←جستارهای وابسته
جز (جایگزینی متن - 'سعیدیانفر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، [[فرهنگنامه' به 'سعیدیانفر و ایازی، [[فرهنگنامه') |
|||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
:*و پیوسته از حدود الاهی [[پاسداری]] میکنند: {{متن قرآن|التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref> «آنان توبهکنندگان، پرستشگران، ستایشگران، رهپویان، نمازگزاران، سجدهکنندگان، فرمان دهندگان به کار شایسته و بازدارندگان از کار ناشایست و پاسداران حدود خداوندند و به (چنین) مؤمنان نوید ده» سوره توبه، آیه ۱۱۲.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱، ص۵۱-۵۳.</ref>. | :*و پیوسته از حدود الاهی [[پاسداری]] میکنند: {{متن قرآن|التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref> «آنان توبهکنندگان، پرستشگران، ستایشگران، رهپویان، نمازگزاران، سجدهکنندگان، فرمان دهندگان به کار شایسته و بازدارندگان از کار ناشایست و پاسداران حدود خداوندند و به (چنین) مؤمنان نوید ده» سوره توبه، آیه ۱۱۲.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱، ص۵۱-۵۳.</ref>. | ||
==حسن خلق در دایره المعارف قرآن کریم== | |||
==مقدمه== | |||
"[[حسن خلق]]" در منابع [[فارسی]] به [[خوشخلقی]] معنا شده است.<ref> لغت نامه، ج ۱۹، ص ۵۵۹، "حسن خلق".</ref> واژهپژوهان "[[حُسن]]" را به [[نیکی]] معنا کردهاند.<ref> العین، ج ۳، ص ۱۴۳؛ لسان العرب، ج ۱۳، ص ۱۱۴، "حسن".</ref>راغب در تحلیل این مفهوم، هر اثر بهجتآفرین، [[شادی]] بخش و مورد [[آرزو]] را مصداق حُسن شمرده و آن را سه نوع دانسته است: [[زیبایی]] [[عقل]] پسند؛ زیبایی [[هوا و هوس]] پسند؛ زیبایی طبیعی و محسوس.<ref> مفردات، ص ۱۱۸، "حسن".</ref> "خُلْق" و "خُلُق" را نیز به معنای طبع، [[سجیه]] و ویژگیهای [[رفتاری]] و صفات [[باطنی]] مخصوص به نفس دانستهاند و جمع آن "[[اخلاق]]" است.<ref>لسان العرب، ج ۱۰، ص ۸۶ - ۸۷، "خلق".</ref> به سخن دیگر، [[خُلق]] به معنای صفات باطنی در مقابل خَلق است که مربوط به صفات ظاهری است.<ref> مفردات، ص ۱۵۸، "خلق".</ref> | |||
خُلق در اصطلاح [[علم اخلاق]]، [[هیئت]] خاصی است که در [[انسان]] [[رسوخ]] و [[ظهور]] میکند و به کمک آن، [[افعال]] به آسانی و [[بینیاز]] به [[فکر]] انجام میپذیرند. هرگاه این هیئت به شکلی آشکار شود که کارهای [[پسندیده]] از آن برخیزد، آن را [[خوی]] [[نیک]] مینامند.<ref>الحقائق، ص ۵۴.</ref> حسن خلق دارای دو معنای [[عام و خاص]] است؛ نگاه [[علم اخلاق اسلامی]] به موضوع حسن خلق (به معنای عام) با [[الهام]] از [[آیات قرآن]]، بسیار گسترده است و همه ساحتهای [[زندگی]] [[آدمی]] را در برمیگیرد که در سه نوع رابطه دستهبندی میشوند: پیوند کارهای انسان با [[خدا]]؛ رابطه مسائل [[اخلاقی]] با خود انسان؛ پیوند کارهای انسان با دیگران.<ref>اصطلاحنامه اخلاق اسلامی، ص ۲۹.</ref> بر این اساس، علمای [[اخلاق اسلامی]] در پرتو [[تعالیم قرآن]]، به بسط مصادیق حسن خلق و توضیح مفصّل هریک پرداختهاند: آنان حسن خلق را [[حقیقت]] رسیدن به خیر و [[سعادت واقعی]] دانسته <ref>جامع السعادات، ج ۱، ص ۳۷.</ref> | |||
و بر این پایه با تقسیمبندی اخلاق به [[فضیلت]] و [[رذیلت]]، حسن خلق را فضیلتی شمردهاند که از ۴ [[راه]] به دست میآید: | |||
#[[حکمت]] که شناختن موجودات است. | |||
#[[عفت]] که [[اطاعت]] نیروی [[شهوانی]] از [[قوه]] [[عقلی]] است. | |||
#[[شجاعت]] که [[فرمانبری]] نیروی [[غضب]] از قوه عقلی است. | |||
#[[عدالت]] که اطاعت نیروی عامل از قوه [[عاقل]] است،<ref>معراج السعاده، ص ۶۰.</ref> | |||
بنابراین [[راه]] کسب [[حسن خلق]] (به معنای عام) را [[برقراری عدالت]] و [[تساوی]] میان سه قوه [[علم]]، غضب و [[شهوت]] دانستهاند.<ref>احیاء علوم الدین، مج ۳، ص ۱۴۴۰ - ۱۴۴۱؛ الحقایق، ص ۵۵.</ref> معنای خاص آن، [[نرمخویی]]، خوش سخنی و [[خوشرویی]] در برخورد با دیگران است و بیشتر روایاتی که در [[مدح]] حسن خلق یاد شدهاند، به معنای خاص آناند.<ref>جامع السعادات، ج ۱، ص ۲۷۰ - ۲۷۱.</ref> موضوع این مقاله نیز معنای دوم حسن خلق است. | |||
==[[حسن خلق]] در [[قرآن]]== | |||
واژه "[[حسن]]" و مشتقات آن فراوان در [[قرآن]] به کار رفتهاند. {{متن قرآن|وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ}}<ref>«نیکی با بدی برابر نیست؛ به بهترین شیوه (دیگران را از چالش با خود) باز دار ، ناگاه آن کس که میان تو و او دشمنی است چون دوستی مهربان میگردد» سوره فصلت، آیه ۳۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَقُلْ لِعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُمْ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوًّا مُبِينًا}}<ref>«و به بندگانم بگو تا گفتاری که نیکوتر است بر زبان آورند که شیطان میان آنان را میشوراند؛ بیگمان شیطان برای انسان دشمنی آشکار است» سوره اسراء، آیه ۵۳.</ref>؛ {{متن قرآن|ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ}}<ref>«بدی را با روشی که نیکوتر است دور کن؛ ما به آنچه وصف میکنند داناتریم» سوره مؤمنون، آیه ۹۶.</ref>؛ {{متن قرآن|أُولَئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ بِمَا صَبَرُوا وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ}}<ref>«آنانند که پاداششان برای شکیبی که ورزیدهاند دو بار به آنان داده میشود و بدی را با نیکی دور میسازند و از آنچه روزیشان کردهایم میبخشند» سوره قصص، آیه ۵۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و راههای خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند مینماییم و بیگمان خداوند با نیکوکاران است» سوره عنکبوت، آیه ۶۹.