جز
جایگزینی متن - 'صرف' به 'صرف'
جز (جایگزینی متن - 'صرف' به 'صرف') |
|||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
==[[نفی]] مثل و نظیر و [[اثبات]] چگونگی== | ==[[نفی]] مثل و نظیر و [[اثبات]] چگونگی== | ||
* [[قرآن کریم]] در پیامهای توحیدیاش بر این نکته تأکید کرده است که [[خداوند]] ذاتی بیمانند: {{متن قرآن|فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref> پدیدآورنده آسمانها و زمین است، برای شما از خودتان همسرانی آفرید و (نیز) از چارپایان جفتهایی (پدید آورد)، شما را با آن (آفریدن جفت) افزون میگرداند، چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست؛ سوره شوری، آیه: ۱۱.</ref> و یگانه: {{متن قرآن|لَوْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يَتَّخِذَ وَلَدًا لّاصْطَفَى مِمَّا يَخْلُقُ مَا يَشَاء سُبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ}}<ref> اگر خداوند میخواست فرزندی برگزیند از (میان) آنچه میآفریند هر چه میخواست برمیگزید، پاکا که اوست، او خداوند یگانه دادفرماست؛ سوره زمر، آیه: ۴.</ref> است و کسی همپایه و نظیر او نیست: {{متن قرآن|وَلَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدٌ}}<ref> و نه هیچ کس او را همانند است؛ سوره اخلاص، آیه: ۴.</ref> این [[اعتقاد]] در وضوح و روشنی به پایهای است که حتّی در [[عصر جاهلیت]] کسی بر خلاف آن نمیاندیشید و نمیپنداشت که در [[عالم هستی]] دو یا چند ذات [[واجب]] الوجود [[غنی]] بالذات وجود دارد<ref>الالهیات، ج ۲، ص ۵۷۸.</ref>. با این همه، [[قرآن]] برای تأکید، روشنگریهایی دارد و [[عالمان]] [[مسلمان]] نیز با روشها و مشربهای گوناگون در [[تبیین]] و [[اثبات]] آن کوشیدهاند. از جمله آنها بیان به تقریب جامعی است که با تکیه بر استحاله [[اجتماع]] نقیضین و [[لزوم]] بساطت، [[بینیازی]]، محدود نبودن و نظیر نداشتن [[واجب]] میتوان آن را چنین تنظیم کرد: در صورت وجود [[خدایان]] متعدد لازم است آنها دو جهت "ما به الاشتراک" و "ما به الا متیاز" داشته باشند، زیرا از سویی همه واجباند و از این نظر با هم شریک و از سویی دیگر با هم فرق دارند و بدین رو از هم ممتاز. این دو جهت به ۴ صورت تصوّرپذیر است: یا هر دو خارج از ذات آن هاست یا در ذات، یا "ما به الاشتراک" ذاتی و "مابه الامتیاز" خارج یا "ما به الامتیاز" ذاتی و "مابه الاشتراک" خارج از ذات است. صورت نخست را با اندک توجهی میتوان [[باطل]] دانست، زیرا ذوات مفروض با توجه به اینکه ما به الاشتراک آنها خارج از ذات است، نباید در [[هویت]] ذات خویش هیچ اشتراکی داشته باشند و با در نظر گرفتن اینکه ما به الامتیاز نیز خارج از ذات آن هاست، باید در [[هویت]] ذات با هم مشترک باشند و لازمه این دو اعتبار، [[اجتماع]] نقیضین است. صورت دوم نیز بدین رو که مستلزم ترکب ذات [[واجب]] از دو جهت "مابه الاشتراک" و "مابه الامتیاز" است، [[باطل]] است، زیرا لازمه ترکب، [[نیازمندی]] است<ref>التفسیر الکبیر، ج ۷، ص ۴.</ref> و [[فقر]] و [[نیاز]] با غنای ذاتی [[واجب]] سازگار نیست: {{متن قرآن|وَمَن جَاهَدَ فَإِنَّمَا يُجَاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ}}<ref> و هر کس بکوشد تنها برای خویش میکوشد، بیگمان خداوند از جهانیان بینیاز است؛ سوره عنکبوت، آیه: ۶.</ref>، از این رو، [[قرآن]] ذات [[واجب]] تعالی را "اَحَد" میخواند که به معنای بسیط است: {{متن قرآن|قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ }}<ref> بگو او خداوند یگانه است؛ سوره اخلاص، آیه: ۱.</ref> و چون [[أحد]] است، واحد و یگانه است<ref>همان، ج ۳۲، ص ۱۸۰.