←مقدمه
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←مقدمه) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*عثمان بن عفان از [[قبیله قریش]]، تیره [[اموی]]، جزو اولین گروندگان به [[دین اسلام]] و در زمره [[مهاجرین]] به سرزمین [[حبشه]] است. [[عثمان]] با رقیه، [[فرزند پیامبر]] اکرم {{صل}} و پس از [[وفات]] او در سال دوم [[هجرت]] با امکلثوم، [[فرزند]] دیگر [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[ازدواج]] کرد. از اینرو [[لقب]] "ذوالنورین" به او دادند. [[کنیه]] او "ابوعبدالله" است. [[عثمان]] فردی متمول بود که از [[مال]] خود در راه پیشبرد [[اسلام]] مایه میگذاشت، اما از وی [[مجاهدت]] خاصی در میدان [[نبرد]] گزارش نشده است. نقطه عطف اقدامهای او در زمان [[پیامبر]] {{صل}} مربوط به سال [[ششم هجری]] در جریان [[صلح حدیبیه]] است. [[پیامبر]] در آن سال آهنگ [[حج]] کرده بود. از اینرو در نزدیکی [[مکه]] از حرکت بازایستاد و [[عثمان]] را، بهدلیل اعتباری که در شهر [[مکه]] داشت، همراه خانوادهاش بهعنوان پیامرسان [[پیامبر]] مبنی بر اینکه ایشان قصد [[جنگ]] ندارند، نزد مکیان فرستاد.[[مشرکان]] از بازگشت آنها برای چند روز جلوگیری کردند و در نتیجه این [[گمان]] [[قوت]] گرفت که او کشته شده است. در آن حال [[پیامبر]] برای [[جنگ]] با [[مشرکان]] [[پیمان]] بست و در آن [[پیمان]] یک دست خود را از جانب [[عثمان]] روی دست دیگر گذاشت. این امر را از افتخارات او میشمرند. | *عثمان بن عفان از [[قبیله قریش]]، تیره [[اموی]]، جزو اولین گروندگان به [[دین اسلام]] و در زمره [[مهاجرین]] به سرزمین [[حبشه]] است. [[عثمان]] با رقیه، [[فرزند پیامبر]] اکرم {{صل}} و پس از [[وفات]] او در سال دوم [[هجرت]] با امکلثوم، [[فرزند]] دیگر [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[ازدواج]] کرد. از اینرو [[لقب]] "ذوالنورین" به او دادند. [[کنیه]] او "ابوعبدالله" است. [[عثمان]] فردی متمول بود که از [[مال]] خود در راه پیشبرد [[اسلام]] مایه میگذاشت، اما از وی [[مجاهدت]] خاصی در میدان [[نبرد]] گزارش نشده است. نقطه عطف اقدامهای او در زمان [[پیامبر]] {{صل}} مربوط به سال [[ششم هجری]] در جریان [[صلح حدیبیه]] است. [[پیامبر]] در آن سال آهنگ [[حج]] کرده بود. از اینرو در نزدیکی [[مکه]] از حرکت بازایستاد و [[عثمان]] را، بهدلیل اعتباری که در شهر [[مکه]] داشت، همراه خانوادهاش بهعنوان پیامرسان [[پیامبر]] مبنی بر اینکه ایشان قصد [[جنگ]] ندارند، نزد مکیان فرستاد.[[مشرکان]] از بازگشت آنها برای چند روز جلوگیری کردند و در نتیجه این [[گمان]] [[قوت]] گرفت که او کشته شده است. در آن حال [[پیامبر]] برای [[جنگ]] با [[مشرکان]] [[پیمان]] بست و در آن [[پیمان]] یک دست خود را از جانب [[عثمان]] روی دست دیگر گذاشت. این امر را از افتخارات او میشمرند. | ||
*[[عثمان]] در زمان [[خلیفه اول]] بیشتر به پیشه اصلی خود، [[تجارت]]، مشغول بود. اما در عین حال در شمار کاتبان [[خلیفه]] نیز بهشمار میآمد، بهگونهای که متن تعیین [[جانشین]] [[خلیفه اول]] با دستخط او و امضای [[خلیفه]] به تثبیت رسید. او بهعنوان یکی از اعضای [[شورای شش نفره]] برای تعیین [[جانشین]] [[خلیفه دوم]] [[انتخاب]] شد. در این [[شورا]] [[حق]] مسلم [[امام علی]] {{ع}} زیر پا گذاشته شد و در نهایت [[خلافت]] به [[عثمان]] رسید. [[امام]] {{ع}} ضمن تأکید بر [[حق]] و صلاحیت خود بر [[حکومت]] و ستمی که بر ایشان رفت، بیان داشت تا زمانیکه [[امنیت]] [[مسلمانان]] برقرار باشد، [[صبر]] خواهد کرد<ref>نک: نهج البلاغه، خطبه ۷۴</ref>. | *[[عثمان]] در زمان [[خلیفه اول]] بیشتر به پیشه اصلی خود، [[تجارت]]، مشغول بود. اما در عین حال در شمار کاتبان [[خلیفه]] نیز بهشمار میآمد، بهگونهای که متن تعیین [[جانشین]] [[خلیفه اول]] با دستخط او و امضای [[خلیفه]] به تثبیت رسید. او بهعنوان یکی از اعضای [[شورای شش نفره]] برای تعیین [[جانشین]] [[خلیفه دوم]] [[انتخاب]] شد. در این [[شورا]] [[حق]] مسلم [[امام علی]] {{ع}} زیر پا گذاشته شد و در نهایت [[خلافت]] به [[عثمان]] رسید. [[امام]] {{ع}} ضمن تأکید بر [[حق]] و صلاحیت خود بر [[حکومت]] و ستمی که بر ایشان رفت، بیان داشت تا زمانیکه [[امنیت]] [[مسلمانان]] برقرار باشد، [[صبر]] خواهد کرد<ref>{{متن حدیث|لَقَدْ عَلِمْتُمْ أَنِّي أَحَقُّ النَّاسِ بِهَا مِنْ غَيْرِي؛ وَ وَاللَّهِ لَأُسْلِمَنَّ مَا سَلِمَتْ أُمُورُ الْمُسْلِمِينَ وَ لَمْ يَكُنْ فِيهَا جَوْرٌ إِلَّا عَلَيَّ خَاصَّةً، الْتِمَاساً لِأَجْرِ ذَلِكَ وَ فَضْلِهِ، وَ زُهْداً فِيمَا تَنَافَسْتُمُوهُ مِنْ زُخْرُفِهِ وَ زِبْرِجِهِ}}؛ نک: نهج البلاغه، خطبه ۷۴</ref>. | ||
*[[خلافت عثمان]] در [[محرم]] سال ۲۴ هجری آغاز شد. در اوایل [[خلافت عثمان]]، برخی [[شورشها]] در سرزمینهای تازهمسلمان شکل گرفته بود، اما در نهایت [[مسلمانان]] موفق به کنترل اوضاع و ادامه فتوحات شدند و دامنه [[دولت اسلامی]] را گسترش دادند. در زمان [[عثمان]] و زیر نظر او، در رأس هیئتی، [[قرآن کریم]] جمع و تدوین شد و او از [[صحابه]] و [[حافظان قرآن]] در مورد صحیح بودن [[مصحف]] [[شهادت]] گرفت. این [[مصحف]] را "[[مصحف]] [[امام]]" مینامند، زیرا چند نسخه از روی آن تهیه و بهعنوان الگوی قرائت صحیح به شهرهای مهم [[اسلامی]] ارسال شد. | *[[خلافت عثمان]] در [[محرم]] سال ۲۴ هجری آغاز شد. در اوایل [[خلافت عثمان]]، برخی [[شورشها]] در سرزمینهای تازهمسلمان شکل گرفته بود، اما در