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و با پدر و مادر و خویشاوند و یتیمان و بیچارگان نیکی کنید و با مردم سخن خوب بگویید و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید؛ سپس جز اندکی از شما، پشت کردید در حالی که (از حق) رویگردان بودید» سوره بقره، آیه ۸۳.</ref> واژه "خُلْق" در قرآن نیست؛ اما "خُلُق" به همین معنا در [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}<ref>«و به راستی تو را خویی است سترگ» سوره قلم، آیه ۴.</ref> و {{متن قرآن|إِنْ هَذَا إِلَّا خُلُقُ الْأَوَّلِينَ}}<ref>«این جز شیوه پیشینیان نیست» سوره شعراء، آیه ۱۳۷.</ref> آمده است. مفهوم ترکیب "حسن خلق" در خطاب به [[پیامبر]]{{صل}} آمده و قرآن از [[اخلاق حسنه]] ایشان با "[[خلق عظیم]]" نام [[برده]] است: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}<ref>«و به راستی تو را خویی است سترگ» سوره قلم، آیه ۴.</ref> از "حسن خلق" با تعابیر گوناگونی در چندین آیه یاد شده است که در دو دسته موضوعی ارائه پذیرند: حسن خلق در برابر [[مخالفان]]؛ حسن خلق در مقابل عموم [[مردم]]. هریک از این دو بخش نیز خود به دو نوع [[ظهور]] و نمود حسن خلق در گفتار و [[کردار]] قسمت میشود. | |||
از دسته نخست میتوان به حسن خلق در برابر آزارهای [[مشرکان]] اشاره کرد {{متن قرآن|وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ}}<ref>«نیکی با بدی برابر نیست؛ به بهترین شیوه (دیگران را از چالش با خود) باز دار ، ناگاه آن کس که میان تو و او دشمنی است چون دوستی مهربان میگردد» سوره فصلت، آیه ۳۴.</ref>؛ نیز سفارش به گذشت و [[صبر]] در برابر این آزارها {{متن قرآن|ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ}}<ref>«بدی را با روشی که نیکوتر است دور کن؛ ما به آنچه وصف میکنند داناتریم» سوره مؤمنون، آیه ۹۶.</ref>؛ {{متن قرآن|أُولَئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ بِمَا صَبَرُوا وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ}}<ref>«آنانند که پاداششان برای شکیبی که ورزیدهاند دو بار به آنان داده میشود و بدی را با نیکی دور میسازند و از آنچه روزیشان کردهایم میبخشند» سوره قصص، آیه ۵۴.</ref>؛ {{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}}<ref>«گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!» سوره اعراف، آیه ۱۹۹.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ لِلَّذِينَ آمَنُوا يَغْفِرُوا لِلَّذِينَ لَا يَرْجُونَ أَيَّامَ اللَّهِ لِيَجْزِيَ قَوْمًا بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«به مؤمنان بگو، از کسانی که به «روزهای خداوند» امیدی ندارند درگذرند تا (خداوند، هر) قومی را برابر با کارهایی که میکردهاند کیفر دهد» سوره جاثیه، آیه ۱۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا}}<ref>«و آنان که گواهی دروغ نمیدهند و چون بر یاوه بگذرند بزرگوارانه میگذرند» سوره فرقان، آیه ۷۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذَلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و به آنهایی که مشرکان به جای خداوند (به پرستش) میخوانند دشنام ندهید تا آنان (نیز) از سر دشمنی به نادانی خداوند را دشنام ندهند؛ بدینسان ما کردار هر امتی را (در دیدشان) آراستهایم سپس بازگشتشان به سوی پروردگارشان است آنگاه آنان را از آنچه انجام میدادها» سوره انعام، آیه ۱۰۸.</ref> و تأکید بر [[ضرورت]] [[مجادله]] احسن با [[مخالفان اسلام]] {{متن قرآن|وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْكِتَابِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَقُولُوا آمَنَّا بِالَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَأُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَإِلَهُنَا وَإِلَهُكُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}<ref>«و با اهل کتاب جز به بهترین شیوه چالش مکنید مگر با ستمکاران از ایشان و بگویید: ما به آنچه بر ما و بر شما فرو فرستادهاند ایمان آوردهایم و خدای ما و خدای شما یکی است و ما فرمانپذیر اوییم» سوره عنکبوت، آیه ۴۶.</ref> و در همین جهت، [[دستور]] [[قرآن]] به [[پناه دادن]] به [[مشرکان]] برای شنیدن [[کلام الهی]] {{متن قرآن|وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست به او پناه ده تا کلام خداوند را بشنود سپس او را به پناهگاه وی برسان؛ این بدان روست که اینان گروهی نادانند» سوره توبه، آیه ۶.</ref> و گوش دادن به سخن آنان و [[صبر]] و [[طمأنینه]] در قالب [[الگوگیری]] از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} از نمودهای [[حسن خلق]] در [[کردار]]، در [[رفتار]] با مخالفاناند. {{متن قرآن|وَمِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَيَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَيُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَرَحْمَةٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«و برخی از ایشان کسانی هستند که پیغمبر را آزار میکنند و میگویند او خوشباور است؛ بگو سخن نیوش خوبی برای شماست که به خداوند ایمان و مؤمنان را باور دارد و برای آن دسته از شما که ایمان آوردهاند رحمت است و برای آن کسان که به فرستاده خداوند آزار میرسانند» سوره توبه، آیه ۶۱.</ref> | |||
