جز
جایگزینی متن - 'ثابت' به 'ثابت'
جز (جایگزینی متن - 'فیاضبخش، محمد تقی و محسنی، فرید،' به 'فیاضبخش و محسنی،') |
جز (جایگزینی متن - 'ثابت' به 'ثابت') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
==ادلّه [[ضرورت]] [[امامت عامّه]] بنا بر [[برهان لطف]]== | ==ادلّه [[ضرورت]] [[امامت عامّه]] بنا بر [[برهان لطف]]== | ||
*ادلّهای که [[امامیه]] در [[اثبات امامت]] و [[صفات امام]] بیان داشته، بر مبنای [[قاعده لطف]] تنظیم و تعلیل شده است و به ادلّه [[اثبات]] [[ضرورت]] [[نبوّت]] عامّه و [[بعثت پیامبران]]{{عم}} بسیار نزدیک است. همان مبانی که [[نبوت]] عامّه را بنا بر [[برهان لطف]] | *ادلّهای که [[امامیه]] در [[اثبات امامت]] و [[صفات امام]] بیان داشته، بر مبنای [[قاعده لطف]] تنظیم و تعلیل شده است و به ادلّه [[اثبات]] [[ضرورت]] [[نبوّت]] عامّه و [[بعثت پیامبران]]{{عم}} بسیار نزدیک است. همان مبانی که [[نبوت]] عامّه را بنا بر [[برهان لطف]] ثابت میکند، عیناً [[امامت عامّه]] را نیز به [[اثبات]] میرساند؛ چنانکه [[علامه مجلسی]] در "[[حقّ]] الیقین" و مرحوم [[فیض کاشانی]] در "[[علم الیقین]]" خود به این مهم صریحاً اشاره مینمایند: {{عربی|إن ما ذكر في بيان الاضطرار إلى الرسل، فهو بعينه جار في الاضطرار إلى أوصيائهم و خلفائهم - الأئمة من بعدهم إلى ظهور نبي آخر- لأن الاحتياج إليهم غير مختصّ بوقت دون آخر، و في حاله دون اخرى؛ و لا يكفي بقاء الكتب و الشرائع من دون قیّم لها، عالم بها}}"<ref>رک: حقّ الیقین (ط. اسلامیه)، ص۳۶؛ علم الیقین فی اصول الدین (ط. بیدار، ۱۴۱۸ ه.ق.)، ج۱، ص۵۰.</ref>. | ||
*اکنون به برخی ادلّه [[ضرورت]] [[امامت عامّه]] بنا بر [[برهان لطف]] اشاره میشود: | *اکنون به برخی ادلّه [[ضرورت]] [[امامت عامّه]] بنا بر [[برهان لطف]] اشاره میشود: | ||
===بیان [[شیخ مفید]]=== | ===بیان [[شیخ مفید]]=== | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
*محقّق [[طوسی]] با بیانی مختصر، [[ضرورت وجود امام]] را در همه ادوار بر اساس [[قاعده لطف]] بیان میدارد:{{عربی|الإمام لطف فيجب نصبه على الله تعالى تحصيلاً للغرض، و المفاسد معلومه الانتفاء، و انحصار اللّطف فيه معلوم للعقلاء، و وجوده لطف، و تصرّفه لطف آخر، و غيبته منّا}}. | *محقّق [[طوسی]] با بیانی مختصر، [[ضرورت وجود امام]] را در همه ادوار بر اساس [[قاعده لطف]] بیان میدارد:{{عربی|الإمام لطف فيجب نصبه على الله تعالى تحصيلاً للغرض، و المفاسد معلومه الانتفاء، و انحصار اللّطف فيه معلوم للعقلاء، و وجوده لطف، و تصرّفه لطف آخر، و غيبته منّا}}. | ||
*عبارت {{عربی|وجوده لطف، و تصرفه لطف آخر}} به جدا بودن دو مقوله وجود [[مبارک]] [[امام]] در میان [[مردم]] و بسط ید حضرتش در اداره [[جامعه]] اشاره دارد. بنابر [[برهان لطف]]، این دو جهت هر دو ثابت میشود؛ به این ترتیب که [[وجود امام]] در میان [[امّت]] برای تعالی و [[بالندگی]] آنها عقلاً [[واجب]] است و لذا همیشه میباید [[مقام عصمت]] در میان [[مردم]] حضور داشته باشد. حال اگر [[مردم]] [[یاری]] کردند و [[امام]] در [[مسند]] [[حکومت]] قرار گرفت، [[لطف]] دیگری نیز شامل حال [[مردم]] شده و [[نظام]] سالمی در [[جامعه]] به وجود میآید و با بسط [[قسط و عدل]]، زمینه برای [[رشد]] [[مردم]] فراهم میگردد. | *عبارت {{عربی|وجوده لطف، و تصرفه لطف آخر}} به جدا بودن دو مقوله وجود [[مبارک]] [[امام]] در میان [[مردم]] و