نهایت [[مسلمانان]] موفق به کنترل اوضاع و ادامه فتوحات شدند و دامنه [[دولت اسلامی]] را گسترش دادند. در زمان [[عثمان]] و زیر نظر او، در رأس هیئتی، [[قرآن کریم]] جمع و تدوین شد و او از [[صحابه]] و [[حافظان قرآن]] در مورد صحیح بودن [[مصحف]] [[شهادت]] گرفت. این [[مصحف]] را "[[مصحف]] [[امام]]" مینامند، زیرا چند نسخه از روی آن تهیه و بهعنوان الگوی قرائت صحیح به شهرهای مهم [[اسلامی]] ارسال شد. | ||
*رفتارهای [[خلیفه]] بهخصوص در سالهای ۳۱ و ۳۲ هجری بهگونهای بود که موجب [[نارضایتی]] و در نهایت [[شورش]] [[مردم]] علیه وی شد. بهکارگیری [[خویشان]] و [[نزدیکان]] که اغلب از [[بنیامیه]] بودند، در امور حساس حکومتی و بدون در نظر گرفتن صلاحیتهای فردی، [[بیتالمال]] را ملک شخصی دانستن و سوءاستفاده از [[بیت المال]] و نیز [[تبعیض]] در [[مصرف]] [[بیت المال]] و اعطای آن به [[خویشاوندان]] با عنوان [[صلهرحم]]، از جمله علل و عواملی بودند که باعث [[خشم]] و [[شورش]] [[مسلمانان]] شدند، بهگونهای که در منابع [[نقل]] است او ۴ میلیون و ۳۱۰ هزار دینا و ۱۲۶ میلیون و ۷۷۰ هزار درهم از [[بیتالمال]] را به خود و تعداد اندکی از نزدیکانش اختصاص داد. [[امام]] {{ع}} در این مورد میفرماید: تا سومین به [[خلافت]] برخاست، در حالیکه باد [[نخوت]] به غبغب افکنده و هدفی جز کامجویی از [[خلافت]] در سر نپرورده بود و همراه او فامیلش به [[غارت]] [[بیت المال]] پرداختند و چون شتری که به گیاه بهاران درآمده، [[مال]] [[خدا]] را بر بد دادند. تا آن روز که رشتههایش گسیخت و کردار ناشایستش گریبانش گرفت و غوطهوری در [[نعمت]] و [[طغیان]] در بهرهوری و سوءاستفاده از [[بیت المال]] هلاکش ساخت<ref>{{متن حدیث|إِلَى أَنْ قَامَ ثَالِثُ الْقَوْمِ نَافِجاً حِضْنَيْهِ بَيْنَ نَثِيلِهِ وَ مُعْتَلَفِهِ وَ قَامَ مَعَهُ بَنُو أَبِيهِ يَخْضَمُونَ مَالَ اللَّهِ [خَضْمَ] خِضْمَةَ الْإِبِلِ نِبْتَةَ الرَّبِيعِ إِلَى أَنِ انْتَكَثَ عَلَيْهِ فَتْلُهُ وَ أَجْهَزَ عَلَيْهِ عَمَلُهُ وَ كَبَتْ بِهِ بِطْنَتُهُ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۳</ref>. همچنین [[آزار]] و [[شکنجه]] برخی [[خواص]] منتقد چون [[ابوذر]] غفاری، عماریاسر، [[عبدالله بن مسعود]]، چشمپوشی از [[اجرای حدود الهی]] به تشخیص خود و بدون در نظر گرفتن [[احکام فقهی]] از عوامل اصلی [[شورش]] و [[نارضایتی]] عمومی از دستگاه [[خلافت]] شد و سرانجام به [[شورش]] و [[انقلاب]] علیه [[خلیفه]] انجامید. [[امام علی]] {{ع}} در اینباره میفرماید: او ([[عثمان]]) از آن هنگام که [[حکومت]] یافت، [[بدعتها]] آورد و زمینه [[بدگویی]] و [[اعتراض]] [[مردم]] را فراهم کرد. [[مردم]] نیز زبان به [[بدگویی]] گشودند. سپس به سبب بدرفتاری