درباره حسن خلق در برابر [[توده]] [[مردم]] نیز میتوان از [[آیات]] "[[سلام کردن]]" یاد کرد که از مصادیق حسن خلق در گفتارند {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتًا غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَى أَهْلِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! به خانههایی جز خانه خودتان درنیایید تا آنکه آشنایی دهید و بر اهل آن (خانه) ها سلام کنید؛ این برای شما بهتر است، باشد که پند گیرید» سوره نور، آیه ۲۷.</ref>، {{متن قرآن|لَيْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى أَنْفُسِكُمْ أَنْ تَأْكُلُوا مِنْ بُيُوتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ آبَائِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أُمَّهَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ إِخْوَانِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخَوَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَعْمَامِكُمْ أَوْ بُيُوتِ عَمَّاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخْوَالِكُمْ أَوْ بُيُوتِ خَالَاتِكُمْ أَوْ مَا مَلَكْتُمْ مَفَاتِحَهُ أَوْ صَدِيقِكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَأْكُلُوا جَمِيعًا أَوْ أَشْتَاتًا فَإِذَا دَخَلْتُمْ بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَى أَنْفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref>«بر نابینا و بر لنگ و بر بیمار و بر شما گناهی نیست که از (خوراک و آذوقه) خانههای خویش بخورید یا از خانههای پدرانتان یا خانههای مادرانتان یا خانههای برادرانتان یا خانههای خواهرانتان یا خانههای عموهایتان یا خانههای عمّههایتان یا خانههای داییهایتان یا خانههای خالههایتان یا آن خانهای که کلیدش را در اختیار دارید یا (خانه) دوستتان؛ نیز (بر شما گناهی نیست) در اینکه با هم یا پراکنده غذا بخورید پس چون به هر خانهای در آمدید به همدیگر درود گویید، درودی خجسته پاکیزه از نزد خداوند؛ بدین گونه خداوند آیات را برای شما روشن میدارد باشد که خرد ورزید» سوره نور، آیه ۶۱.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَسِيبًا}}<ref>«و چون به شما درودی گفته شد، با درودی بهتر از آن یا همانند آن پاسخ دهید؛ بیگمان خداوند حسابرس همه چیز است» سوره نساء، آیه ۸۶.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و چون مؤمنان به آیات ما، نزد تو آیند بگو: درود بر شما! پروردگارتان بخشایش را بر خویش مقرّر داشته است: چنانچه هر یک از شما از سر نادانی کار بدی انجام دهد، آنگاه از پس آن توبه کند و به راه آید، چنین است که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره انعام، آیه ۵۴.</ref>؛ همچنین شیوه مناسب [[سخن گفتن]] با [[والدین]] {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و با پدر و مادر و خویشاوند و یتیمان و بیچارگان نیکی کنید و با مردم سخن خوب بگویید و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید؛ سپس جز اندکی از شما، پشت کردید در حالی که (از حق) رویگردان بودید» سوره بقره، آیه ۸۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا}}<ref>«و پروردگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نکویی کنید؛ اگر هر یک از آن دو یا هر دو، نزد تو به پیری رسند به آنان اف مگو و بر آنها بانگ مزن و با ایشان سخن به نکویی بگوی!» سوره اسراء، آیه ۲۳.</ref>، [[برقراری صلح]] میان دو گروه از [[مؤمنان]] که با یکدیگر در جنگاند {{متن قرآن|وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}<ref>«و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم میکند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره حجرات، آیه ۹.</ref> و جا باز کردن در مجالس برای تازهوارد {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قِيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِي الْمَجَالِسِ فَافْسَحُوا يَفْسَحِ اللَّهُ لَكُمْ وَإِذَا قِيلَ انْشُزُوا فَانْشُزُوا يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}}<ref>«ای مؤمنان! چون در نشستها به شما گویند جا باز کنید، باز کنید تا خداوند برایتان (در بهشت) جا باز کند و چون گویند: برخیزید، برخیزید تا خداوند (پایگاه) مؤمنان از شما و فرهیختگان را چند پایه بالا برد و خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره مجادله، آیه ۱۱.</ref> که نمونههایی از حسن خلق در کردارند.<ref>[[مرضیه قدمی|قدمی، مرضیه]]، [[حسن خلق (مقاله)|مقاله «حسن خلق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ،ج۱۱.</ref> | |||
==[[جایگاه]] حسن خلق== | |||
قرآن در نگاهی فراگیر به حسن خلق، مصادیق گوناگونی از آن را در ردیف ویژگیهای مؤمنان برشمرده است: {{متن قرآن|وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا}}<ref>«و بندگان (خداوند) بخشنده آنانند که بر زمین فروتنانه گام برمیدارند و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند» سوره فرقان، آیه ۶۳.</ref> و برای آن [[پاداش]] خاص و دو چندان گذاشته است: {{متن قرآن|أُولَئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ بِمَا صَبَرُوا وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ}}<ref>«آنانند که پاداششان برای شکیبی که ورزیدهاند دو بار به آنان داده میشود و بدی را با نیکی دور میسازند و از آنچه روزیشان کردهایم میبخشند» سوره قصص، آیه ۵۴.</ref>؛ حتی گاه عدم رعایت آن، [[عتاب]] [[الهی]] را به دنبال دارد: {{متن قرآن|عَبَسَ وَتَوَلَّى أَن جَاءَهُ الأَعْمَى}}<ref>«روی ترش کرد و رخ بگردانید، که آن نابینا نزد وی آمد» سوره عبس، آیه ۱-۲.</ref>؛ همچنین بر رعایت این ویژگی در برابر مؤمنان به شکل خاص تأکید ورزیده است: {{متن قرآن|لَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«به چیزی که دستههایی از کافران را بدان بهرهمند کردهایم چشم مدوز و برای آنان اندوه مخور و برای مؤمنان افتادگی کن!» سوره حجر، آیه ۸۸.</ref>.<ref>[[مرضیه قدمی|قدمی، مرضیه]]، [[حسن خلق (مقاله)|مقاله «حسن خلق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ،ج۱۱.</ref> | |||
