اصبغ بن نباته در رجال و تراجم: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۴: خط ۲۴:
* [[شیخ صدوق]] در [[ثواب الاعمال]] و [[عقاب]] الاعمال از [[قاسم]]، [[فرزند]] [[اصبغ بن نباته]] [[نقل]] کرده که گفته است، روزی مردی سیاه‌روی از [[قبیله]] "بنی دارم " که در [[ماجرای کربلا]] حاضر و پیش از آن، [[زیبا]] و بسیار سفید روی بود، نزد ما آمد؛ به او گفتم: به خاطر [[تغییر]] رنگ چهره‌ات تو را به [[سختی]] شناختم؛ آن مرد گفت: "مردی از [[یاران]] [[حسین]]{{ع}} را که سفید روی بود و بر پیشانی‌اش [[اثر سجده]] بود، کشتم و پسر او را با خود آوردم". [[قاسم]] گوید، روزی من آن مرد را سوار بر اسب دیدم که خوشحال بود و آن سر را بر سینه اسبش آویخته بود و آن سر به زانوان اسب می‌خورد؛ پس به پدرم گفتم: ای کاش آن سر را کمی بالاتر می‌برد! نمی‌بینی که زانوان اسب با آن سر چه می‌کند؟! پدرم گفت: "[[فرزند]] عزیزم! آنچه بر سرش آورده‌اند، سخت‌تر از این بوده است. آن مرد خود برایم تعریف می‌کرد، از آن هنگام که او را کشته‌ام، شبی به [[خواب]] نمی‌روم جز آنکه او به سراغم می‌آید و شانه‌هایم را می‌گیرد و مرا می‌کشد و می‌گوید: "راه بیفت" و مرا به [[دوزخ]] می‌کشاند و در آن می‌افکند تا صبح از [[خواب]] برخیزم"؛ و نیز گوید: یکی از [[زنان]] [[همسایه]] که صدایش را در [[خواب]] شنیده بود، می‌گفت: "با ناله‌ها و نعره‌هایش نمی‌گذارد یک لحظه از [[شب]] را هم به [[خواب]] رویم". [[راوی]] در ادامه گوید: پس با گروهی از [[جوانان]] [[قبیله]] نزد همسرش رفتیم و درباره او از همسرش پرسیدیم؛ او گفت: "خود، همه چیز را آشکارا گفته و راست گفته است"<ref>ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، شیخ صدوق، ص۲۱۹.</ref><ref>[[حسین شهسواری|شهسواری، حسین]]، [[أصبغ بن نباته تمیمی حنظلی مجاشعی کوفی (مقاله)|أصبغ بن نباته تمیمی حنظلی مجاشعی کوفی]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۲۰۲-۲۰۳.</ref>.
* [[شیخ صدوق]] در [[ثواب الاعمال]] و [[عقاب]] الاعمال از [[قاسم]]، [[فرزند]] [[اصبغ بن نباته]] [[نقل]] کرده که گفته است، روزی مردی سیاه‌روی از [[قبیله]] "بنی دارم " که در [[ماجرای کربلا]] حاضر و پیش از آن، [[زیبا]] و بسیار سفید روی بود، نزد ما آمد؛ به او گفتم: به خاطر [[تغییر]] رنگ چهره‌ات تو را به [[سختی]] شناختم؛ آن مرد گفت: "مردی از [[یاران]] [[حسین]]{{ع}} را که سفید روی بود و بر پیشانی‌اش [[اثر سجده]] بود، کشتم و پسر او را با خود آوردم". [[قاسم]] گوید، روزی من آن مرد را سوار بر اسب دیدم که خوشحال بود و آن سر را بر سینه اسبش آویخته بود و آن سر به زانوان اسب می‌خورد؛ پس به پدرم گفتم: ای کاش آن سر را کمی بالاتر می‌برد! نمی‌بینی که زانوان اسب با آن سر چه می‌کند؟! پدرم گفت: "[[فرزند]] عزیزم! آنچه بر سرش آورده‌اند، سخت‌تر از این بوده است. آن مرد خود برایم تعریف می‌کرد، از آن هنگام که او را کشته‌ام، شبی به [[خواب]] نمی‌روم جز آنکه او به سراغم می‌آید و شانه‌هایم را می‌گیرد و مرا می‌کشد و می‌گوید: "راه بیفت" و مرا به [[دوزخ]] می‌کشاند و در آن می‌افکند تا صبح از [[خواب]] برخیزم"؛ و نیز گوید: یکی از [[زنان]] [[همسایه]] که صدایش را در [[خواب]] شنیده بود، می‌گفت: "با ناله‌ها و نعره‌هایش نمی‌گذارد یک لحظه از [[شب]] را هم به [[خواب]] رویم". [[راوی]] در ادامه گوید: پس با گروهی از [[جوانان]] [[قبیله]] نزد همسرش رفتیم و درباره او از همسرش پرسیدیم؛ او گفت: "خود، همه چیز را آشکارا گفته و راست گفته است"<ref>ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، شیخ صدوق، ص۲۱۹.</ref><ref>[[حسین شهسواری|شهسواری، حسین]]، [[أصبغ بن نباته تمیمی حنظلی مجاشعی کوفی (مقاله)|أصبغ بن نباته تمیمی حنظلی مجاشعی کوفی]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۲۰۲-۲۰۳.</ref>.


