آیه ولایت: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۹٬۸۲۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۴ ژوئن ۲۰۲۰
خط ۷۰: خط ۷۰:
#{{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} در [[آیه]] دلالت بر جمع می‌کند و اطلاق آن بر فرد، با [[فصاحت]] و [[بلاغت قرآن]] مطابقت ندارد. در پاسخ باید گفت: اطلاق واژۀ جمع بر فرد معین به [[انگیزه]] [[تعظیم]] و مانند آن، امری شایع است؛ چنانکه در [[قرآن]] دربارۀ نشان دادن [[عظمت]] [[خداوند]] از ضمایر جمع استفاده شده است: {{متن قرآن|نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ}}<ref>«ما به آنچه وصف می‌کنند داناتریم» سوره مؤمنون، آیه ۹۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[آیه ولایت ۲ (مقاله)|آیه ولایت]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]؛ [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص:۱۵۱-۱۵۵.</ref>
#{{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} در [[آیه]] دلالت بر جمع می‌کند و اطلاق آن بر فرد، با [[فصاحت]] و [[بلاغت قرآن]] مطابقت ندارد. در پاسخ باید گفت: اطلاق واژۀ جمع بر فرد معین به [[انگیزه]] [[تعظیم]] و مانند آن، امری شایع است؛ چنانکه در [[قرآن]] دربارۀ نشان دادن [[عظمت]] [[خداوند]] از ضمایر جمع استفاده شده است: {{متن قرآن|نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ}}<ref>«ما به آنچه وصف می‌کنند داناتریم» سوره مؤمنون، آیه ۹۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[آیه ولایت ۲ (مقاله)|آیه ولایت]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]؛ [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص:۱۵۱-۱۵۵.</ref>
#شنیدین صدای [[سائل]] و تقدیم [[انگشتر]] به او توسط [[حضرت]] با [[حضور قلب]] ایشان در [[نماز]] منافات دارد. منتها باید دانست توجّه [[حضرت]] هنگام [[نماز]]، به کاری [[عبادی]]، یعنی دادن [[زکات]] به [[انسان]] [[فقیر]]، امری مطلوب [[پروردگار]] است؛ لذا منافاتی با [[نماز خواندن]] ندارد، چراکه این دو عمل تعارضی با همدیگر ندارند<ref>ر.ک: [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص:۱۵۵-۱۵۷.</ref>.
#شنیدین صدای [[سائل]] و تقدیم [[انگشتر]] به او توسط [[حضرت]] با [[حضور قلب]] ایشان در [[نماز]] منافات دارد. منتها باید دانست توجّه [[حضرت]] هنگام [[نماز]]، به کاری [[عبادی]]، یعنی دادن [[زکات]] به [[انسان]] [[فقیر]]، امری مطلوب [[پروردگار]] است؛ لذا منافاتی با [[نماز خواندن]] ندارد، چراکه این دو عمل تعارضی با همدیگر ندارند<ref>ر.ک: [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص:۱۵۵-۱۵۷.</ref>.
=='''واژه "ولی" در [[آیه]] به چه معنا و چه نوع [[ولایتی]] را دربر می‌گیرد؟'''==
*[[ولایت]] به معنای [[حق تصرف]] و [[سرپرستی]] است<ref>از نگاه نگارنده واژگان قرآنی فقط دارای یک معنا هستند و معانی دیگر که برای یک واژه در کتاب‌های لغت آمده، از لوازم معنای اصلی است؛ از این‌رو ولایت به معنای حق تصرف و سرپرستی است و سرپرستی نیز دارای مراتب است، شدت و ضعف، تام و ناقص دارد؛ محبت و نصرت از لوازم ولایت است.</ref> و از نوع [[ولایت]] یک‌ سویه است. این نوع از [[ولایت]]، به [[خدا]]، [[رسول خدا]]{{صل}} و [[مؤمنان]] ویژه منحصر است.
*[[اثبات]] اینکه [[ولایت]]<ref>واژه ولی، ولایت، ولاء، مولی، اولیاء، اولی و مانند آنکه از مادّه «ولی» اشتقاق یافته، از پر کاربردترین واژه‌های قرآن کریم است که گوناگون در قالب اسم، فعل، مفرد و جمع در ۲۳۳ جا به کار رفته است. ولایت به معنای اتّصال و قرب است و این کلمه، گاهی در امور معنوی به کار گرفته می‌شود و گاهی در امور مادی و جسمانی، به دو امری که پس از یک‌دیگر واقع میشوند، میگویند: بین آنها توالی است، دو حادثه که پشت سر هم اتفاق میافتد، بینشان موالات است. حلقات یک سلسله حوادث که هر یک پس از دیگری رخ میدهد، متوالی است. پس موالات و توالی عبارت از ارتباط حوادث با یکدی‌گر و قرب هر حادثه با حادثه دیگر است نتیجه آنکه ولایت دو جزء دارد: یکی پیوند عمیق میان دو موجود و دیگری حق تصرّف از سوی یکی از آن دو است.</ref> به معنای [[حق تصرف]] و [[سرپرستی]] است، با چند [[دلیل]] امکان‌پذیر است:
#یکی از مهمترین معناهایی که برای [[ولایت]] آمده، [[سرپرستی]] و مالک امر بودن است. [[ابن‌منظور]] آورده است:{{عربی|ففی اسماء الله تعالی: الولی هو الناصر و قیل: المتولی لأمور العالم و الخلائق القائم بها}}<ref>لسان العرب، ج۱۵، ص۴۰۷.</ref> و در مجمع البحرین آمده است: {{عربی|المعنی: الذی یتولی تدبیرکم و یلی أمورکم}} {{متن قرآن|اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا}} {{عربی|الذین هذه صفاتهم}} {{متن قرآن|الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>مجمع البحرین، ج۱، ص۴۵۶.</ref>؛
#با توجه به واژه {{متن قرآن|إِنَّمَا}}، که بر انحصار دلالت دارد، [[ولایت]] به معنای [[نصرت]] نیست؛ زیرا [[نصرت]]، به [[خدا]]، [[رسول خدا]]{{صل}} و [[مؤمنان]] ویژه، اختصاص نداشته و همه [[مؤمنان]] را در برمی‌گیرد.
#اگر [[ولایت]] به معنای [[نصرت]] باشد، مستلزم آن است که بسیاری از آیاتی که واژه "ولی" در کنار واژه "نصیر" آمده، لغو باشد؛ زیرا دو واژه هم معنا در کنار هم آمده است.
#اگر [[ولایت]] به معنای [[نصرت]] باشد، مستلزم اغراء به [[جهل]] است؛ زیرا با معانی متعددی که برای "ولی" آمده، نمی‌توان تشخیص داد کدام معنا را [[متکلّم]] [[اراده]] کرده است.
#کلمه "ولی"، نخست به [[خداوند]] و سپس به [[پیامبر]]{{صل}} اختصاص داده شده است. [[ولایت]] [[خداوند]] و [[پیامبر]]{{صل}} [[ثابت]] است و [[ولایت]] [[خدا]] و [[رسول الله]]{{صل}} به معنای مالک امر بودن است. از سویی {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} بر [[خداوند]] و [[پیامبر]] عطف شده و [[حکم]] معطوف با معطوف علیه مشترک است، پس [[ولایت]] به معنای [[مالکیت]] [[امر]] خواهد بود.
*به دیگر سخن، به استناد "واو" به کار رفته در [[آیه ولایت]]، که در [[حکم]] تکرار معطوف‌علیه و سه جمله مستقل {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ}} {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ... رَسُولُهُ}} {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ الَّذِينَ آمَنُوا}} است، بی‌تردید ولی در دو جمله نخست، به قرینه اینکه در [[حیات پیامبر]] کسی جز او ولی نیست، به معنای اولی بالتصرف است و در جمله سوّم نیز، به استناد همین قرینه داخلی، به معنای اولی بالتصرف است<ref>ر.ک: همان، ج۲۳، ص۱۲۰.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص:۱۵-۱۸.</ref>.