==آثار حسن خلق== | |||
حسن خلق در [[زندگی]]، دارای آثار مثبت فراوانی است که در [[سلامتی]] [[روابط اجتماعی]] و کاهش تشنّج و [[تفرقه]] در [[جامعه]] اثرگذارند. در این قسمت، قرآن برای حسن خلق آثاری را برمیشمرد.<ref>[[مرضیه قدمی|قدمی، مرضیه]]، [[حسن خلق (مقاله)|مقاله «حسن خلق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ،ج۱۱.</ref> | |||
=== تبدیل [[دشمن]] به [[دوستی]] [[مهربان]]=== | |||
{{متن قرآن|وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ}}<ref>«نیکی با بدی برابر نیست؛ به بهترین شیوه (دیگران را از چالش با خود) باز دار ، ناگاه آن کس که میان تو و او دشمنی است چون دوستی مهربان میگردد» سوره فصلت، آیه ۳۴.</ref> دارندگان [[حسن خلق]] و آنان که [[بدی]] را با خوبی پاسخ میدهند، کسانی معرفی شدهاند که در [[معرفت الهی]] و [[فضایل نفسانی]] و [[کمالات]] [[روحانی]] دارای بهره [[بزرگی]] هستند: {{متن قرآن|وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ}}<ref>«و این را جز به آنان که میشکیبند، و جز به آنان که بهرهای سترگ دارند فرانیاموزند» سوره فصلت، آیه ۳۵.</ref> <ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۷، ص ۵۶۵؛ روح المعانی، ج ۲۴، ص ۱۲۳.</ref><ref>[[مرضیه قدمی|قدمی، مرضیه]]، [[حسن خلق (مقاله)|مقاله «حسن خلق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ،ج۱۱.</ref> | |||
===ناکامی [[شیطان]] در ایجاد تشنج و [[اختلاف]] در میان [[بندگان خدا]]=== | |||
{{متن قرآن|وَقُلْ لِعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُمْ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوًّا مُبِينًا}}<ref>«و به بندگانم بگو تا گفتاری که نیکوتر است بر زبان آورند که شیطان میان آنان را میشوراند؛ بیگمان شیطان برای انسان دشمنی آشکار است» سوره اسراء، آیه ۵۳.</ref> با استفاده از [[آیه]] میتوان گفت [[رفتار]] با [[مشرکان]] اگر بر اساس قول احسن و [[خلق]] [[حسن]] باشد، از [[شر]] شیطان ایمن میمانند که میخواهد [[دشمنی]] میان آنها را بسیار و شر به پا کند.<ref>روح المعانی، ج ۱۵، ص ۹۴ - ۹۵؛ التبیان، ج ۸، ص ۲۱۴؛ المیزان، ج ۱۶، ص ۱۳۷ - ۱۳۸.</ref>.<ref>[[مرضیه قدمی|قدمی، مرضیه]]، [[حسن خلق (مقاله)|مقاله «حسن خلق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ،ج۱۱.</ref> | |||
==مصادیق حسن خلق== | |||
علمای [[اخلاق]] با [[الهام]] از [[آیات قرآن]]، در ضمن بیان [[حقیقت]] حسن خلق، مصادیقی برای حسن خلق یاد کردهاند؛ مانند [[گشادهرویی]]، [[بخشش]]، عدم [[مجادله]]، [[خشنود]] کردن [[مردم]]، زدودن [[رنج]] دیگران، در میان مردم بودن در عین [[غریب]] بودن، بخشیدن [[ظالم]] و ترک [[انتقام]] از او و [[آمرزشخواهی]] برای وی، [[مهربانی]]، [[امانتداری]].<ref>نک: احیاء علوم الدین، ج ۳، ص ۱۴۴۰ - ۱۴۴۱.</ref>مصادیق حسن خلق در [[قرآن]]، در برابر دو گروه [[مخالفان]] و عموم مردم بررسی میشوند.<ref>[[مرضیه قدمی|قدمی، مرضیه]]، [[حسن خلق (مقاله)|مقاله «حسن خلق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ،ج۱۱.</ref> | |||
==حسن خلق در برابر مخالفان== | |||
رفتار نیکوی [[پیامبران]] با مخالفان به جهت بازتاب گستردهاش در شیوه [[تبلیغ دین]]، فراوان در قرآن بازتاب یافته است. | |||
===حسن خلق در گفتار=== | |||
رفتار نرم در [[دعوت]] و [[تبلیغ]]، از مهمترین اصول [[تبلیغی]] است که در داستان دعوت [[فرعون]] به [[یکتاپرستی]] به [[حضرت موسی]] سفارش شد: {{متن قرآن|فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى}}<ref>«و با او به نرمی سخن گویید باشد که او پند گیرد یا بهراسد» سوره طه، آیه ۴۴.</ref> "لین" مقابل [[خشن]] است و اخلاق لین، به معنای [[اخلاق پسندیده]].<ref> کشف الاسرار، ج ۶، ص ۱۲۶ - ۱۲۷؛ اطیبالبیان، ج ۹، ص ۳۵ - ۳۶.</ref> | |||
سخنان مبلّغ در [[مقام هدایت]] و [[تذکر]] باید نرم باشد، چون پرخاشگریاش مخاطب را به [[لجاجت]] وا میدارد و زمینه [[هدایت]] را اگر در او باشد، از بین میبرد. در [[آیه]] یاد شده [[خدا]] به [[موسی]]{{ع}} سفارش میکند حتی با [[فرعونی]] که خدایی را ادعا میکند، نرم و لطیف سخن بگوید نه با [[خشونت]]. از مزایای [[نرمی]] در [[رفتار]] با اشخاصی مانند [[فرعون]]، به [[هیجان]] نیاوردن و عدم [[ظهور]] [[غرور]] و [[بزرگی]] دروغینشان است، که این امر [[قلب]] آنها را بیدار، در نتیجه برای [[پذیرش]] [[نصیحت]] آماده میکند.<ref> التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص ۵۲؛ فی ظلال القرآن، ج ۴، ص ۲۳۳۶؛ الوسیط، طنطاوی، ج ۹، ص ۱۰۸.</ref> در [[راه]] [[تبلیغ دین]] باید نرمی داشت نه [[غلظت]]، زیرا [[نرمخویی]] سبب میشود مخاطب برای شنیدن سخنان بعدی و [[اندیشیدن]] به آنها نیز آماده باشد؛ به خلاف خشونت که عکس این امر را نتیجه میدهد.<ref>کوثر، ج ۶، ص ۵۶۹ - ۵۷۰.</ref> از طرفی، [[دستور]] به "قول لین" به [[حق]] پرورش فرعون بر موسی{{ع}} نیز اشاره دارد <ref> التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص ۵۲؛ تفسیر سور آبادی، ج ۳، ص ۱۵۲۰.</ref> که این هم مصداق دیگری از [[حسن خلق]] است. بازتاب [[امتثال امر]] حق متعالی به دست [[حضرت موسی]]{{ع}} در جایی است که با ملایمترین و خیرخواهانهترین تعبیر به فرعون میفرماید: {{متن قرآن|فَقُلْ هَلْ لَكَ إِلَى أَنْ تَزَكَّى}}<ref>«(به او) بگو: آیا سر آن داری که پاکیزگی یابی؟» سوره نازعات، آیه ۱۸.</ref> [[قرآن کریم]] با آنکه از [[بتپرستی]] به شدت [[نهی]] میکند، به [[مسلمانان]] سفارش میکند که به [[بتها]] [[دشنام]] ندهند؛ مبادا [[بتپرستان]] نیز از روی [[نادانی]] خدا را دشنام گویند: {{متن قرآن|وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذَلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و به آنهایی که مشرکان به جای خداوند (به پرستش) میخوانند دشنام ندهید تا آنان (نیز) از سر دشمنی به نادانی خداوند را دشنام ندهند؛ بدینسان ما کردار هر امتی را (در دیدشان) آراستهایم سپس بازگشتشان به سوی پروردگارشان است آنگاه آنان را از آنچه انجام میدادها» سوره انعام، آیه ۱۰۸.</ref> آیه گوشزد میفرماید که توهین به [[مقدسات]] یک [[جامعه]]، نه تنها سبب نمیشود آنها به سوی حق بازگردند، [[احساسات]] آنان را برمیانگیزد تا موضع گرفته و به [[دفاع]] از [[مقدّسات]] خود برآیند و چه بسا این امر به بیادبی و [[جسارت]] آنها به [[مقدسات]] [[دینی]] انجامد.<ref> المیزان، ج ۷، ص ۳۱۴ - ۳۱۵.</ref> | |||
[[دشنام]] متقابل [[مسلمانان]] و [[مشرکان]]، چنین مشتبه میسازد که میان [[حق و باطل]] تفاوتی نیست، چون هر دو از حربه باطلی مانند دشنام بهره میگیرند، درحالی که [[خدا]] [[پیامبر]]{{صل}} را به "[[جدال]] احسن" [[امر]] میکند.<ref> الوسیط، طنطاوی، ج ۵، ص ۱۵۳.</ref> [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در [[نکوهش]] و آثار [[زشت]] دشنام، پس از توهین [[یهودیان]] به ایشان به [[عایشه]] فرمود: ای عایشه! اگر [[فحش]] و [[ناسزا]] به شکل جسمانی درآید، در شکل زشت و ناخوشایندی آشکار و مایه سرافکندگی و [[خواری]] [[انسان]] میشود؛ ولی [[ملاطفت]]، نرم زبانی، [[نرمش]] و [[مدارا]] بر [[وقار]] و [[شخصیت انسان]] میافزاید و او را آراسته میکند و [[زینت]] میدهد.<ref> المحجة البیضاء، ج ۳، ص ۳۸۶.</ref> کاربرد دشنام و اعمالی مانند آن، یا نشانه نداشتن [[منطق]] است؛ یا نشانه نداشتن [[صبر]] و [[ادب]] <ref>نور، ج ۳، ص ۳۲۸.</ref> که از هر سه [[اسلام]] [[نهی]] کرده است.<ref>[[مرضیه قدمی|قدمی، مرضیه]]، [[حسن خلق (مقاله)|مقاله «حسن خلق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ،ج۱۱.</ref> | |||
===[[حسن خلق]] در [[رفتار]]=== | |||
بیشتر [[آیات]] این قسمت به گذشت از [[مخالفان]] سفارش کردهاند؛ از جمله برپایه [[آیه]] {{متن قرآن|قَالُوا سُبْحَانَكَ أَنْتَ وَلِيُّنَا مِنْ دُونِهِمْ بَلْ كَانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَكْثَرُهُمْ بِهِمْ مُؤْمِنُونَ}}<ref>«میگویند: پاکا که تویی، تو سرور مایی نه آنان بلکه (آنان) پریان را میپرستیدند، بیشترشان به آنان گرویده بودند» سوره سبأ، آیه ۴۱.</ref> حسن خلق راهی برای از میان بردن بدیهاست: {{متن قرآن|وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ}}<ref>«نیکی با بدی برابر نیست؛ به بهترین شیوه (دیگران را از چالش با خود) باز دار ، ناگاه آن کس که میان تو و او دشمنی است چون دوستی مهربان میگردد» سوره فصلت، آیه ۳۴.</ref> دفع [[بدی]] به [[نیکی]] به [[عفو]] و صبر در برابر بدیهای مشرکان و مخالفان [[تفسیر]] شده است.<ref>مجمع البیان، ج ۹، ص ۲۰؛ المیزان، ج۱۷، ص ۳۹۲.</ref> [[برگزیدن]] [[حلم]] بر خش و [[جهل]]، عفو بر [[انتقام]]، [[بخشش]] بر خسّت و [[شجاعت]] بر [[ترس]]، از مصادیق این تعبیر در تفاسیرند.<ref>تفسیر مظهری، ج ۸، ص ۲۹۷؛ الوسیط، زحیلی، ج ۳، ص ۲۳۰۷ - ۲۳۰۸؛ روح المعانی، ج ۲۴، ص ۱۲۳.</ref> | |||
برخی [[مفسران]] در [[تفسیر آیه]] به یکی از مظاهر [[اخلاقی]] پیامبر{{صل}} در رفتار با مخالفان اشاره کردهاند: مردی در [[صدر اسلام]] برای توهین به [[حضرت]] بر سر ایشان خاکستر میریخت، تا آنکه روزی [[بیمار]] شد و پیامبر{{صل}} با [[عیادت]] او بدیاش را به نیکی پاسخ داد و همین امر سبب [[اسلام آوردن]] او شد.<ref> احسن الحدیث، ج ۹، ص ۴۳۲ - ۴۳۳؛ اطیب البیان، ج ۱۱، ص ۴۳۵.</ref> این [[کردار]] از نمونههای بارز و [[عینی]]، در تحقق این [[وعده]] [[قرآنی]] است که [[نیکی]] در برابر [[بدی]]، [[دشمنی]] و [[کینه]] را برمیدارد و [[دوستی]] را جایگزین آن میکند: "فَاِذا الَّذی بَینَکَ وبَینَهُ عَدوَةٌ کَاَنَّهُ ولِیٌّ حَمیم". | |||
[[قرآن]] برای بهرهمندان از [[حسن خلق]] پاداشی ویژه برمیشمرد: {{متن قرآن|أُولَئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ بِمَا صَبَرُوا وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ}}<ref>«آنانند که پاداششان برای شکیبی که ورزیدهاند دو بار به آنان داده میشود و بدی را با نیکی دور میسازند و از آنچه روزیشان کردهایم میبخشند» سوره قصص، آیه ۵۴.</ref> در بعضی منابع، [[عفو]] و جواب دادن بدی با خوبی به قبول عذر و بهانه [[گناهکاران]] نیز تعمیم داده شده است.<ref> احکام القرآن، ج ۳، ص ۱۴۱؛ تفسیر بغوی، ج ۲، ص ۲۲۳؛ نمونه، ج ۷، ص ۶۲.</ref> عدم [[تجسس]] در کار دیگران، [[بردباری]]، [[سهلانگاری]] و [[مدارا]] و مماشات با [[دوست]] و [[دشمن]]، بخشیدن [[ستمگر]]،<ref> تفسیر مظهری، ج ۳، ص ۴۴۵؛ روان جاوید، ج ۲، ص ۵۰۶.</ref>[[تساهل و تسامح]] در [[معاشرت]] و عدم [[سختگیری]] بر [[مردم]]، <ref>مجمع البیان، ج ۴، ص ۷۸۷؛ روض الجنان، ج ۹، ص ۴۶.</ref> از مصادیق گذشت از بدیهای دیگراناند که نشانههای [[بزرگواری]] و مناعت [[مسلمانان]] در مقابل سخنان [[بیهوده]] [[مخالفان]] هستند و از ابزارهای مهم [[تبلیغ دین]] به شمار میروند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا}}<ref>«و آنان که گواهی دروغ نمیدهند و چون بر یاوه بگذرند بزرگوارانه میگذرند» سوره فرقان، آیه ۷۲.</ref> از سوی دیگر، حسن خلق در کردار در [[مقام]] [[تبلیغ]]، بیشتر از شیوههای مستقیم ارائه [[پیام]] اثر دارد و خدای متعالی با توصیه آن به [[پیامبر اعظم]]{{صل}} یکی از شیوههای عملی [[تبلیغ اسلام]] را یاد میکند که از [[محبت]] آمیزترین موارد [[رفتار]] با مخالفان است: وقتی که [[مشرکان]] به شما [[پناه]] آوردند، به آنها پناه بده تا [[کلام خدا]] را بشنوند: {{متن قرآن|وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست به او پناه ده تا کلام خداوند را بشنود سپس او را به پناهگاه وی برسان؛ این بدان روست که اینان گروهی نادانند» سوره توبه، آیه ۶.</ref> تداوم حسن خلق در برابر مخالفان، هر چند [[ایمان]] نیاورند، [[پایدار]] است؛ قرآن در این زمینه میفرماید که پس از شنیدن [[کلام خدا]] حتی [[ایمان]] نیاوردن [[پناهنده]]، او را به [[قتل]] نرسانند، بلکه تا سرزمینش که در [[امان]] است [[همراهی]] کنند. [[پیامبر گرامی]]{{صل}} هرگاه دستهای را برای [[جنگ]] میفرستاد به آنان سفارش میکرد که با [[مردم]] [[الفت]] بگیرید و به آنان [[فرصت]] دهید؛ تا آنان را به [[اسلام]] فرا نخواندهاید، بر آنان [[هجوم]] نیاورید. | |||
از جمله شیوهها و مظاهر [[حسن خلق]] که در [[قرآن]] بیان شده و در [[عمل]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[ظهور]] داشته، این بوده است که ایشان به حرفهای [[مخالفان]] بیماردلی که از روی اغراض شوم سخن میگفتند، آن [[قدر]] گوش میداد که آنان به ستوه میآمدند و برای [[آزار پیامبر]] ایشان را اُذُن (گوش) مینامیدند: "ومِنهُمُ الَّذینَ یؤذونَ النَّبِیَّ ویقولونَ هُوَ اُذُنٌ". (توبه / ۹، ۶۱) [[آیه]] به [[اخلاق]] نیکوی [[پیامبر]]{{صل}} اشاره دارد که وقتی کسی با ایشان[[سخن]] میگفت، سراپا گوش میشدند و [[ادب]] را رعایت میکردند و به گوینده [[احترام]] میگذاشتند، زیرا [[بیاعتنایی]] به گفتارش و رویگردانی از او گونهای بیاحترامی است و پیامبر{{صل}} به سخن هیچکس بیاعتنایی نمیکرد <ref>کوثر، ج ۴، ص ۵۲۱.</ref> و [[خدا]] در مقابل به [[حضرت]] [[دستور]] میدهد: به آنان بگو که برای شما گوش خوبی است؛ به خدا [[باور]] دارد و به سود [[مؤمنان]] میپذیرد: {{متن قرآن|وَمِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَيَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَيُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَرَحْمَةٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«و برخی از ایشان کسانی هستند که پیغمبر را آزار میکنند و میگویند او خوشباور است؛ بگو سخن نیوش خوبی برای شماست که به خداوند ایمان و مؤمنان را باور دارد و برای آن دسته از شما که ایمان آوردهاند رحمت است و برای آن کسان که به فرستاده خداوند آزار میرسانند» سوره توبه، آیه ۶۱.</ref>.<ref>[[مرضیه قدمی|قدمی، مرضیه]]، [[حسن خلق (مقاله)|مقاله «حسن خلق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ،ج۱۱.</ref> | |||
==حسن خلق در برابر [[توده]] مردم== | |||
حسن خلق، درباره توده مردم نیز مورد سفارش قرآن است و ابعاد و مصادیق مختلفی از آن را بیان میفرماید. | |||
=== گفتار [[حسن]] و احسن=== | |||
از راههای نابودی [[دشمنیها]] و جلوگیری از [[نفوذ]] [[شیطان]]، [[سخن گفتن]] به شیوه احسن است: {{متن قرآن|وَقُلْ لِعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُمْ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوًّا مُبِينًا}}<ref>«و به بندگانم بگو تا گفتاری که نیکوتر است بر زبان آورند که شیطان میان آنان را میشوراند؛ بیگمان شیطان برای انسان دشمنی آشکار است» سوره اسراء، آیه ۵۳.</ref> برای سخن احسن در این آیه مصادیقی برشمردهاند؛ مانند [[طلب]] [[مغفرت]] و [[رحمت]] از خدا برای دیگران <ref>مجمع البیان، ج ۶، ص ۶۵۱.</ref> و [[نیکوترین]] و [[بهترین]] نوع سخن.<ref>فی ظلال القرآن، ج ۴، ص ۲۲۳۴؛ احسن الحدیث، ج ۶، ص ۹۱؛ من وحی القرآن، ج ۱۴، ص ۱۴۵.</ref> افزون بر این، [[خدا]] همراه بیان عهدی که از [[بنیاسرائیل]] گرفته بود، آنها را به [[نیکو]] [[سخن گفتن]] با همه [[مردم]] [[فرمان]] میدهد: {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و با پدر و مادر و خویشاوند و یتیمان و بیچارگان نیکی کنید و با مردم سخن خوب بگویید و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید؛ سپس جز اندکی از شما، پشت کردید در حالی که (از حق) رویگردان بودید» سوره بقره، آیه ۸۳.</ref> قول [[حسن]] در این [[آیه]] به معنای گفتار [[نیک]] و [[اخلاق]] [[خوشی]] است که مورد [[رضایت]] خداست.<ref>تفسیر سور آبادی، ج ۱، ص ۹۵؛ مجمعالبیان، ج ۱، ص ۲۹۸؛ مواهب الرحمان، ج ۱، ص ۳۱۰.</ref><ref>[[مرضیه قدمی|قدمی، مرضیه]]، [[حسن خلق (مقاله)|مقاله «حسن خلق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ،ج۱۱.</ref> | |||
===اخلاق خوش و با [[نرمی]] سخن گفتن با [[فقرا]]=== | |||
{{متن قرآن|وَإِذَا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُوْلُواْ الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينُ فَارْزُقُوهُم مِّنْهُ وَقُولُواْ لَهُمْ قَوْلاً مَّعْرُوفًا }}<ref>«و چون وابستگان و یتیمان و مستمندان در تقسیم (میراث) حاضر باشند به آنها از آن روزی دهید و با آنان شایسته سخن گویید» سوره نساء، آیه ۸.</ref> "قول معروف" در این آیه به این معناست که هنگام تقسیم [[ارث]]، هم باید با [[یتیمان]] و [[مستمندان]] به [[ملاطفت]] [[سخن]] گویند و هم چیزی را که به آنها میدهند ناچیز بدانند و بر آنان [[منت]] نگذارند.<ref>جوامع الجامع، ج ۱، ص ۲۳۹؛ روان جاوید، ج ۲، ص ۱۹.</ref> [[دستور]] این آیه درباره یتیمان و کسانی است که از ارث سهمی ندارند، از این رو فرمانی [[اخلاقی]] و استحبابی است و [[فقها]] به [[وجوب]] آن [[فتوا]] ندادهاند.<ref>مبین، ج ۱، ص ۹۹؛ احسن الحدیث، ج ۲، ص ۳۰۹؛ کوثر، ج ۳، ص ۳۶۶.</ref><ref>[[مرضیه قدمی|قدمی، مرضیه]]، [[حسن خلق (مقاله)|مقاله «حسن خلق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ،ج۱۱.</ref> | |||