بسیار او بر وی شوریدند و کار را دگرگون ساختند<ref>{{متن حدیث|اسْتَأْثَرَ فَأَسَاءَ الْأَثَرَةَ وَ جَزِعْتُمْ فَأَسَأْتُمُ الْجَزَعَ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۳۰</ref>. | *رفتارهای [[خلیفه]] بهخصوص در سالهای ۳۱ و ۳۲ هجری بهگونهای بود که موجب [[نارضایتی]] و در نهایت [[شورش]] [[مردم]] علیه وی شد. بهکارگیری [[خویشان]] و [[نزدیکان]] که اغلب از [[بنیامیه]] بودند، در امور حساس حکومتی و بدون در نظر گرفتن صلاحیتهای فردی، [[بیتالمال]] را ملک شخصی دانستن و سوءاستفاده از [[بیت المال]] و نیز [[تبعیض]] در [[مصرف]] [[بیت المال]] و اعطای آن به [[خویشاوندان]] با عنوان [[صلهرحم]]، از جمله علل و عواملی بودند که باعث [[خشم]] و [[شورش]] [[مسلمانان]] شدند، بهگونهای که در منابع [[نقل]] است او ۴ میلیون و ۳۱۰ هزار دینا و ۱۲۶ میلیون و ۷۷۰ هزار درهم از [[بیتالمال]] را به خود و تعداد اندکی از نزدیکانش اختصاص داد. [[امام]] {{ع}} در این مورد میفرماید: تا سومین به [[خلافت]] برخاست، در حالیکه باد [[نخوت]] به غبغب افکنده و هدفی جز کامجویی از [[خلافت]] در سر نپرورده بود و همراه او فامیلش به [[غارت]] [[بیت المال]] پرداختند و چون شتری که به گیاه بهاران درآمده، [[مال]] [[خدا]] را بر بد دادند. تا آن روز که رشتههایش گسیخت و کردار ناشایستش گریبانش گرفت و غوطهوری در [[نعمت]] و [[طغیان]] در بهرهوری و سوءاستفاده از [[بیت المال]] هلاکش ساخت<ref>{{متن حدیث|إِلَى أَنْ قَامَ ثَالِثُ الْقَوْمِ نَافِجاً حِضْنَيْهِ بَيْنَ نَثِيلِهِ وَ مُعْتَلَفِهِ وَ قَامَ مَعَهُ بَنُو أَبِيهِ يَخْضَمُونَ مَالَ اللَّهِ [خَضْمَ] خِضْمَةَ الْإِبِلِ نِبْتَةَ الرَّبِيعِ إِلَى أَنِ انْتَكَثَ عَلَيْهِ فَتْلُهُ وَ أَجْهَزَ عَلَيْهِ عَمَلُهُ وَ كَبَتْ بِهِ بِطْنَتُهُ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۳</ref>. همچنین [[آزار]] و [[شکنجه]] برخی [[خواص]] منتقد چون [[ابوذر]] غفاری، عماریاسر، [[عبدالله بن مسعود]]، چشمپوشی از [[اجرای حدود الهی]] به تشخیص خود و بدون در نظر گرفتن [[احکام فقهی]] از عوامل اصلی [[شورش]] و [[نارضایتی]] عمومی از دستگاه [[خلافت]] شد و سرانجام به [[شورش]] و [[انقلاب]] علیه [[خلیفه]] انجامید. [[امام علی]] {{ع}} در اینباره میفرماید: او ([[عثمان]]) از آن هنگام که [[حکومت]] یافت، [[بدعتها]] آورد و زمینه [[بدگویی]] و [[اعتراض]] [[مردم]] را فراهم کرد. [[مردم]] نیز زبان به [[بدگویی]] گشودند. سپس به سبب بدرفتاری بسیار او بر وی شوریدند و کار را دگرگون ساختند<ref>{{متن حدیث|اسْتَأْثَرَ فَأَسَاءَ الْأَثَرَةَ وَ جَزِعْتُمْ فَأَسَأْتُمُ الْجَزَعَ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۳۰</ref>. |