بسط ید حضرتش در اداره [[جامعه]] اشاره دارد. بنابر [[برهان لطف]]، این دو جهت هر دو ثابت میشود؛ به این ترتیب که [[وجود امام]] در میان [[امّت]] برای تعالی و [[بالندگی]] آنها عقلاً [[واجب]] است و لذا همیشه میباید [[مقام عصمت]] در میان [[مردم]] حضور داشته باشد. حال اگر [[مردم]] [[یاری]] کردند و [[امام]] در [[مسند]] [[حکومت]] قرار گرفت، [[لطف]] دیگری نیز شامل حال [[مردم]] شده و [[نظام]] سالمی در [[جامعه]] به وجود میآید و با بسط [[قسط و عدل]]، زمینه برای [[رشد]] [[مردم]] فراهم میگردد. | ||
*بیان پایانی [[محقق طوسی]] که میفرماید: {{عربی|و غيبته منا}} دفع دخل به شبههای است که [[متکلمین]] عامّه وارد میکردند؛ بدین بیان که اگر [[امامت]] بنا بر [[قاعده لطف]] | *بیان پایانی [[محقق طوسی]] که میفرماید: {{عربی|و غيبته منا}} دفع دخل به شبههای است که [[متکلمین]] عامّه وارد میکردند؛ بدین بیان که اگر [[امامت]] بنا بر [[قاعده لطف]] ثابت میشود، پس چرا در [[زمان غیبت]] این قاعده جاری نیست؟ ایشان پاسخ میدهد که [[قاعده لطف]] در قلمرویی جاری است که [[نقص]] فاعلی بر [[خداوند]] وارد شود؛ ولی هنگامی که [[امّت]] با سوء استفاده از [[اختیار]] خود و [[ارتکاب گناهان]]، [[اسباب غیبت]] [[امام]] را فراهم نمود و [[مانع]] جریان [[قاعده لطف]] از جانب [[پروردگار]] شد، نقصی به [[حکمت]] باری وارد نیست: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ}}<ref>«و خداوند بر آن نبود که بدیشان ستم کند ولی آنان خود به خویش ستم میکردند» سوره عنکبوت، آیه ۴۰.</ref>. | ||
*چنانکه در [[قرآن]]، اوصاف گوناگونی از جمله [[رزّاق]]، شافی، معلّم، [[هادی]]، [[غافر]]، [[خالق]] و... برای [[خداوند]] ذکر گردیده است؛ طبعاً عدم [[ظهور]] این اوصاف در [[دنیا]]، به [[نقص]] فاعلی [[خداوند]] باز نمیگردد، بلکه منوط به فراهم شدن استعدادهای قابلی است<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۱۶۵-۱۶۶.</ref>. | *چنانکه در [[قرآن]]، اوصاف گوناگونی از جمله [[رزّاق]]، شافی، معلّم، [[هادی]]، [[غافر]]، [[خالق]] و... برای [[خداوند]] ذکر گردیده است؛ طبعاً عدم [[ظهور]] این اوصاف در [[دنیا]]، به [[نقص]] فاعلی [[خداوند]] باز نمیگردد، بلکه منوط به فراهم شدن استعدادهای قابلی است<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۱۶۵-۱۶۶.</ref>. | ||
===بیان [[علامه حلی]]=== | ===بیان [[علامه حلی]]=== | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
==[[نص بر امام]] بر اساس [[قاعده لطف]]== | ==[[نص بر امام]] بر اساس [[قاعده لطف]]== | ||
*هرچند [[تعیین تنصیصی امام]] از سوی [[خداوند]]، مانند [[نصب نبی]]، به استناد [[ادله]] [[متواتر]] [[نقلی]] و اشارات [[قرآنی]] | *هرچند [[تعیین تنصیصی امام]] از سوی [[خداوند]]، مانند [[نصب نبی]]، به استناد [[ادله]] [[متواتر]] [[نقلی]] و اشارات [[قرآنی]] ثابت شده است، ولی نتیجهای که از [[برهان لطف]] به دست میآید، علاوه بر [[اثبات]] اصل [[امامت عامّه]]، [[ضرورت نصب امام]] از سوی [[پروردگار]] را نیز شامل میشود. [[متکلمین امامیه]] بر اساس [[قاعده لطف]]، تقریرهای گوناگونی بر این مسئله بیان کردهاند که در ادامه به برخی اشاره میشود: | ||
===بیان [[علامه مجلسی]]=== | ===بیان [[علامه مجلسی]]=== | ||
*[[علامه مجلسی]]، در ابتدا با بیانی عمومی و اجمالی ابراز میدارد: همه ادلّه وارده بر [[ضرورت نصب نبی]]، [[وجوب نصب امام]] را نیز ثابت میسازد. و از آنجا که به [[اجماع امّت]]، [[انتخاب]] [[نبی]] در [[اختیار]] [[مردم]] نیست، [[نصب وصیّ نبی]] - که نازل منزله اوست - نیز در [[اختیار]] [[مردم]] نیست؛ چنانکه [[کفّار]] به [[رسول خدا]]{{صل}} میگفتند: چرا [[قرآن]] بر ما نازل نمیشود و یا [[فرشته وحی]]، [[آیات الهی]] را بر ما فرو نمیآورد{{متن قرآن|أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاءَ كَمَا زَعَمْتَ عَلَيْنَا كِسَفًا أَوْ تَأْتِيَ بِاللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ قَبِيلًا أَوْ يَكُونَ لَكَ بَيْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِي السَّمَاءِ وَلَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنَا كِتَابًا نَقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّي هَلْ كُنْتُ إِلَّا بَشَرًا رَسُولًا}}<ref> «یا چنان که میپنداری، آسمان را پارهپاره بر سر ما افکنی یا خداوند و فرشتگان را پیش روی آوری یا خانهای زرّین داشته باشی یا به آسمان فرا روی و فرا رفتنت را (هم) هرگز باور نخواهیم داشت مگر نوشتهای برای ما فرو فرستی که آن را بخوانیم؛ بگو: پاکا که پروردگار من است، مگر من جز بشری پیام آورم؟» سوره اسراء، آیه ۹۲-۹۳.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذَا جَاءَتْهُمْ آيَةٌ قَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِيَ رُسُلُ اللَّهِ}}<ref>«و هنگامی که نشانهای (از سوی خداوند) نزدشان آید میگویند ما هرگز ایمان نمیآوریم تا به ما نیز همانند آنچه به پیامبران خداوند داده شده است داده شود» سوره انعام، آیه ۱۲۴.</ref> | *[[علامه مجلسی]]، در ابتدا با بیانی عمومی و اجمالی ابراز میدارد: همه ادلّه وارده بر [[ضرورت نصب نبی]]، [[وجوب نصب امام]] را نیز ثابت میسازد. و از آنجا که به [[اجماع امّت]]، [[انتخاب]] [[نبی]] در [[اختیار]] [[مردم]] نیست، [[نصب وصیّ نبی]] - که نازل منزله اوست - نیز در [[اختیار]] [[مردم]] نیست؛ چنانکه [[کفّار]] به [[رسول خدا]]{{صل}} میگفتند: چرا [[قرآن]] بر ما نازل نمیشود و یا [[فرشته وحی]]، [[آیات الهی]] را بر ما فرو نمیآورد{{متن قرآن|أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاءَ كَمَا زَعَمْتَ عَلَيْنَا كِسَفًا أَوْ تَأْتِيَ بِاللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ قَبِيلًا أَوْ يَكُونَ لَكَ بَيْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِي السَّمَاءِ وَلَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنَا كِتَابًا نَقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّي هَلْ كُنْتُ إِلَّا بَشَرًا رَسُولًا}}<ref> «یا چنان که میپنداری، آسمان را پارهپاره بر سر ما افکنی یا خداوند و فرشتگان را پیش روی آوری یا خانهای زرّین داشته باشی یا به آسمان فرا روی و فرا رفتنت را (هم) هرگز باور نخواهیم داشت مگر نوشتهای برای ما فرو فرستی که آن را بخوانیم؛ بگو: پاکا که پروردگار من است، مگر من جز بشری پیام آورم؟» سوره اسراء، آیه ۹۲-۹۳.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذَا جَاءَتْهُمْ آيَةٌ قَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِيَ رُسُلُ اللَّهِ}}<ref>«و هنگامی که نشانهای (از سوی خداوند) نزدشان آید میگویند ما هرگز ایمان نمیآوریم تا به ما نیز همانند آنچه به پیامبران خداوند داده شده است داده شود» سوره انعام، آیه ۱۲۴.</ref> |