=== رعایت [[آداب سخن گفتن]] با [[پیامبر]]=== | |||
وقتی خدا به نرمی و [[رعایت ادب]] در برابر فقراء دستور میدهد، مسلّمتر نزد پیامبر{{صل}} رعایت آداب سخن گفتن را ضروریتر میخواند و برای آن پاداشی بزرگ یاد میکند: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ}}<ref>«بیگمان خداوند دلهای کسانی که صدایشان را نزد فرستاده خداوند فرو میدارند، برای پرهیزگاری آزموده است؛ آنان آمرزش و پاداشی سترگ خواهند داشت» سوره حجرات، آیه ۳.</ref> [[علامه طباطبایی]] در ضمن [[تفسیر]] تعبیر "بلند کردن صدا نزد پیامبر" دو [[هدف]] برای این عمل یاد کرده است: یا توهین به پیامبر{{صل}} مراد است که [[کفر]] شمرده میشود؛ یا اسائه [[ادب]] به [[مقام]] [[حضرت]] است که [[مخالف]] [[دستور]] [[اسلام]] است، زیرا [[مسلمانان]] پایبند به [[احترام]] به آن حضرت به عنوان [[رهبر]] [[جامعه اسلامی]] اند.<ref>المیزان، ج ۱۸، ص ۳۰۸.</ref><ref>[[مرضیه قدمی|قدمی، مرضیه]]، [[حسن خلق (مقاله)|مقاله «حسن خلق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ،ج۱۱.</ref> | |||
=== "[[تمسخر]]"، "عیبجویی" و "[[لقب]] [[زشت]] دادن"=== | |||
از موارد مذموم اخلاقیاند که [[قرآن]] از آنها [[نهی]] میکند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَى أَنْ يَكُونُوا خَيْرًا مِنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ عَسَى أَنْ يَكُنَّ خَيْرًا مِنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ وَمَنْ لَمْ يَتُبْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! هیچ گروهی گروه دیگر را به ریشخند نگیرد، بسا آنان از اینان بهتر باشند؛ و نه زنانی زنانی دیگر را، بسا آنان از اینان بهتر باشند و از یکدیگر عیبجویی مکنید و (همدیگر را) با لقبهای ناپسند مخوانید! پس از ایمان، بزهکاری نامگذاری ناپسندی است و آنان که (از این کارها) بازنگردند ستمکارند» سوره حجرات، آیه ۱۱.</ref> در این زمینه در [[تفاسیر]] از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[روایت]] شده است که از [[حقوق متقابل]] [[مؤمنان]] این است که همدیگر را با نامی صدا بزنند که نزد آنها [[بهترین]] است.<ref> [[الکشاف]]، ج ۴، ص ۳۶۹.<ref><ref>[[مرضیه قدمی|قدمی، مرضیه]]، [[حسن خلق (مقاله)|مقاله «حسن خلق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ،ج۱۱.</ref> | |||
===[[سلام]]=== | |||
سلام مهمترین [[نشانه]] [[حسن خلق]] در سخن است که در سه جای قرآن آمده است: نخست آن را از [[آداب]] ورود به [[خانه]] دیگران خوانده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتًا غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَى أَهْلِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! به خانههایی جز خانه خودتان درنیایید تا آنکه آشنایی دهید و بر اهل آن (خانه) ها سلام کنید؛ این برای شما بهتر است، باشد که پند گیرید» سوره نور، آیه ۲۷.</ref> و در مراحل پسین به جواب سلام اشاره و سفارش کرده است همانند یا بهتر از سلام سلام کننده باشد: {{متن قرآن|وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَسِيبًا}}<ref>«و چون به شما درودی گفته شد، با درودی بهتر از آن یا همانند آن پاسخ دهید؛ بیگمان خداوند حسابرس همه چیز است» سوره نساء، آیه ۸۶.</ref> | |||
برخی [[مفسران]] در [[تعیین]] حدود جواب سلام، میان [[مسلمان]] و نامسلمان تفاوت گذاشته و مورد دوم را فقط به "علیکم" محدود کرده؛ ولی در مورد مسلمانان به جواب سلام به بهترین و [[کاملترین]] شکل سفارش کردهاند.<ref> تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۳، ص ۱۰۲۱؛ مجمعالبیان، ج ۳، ص ۱۳۱؛ الوسیط، طنطاوی، ج ۳، ص ۲۴۴.</ref> سلام در مواردی ابزاری برای گذشت از [[جاهلان]] معرفی شده است: {{متن قرآن|وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا}}<ref>«و بندگان (خداوند) بخشنده آنانند که بر زمین فروتنانه گام برمیدارند و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند» سوره فرقان، آیه ۶۳.</ref>.<ref>[[مرضیه قدمی|قدمی، مرضیه]]، [[حسن خلق (مقاله)|مقاله «حسن خلق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ،ج۱۱.</ref> | |||
===احترام نهادن به [[پدر]] و [[مادر]]=== | |||
از تأکیدات مهم قرآن است؛ تا آنجا که آن را کنار [[پرستش]] [[خدا]] یاد میکند: {{متن قرآن|وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا}}<ref>«و پروردگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نکویی کنید؛ اگر هر یک از آن دو یا هر دو، نزد تو به پیری رسند به آنان اف مگو و بر آنها بانگ مزن و با ایشان سخن به نکویی بگوی!» سوره اسراء، آیه ۲۳.</ref> [[رفتار با والدین]] باید از روی کمال [[فروتنی]] باشد: {{متن قرآن|وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا}}<ref>«و از سر مهر برای آنان به خاکساری افتادگی کن و بگو پروردگارا! بر آنان بخشایش آور چنان که آنها مرا در کودکی پروردند» سوره اسراء، آیه ۲۴.</ref> [[خفض]] جناح در این [[آیات]] به [[نرمخویی]] و فروتنی [[تفسیر]] شده است.<ref>جوامع الجامع، ج ۲، ص ۳۲۴؛ تفسیر خسروی، ج ۵، ص ۲۵۳.</ref> وجه [[تشبیه]] این [[آیه]] به "حرکت پرندگان به هنگام در آغوش گرفتن و [[محبت]] به جوجههایشان" برمیگردد که در این حالت پر و بال خود را باز میکنند و بر سر آنها میگسترانند.<ref>المیزان، ج ۱۲، ص ۱۹۲ - ۱۹۳؛ تبیین القرآن، ج ۱، ص ۲۷۸؛ تقریب القرآن، ج ۳، ص ۱۸۷.