انسان در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۰۲: خط ۱۰۲:
*[[روح]] الامی که [[انسان]] را از [[حیات]] [[پست]] گیاهی تا افق [[حیات انسانی]] بالا می‌برد و او را به موجودی تبدیل می‌کند که به [[دلیل]] اوصاف ویژه خویش [[شایسته]] [[خلافت]] الاهی در [[زمین]] می‌شود<ref>سید قطب، فی ظلال القرآن، ج۴، ص۱۳۸.</ref>.
*[[روح]] الامی که [[انسان]] را از [[حیات]] [[پست]] گیاهی تا افق [[حیات انسانی]] بالا می‌برد و او را به موجودی تبدیل می‌کند که به [[دلیل]] اوصاف ویژه خویش [[شایسته]] [[خلافت]] الاهی در [[زمین]] می‌شود<ref>سید قطب، فی ظلال القرآن، ج۴، ص۱۳۸.</ref>.
*ترکیب [[روح]] با [[بدن]] مادی در وجود [[انسان]] نباید موجب این [[اشتباه]] شود که [[روح]] با [[بدن]] سنخیت و مجانستی دارد. افق [[روح]] از افق ماده بسیار فراتر است و تنها ارتباطش با [[بدن]] این است که از آن به عنوان ابزار استفاده می‌کند؛ ولی چون از آن بی‌نیاز شود، همان طوری که روزی به [[اذن خدا]] به [[بدن]] تعلق یافته و آن را در راستای هدف‌های خود به کار گرفته و باعث [[شرافت]] آن شده، به امر [[خدا]] رهایش می‌کند و در پی پیک [[حق]] به پیشگاه [[پروردگار]] می‌شتابد{{متن قرآن|قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ}}<ref>«بگو: آن فرشته مرگ که بر شما گمارده‌اند جان شما را می‌ستاند سپس به سوی پروردگارتان بازگردانده می‌شوید» سوره سجده، آیه ۱۱.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱.</ref>.
*ترکیب [[روح]] با [[بدن]] مادی در وجود [[انسان]] نباید موجب این [[اشتباه]] شود که [[روح]] با [[بدن]] سنخیت و مجانستی دارد. افق [[روح]] از افق ماده بسیار فراتر است و تنها ارتباطش با [[بدن]] این است که از آن به عنوان ابزار استفاده می‌کند؛ ولی چون از آن بی‌نیاز شود، همان طوری که روزی به [[اذن خدا]] به [[بدن]] تعلق یافته و آن را در راستای هدف‌های خود به کار گرفته و باعث [[شرافت]] آن شده، به امر [[خدا]] رهایش می‌کند و در پی پیک [[حق]] به پیشگاه [[پروردگار]] می‌شتابد{{متن قرآن|قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ}}<ref>«بگو: آن فرشته مرگ که بر شما گمارده‌اند جان شما را می‌ستاند سپس به سوی پروردگارتان بازگردانده می‌شوید» سوره سجده، آیه ۱۱.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱.</ref>.
==محدود نبودن [[عمر انسان]] به [[زندگی دنیا]]==
*از نظر [[اسلام]]، [[عمر انسان]] محدود به [[زندگی]] کوتاه [[دنیوی]] نیست. [[قرآن کریم]] برای [[انسان]] عمری به درازای ابد قائل است که بخش اصلی آن پس از عبور از [[دنیا]] اتفاق می‌افتد و [[زندگی دنیا]] در مقایسه با آن، چنان ناچیز است که به حساب نمی‌آید. [[رسول خدا]] می‌فرمود: [[دنیا]] نسبت به [[آخرت]] چنان است که انگشت در آب دریا فرو [[بری]]. این انگشت چه مقداری از آب دریا به همراه می‌آورد<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۰، ص۱۱۹.</ref>.
*از این رو [[قرآن کریم]] در شمارش مراحل [[زندگی]] [[انسان]] به مراحلی که در این [[دنیا]] اتفاق می‌افتد، بسنده نکرده، پس از همه آنها دو مرحله دیگر شماره کرده، می‌فرماید: {{متن قرآن|ثُمَّ إِنَّكُمْ بَعْدَ ذَلِكَ لَمَيِّتُونَ * ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ تُبْعَثُونَ}}«<ref>سپس بی‌گمان شما پس از این خواهید مرد * آنگاه به یقین شما در روز رستخیز برانگیخته خواهید شد» سوره مؤمنون، آیه ۱۵-۱۶.</ref>
*[[زندگی]] [[اخروی]] از نگاه [[قرآن]] ضرورتی است که بدون آن [[آفرینش انسان]] [[بیهوده]] است و [[انسان]] به [[هدف آفرینش]] نمی‌رسد و [[عدل]] و [[رحمت خدا]] مجالی برای روز نمی‌یابد، می‌فرماید: {{متن قرآن|أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ}}<ref>«آیا پنداشته‌اید که ما شما را بیهوده آفریده‌ایم و شما به سوی ما بازگردانده نمی‌شوید؟» سوره مؤمنون، آیه ۱۱۵.</ref>.
*آری [[خداوند]] [[انسان]] و هیچ مخلوقی را [[بیهوده]] نیافریده است؛ چراکه او حکیمی است از بیهوده ‌کاری منزه.
{{متن قرآن|فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ}}<ref>«پس، فرابرترا که خداوند است، آن فرمانفرمای راستین و در قرآن پیش از آنکه وحی آن به تو پایان پذیرد شتاب مکن و بگو: پروردگارا! بر دانش من بیفزای!» سوره طه، آیه ۱۱۴.</ ref><ref>برای مطالعه بیشتر در این باره، ر.ک: سوره ص، آیه ۲۷؛ سوره دخان، آیه ۳۸-۴۰؛ سوره حج، آیه ۶-۷؛ سوره نبأ، آیه ۱۶-۱۸.</ref>.
*[[امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} در وصیتش به [[امام مجتبی]]{{ع}} نوشته است: "پسرم بدان که تو برای [[آخرت]] [[آفریده]] شده‌ای نه برای [[دنیا]]"<ref>{{متن حدیث|وَ اِعْلَمْ يَا بُنَيَّ أَنَّكَ إِنَّمَا خُلِقْتَ لِلْآخِرَةِ لاَ لِلدُّنْيَا}}؛ نهج البلاغه، نامه ۳۱.</ref>
*علاوه بر این، [[عدل]] الاهي اقتضا می‌کند که بین [[نیکی]] و [[بدی]] تفاوتی باشد، [[نیکان]]، [[پاداش]] [[نیکی]] و بدان، [[کیفر]] بدی‌های خود را ببینند. از طرفی به وضوح می‌بینم که سرای [[دنیا]] برای بازتاب تمامی کرده‌های خوب و بد [[انسان]] بسیار کوچک است، گاهی یک [[انسان]] کار شایسته‌ای انجام می‌دهد که همه [[دنیا]] برای [[پاداش]] آن کوچک و ناچیز است و گاهی از دیگری عمل ناپسندی سر می‌زند که هیچ کیفری برای آن کافی نیست. اگر [[زندگی]] [[انسان]] در [[دنیا]] خلاصه شود، هرگز واکنش [[شایسته]] [[کردار زشت]] و زیبای خود را نمی‌بیند، این لطيفه‌ای است که [[انسان]] به [[فطرت]] خویش به آن پی برده و هم از این رو [[قرآن کریم]] با با حذف مقدمات به نتیجه پرداخته، می‌فرماید: {{متن قرآن|إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا إِنَّهُ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ لِيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ بِالْقِسْطِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ شَرَابٌ مِنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُونَ}}<ref>«بازگشت همه شما بنا به وعده راستین خداوند، به سوی اوست؛ بی‌گمان او آفرینش را می‌آغازد آنگاه آن را باز می‌گرداند تا به آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند، دادگرانه پاداش دهد و آنان که کافرند برای کفری که می‌ورزیده‌اند نوشابه‌ای از آب جوشان» سوره یونس، آیه ۴.</ref>.
*در چند جای [[قرآن کریم]]، این [[باور]] [[نادرست]] که [[کار نیک]] و بد با [[مرگ]] خاتمه می‌یابد با تأكيد تمام رد شده است. از جمله می‌فرماید: {{متن قرآن|أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ}}<ref>«آیا کسانی را که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند چون فسادانگیزان در زمین می‌شماریم؟ یا پرهیزگاران را چون گناهکاران می‌دانیم؟» سوره ص، آیه ۲۸.</ref>.
*بنابراین [[عدل]] الاهی اقتضا می‌کند که [[انسان]] [[زندگی]] دیگری داشته باشد که با شرایطی [[برتر]] و فضایی گسترده‌تر، [[فرصت]] بهره‌وری از نتیجه‌های [[اعمال نیک]] و [[تحمل]] [[کیفر]] کارهای [[زشت]] را برای او فراهم کند. علاوه بر این همه، پایان گرفتن [[زندگی]] [[انسان]] با [[مرگ]] [[بدن]] که با تباه شدن سرمایه‌های فراوانی در وجود او مساوی است، بر خلاف [[رحمت]] گسترده الاهی است. [[قرآن کریم]] می‎‌فرماید: {{متن قرآن|كَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ}}<ref>«بگو آنچه در آسمان‌ها و زمین است از آن کیست؟ بگو از آن خداوند است که بر خویش بخشایش را بر خویش مقرّر داشته است، شما را تا روز رستخیز- که در آن تردیدی نیست- گرد می‌آورد؛ کسانی که به خویشتن زیان رسانده‌اند ایمان نمی‌آورند» سوره انعام، آیه ۱۲.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش