اقسام و انواع غیب کدام‌اند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۷: خط ۲۷:
  |[[علامه طباطبایی]]<br/>
  |[[علامه طباطبایی]]<br/>
}}
}}
'''[[علامه طباطبایی]]''' در کتاب ''«المیزان»'' در این باره گفته است:  
* '''[[علامه طباطبایی]]''' در کتاب ''«المیزان»'' در این باره گفته است: «خزینه‌‏های‌ غیب خدا مشتمل بر دو نوع از غیب است: یکی‌ غیب‏‌هایی‌ که پا به عرصه شهود هم گذاشته‌‏اند، و دیگری‌ غیب‌‏هایی‌ که از مرحله شهادت خارجند و ما آنها را "غیب مطلق" می‌‏نامیم، البته آن غیب‌هایی‌ هم که پا به عرصه وجود و شهود و عالم حد و قدر نهاده‏‌اند، در حقیقت و صرف نظر از حد و اندازه‌ای‌ که به خود گرفته‌‏اند، باز به غیب مطلق برمی‌‏گردند، و باز همان غیب مطلق هستند، و اگر به آنها شهود می‌‏گوییم با حفظ حد و قدری‌ است که دارند، و می‌‏توانند متعلق علم ما قرار گیرند، پس این موجودات هم وقتی‌ شهودند که متعلق علم ما قرار گیرند، و گر نه غیب خواهند بود. البته جا دارد که موجودات عالم را در موقعی‌ که متعلق علم ما قرار نگرفته‏‌اند "غیب نسبی‌" بنامیم، برای‌ اینکه چنین غیبی‌، وصفی‌ است نسبی‌، که بر حسب اختلاف نسبت‌ها، مختلف می‌‏شود، مثلا موجودی‌ که در خانه و محسوس برای‌ ما است، نسبت به کسی‌ که بیرون خانه است، غیب است، و لیکن برای‌ ما غیب نیست، و همچنین نور و رنگ‏‌ها برای‌ حس بینایی‌ شهود، و برای‌ حس شنوایی‌ غیب است، و شنیدنی‌‏ها برای‌ حس شنوایی‌ شهود و برای‌ حس بینایی‌ غیب است و محسوسات این دو حس نسبت به انسانی‌ که دارای‌ آن حس است شهود و نسبت به انسان کر و کور غیب است»<ref>[http://lib.eshia.ir/50081/7/179 ترجمه تفسير الميزان، ج‏۷، ص۱۷۹].</ref>.
* «خزینه‌‏های‌ غیب خدا مشتمل بر دو نوع از غیب است: یکی‌ غیب‏‌هایی‌ که پا به عرصه شهود هم گذاشته‌‏اند، و دیگری‌ غیب‌‏هایی‌ که از مرحله شهادت خارجند و ما آنها را "غیب مطلق" می‌‏نامیم، البته آن غیب‌هایی‌ هم که پا به عرصه وجود و شهود و عالم حد و قدر نهاده‏‌اند، در حقیقت و صرف نظر از حد و اندازه‌ای‌ که به خود گرفته‌‏اند، باز به غیب مطلق برمی‌‏گردند، و باز همان غیب مطلق هستند، و اگر به آنها شهود می‌‏گوییم با حفظ حد و قدری‌ است که دارند، و می‌‏توانند متعلق علم ما قرار گیرند، پس این موجودات هم وقتی‌ شهودند که متعلق علم ما قرار گیرند، و گر نه غیب خواهند بود. البته جا دارد که موجودات عالم را در موقعی‌ که متعلق علم ما قرار نگرفته‏‌اند "غیب نسبی‌" بنامیم، برای‌ اینکه چنین غیبی‌، وصفی‌ است نسبی‌، که بر حسب اختلاف نسبت‌ها، مختلف می‌‏شود، مثلا موجودی‌ که در خانه و محسوس برای‌ ما است، نسبت به کسی‌ که بیرون خانه است، غیب است، و لیکن برای‌ ما غیب نیست، و همچنین نور و رنگ‏‌ها برای‌ حس بینایی‌ شهود، و برای‌ حس شنوایی‌ غیب است، و شنیدنی‌‏ها برای‌ حس شنوایی‌ شهود و برای‌ حس بینایی‌ غیب است و محسوسات این دو حس نسبت به انسانی‌ که دارای‌ آن حس است شهود و نسبت به انسان کر و کور غیب است»<ref>[http://lib.eshia.ir/50081/7/179 ترجمه تفسير الميزان، ج‏۷، ص۱۷۹].</ref>.


* حجج الاسلام و المسلمین '''[[محسن غرویان|غرویان]]'''، '''[[سید محمد حسین میرباقری|میرباقری]]''' و '''[[محمد رضا غلامی|غلامی]]''' در کتاب ''«[[بحثی مبسوط در آموزش عقاید (کتاب)|بحثی مبسوط در آموزش عقاید]]»'' در این‌باره گفته‌اند: «دو قسم امور غیبی در رابطه با انسان وجود دارد:
* حجج الاسلام و المسلمین '''[[محسن غرویان|غرویان]]'''، '''[[سید محمد حسین میرباقری|میرباقری]]''' و '''[[محمد رضا غلامی|غلامی]]''' در کتاب ''«[[بحثی مبسوط در آموزش عقاید (کتاب)|بحثی مبسوط در آموزش عقاید]]»'' در این‌باره گفته‌اند: «دو قسم امور غیبی در رابطه با انسان وجود دارد:
۲۱۸٬۱۵۹

ویرایش