</ref> این سفارش در مرحله [[سخن گفتن]] به اوج خود رسیده و گفتن کلمهای در حد "افُ" هم که [[پدر]] و [[مادر]] را رنجیده خاطر میکند، [[ممنوع]] شده است: {{متن قرآن|وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا}}<ref>«و پروردگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نکویی کنید؛ اگر هر یک از آن دو یا هر دو، نزد تو به پیری رسند به آنان اف مگو و بر آنها بانگ مزن و با ایشان سخن به نکویی بگوی!» سوره اسراء، آیه ۲۳.</ref> در تفسیر این آیه آمده است که با آنها با سخن [[زیبا]] و [[ادب]] صحبت کنید و با الفاظی مانند "یا ابتاه" و "یا اماه" آنان را بخوانید که محبتی بیشتری در خود دارند.<ref>زبدة التفاسیر، ج ۴، ص ۲۳.</ref> محبت به [[والدین]] و [[احسان]] به آنها جزء عهدهایی بوده که [[خدا]] از [[بنی اسرائیل]] گرفته بود: {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و با پدر و مادر و خویشاوند و یتیمان و بیچارگان نیکی کنید و با مردم سخن خوب بگویید و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید؛ سپس جز اندکی از شما، پشت کردید در حالی که (از حق) رویگردان بودید» سوره بقره، آیه ۸۳.</ref> که از اهمیت رعایت این خصوصیت [[اخلاقی]] نشان دارد.<ref>[[مرضیه قدمی|قدمی، مرضیه]]، [[حسن خلق (مقاله)|مقاله «حسن خلق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ،ج۱۱.</ref> | |||
===[[تواضع]]=== | |||
از خصلتهای [[پسندیده]] است و از دیدگاه [[قرآن]] [[بندگان]] خاص خدا کسانی هستند که با تواضع در [[زمین]] [[راه]] میروند: {{متن قرآن|وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا}}<ref>«و بندگان (خداوند) بخشنده آنانند که بر زمین فروتنانه گام برمیدارند و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند» سوره فرقان، آیه ۶۳.</ref> در تفسیر این آیه گفته شده است که [[مؤمنان]]، هم با [[طبیعت]] و هم با [[انسانها]] پیوندی محبتآمیز دارند و به سبب [[نرمی]] [[راه رفتن]] آنها در زمین، نه مورچهای و نه گیاه کوچکی را لگدمال میکنند، بلکه آگاهانه و آرام گام برمیدارند.<ref>الکشاف، ج ۲، ص ۶۵۸.</ref> | |||
در [[آیه]] دیگری، ضمن [[نهی]] [[اهل]] [[ایمان]] از [[راه رفتن]] با [[غرور]]، به آنها سفارش میکند که در [[دیدار]] با [[مردم]] از آنها روی نگردانند و با [[فروتنی]] [[رفتار]] کنند: {{متن قرآن|وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ}}<ref>«و روی خود را از مردم مگردان و بر زمین خرامان گام برمدار که خداوند هیچ خود پسند خویشتنستایی را دوست نمیدارد» سوره لقمان، آیه ۱۸.</ref> جمله {{متن قرآن|وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ}} چند گونه معنا شده است؛ از جمله این اصطلاح درباره کسی است که میان او و دیگری کینهای است و هنگامی که وی را میبیند از او روی برمیگرداند؛<ref>مجمع البیان، ج ۸، ص ۵۰۰؛ من هدی القرآن، ج ۱۰، ص ۱۵۳.</ref> یا از سر [[کبر]] و غرور است که از مردم روی برمیگرداند؛ یا مراد روی را ترش کردن در برابر [[توده]] مردم است<ref>روض الجنان، ج ۱۵، ص ۲۹۱.</ref> هر سه مورد، مذموماند و با [[اخلاق حسن]] [[مؤمنان]] سازگار نیستند و در آیه نهی شدهاند.<ref>[[مرضیه قدمی|قدمی، مرضیه]]، [[حسن خلق (مقاله)|مقاله «حسن خلق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ،ج۱۱.</ref> | |||
===ایجاد [[صلح]] و [[دوستی]] میان [[مسلمانان]] و [[قتال]] با [[قوم]] [[ظالم]] تا برگشتن به [[امر الهی]] و مهلت دادن به آنها برای [[توبه]]=== | |||
اینها دستوراتی قرآنیاند که از پایهگذاری [[اسلام]] براساس [[محبت]] نشان دارند: {{متن قرآن|وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}<ref>«و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم میکند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره حجرات، آیه ۹.</ref>.<ref>[[مرضیه قدمی|قدمی، مرضیه]]، [[حسن خلق (مقاله)|مقاله «حسن خلق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ،ج۱۱.</ref> | |||
===جا باز کردن برای کسی که وارد مجلس میشود=== | |||
از راههای تحکیم دوستی میان مسلمانان است که از [[سرگردانی]] تازهوارد بر اثر عدم وجود مکانی برای نشستن جلوگیری شود: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قِيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِي الْمَجَالِسِ فَافْسَحُوا يَفْسَحِ اللَّهُ لَكُمْ وَإِذَا قِيلَ انْشُزُوا فَانْشُزُوا يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}}<ref>«ای مؤمنان! چون در نشستها به شما گویند جا باز کنید، باز کنید تا خداوند برایتان (در بهشت) جا باز کند و چون گویند: برخیزید، برخیزید تا خداوند (پایگاه) مؤمنان از شما و فرهیختگان را چند پایه بالا برد و خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره مجادله، آیه ۱۱.</ref>.<ref>نمونه، ج ۲۳، ص ۴۴۰.</ref> مسلمانان در [[زمان]] [[پیامبر]]{{صل}} برای شنیدن سخنان ایشان از هم پیشی میگرفتند؛ حتی این [[سبقت]]، در نشستن در مجلس [[سخنرانی]] آن [[حضرت]] هم بود. در [[شأن نزول]] این آیه آمده است کسانی که به مجلس در آمدند و جا نداشتند، [[اصحاب بدر]] بودند که جا ندادن به آنها مایه [[طعنه]] [[منافقان]] بر [[مسلمانان]]، مبنی بر عدم وجود [[عدل]] و [[محبت]]، در [[دین]] و [[رهبر]] مسلمانان شد.<ref>روضالجنان، ج ۱۹، ص ۷۹ - ۸۰؛ منهج الصادقین، ج ۹، ص ۲۰۶؛ تفسیر سور آبادی، ج ۴، ص ۲۵۵۷.</ref><ref>[[مرضیه قدمی|قدمی، مرضیه]]، [[حسن خلق (مقاله)|مقاله «حسن خلق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ،ج۱۱.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||