===رابطه [[ولایت]] با [[محبّت]] و [[نصرت]]===
رابطه میان [[ولایت]] با [[نصرت]] و [[محبّت]]، [[عام و خاص]] مطلق است. یعنی هر کجا واژه [[ولایت]] به کار رفته، [[نصرت]] و [[محبّت]] هم هست، ولی اگر واژه [[محبّت]] یا [[نصرت]] به کار رفته باشد، [[ولایت]] با آن همراه نیست.
[[ولایت]] یک سویه
[[ولایت]] به کار رفته در [[آیه]]، از نوع [[ولایت]] یک‌سویه<ref>ارتباط و تأثیر دو گونه است: دوجانبه و یک‌جانبه. اگر تأثیر متقابل و دو جانبه بود، اوّلی، وَلیّ دوّمی است و دومی نیز ولی اوّلی است. مانند: اخوّت و برادری که اگر حسن برادر حسین است، حسین نیز برادر حسن است، ولی اگر تأثیر یک‌جانبه بود، اوّلی، ولی دوّمی است و دوّمی مولّی علیه اوّلی است؛ یعنی دوّمی تحت ولایت اولی قرار دارد؛ مانند ابوّت و بنوّت.</ref> به [[خدا]]، [[رسول خدا]]{{صل}} و [[مؤمنان]] ویژه و منحصر است زیرا:
١. واژه {{متن قرآن|إِنَّمَا}} که در ابتدای [[آیه]]، [[اثبات]] می‌کند که این نوع [[ولایت]]، [[ولایتی]] ویژه است و به [[خدا]]، [[رسول خدا]]{{صل}} و [[مؤمنان]] ویژه اختصاص دارد<ref>احکام القرآن، ج۱، ص۵۱. قوله تعالی: {{متن قرآن|إِنَّمَا}}، {{عربی|و هی کلمة موضوعة للحصر تتضمّن النفی و الإثبات فتثبت ما تناوله الخطاب و تنفی ما عداه}}.</ref>.
[[زمخشری]] مینویسد:
{{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا}} {{عربی|و معنی}} {{متن قرآن|إِنَّمَا}} {{عربی|وجوب اختصاصهم بالموالاة. فإن قلت: قد ذکرت جماعة، فهلا قیل إنما أولیاؤکم؟ قلت: أصل الکلام: إنما ولیکم، فجعلت الولایة الله علی طریق الأصالة، ثم نظم فی سلک إثباتها له إثباتها لرسول الله{{صل}} و المؤمنین [[علی]] [[سبیل]] التبع}}<ref>الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۱، ص۶۴۸.</ref>؛
٢. رابطه میان [[خدا]]، [[رسول]]{{صل}} و [[مؤمنان]] ویژه با [[امّت اسلامی]] یک‌سویه است به گونه‌ای که فقط یکی از دو سو ([[خدا]] و [[رسول]]{{صل}} و [[مؤمنان]]) در دیگری ([[امّت اسلامی]]) مؤثّراند و عکس آن پذیرفته نیست؛ زیرا کسی بر [[خدا]]، [[رسول]] و [[اولیای خدا]] [[ولایت]] ندارد و [[خداوند]] بالاترین [[ولایت]] را بر [[مردم]] داشته و [[رسول]]{{صل}} و [[جانشینان]] او به تبع [[ولایت]] [[خداوند]] و در طول [[ولایت]] او، بر [[مردم]] [[ولایت]] دارند.
٣. {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُوا}} و یا فرد خاص است و یا همه [[مؤمنان]]. همه [[مؤمنان]] [[اراده]] نشده‌اند؛ زیرا مفاد [[آیه]] چنین خواهد شد: ای کسانی که [[ایمان]] آورده [[اید]]، [[ولیّ]] شما [[خدا]] و [[رسول]] و کسانی‌اند که [[ایمان]] آورده‌اند. از این‌رو، کسانی [[ولیّ]] خواهند بود، که [[ولیّ]] برای ایشان [[تعیین]] شده است. به اصطلاح، [[اتّحاد]] [[ولیّ]] و مولیّ‌علیه پیش خواهد آمد که این ممکن نیست<ref>قاضی نورالله، الصوارم المهرقة، ص۱۷۵.</ref>. به دیگر سخن لازم خواهد آمد که هر کس [[ولیّ]] خویش باشد و این محال است؛ پس، ناگزیر باید مخاطبان [[آیه]]، جز صاحبان [[ولایت]] باشند<ref>استر آبادی، تأویل الآیات الظاهرة، ج۱، ص۱۵۴.</ref>.
نتیجه: با آمدن {{متن قرآن|إِنَّمَا}} که در آغاز [[آیه ولایت]] مشخص می‌شود، که اولاً: این نوع [[ولایت]]، [[ولایتی]] خاص و منحصر است که همان ولای [[سرپرستی]] است. ثانیاً: با خطاب {{متن قرآن|وَلِيُّكُمُ}}، این [[ولایت]] به [[خدا]]، [[رسول خدا]] و [[مؤمنان]] ویژه اختصاص دارد و به معنای [[نصرت]] نبوده، دیگران را در بر نمی‌گیرد؛ چرا که [[نصرت]]، به [[خدا]]، [[رسول خدا]] و [[مؤمنان]] ویژه اختصاص نداشته و همه [[مؤمنان]] را در برمی گیرد.
 آیاتی در [[قرآن کریم]] [[ولایت]] یک‌سویه را [[اثبات]] می‌کند.
[[ولایت]] بر سفیه، ضعیف و...
{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَدَايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَلْيَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلَا يَأْبَ كَاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللَّهُ فَلْيَكْتُبْ وَلْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلَا يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئًا فَإِنْ كَانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهًا أَوْ ضَعِيفًا أَوْ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجَالِكُمْ...}}<ref>«ای مؤمنان! چون وامی تا سرآمدی معیّن میان شما برقرار شد، آن را به نوشته آورید و باید نویسنده‌ای میان شما دادگرانه بنویسد و هیچ نویسنده‌ای نباید از نوشتن به گونه‌ای که خداوند بدو آموخته است سر، باز زند پس باید بنویسد و آنکه وامدار است باید املا کند و از خداوند، پروردگار خویش، پروا بدارد و چیزی از آن کم ننهد و امّا اگر وامدار، کم خرد یا ناتوان باشد یا نتواند املا کند باید سرپرست او دادگرانه املا کند و دو تن از مردانتان را نیز گواه بگیرید.».. سوره بقره، آیه ۲۸۲.</ref>.
ولی [[ارث]]
{{متن قرآن|وَلِكُلٍّ جَعَلْنَا مَوَالِيَ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ وَالَّذِينَ عَقَدَتْ أَيْمَانُكُمْ فَآتُوهُمْ نَصِيبَهُمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدًا}}<ref>«و برای هر دارایی از آنچه پدر و مادر و نزدیکان به‌جا گذارده‌اند، میراث‌برانی نهاده‌ایم و (نیز) سهم کسانی را که پیمان (زناشویی) تان (شما را به آنان) وابسته است؛ به آنها بپردازید؛ بی‌گمان خداوند بر هر چیزی گواه است» سوره نساء، آیه ۳۳.</ref>.
ولی مقتول
{{متن قرآن|وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلَا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ إِنَّهُ كَانَ مَنْصُورًا}}<ref>«و آن کس را که خداوند (کشتن وی را) حرام کرده است جز به حقّ مکشید و آنکه به ستم کشته شود برای وارث او حقّی نهاده‌ایم پس نباید در کشتن (به قصاص) گزافکاری کند زیرا (از سوی شرع) یاری شده است» سوره اسراء، آیه ۳۳.</ref>.