==[[احتجاج به حدیث غدیر]] نزد [[معاویه]]==
*علاوه بر [[امیر المؤمنین علی]]{{ع}} [[اصحاب]] آن [[حضرت]] نیز بارها به [[حدیث غدیر]] [[احتجاج]] و در مناسبت‌های گوناگون از [[حق اهل بیت]]{{عم}} [[دفاع]] کرده‌اند. [[اصبغ بن نباته]] نیز در گرماگرم [[جنگ صفین]] به امر [[امیر المؤمنین علی]]{{ع}} نامه‌ای را برای [[معاویه]] برد و در [[مجلسی]] که برقرار شده بود، به [[حدیث غدیر]]؛ [[احتجاج]] و [[حقانیت]] [[علی]]{{ع}} را ثابت کرد. [[اصبغ بن نباته]]، خود در این باره می‌گوید: "نزد [[معاویه]] رفتم و به نزد او وارد شدم، در حالی که [[عمرو بن عاص]] در سمت راست و [[ذو الکلاع]] و [[حوشب]] در سمت چپ و برادرش، [[عتبه]] و [[ابن عامر]]، [[ولید بن عقبه]]، [[عبدالرحمن بن خالد بن ولید]] و [[شرحبیل بن سمط]] در پهلویش و [[ابوهریره]] در مقابلش و [[ابودرداء]]، [[نعمان بن بشیر]] و [[ابوامامه باهلی]] پیش او بودند؛ [[نامه]] را به او دادم و وقتی او [[نامه]] را خواند، گفت: "به [[یقین]]، [[علی]] [[قاتلان عثمان]] را به ما نمی‌دهد"؛ من به [[معاویه]] گفتم: این [[قدر]] [[قاتلان عثمان]] را بهانه نکن! زیرا تو جز در پی [[سلطنت]] نیستی...؛ پس به [[ابوهریره]] رو کردم و گفتم: ای [[ابوهریره]]! تو که [[صحابی]] [[رسول]] خدایی؛ تو را به خدایی که جز او خدایی نیست و به [[حق]] [[رسول خدا]]{{صل}} قسم می‌دهم! بگو بینم: آیا شنیدی که [[رسول خدا]]{{صل}} [[روز غدیر]] [[خم]] درباره [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} می‌فرمود: "هر کس که من مولای او هستم، پس، [[علی]] مولای اوست؟" گفت: "آری به [[خدا]] قسم که من شنیدم [[پیامبر]]{{صل}} این را می‌گفت"؛ گفتم: در این صورت، تو ای [[ابوهریره]] [[دشمن]] او را [[دوست]] و [[دوست]] او را [[دشمن]] می‌داری! پس [[ابوهریره]] نفسی کشید و گفت: {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}}<ref>«ما از آن خداوندیم و به سوی او باز می‌گردیم» سوره بقره، آیه ۱۵۶.</ref>. سپس رنگ چهره [[معاویه]] دگرگون شد و گفت: "ای مرد! بس کن! تو نمی‌توانی [[مردم]] [[شام]] را [[فریب]] دهی تا [[خون]] [[عثمان]] را که در [[ماه حرام]] و در [[حرم]] [[رسول خدا]]{{صل}} و در کنار ارباب تو مظلومانه کشته شده، مطالبه نکنند!<ref>مناقب الخوارزمی، خوارزمی، ص۲۰۵، ح۲۴۰؛ تذکرة الخواص، ابن جوزی، ص۸۵؛ الغدیر، علامه امینی، ج۱، ص۴.</ref><ref>[[حسین شهسواری|شهسواری، حسین]]، [[أصبغ بن نباته تمیمی حنظلی مجاشعی کوفی (مقاله)|أصبغ بن نباته تمیمی حنظلی مجاشعی کوفی]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۲۰۳-۲۰۴.</ref>.


