حکمت در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱٬۸۶۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۰
خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:
*[[رسول خدا]]{{صل}} می‌فرمود: کسی که به [[دنیا]] روی آورد و [[آرزوهای دراز]] کند، به همان [[میزان]] که به [[دنیا]] روی آورده، [[خداوند]] قلبش را کور می‌کند<ref>حسن بن علی ابن‌شعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۶۰.</ref>. [[امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} می‌فرماید: "[[آرزو]] [[عقل]] را سرگرم و یاد را فراموش می‌کند"<ref>{{متن حدیث|أَنَّ اَلْأَمَلَ يُسْهِي اَلْعَقْلَ وَ يُنْسِي اَلذِّكْرَ}}؛ نهج البلاغه، شریف رضی، خطبه ۸۶.</ref>.
*[[رسول خدا]]{{صل}} می‌فرمود: کسی که به [[دنیا]] روی آورد و [[آرزوهای دراز]] کند، به همان [[میزان]] که به [[دنیا]] روی آورده، [[خداوند]] قلبش را کور می‌کند<ref>حسن بن علی ابن‌شعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۶۰.</ref>. [[امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} می‌فرماید: "[[آرزو]] [[عقل]] را سرگرم و یاد را فراموش می‌کند"<ref>{{متن حدیث|أَنَّ اَلْأَمَلَ يُسْهِي اَلْعَقْلَ وَ يُنْسِي اَلذِّكْرَ}}؛ نهج البلاغه، شریف رضی، خطبه ۸۶.</ref>.
*[[آرزو]] [[انسان]] را به سوی [[غفلت]] می‌راند<ref>حسن بن علی ابن‌شعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۱۵۲.</ref>. این همه آفت از آن روست که [[علم]] و [[حکمت]] در [[جهان]] [[حقیقت]] به دست می‌آید و [[انسان]] آرز و پرور در [[عالم]] [[خیال]] با آرزوهای خویش سرگرم است<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱،ص۲۹۷-۳۰۱.</ref>.
*[[آرزو]] [[انسان]] را به سوی [[غفلت]] می‌راند<ref>حسن بن علی ابن‌شعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۱۵۲.</ref>. این همه آفت از آن روست که [[علم]] و [[حکمت]] در [[جهان]] [[حقیقت]] به دست می‌آید و [[انسان]] آرز و پرور در [[عالم]] [[خیال]] با آرزوهای خویش سرگرم است<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱،ص۲۹۷-۳۰۱.</ref>.
===موانع [[رفتاری]] [[حکمت]]
چنان‌که پیش از این گفتیم، انسان‌های غیرمهذب از [[حکمت]] بهره‌ای نمی‌برند. بروز رفتارهایی که
[[شرع]] [[مقدس]]، ما را از آن بازداشته، همان‌طور که [[نشانه]] [[ناپاکی]] نفس از [[رذیلت‌های اخلاقی]] است، در تعامل با نفس موب [[استحکام]] ریشه‌ای [[ناپاکی]] در [[جان آدمی]] نیز می‌شود. [[قرآن کریم]] میفرماید:
{{متن قرآن|كَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِمْ مَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«نه چنین است؛ بلکه آنچه می‌کرده‌اند بر دل‌هاشان زنگار بسته است» سوره مطففین، آیه ۱۴.</ref>.
[[رسول خدا]]{{صل}} می‌فرمود:
{{متن حدیث|أن العبد ليذنب الذنب فينسي به العلم الذي كان قد علمه}}<ref>احمد بن فهد حلی، عدة الداعی، ص۱۹۷.</ref>.
گاهی [[بنده]] گناهی می‌کند و به خاطر آن دانشی را که پیش‌تر فراگرفته، فراموش می‌کند.
طبق [[حدیث]] دیگری که از آن [[حضرت]] [[نقل]] شده، [[گناه]] پی در پی یکی از عوامل [[مرگ]] [[قلب]] [[انسان]] است<ref>علی بن حسین صدوق، خصال، ص۲۲۸.</ref>.
از استغفارهای [[امامان]]{{ع}} نیز استفاده می‌شود که برخی [[گناهان]] موجب [[مرگ]] [[قلب]] میشوند و به طور کلی باب [[حکمت]] را به روی [[انسان]] میبندند. یکی از چیزهایی که [[علی]]{{ع}} به خاطر آن از [[خدا]] طلب [[آمرزش]] میکرد، [[گناهان]] کشنده [[قلب]] است:
{{متن حدیث|اَللَّهُمَّ أَنِّي أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ يُمِيتُ اَلْقَلْبَ}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۸۴، ص۳۳۴. </ref>.
خدایا من از تو پوزش می‌خواهم به خاطر هر گناهی که [[قلب]] را میمیراند.
