]] {{ع}} درباره [[حضرت مهدی]] {{ع}} فرموده است: {{متن حدیث|يَخْرُجُ عَلَى حِينِ غَفْلَةٍ مِنَ النَّاسِ وَ إِمَاتَةٍ مِنَ الْحَقِّ وَ إِظْهَارٍ مِنَ الْجَوْرِ وَ اللَّهِ لَوْ لَمْ يَخْرُجْ لَضُرِبَ عُنُقُهُ يَفْرَحُ لِخُرُوجِهِ أَهْلُ السَّمَاءِ وَ سُكَّانُهَا يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً}}<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۲۰.</ref>؛ "در هنگامه [[غفلت]] [[مردم]]، نابودی [[حق]] و آشکاری [[ظلم]]، [مهدی] [[خروج]] میکند. به سبب این [[خروج]]، اهل [[آسمان]] و ساکنان آن شادمان میشوند و [[زمین]] را از عدلوداد آکنده میسازد؛ چنانکه از ظلموجور پر شده باشد". به نظر میرسد معنای جمله "پر شدن [[زمین]] از ظلموجور"، این است که [[ظلم]] وجور چنان زیاد شود که [[مردم]] از آن، فریاد و فغان بردارند. [[ظلم]]، نقاب تبلیغاتی خود را- که نزد [[مردم]] خوب جلوه میکرد- فروافکند و چهره حقیقیاش را [[آشکار]] سازد! این تشکیلات و نظامها در تحقق آنچه [[مردم]] را بدان [[وعده]] میدادند- [[رفاه]]، [[آسایش]] و [[امنیت]]- [[شکست]] میخورند و پس از این شکستهای گسترده، [[مردم]] در جستوجوی [[نظامی]] [[الهی]] که آنان را از این ناکامیها برهاند، به حرکت درمیآیند و [[رهبری]] را میجویند که دستشان را بگیرد و به سوی [[خدای تعالی]] رهنمونشان سازد. این شکستهای پیدرپی، هم اکنون در [[زندگی]] [[مردم]] یکی پس از دیگری رخ نموده است. بزرگترین آن با سقوط [[اتحاد]] جماهیر شوروی بوده و در سالهای اخیر آشوبهای [[تندی]] امریکا را به لرزه درآورده است. هرکدام از این ناکامیها، [[مردم]] را به سوی [[نظام | :::::#آنچه در [[قرآن]] و [[روایات]] دیده میشود، این است که: " [[[امام عصر]] {{ع}}] [[زمین]] را از عدلوداد پر میکند، همانگونه که از ظلموجور پر شده است"<ref>{{متن حدیث|يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}.</ref>؛ نه بعد از آنکه از [[ظلم و جور]] پر شده باشد! معنای آن، این نیست که [[امام]] {{ع}} [[منتظر]] بماند تا [[ظلم]] و [[فساد]] بیشتر بشود! بلکه معنای [[روایت]] این است که آن [[حضرت]] هنگامیکه [[ظهور]] میکند، [[زمین]] را از [[عدل و داد]] آکنده میسازد و با [[ظلم]] و [[فساد]] در [[جامعه]] [[مبارزه]] میکند، تا جایی که [[جامعه بشری]]، از [[ظلم]] و [[فساد]] [[پاک]] شود؛ همانگونه که در گذشته از [[ظلم]] و [[فساد]] پر بوده است. اعمش از ابی وائل [[روایت]] کرده که [[امیر مؤمنان]] {{ع}} درباره [[حضرت مهدی]] {{ع}} فرموده است: {{متن حدیث|يَخْرُجُ عَلَى حِينِ غَفْلَةٍ مِنَ النَّاسِ وَ إِمَاتَةٍ مِنَ الْحَقِّ وَ إِظْهَارٍ مِنَ الْجَوْرِ وَ اللَّهِ لَوْ لَمْ يَخْرُجْ لَضُرِبَ عُنُقُهُ يَفْرَحُ لِخُرُوجِهِ أَهْلُ السَّمَاءِ وَ سُكَّانُهَا يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً}}<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۲۰.</ref>؛ "در هنگامه [[غفلت]] [[مردم]]، نابودی [[حق]] و آشکاری [[ظلم]]، [مهدی] [[خروج]] میکند. به سبب این [[خروج]]، اهل [[آسمان]] و ساکنان آن شادمان میشوند و [[زمین]] را از عدلوداد آکنده میسازد؛ چنانکه از ظلموجور پر شده باشد". به نظر میرسد معنای جمله "پر شدن [[زمین]] از ظلموجور"، این است که [[ظلم]] وجور چنان زیاد شود که [[مردم]] از آن، فریاد و فغان بردارند. [[ظلم]]، نقاب تبلیغاتی خود را- که نزد [[مردم]] خوب جلوه میکرد- فروافکند و چهره حقیقیاش را [[آشکار]] سازد! این تشکیلات و نظامها در تحقق آنچه [[مردم]] را بدان [[وعده]] میدادند- [[رفاه]]، [[آسایش]] و [[امنیت]]- [[شکست]] میخورند و پس از این شکستهای گسترده، [[مردم]] در جستوجوی [[نظامی]] [[الهی]] که آنان را از این ناکامیها برهاند، به حرکت درمیآیند و [[رهبری]] را میجویند که دستشان را بگیرد و به سوی [[خدای تعالی]] رهنمونشان سازد. این شکستهای پیدرپی، هم اکنون در [[زندگی]] [[مردم]] یکی پس از دیگری رخ نموده است. بزرگترین آن با سقوط [[اتحاد]] جماهیر شوروی بوده و در سالهای اخیر آشوبهای [[تندی]] امریکا را به لرزه درآورده است. هرکدام از این ناکامیها، [[مردم]] را به سوی [[نظام الهی]] و [[رهبر]] ربانی [[نجاتبخش]] سوق میدهد. | ||
::::::'''بررسی نظریه دوم''': این نظریه در [[فهم]] [[علل]] [[تأخیر فرج]] و [[ظهور امام]] {{ع}}، به [[علل]] واقعی تکیه کرده است که نخستین آنها، عدم وجود [[یاوران]] کافی از جهت کمیت و کیفیت، در میان [[شیعیان]] و [[انصار]] آن [[حضرت]] است. بیگمان انقلابی که [[امام]] {{ع}} [[رهبری]] آن را به عهده خواهد داشت، انقلابی جهانی و همگانی است که [[مستضعفان]] و محرومان در آن، [[امامت]] و [[سرپرستی]] [[جامعه بشری]] را عهدهدار خواهند بود: {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>. و [[مؤمنان]] [[مستضعف]] در این مرحله، تمام آنچه را که [[طاغوتها]] از [[قدرت]] و [[ثروت]] در دست دارند، به [[ارث]] میبرند: {{متن قرآن|وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}؛ "و آنان را [[میراث]] بران قرار دهیم" و {{متن قرآن|أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>. و [[سلطه]] برگستره [[زمین]]، نصیب آنان خواهد بود: {{متن قرآن|وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ}}<ref>«و به آنان در این (سر) زمین توانایی بخشیم» سوره قصص، آیه ۶.</ref>. [[امام زمان]] {{ع}} در این مرحله، تمام [[زمین]] را از لوث شرکوظلم [[پاک]] خواهد کرد: {{متن حدیث|يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}؛ "[[زمین]] را از عدلوداد آکنده میسازد؛ چنانکه از ظلموجور پر شده است". در برخی [[روایات]]، تصریح شده، در [[شرق]] و [[غرب]] عالم جایی که در آن ندای "[[لا اله الا الله]]" طنینانداز نشود، یافت نخواهد شد. محور این [[انقلاب]] فراگیر، جز "[[توحید]]" و "[[عدل]]" نخواهد بود. چنین انقلابی، به ناچار زمینهسازیهای زیادی را در سطح [[عالی]]- هم از جهت کمیت و هم از جهت کیفیت (نیروها و امکانات)- میطلبد. اگر این آمادگیها ایجاد نشود، چنین [[انقلاب]] [[فراگیری]] در [[سنتهای الهی]]، در [[تاریخ]] بشری به تحقق نخواهد پیوست»<ref>[[محمد مهدی آصفی|آصفی، محمد مهدی]]، [[انتظار پویا (کتاب)|انتظار پویا]]، ص ۲۶-۳۰.</ref>. | ::::::'''بررسی نظریه دوم''': این نظریه در [[فهم]] [[علل]] [[تأخیر فرج]] و [[ظهور امام]] {{ع}}، به [[علل]] واقعی تکیه کرده است که نخستین آنها، عدم وجود [[یاوران]] کافی از جهت کمیت و کیفیت، در میان [[شیعیان]] و [[انصار]] آن [[حضرت]] است. بیگمان انقلابی که [[امام]] {{ع}} [[رهبری]] آن را به عهده خواهد داشت، انقلابی جهانی و همگانی است که [[مستضعفان]] و محرومان در آن، [[امامت]] و [[سرپرستی]] [[جامعه بشری]] را عهدهدار خواهند بود: {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>. و [[مؤمنان]] [[مستضعف]] در این مرحله، تمام آنچه را که [[طاغوتها]] از [[قدرت]] و [[ثروت]] در دست دارند، به [[ارث]] میبرند: {{متن قرآن|وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}؛ "و آنان را [[میراث]] بران قرار دهیم" و {{متن قرآن|أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>. و [[سلطه]] برگستره [[زمین]]، نصیب آنان خواهد بود: {{متن قرآن|وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ}}<ref>«و به آنان در این (سر) زمین توانایی بخشیم» سوره قصص، آیه ۶.</ref>. [[امام زمان]] {{ع}} در این مرحله، تمام [[زمین]] را از لوث شرکوظلم [[پاک]] خواهد کرد: {{متن حدیث|يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}؛ "[[زمین]] را از عدلوداد آکنده میسازد؛ چنانکه از ظلموجور پر شده است". در برخی [[روایات]]، تصریح شده، در [[شرق]] و [[غرب]] عالم جایی که در آن ندای "[[لا اله الا الله]]" طنینانداز نشود، یافت نخواهد شد. محور این [[انقلاب]] فراگیر، جز "[[توحید]]" و "[[عدل]]" نخواهد بود. چنین انقلابی، به ناچار زمینهسازیهای زیادی را در سطح [[عالی]]- هم از جهت کمیت و هم از جهت کیفیت (نیروها و امکانات)- میطلبد. اگر این آمادگیها ایجاد نشود، چنین [[انقلاب]] [[فراگیری]] در [[سنتهای الهی]]، در [[تاریخ]] بشری به تحقق نخواهد پیوست»<ref>[[محمد مهدی آصفی|آصفی، محمد مهدی]]، [[انتظار پویا (کتاب)|انتظار پویا]]، ص ۲۶-۳۰.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} |