<ref>[[حسین شهسواری|شهسواری، حسین]]، [[أصبغ بن نباته تمیمی حنظلی مجاشعی کوفی (مقاله)|أصبغ بن نباته تمیمی حنظلی مجاشعی کوفی]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۱۹۷.</ref>.
==[[اصبغ بن نباته]] و مسئله [[امامت]]==
*[[ابوعمرو محمد بن عمر بن عبدالعزیز کشی]] در [[رجال]] خود از [[ابی الجارود]] [[نقل]] می‌کند که از [[اصبغ بن نباته]] پرسیدم: [[منزلت]] [[حضرت امیرالمؤمنین]] [[علی]]{{ع}} در میان شما تا چه اندازه است؟ [[اصبغ بن نباته]] در جواب گفت: "من نمی‌دانم تو چه می‌گویی، ولی به طور مختصر بگویم، [[اخلاص]] و ارادت ما نسبت به او به قدری است که شمشیرهای خود را برهنه بر دوش نهاده‌ایم و هر کس که او به آن کس اشاره کند، با شمشیرهای خود می‌زنیم و از میان بر می‌داریم"<ref>رجال الکشی، کشی، ص۳۲۰.</ref><ref>[[حسین شهسواری|شهسواری، حسین]]، [[أصبغ بن نباته تمیمی حنظلی مجاشعی کوفی (مقاله)|أصبغ بن نباته تمیمی حنظلی مجاشعی کوفی]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۲۰۴.</ref>.
 
==[[اصبغ بن نباته]] و [[شرطة الخمیس]]<ref>خمیس، به لشکری گفته می‌شود که پنج قسمت دارد: مقدمه، قلب (مرکز فرماندهی)، میمنه، میسره و ساقه؛ پس اگر میگویند که فلان صحابی أمیرالمؤمنین علی{{ع}} از شرطه الخمیس بوده، به این معنی است که از لشکریان ویژه ایشان بوده است که میان او و آن حضرت شرط یاد شده منعقد شده بود. (سماء المقال، ج۲، ص۲۴۵؛ مجمع البحرین، ج۱، ص۷۰۲ (خمس)؛ مصباح المنیر، ج۱، ص۳۰۹، ماده شرط).</ref>==
*اصطلاح "[[شرطة الخمیس]]" برای افرادی به کار می‌رفته است که در نیروی ویژه نظامی گرد آمده، [[عهد]] کرده بودند که در راه [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} از [[گذشت]] [[جان]] و هیچ تلاشی فروگذار نکنند و [[امیر المؤمنین]]{{ع}} نیز [[بهشت]] را برای ایشان ضمانت فرموده بود. [[راوی]]، علت این نامگذاری را از [[اصبغ بن نباته]] چنین [[نقل]] می‌کند: از [[اصبغ]] پرسیدند: چگونه [[حضرت]] [[امیر المؤمنین]]{{ع}} تو و امثال تو را [[شرطة الخمیس]] نام نهاد؟
*[[اصبغ بن نباته]] گفت: "سبب این نامگذاری آن بود که ما با او شرط کردیم در راه او بجنگیم تا [[پیروز]] یا کشته شویم، و [[حضرت]] نیز در مقابل، ضامن شد که به [[پاداش]] آن [[مجاهده]]، ما بهشتی باشیم"<ref>رجال الکشی، کشی، ص۳۲۰.</ref>.