[[ولایت]] دوسویه
در برخی [[آیات]] نیز به [[ولایت]] دوسویه یا متقابل اشاره میفرماید:
[[ولایت مؤمنان]] بر [[مؤمنان]]
[[مؤمنان]] به یکدیگر [[ولایت]] دارند و نتیجه چنین [[ولایتی]] این است که آنها چون همدیگر را [[دوست]] دارند، به [[ارشاد]] و [[هدایت]] یک‌دیگر برمی‌خیزند و همدیگر را [[امر به معروف و نهی از منکر]] می‌کنند: {{متن قرآن|وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و مردان و زنان مؤمن، دوستان یکدیگرند که به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناشایست باز می‌دارند و نماز را برپا می‌دارند و زکات می‌پردازند و از خداوند و پیامبرش فرمان می‌برند، اینانند که خداوند به زودی بر آنان بخشایش می‌آورد، به راستی خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۷۱.</ref>.
[[ولایت]] [[ظالمان]] بر [[ظالمان]]
ظالمان نیز بر یکدیگر [[ولایت]] دارند. {{متن قرآن|إِنَّهُمْ لَنْ يُغْنُوا عَنْكَ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَإِنَّ الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«بی‌گمان آنان در برابر (عذاب) خداوند هرگز چیزی را از تو باز نمی‌توانند داشت و ستمگران، دوستان یکدیگرند و خداوند دوست پرهیزگاران است» سوره جاثیه، آیه ۱۹.</ref>.
[[ولایت کافران]] بر [[کافران]]
[[خداوند]] همچنین درباره [[ولایت کافران]] بر یکدیگر میفرماید: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَفَرُوا بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتْنَةٌ فِي الْأَرْضِ وَفَسَادٌ كَبِيرٌ}}<ref>«و کافران (نیز) دوستان یکدیگرند و اگر آن (دستور) را انجام ندهید در زمین، آشوب و تباهی بزرگی رخ خواهد داد» سوره انفال، آیه ۷۳.</ref>
در [[آیه ولایت]]، [[ولایت]] [[الله]]، [[رسول الله]]{{صل}} و [[مؤمنان]] ویژه بر [[مردم]] یک‌سویه است و در برخی [[آیات]]، [[ولایت مؤمنان]] بر یکدیگر دو سویه است.
چند نکته:
۱. {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُوا}} که بر کلمه “رسوله” و آن نیز بر کلمه “الله” عطف شده و در سیاق [[خدا]] و [[رسول]] آمده و مفاد [[آیه]] نیز این است که [[خدا]] و رسولش و مؤمنانی که توصیف شده‌اند، ولی و [[جامعه]] مؤمنان، “مُوَلّی علیه”‌اند، نسبت این دو، همچون ولایت‌مدار و [[ولایت‌پذیر]] است، نه از باب تفاعل، که [[ولایت]] دو جانبه باشد.
٢. مضارع بودن فعل‌های {{متن قرآن|يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ}}، که یکی از [[وظایف امام]] در حیطه [[ولایت]] را روشن می‌کند، [[استمرار]] را میرساند؛ چه اینکه [[سیره]] آنها اقامه صلوه و ایتاء زکاه است و این [[وصف]] علی‌البدل است، پس در هر زمانی، باید امامی باشد تا دارای این اوصاف باشد.
٣. {{متن قرآن|يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ}} که به معنای [[نماز خواندن]] نیست، بلکه [[نماز خواندن]] یکی از جلوه‌های [[اقامه نماز]] است. [[اقامه نماز]] عنوانی جامعی است، که بر همه مقدمات و مؤخرات و شرایط لازم برای [[نماز]] [[صدق]] می‌کند. از آن میتوان به [[ترویج]] [[حاکمیّت]] [[فرهنگ]] [[توحید]] و [[خداپرستی]] در [[جامعه]] یاد نمود.
۴. {{متن قرآن|وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ}}، به معنای برقراری رابطه [[مردم]] با خود [[مردم]] از راه [[زکات]] است و با توجه به گستره و شمول معنای [[زکات]]، به‌دست میآید که {{متن قرآن|وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ}} به معنای اجرای [[عدالت اجتماعی]] در عرصه‌های مختلف بشری است؛ از این‌رو، حیطه [[ولایت امام]]، هم برقراری رابطه [[مردم]] با خداست و هم برقراری رابطه [[مردم]] با [[مردم]] که در یک کلمه، همان [[اجرا]] و [[اقامه دین]] است.


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
۱۱۵٬۱۶۹

ویرایش