</ref>. صورت سوم نیز [[باطل]] است، زیرا لازمه آن این است که ذوات [[واجب]] در یک نوع مندرج و فقط در عوارض از هم ممتاز باشند، در حالی که [[خداوند]] اوّلاً از ماهیت نوعی منزه است و ثانیا بر فرض که به نحوی بتوان برایش ماهیتی نوعی فرض کرد، به اقتضای {{متن قرآن|فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref> پدیدآورنده آسمانها و زمین است، برای شما از خودتان همسرانی آفرید و (نیز) از چارپایان جفتهایی (پدید آورد)، شما را با آن (آفریدن جفت) افزون میگرداند، چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست؛ سوره شوری، آیه: ۱۱.</ref> و {{متن قرآن|وَلَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدٌ }}<ref> و نه هیچ کس او را همانند است؛ سوره اخلاص، آیه: ۴.</ref> ماهیتی منحصر به فرد و بینظیر است. صورت چهارم که [[ابن کمونه]] آن را تصویر کرده<ref>شرح منظومه، سبزواری، ص ۱۴۹.</ref> و برخی دفع آن را بسیار سخت شمردهاند، نیز بطلانش واضح است، زیرا امتیاز چند ذات بسیط متباین، فرع بر [[محدودیت]] آن هاست، در حالی که [[خداوند]] به هیچ حدّی محدود نیست، بلکه او به همه چیز محیط است: {{متن قرآن|أَلا إِنَّهُمْ فِي مِرْيَةٍ مِّن لِّقَاء رَبِّهِمْ أَلا إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُّحِيطٌ}}<ref> آگاه باش که آنان به لقای پروردگارشان در تردیدند، آگاه باش که او به هر چیزی چیره است؛ سوره فصلت، آیه: ۵۴.</ref><ref>تفسیر موضوعی، ج ۲، ص ۲۲۴ - ۲۲۵؛ الالهیات، ج ۲، ص ۱۴ - ۱۷.</ref>. برخی از | * [[قرآن کریم]] در پیامهای توحیدیاش بر این نکته تأکید کرده است که [[خداوند]] ذاتی بیمانند: {{متن قرآن|فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref> پدیدآورنده آسمانها و زمین است، برای شما از خودتان همسرانی آفرید و (نیز) از چارپایان جفتهایی (پدید آورد)، شما را با آن (آفریدن جفت) افزون میگرداند، چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست؛ سوره شوری، آیه: ۱۱.</ref> و یگانه: {{متن قرآن|لَوْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يَتَّخِذَ وَلَدًا لّاصْطَفَى مِمَّا يَخْلُقُ مَا يَشَاء سُبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ}}<ref> اگر خداوند میخواست فرزندی برگزیند از (میان) آنچه میآفریند هر چه میخواست برمیگزید، پاکا که اوست، او خداوند یگانه دادفرماست؛ سوره زمر، آیه: ۴.</ref> است و کسی همپایه و نظیر او نیست: {{متن قرآن|وَلَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدٌ}}<ref> و نه هیچ کس او را همانند است؛ سوره اخلاص، آیه: ۴.</ref> این [[اعتقاد]] در وضوح و روشنی به پایهای است که حتّی در [[عصر جاهلیت]] کسی بر خلاف آن نمیاندیشید و نمیپنداشت که در [[عالم هستی]] دو یا چند ذات [[واجب]] الوجود [[غنی]] بالذات وجود دارد<ref>الالهیات، ج ۲، ص ۵۷۸.</ref>. با این همه، [[قرآن]] برای تأکید، روشنگریهایی دارد و [[عالمان]] [[مسلمان]] نیز با روشها و مشربهای گوناگون در [[تبیین]] و [[اثبات]] آن کوشیدهاند. از جمله آنها بیان به تقریب جامعی است که با تکیه بر استحاله [[اجتماع]] نقیضین و [[لزوم]] بساطت، [[بینیازی]]، محدود نبودن و نظیر نداشتن [[واجب]] میتوان آن را چنین تنظیم کرد: در صورت وجود [[خدایان]] متعدد لازم است آنها دو جهت "ما به الاشتراک" و "ما به الا متیاز" داشته باشند، زیرا از سویی همه واجباند و از این نظر با هم شریک و از سویی دیگر با هم فرق دارند و بدین رو از هم ممتاز. این دو جهت به ۴ صورت تصوّرپذیر است: یا هر دو خارج از ذات آن هاست یا در ذات، یا "ما به الاشتراک" ذاتی و "مابه الامتیاز" خارج یا "ما به الامتیاز" ذاتی و "مابه الاشتراک" خارج از ذات است. صورت نخست را با اندک توجهی میتوان [[باطل]] دانست، زیرا ذوات مفروض با توجه به اینکه ما به الاشتراک آنها خارج از ذات است، نباید در [[هویت]] ذات خویش هیچ اشتراکی داشته باشند و با در نظر گرفتن اینکه ما به الامتیاز نیز خارج از ذات آن هاست، باید در [[هویت]] ذات با هم مشترک باشند و لازمه این دو اعتبار، [[اجتماع]] نقیضین است. صورت دوم نیز بدین رو که مستلزم ترکب ذات [[واجب]] از دو جهت "مابه الاشتراک" و "مابه الامتیاز" است، [[باطل]] است، زیرا لازمه ترکب، [[نیازمندی]] است<ref>التفسیر الکبیر، ج ۷، ص ۴.</ref> و [[فقر]] و [[نیاز]] با غنای ذاتی [[واجب]] سازگار نیست: {{متن قرآن|وَمَن جَاهَدَ فَإِنَّمَا يُجَاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ}}<ref> و هر کس بکوشد تنها برای خویش میکوشد، بیگمان خداوند از جهانیان بینیاز است؛ سوره عنکبوت، آیه: ۶.</ref>، از این رو، [[قرآن]] ذات [[واجب]] تعالی را "اَحَد" میخواند که به معنای بسیط است: {{متن قرآن|قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ }}<ref> بگو او خداوند یگانه است؛ سوره اخلاص، آیه: ۱.</ref> و چون [[أحد]] است، واحد و یگانه است<ref>همان، ج ۳۲، ص ۱۸۰.</ref>. صورت سوم نیز [[باطل]] است، زیرا لازمه آن این است که ذوات [[واجب]] در یک نوع مندرج و فقط در عوارض از هم ممتاز باشند، در حالی که [[خداوند]] اوّلاً از ماهیت نوعی منزه است و ثانیا بر فرض که به نحوی بتوان برایش ماهیتی نوعی فرض کرد، به اقتضای {{متن قرآن|فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref> پدیدآورنده آسمانها و زمین است، برای شما از خودتان همسرانی آفرید و (نیز) از چارپایان جفتهایی (پدید آورد)، شما را با آن (آفریدن جفت) افزون میگرداند، چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست؛ سوره شوری، آیه: ۱۱.</ref> و {{متن قرآن|وَلَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدٌ }}<ref> و نه هیچ کس او را همانند است؛ سوره اخلاص، آیه: ۴.</ref> ماهیتی منحصر به فرد و بینظیر است. صورت چهارم که [[ابن کمونه]] آن را تصویر کرده<ref>شرح منظومه، سبزواری، ص ۱۴۹.</ref> و برخی دفع آن را بسیار سخت شمردهاند، نیز بطلانش واضح است، زیرا امتیاز چند ذات بسیط متباین، فرع بر [[محدودیت]] آن هاست، در حالی که [[خداوند]] به هیچ حدّی محدود نیست، بلکه او به همه چیز محیط است: {{متن قرآن|أَلا إِنَّهُمْ فِي مِرْيَةٍ مِّن لِّقَاء رَبِّهِمْ أَلا إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُّحِيطٌ}}<ref> آگاه باش که آنان به لقای پروردگارشان در تردیدند، آگاه باش که او به هر چیزی چیره است؛ سوره فصلت، آیه: ۵۴.</ref><ref>تفسیر موضوعی، ج ۲، ص ۲۲۴ - ۲۲۵؛ الالهیات، ج ۲، ص ۱۴ - ۱۷.</ref>. برخی از صرف الوجود بودن [[واجب]] تعالی برای [[استدلال]] سود جسته و چون صرف هر چیزی تعدّد بردار نیست، [[واجب]] الوجود بالذات را واحد، بینظیر و فارغ از هرگونه تعدّد و تکثرّ دانستهاند<ref>ر ک: تقویم الایمان، ص ۲۶۶؛ الالهیات، ص ۱۸ - ۲۰؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج ۱، ص ۶۲.</ref><ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[توحید (مقاله)|توحید]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.</ref>. | ||
==[[نفی]] [[وحدت]] عددی و [[اثبات]] [[وحدت]] [[حقیقی]]== | ==[[نفی]] [[وحدت]] عددی و [[اثبات]] [[وحدت]] [[حقیقی]]== |