*بنا به برخی [[روایات]]، بنیانگذار [[شرطة الخمیس]] وجود [[مقدس]] [[حق تعالی]] است و [[خداوند سبحان]] این عنوان را به زبان [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} جاری کرده است. در این باره [[حضرت امیرالمؤمنین]] [[علی]]{{ع}} در [[جنگ جمل]] به [[عبدالله بن یحیی حضرمی]] فرمودند: "ای [[فرزند]] [[یحیی]]! مژده و [[بشارت]] باد بر تو که تو و پدرت به [[راستی]] از [[شرطة الخمیس]] هستید، و [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} به من از نام تو و [[پدر]] تو خبر داده و [[خدای تعالی]] به زبان [[مبارک]] [[پیغمبر]] خود{{صل}} شما را از [[شرطة الخمیس]] قرار داده است"<ref>رجال الکشی، کشی، ص۲۴؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج۴۲، ص۱۵۲؛ سماء المقال، ج۲، ص۲۴۶- ۲۴۷؛ همچنین ر.ک: اساس البلاغه، ص۳۲۶؛ تعلیقات میرداماد بر رجال کشی، ج۱، ص۱۹-۲۶.</ref><ref>[[حسین شهسواری|شهسواری، حسین]]، [[أصبغ بن نباته تمیمی حنظلی مجاشعی کوفی (مقاله)|أصبغ بن نباته تمیمی حنظلی مجاشعی کوفی]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۲۰۵.</ref>.
 
==[[اصبغ بن نباته]] از نگاه [[اندیشوران]]==
*نظر [[عالمان]] [[دانش]] [[رجال]] و [[حدیث]] درباره [[اصبغ بن نباته]] مختلف است و دیگری، روایتی است که [[امیر المؤمنین]]{{ع}} هنگام شهادتش به [[اصبغ بن نباته]] فرموده است<ref>رجال الکشی، کشی، ص۲۴؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج۴۲، ص۱۵۲.</ref>.
*[[ابن سعد]] در الطبقات الکبری پس از [[نقل]] نام و [[نسب]] [[اصبغ بن نباته]] می‌گوید: [[اصبغ بن نباته]] از [[علی]]{{ع}} [[روایت]] [[نقل]] کرده است و از [[اصحاب]] و همراهان آن [[حضرت]] و از جان‌نثاران [[علی]]{{ع}} و [[لشکریان]] آن [[حضرت]] به شمار می‌رفت. همچنین او، [[شیعه]] و در [[روایت]] ضعیف شمرده شده است<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۶، ص۲۲۵.</ref>. [[مزی]] نیز در [[تهذیب الکمال]] این سخنان را [[نقل]] کرده است و در پایان از [[ابواحمد بن عدی]] مطلبی چنین [[نقل]] می‌کند: وقتی فردی [[ثقه]] [[حدیثی]] از [[اصبغ بن نباته]] [[نقل]] کند، آن [[حدیث]] نزد من اشکالی ندارد و چه بسا افراد ضعیف از وی [[روایت]] [[نقل]] کرده‌اند<ref>الکامل، خزرجی، ج۲، ص۲۰۷؛ تهذیب الکمال، ج۲، ص۳۱۰. {{عربی|و قال ابواحمد بن عدی: لما خرج له هاهنا شیئا، لان عامة ما یرویه عن علی لایتابعه احد علیه، و هو بین الضعف، وله عن علی أخبار و روایات، و إذا حدث عن الاصبغ ثقة فهو عندی لا بأس بروایته، و إنما أتی الانکار من جهة من روی عنه، لان الراوی عنه لعله صعیفا}}.</ref>. علاوه بر وی، [[احمد عجلی]]، از [[رجال]] شناسان [[اهل سنت]] [[اصبغ بن نباته]] را از ثقات دانسته است<ref>تاریخ الثقات، عجلی، ص۷۱.</ref>. [[خزرجی]] نیز در خلاصة تذهیب [[تهذیب]] الکمال بر [[وثاقت]] [[اصبغ بن نباته]] تأکید کرده است <ref>خلاصة تذهیب تهذیب الکمال، ص۳۹.</ref>. [[ابن شاهین]] در “[[تاریخ الثقات]]” می‌نویسد: [[اصبغ بن نباته کوفی]]، [[تابعی]] و [[موثق]] است<ref>تاریخ الثقات، عجلی، ص۷۱.</ref>. مرحوم [[کراجکی]] هم می‌نویسد: از نظر او کسی [[جایگاه]] بالایی دارد که [[دشمنی]] او با [[علی]]{{ع}} بیشتر باشد<ref>کنز الفوائد، چاپ سنگی (رساله العجب).</ref><ref>[[حسین شهسواری|شهسواری، حسین]]، [[أصبغ بن نباته تمیمی حنظلی مجاشعی کوفی (مقاله)|أصبغ بن نباته تمیمی حنظلی مجاشعی کوفی]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۲۰۵-۲۰۶.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش