←منابع
(←منابع) |
(←منابع) |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
*[[حضرت یوسف]] از [[خدا]] میخواهد که وی را مسلم بمیراند {{متن قرآن|رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ وَعَلَّمْتَنِي مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَنْتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ تَوَفَّنِي مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ}}<ref> «پروردگارا! به من از فرمانروایی پارهای دادهای و از خوابگزاری بخشی آموختی؛ ای آفریدگار آسمانها و زمین! تو سرور من در این جهان و در جهان واپسینی، مرا گردن نهاده (به فرمان خویش) بمیران و به شایستگان بپیوند» سوره یوسف، آیه ۱۰۱.</ref>. | *[[حضرت یوسف]] از [[خدا]] میخواهد که وی را مسلم بمیراند {{متن قرآن|رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ وَعَلَّمْتَنِي مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَنْتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ تَوَفَّنِي مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ}}<ref> «پروردگارا! به من از فرمانروایی پارهای دادهای و از خوابگزاری بخشی آموختی؛ ای آفریدگار آسمانها و زمین! تو سرور من در این جهان و در جهان واپسینی، مرا گردن نهاده (به فرمان خویش) بمیران و به شایستگان بپیوند» سوره یوسف، آیه ۱۰۱.</ref>. | ||
*[[تسلیم]] در برابر [[خداوند]] در هر زمانی در [[ایمان به پیامبر]] آن عصر، [[تجلی]] و نمود پیدا میکند {{متن قرآن|وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref> «و هر کس جز اسلام دینی گزیند هرگز از او پذیرفته نمیشود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره آل عمران، آیه ۸۵</ref>؛ {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}}<ref>«امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref> و [[دین]] دیگری مقبول [[خداوند]] نیست: {{متن قرآن|وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ}}<ref>«و هر کس جز اسلام دینی گزیند هرگز از او پذیرفته نمیشود» سوره آل عمران، آیه ۸۵.</ref>.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[اسلام - قدردان قراملکی (مقاله)|مقاله «اسلام»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱.</ref> | *[[تسلیم]] در برابر [[خداوند]] در هر زمانی در [[ایمان به پیامبر]] آن عصر، [[تجلی]] و نمود پیدا میکند {{متن قرآن|وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref> «و هر کس جز اسلام دینی گزیند هرگز از او پذیرفته نمیشود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره آل عمران، آیه ۸۵</ref>؛ {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}}<ref>«امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref> و [[دین]] دیگری مقبول [[خداوند]] نیست: {{متن قرآن|وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ}}<ref>«و هر کس جز اسلام دینی گزیند هرگز از او پذیرفته نمیشود» سوره آل عمران، آیه ۸۵.</ref>.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[اسلام - قدردان قراملکی (مقاله)|مقاله «اسلام»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱.</ref> | ||
==ابعاد [[اسلام]]== | |||
*[[آیین اسلام]] بر اصول و ابعاد مختلف ذیل مشتمل است که به توضیح مختصر آنها میپردازیم: | |||
===[[اصول دین]]=== | |||
*آن دسته از [[دستورهای اسلامی]] مرتبط با باورهای [[انسان]] [[اصول دین]] نام دارد که عبارتند از: | |||
#[[توحید]]؛ یعنی [[اعتقاد]] به [[یگانگی خداوند]] در ذات، صفات، [[افعال]] و [[عبادت]]. بر این اساس [[توحید]] دارای مراتب و اقسامی است: | |||
##[[توحید ذاتی]]: [[ذات خداوند]] بیهمتاست و هیچگونه ترکیب و کثرتی در آن راه ندارد؛ یعنی هم واحد است و هم [[احد]]. | |||
##[[توحید صفاتی]]: صفات ذاتی [[خداوند]] مانند [[علم]]، [[قدرت]] و [[حیات]]، اگر چه از نظر مفهوم با ذات مغایرت دارند، ولی از نظر واقعیت عین ذات میباشد و این، مقتضای [[توحید ذاتی]] به معنای احدیت ذات است. | |||
##[[توحید افعالی]]: [[خداوند]] در آفریدگاری و پروردگاری [[شریک]] ندارد، و همه [[افعال]] و آثاری که از [[انسان]] و غیر [[انسان]] صادر میشود به [[اذن]] و [[مشیت]] او باز میگردد؛ یعنی فاعلیت آنها در طول فاعلیت [[خداوند]] است، نه در عرض آن. | |||
##[[توحید عبادی]]: جز [[خداوند]] هیچ معبودی [[شایسته]] [[پرستش]] نیست. در [[قرآن کریم]] وجود [[خداوند]] مسلم فرض شده و بیشتر استدلالها بر [[اثبات]] اصل [[توحید]] و یکتایی [[خداوند]] متمرکز است، اصل [[توحید]] به نوعی تعرض و [[انتقاد]] از [[خداپرستی]] [[یهود]] و [[مسیحیت]] است، چرا که [[یهود]] با نسبت دادن [[فرزندی]] [[خدا]] به [[عزیر]]، و [[مسیحیان]] با شمردن [[حضرت عیسی]] و [[روح القدس]] به عنوان [[خدا]] در عرض [[الله]] عملاً از [[توحید]] [[ناب]] فاصله گرفتند. | |||
#[[عدل]]؛ [[شیعه]] و [[معتزله]] معتقدند [[عدالت]] معنا و مفهوم [[عقلی]] دارد و صفات کمالی [[الهی]] مقتضی است که [[خداوند]] به [[عدالت]] [[رفتار]] کند، اما [[اشاعره]] منکر [[عقلی]] بودن [[عدالت]] شده و معتقدند [[خداوند]] به هر نحو که خواست عمل میکند و همه [[افعال]] [[خدا]] نیز عادلانه خواهد بود. به تعبیری [[اشاعره]] بر این باورند که اگر [[خداوند]] در [[قیامت]] مثلاً [[گناهکاران]] را به [[بهشت]] و [[پاکان]] و [[بندگان]] [[خالص]] را به [[جهنم]] ببرد، به [[عدالت]] [[رفتار]] کرده است، ولی [[عدلیه]] این فرض را ظالمانه و مردود میدانند. | |||
#[[نبوت]]؛ [[اعتقاد]] به [[نبوت]] [[پیامبران پیشین]] ([[نبوت عامه]]) و [[نبوت]] [[حضرت محمد]] ([[نبوت خاصه]]) از اصول [[عقاید اسلامی]] است. بر این اساس [[حضرت محمد]]{{صل}} [[آخرین پیامبر]] [[الهی]] و [[قرآن مجید]] نیز [[آخرین کتاب آسمانی]] و [[شریعت اسلام]]، آخرین [[شریعت الهی]] است. | |||
#[[امامت]]؛ [[اهل سنت]] [[امامت]] را از [[فروع دین]] و از [[تکالیف]] [[مردم]] دانستهاند، ولی [[شیعه امامیه]] آن را از [[اصول اعتقادی]]، و [[نصب امام]] را فعل [[خدا]] میداند به [[اعتقاد]] [[شیعه]] [[پیامبر]]{{صل}} به [[فرمان خداوند]] در موارد متعدد [[امیرمؤمنان]]{{ع}} را به عنوان [[جانشین]] خود و [[پیشوای امت]] [[اسلامی]] معرفی کرده است. به [[باور]] [[شیعه]] [[امام]] علاوه بر [[مسئولیت]] [[اجرای احکام اسلامی]] و [[برقراری امنیت]] و [[عدالت]] در [[جامعه]]، [[مسئولیت]] [[حفظ]] و [[تبیین احکام]] [[شریعت]] را نیز برعهده دارد و بدین جهت باید از صفت [[عصمت]] برخوردار باشد. [[جریان غدیر]] [[خم]] نمونه بارز آن است که [[آیه]] {{متن قرآن|الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}}<ref>«امروز کافران از دین شما نومید شدند پس، از ایشان مهراسید و از من بهراسید! امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref> و {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref> در این باره نازل شد<ref>سبحانی، جعفر، الالهیات، ج۳، ص۷۶-۱۱۵.</ref>. | |||
#[[معاد]]؛ یکی دیگر از [[ارکان اسلام]]، [[اعتقاد]] به سرای [[قیامت]] است و این که [[انسانها]] پس از [[مرگ]] بار دیگر زنده میشوند، تا [[پاداش]] و [[کیفر]] [[اعمال]] [[دنیوی]] خود را ببینند<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[اسلام - قدردان قراملکی (مقاله)|مقاله «اسلام»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱.</ref>. | |||
===[[فروع دین]]=== | |||
*آن دسته از [[دستورهای اسلام]] که مربوط به [[عمل]] [[انسان]] است [[فروع دین]] نامیده میشود. [[نماز]]، [[روزه]]، [[زکات]] و [[حج]] از مهمترین [[فروع دین اسلام]] به شمار میروند<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[اسلام - قدردان قراملکی (مقاله)|مقاله «اسلام»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱.</ref>. | |||
==منابع== | ==منابع== |