←مقدمه
(←منابع) |
(←مقدمه) |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
#از [[آیه]] بهدست میآید که [[ابلاغ]] این امر، برای [[رسول خدا]]{{صل}} دشوار بوده است؛ زیرا میترسیدند [[مردم]] از [[فرمان]] او [[سرپیچی]] کرده و با [[ایجاد اختلاف]] و تشتّت، زحمات ۲۳ساله او را به باد دهند؛ از اینرو، این مطلب - با نگاه به [[تاریخ]] - جز [[ابلاغ]] [[ولایت امیر المؤمنین]]{{ع}} چیز دیگری نبوده است. | #از [[آیه]] بهدست میآید که [[ابلاغ]] این امر، برای [[رسول خدا]]{{صل}} دشوار بوده است؛ زیرا میترسیدند [[مردم]] از [[فرمان]] او [[سرپیچی]] کرده و با [[ایجاد اختلاف]] و تشتّت، زحمات ۲۳ساله او را به باد دهند؛ از اینرو، این مطلب - با نگاه به [[تاریخ]] - جز [[ابلاغ]] [[ولایت امیر المؤمنین]]{{ع}} چیز دیگری نبوده است. | ||
#[[روایات]] صحیح السند از [[شیعه]] و [[سنّی]] نیز، [[شأن نزول]] [[آیه]] "[[ابلاغ]]" را [[حضرت]] [[امیر مؤمنان]]{{ع}} میدانند<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]،[[ درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]، ص: ۱۲۰.</ref>. | #[[روایات]] صحیح السند از [[شیعه]] و [[سنّی]] نیز، [[شأن نزول]] [[آیه]] "[[ابلاغ]]" را [[حضرت]] [[امیر مؤمنان]]{{ع}} میدانند<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]،[[ درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]، ص: ۱۲۰.</ref>. | ||
==مقدمه== | |||
*این [[آیه]] به اتّفاق نظر [[محدّثان]] [[شیعه]] و تصریح گروه بسیاری از [[مفسران]] [[اهل سنّت]] در محل "[[غدیر خم]]" و سال [[حجه الوداع]] -[[سال]] آخر [[عمر]] [[پیامبر]]{{صل}}- نازل شد. لحن و آهنگ [[آیه]] حکایت از امر مهمّی دارد که مساوی و معادل امر [[نبوّت]] و [[رسالت]] است. [[ابلاغ]] چه امری در آخرین روزهای [[حیات پیامبر]]{{صل}} (هفتاد روز قبل از [[رحلت]]) آن چنان مهمّ است که تلاش بیست و سه ساله [[پیامبر]]{{صل}} در [[ابلاغ]] [[رسالت]]، در گرو انجام آن است؟ [[پیامبر]]{{صل}} که در طول [[رسالت]] بیست و سه ساله خود از هیچ چیز نترسیده بود و هنگامی که یک تنه و با [[همراهی]] [[نوجوانی]] نورس و همسرش کار را شروع کرد هیچگاه از آن همه [[دشمن]] نیرومند نهراسید، حال که [[اسلام]] تقریباً تمام [[جزیرة العرب]] را تسخیر کرده و [[مسلمانان]] قدرتمند هستند، [[پیامبر]] از چه خطری ممکن است بترسد؟ [[بدیهی]] است که این خطر از خارج نیست بلکه از داخل [[جامعه اسلامی]] است و روشن است که [[پیامبر]]{{صل}} بر [[جان]] خود نمیترسد، بلکه بر [[اسلام]] و [[تفرقه]] [[مسلمانان]] میترسد؛ زیرا [[پیامبری]] که به فرموده [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} هنگام [[نبرد]] هرگاه کار سخت میشد، [[مسلمانان]] پناهگاهی جز او نمییافتند و او با [[آرامش]] کامل آنان را [[پناه]] میداد، شخصی نبود که از [[دشمنی]] [[هراس]] داشته باشد. | *این [[آیه]] به اتّفاق نظر [[محدّثان]] [[شیعه]] و تصریح گروه بسیاری از [[مفسران]] [[اهل سنّت]] در محل "[[غدیر خم]]" و سال [[حجه الوداع]] -[[سال]] آخر [[عمر]] [[پیامبر]]{{صل}}- نازل شد. لحن و آهنگ [[آیه]] حکایت از امر مهمّی دارد که مساوی و معادل امر [[نبوّت]] و [[رسالت]] است. [[ابلاغ]] چه امری در آخرین روزهای [[حیات پیامبر]]{{صل}} (هفتاد روز قبل از [[رحلت]]) آن چنان مهمّ است که تلاش بیست و سه ساله [[پیامبر]]{{صل}} در [[ابلاغ]] [[رسالت]]، در گرو انجام آن است؟ [[پیامبر]]{{صل}} که در طول [[رسالت]] بیست و سه ساله خود از هیچ چیز نترسیده بود و هنگامی که یک تنه و با [[همراهی]] [[نوجوانی]] نورس و همسرش کار را شروع کرد هیچگاه از آن همه [[دشمن]] نیرومند نهراسید، حال که [[اسلام]] تقریباً تمام [[جزیرة العرب]] را تسخیر کرده و [[مسلمانان]] قدرتمند هستند، [[پیامبر]] از چه خطری ممکن است بترسد؟ [[بدیهی]] است که این خطر از خارج نیست بلکه از داخل [[جامعه اسلامی]] است و روشن است که [[پیامبر]]{{صل}} بر [[جان]] خود نمیترسد، بلکه بر [[اسلام]] و [[تفرقه]] [[مسلمانان]] میترسد؛ زیرا [[پیامبری]] که به فرموده [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} هنگام [[نبرد]] هرگاه کار سخت میشد، [[مسلمانان]] پناهگاهی جز او نمییافتند و او با [[آرامش]] کامل آنان را [[پناه]] میداد، شخصی نبود که از [[دشمنی]] [[هراس]] داشته باشد. | ||
*آری! آنچه [[پیامبر]]{{صل}} را میترسانید این بود که با معرّفی [[جانشین]] خود- که [[خدا]] او را [[برگزیده]] است -[[ایمان]] عدّهای با تصوّرات واهی و تحت تأثیر [[روح]] قبیلگی و با اثرپذیری از معیارهای [[جاهلی]] و با این [[پندار]] که [[پیامبر]]{{صل}} [[قبیله]] خود را [[حاکمیت]] میبخشد، [[متزلزل]] گردید و [[اختلاف]] و دو دستگی [[اسلام]] را به مخاطره اندازد که [[خداوند]] فرمود: زحمات تو را [[خدا]] از آسیب [[مردم]] [[حفظ]] خواهد کرد. | *آری! آنچه [[پیامبر]]{{صل}} را میترسانید این بود که با معرّفی [[جانشین]] خود- که [[خدا]] او را [[برگزیده]] است -[[ایمان]] عدّهای با تصوّرات واهی و تحت تأثیر [[روح]] قبیلگی و با اثرپذیری از معیارهای [[جاهلی]] و با این [[پندار]] که [[پیامبر]]{{صل}} [[قبیله]] خود را [[حاکمیت]] میبخشد، [[متزلزل]] گردید و [[اختلاف]] و دو دستگی [[اسلام]] را به مخاطره اندازد که [[خداوند]] فرمود: زحمات تو را [[خدا]] از آسیب [[مردم]] [[حفظ]] خواهد کرد. |