علاوه بر این، عناوين عام دیگری مثل [[اسراف]]، [[ظلم]] و [[فسق]] و [[تعدی]] که بر [[گناه]] و [[تجاوز]] از حدود الاهی دلالت دارند، در [[قرآن کریم]] از موانع [[هدایت]] پذیری و [[گمراهی]] به شمار آمده‌اند از جمله میفرماید:
{{متن قرآن|يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَيُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ}}<ref>«خداوند، مؤمنان را در زندگی این جهان و جهان واپسین با گفتار استوار پا برجا می‌دارد و خداوند ستمگران را بیراه می‌گذارد و خداوند هر چه بخواهد انجام می‌دهد» سوره ابراهیم، آیه ۲۷.</ref>
[[تجاوز]] از حدود الاهی سبب بسته شدن [[دل]] به روی حقایق و [[معارف]] است. [[قرآن کریم]] میفرماید:
{{متن قرآن|كَذَلِكَ نَطْبَعُ عَلَى قُلُوبِ الْمُعْتَدِينَ}}<ref>«آنگاه پس از او پیامبرانی به سوی قوم آنان برانگیختیم که برای آنها برهان‌ها آوردند امّا (آن قوم) بر آن نبودند که به آنچه از پیش دروغ شمرده بودند ایمان آورند؛ بدین‌گونه بر دل تجاوزگران مهر می‌نهیم» سوره یونس، آیه ۷۴.</ref>.
در [[منابع اهل سنت]] از [[رسول خدا]]{{صل}} [[روایت]] شده است:
و مهر زننده (طابع) به یکی از ستونهای [[عرش]] وابسته است، هنگامی که [[حرمت]] شکسته می‌شود و [[گناه]] اتفاق میافتد و [[پروردگار]] [[نافرمانی]] می‌شود، [[خداوند]] او را میفرستد تا بر [[قلب]] [[گناهکار]] مهر بزند بعد از آن چیزی نمی‌فهمد<ref>عبدالرحمان بن ابی‌بکر سیوطی، الجامع الصغیر، ج۲، ص۱۴۰.</ref>.
در [[روایت]] دیگری از آن [[حضرت]] آمده است:
وقتی رحم [[شکایت]] کند و [[معصیت]] عملی شود و بر [[خدا]] [[جسارت]] کنند، [[خداوند]] مهر زننده را میفرستد<ref>علی بن ابی‌بکر هیثمی، مجمع الزوائد، ج۷، ص۲۶۹.</ref>.
به نظر می‌رسد منظور از مهرزننده در این سخن [[شریف]]، تأثیر [[تکوینی]] [[گناه]] است. [[فسق]] که در [[قرآن کریم]] به معنی تمرد و [[خروج]] از [[طاعت خدا]]<ref>محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج۱، ص۳۶۵ و ج۳، ص۴۸۹؛ عبدالله بن عمر بیضاوی، انوار التنزیل واسرار التأویل (تفسیر بیضاوی)، ج۳، ص۴۳۶.</ref> استعمال شده و با [[ظلم]] مترادف است<ref>محمد بن عمر رازی، تفسیر کبیر، ج۲، ص۹۱؛ ابوحیان، البحر المحیط، ج۱، ص۳۸۷.</ref>؛ نیز [[مانع]] [[هدایت]] و راهیابی [[انسان]] است. [[قرآن کریم]] میفرماید:
{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ}}<ref>«برای آنان برابر است چه برایشان آمرزش بخواهی چه نخواهی هرگز خداوند آنان را نمی‌آمرزد؛ بی‌گمان خداوند نافرمانان را راهنمایی نمی‌کند» سوره منافقون، آیه ۶.</ref>.
[[اسراف]] نیز که در [[قرآن کریم]] به معنی [[معصیت]] و [[تجاوز]] از حدود الاهی به کار آمده<ref>محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج۹، ص۷۳؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج۸، ص۴۳۸.</ref>، موجب [[ضلالت]] و [[گمراهی]] و [[مانع]] [[هدایت]] و رهیابی شمرده شده است. [[قرآن کریم]] میفرماید:
{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ}}<ref>«و مردی مؤمن از فرعونیان که ایمانش را پنهان می‌داشت گفت: آیا مردی را می‌کشید که می‌گوید: پروردگار من، خداوند است و برهان‌ها (ی روشن) برایتان از پروردگارتان آورده است؟ و اگر دروغگو باشد، دروغش به زیان خود اوست و اگر راستگو باشد برخی از آنچه به شما وعده می» سوره غافر، آیه ۲۸.</ref>.
و میفرماید:
{{متن قرآن|كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُرْتَابٌ}}<ref>«و بی‌گمان پیش‌تر یوسف برای شما برهان‌ها (ی روشن) آورد اما شما از آنچه برایتان آورده بود همچنان در شک بودید تا چون درگذشت گفتید که پس از وی هرگز خداوند پیامبری نخواهد فرستاد؛ بدین‌گونه خداوند کسی را که گزافکاری بدگمان است در گمراهی می‌نهد» سوره غافر، آیه ۳۴.</ref>.
علاوه بر آنچه [[گذشت]]، برخی رفتارهای خاص نیز در [[روایات]] به عنوان [[مانع]] [[حکمت]] شمرده
شده‌اند، که از آن جمله میتوان [[بیهودگی]]، شراب‌خواری، [[پرخوری]] و مجالست با [[ثروتمندان]] را نام برد.
[[امام علی بن ابی طالب]]{{ع}} میفرماید:
{{متن حدیث|مَنْ كَثُرَ لَهْوُهُ اُسْتُحْمِقَ}}<ref>على بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۴۳۰.</ref>.
هرکس [[لهو]] و بیهودگی‌اش زیاد شود، احمق می‌شود.
یکی از مصداق‌های بارز [[بیهودگی]]، [[خنده]] فراوان است که در [[روایات]] از عوامل [[مرگ]] [[قلب]] شمرده شده است.
[[رسول خدا]]{{صل}} میفرماید:
{{متن حدیث|إِيَّاكَ وَ كَثْرَةَ اَلضَّحِكِ فَإِنَّهُ يُمِيتُ اَلْقَلْبَ}}<ref>علی بن حسین صدوق، معانی الأخبار، ص۳۳۵؛ علی بن حسین صدوق، خصال، ص۵۲۶.</ref>.
از [[خنده]] فراوان بپرهیز که [[قلب]] را میمیراند.
توجه به این نکته ضروری است که منظور از [[خنده]] در این سخن، [[خوش‌رویی]] و [[نشاط]] و [[شادمانی]] نیست؛ خنده‌ای موجب [[مرگ]] [[قلب]] است که مصداق [[بیهوده]] کاری و از حد متعارف خارج باشد.
۶-۳-۱. [[پرخوری]]
[[پرخوری]] یکی از رفتارهای ناشایست و در عین حال شایع است. به همین [[دلیل]] در [[اخلاق اسلامی]] مورد توجه ویژه قرار گرفته و آثار [[سوء]] آن به تفصیل [[یادآوری]] شده است. از مهم‌ترین پیامدهای. [[رسول]] [[پرخوری]]، بسته شدن مجاری [[فهم]] و [[درک]] [[انسان]] و [[خاموشی]] چراغ [[حکمت]] در وجود [[آدمی]] است. [[رسول خدا]]{{صل}} میفرماید:
{{متن حدیث|لاَ تَشْبَعُوا فَيُطْفَأَ نُورُ اَلْمَعْرِفَةِ مِنْ قُلُوبِكُمْ}}<ref>فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص۴۵۷؛ میرزا حسین بن محمدتقی نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۶، ص۲۱۸؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۱۵۰.</ref>.
[[پرخوری]] نکنید که [[نور]] [[معرفت]] در قلوب‌تان خاموش می‌شود.
و میفرماید:
{{متن حدیث|لا تشبعوا فيطفأ نور الحكمة من صدوركم}}<ref>متقی هندی، کنزالعمال ج۱۵، ص۸۷۵.</ref>.
پرخوری نکنید که [[نور]] [[حکمت]] در سینه هاتان خاموش می‌شود.
۶-۳-۲. [[هم‌نشینی]] با [[ثروتمندان]]
[[هم‌نشینی]] با [[ثروتمندان]] از عووامل و اسباب [[دنیا دوستی]] است. [[رسول خدا]]{{صل}} فرموده است:
کسی که با [[ثروتمندان]] [[هم‌نشینی]] کند، [[خداوند]] [[محبت]] و [[شوق]] به [[دنیا]] را در قلبش می‌افزاید و هر کس با [[فقیران]] [[همنشینی]] کند، [[شکر]] و [[رضایت]] را بهره می‌برد<ref>شهید ثانی، منیة المرید، ص۱۲۳.</ref>.
به همین [[دلیل]] [[همنشینی]] با [[اغنیا]]، از عوامل [[مرگ]] [[قلب]] شمرده شده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۴۱؛ حسن بن علی ابن‌شعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۵۱.</ref>. [[رسول خدا]]{{صل}} می‌فرماید:
{{متن حدیث|الجلوس مع الاغنیا یمیت القلب}}<ref>سید عبدالله جزائری، التفحة السنیة، ص۳۳۱.</ref>.
[[هم‌نشینی]] با [[ثروتمندان]] [[قلب]] را می‌میراند.


==منابع==
==منابع==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش