|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{ویرایش غیرنهایی}}
| | #تغییر_مسیر [[افضلیت]] |
| {{امامت}}
| |
| | |
| ==مقدمه==
| |
| درباره [[برتری]] یا عدم [[برتری امام]] در مقایسه با افراد دیگر از نظر [[کمالات انسانی]] سه فرض قابل تصویر است:
| |
| #[[امام]] در کمالات انسانی بر دیگران [[برتر]] است؛
| |
| #امام در کمالات انسانی از دیگران (همه یا برخی از آنان) در مرتبه پایینتری قرار دارد؛
| |
| #امام در کمالات انسانی با دیگران (همه یا برخی از آنان) برابر است.
| |
| | |
| فرض دوم و سوم از نظر [[عقل]] [[باطل]] است، زیرا لازمه فرض دوم این است که [[مفضول]] بر [[افضل]] مقدم باشد، و [[تقدیم مفضول بر افضل]] از نظر عقل [[قبیح]] است. بنابراین چون از [[خداوند]] [[فعل قبیح]] سر نمیزند، این فرض، باطل است و در این جهت میان دو [[نظریه انتصاب]] و [[انتخاب]] در [[تعیین امام]]، تفاوتی وجود ندارد، زیرا بر اساس هر دو دیدگاه، تعیین امام به خداوند انتساب دارد؛ بر اساس دیدگاه [[انتصاب]]، بدون واسطه، و بر اساس دیدگاه انتخاب، با واسطه. چون براساس طرافداران دیدگاه انتخاب، خداوند از تعیین امام بهدست [[مکلفان]]، [[رضایت]] دارد؛ یعنی آنان [[رأی مردم]] را [[منشأ مشروعیت]] نمیدانند، بلکه آن را طریق و کاشف از منشأ مشروعیت ([[اراده خداوند]]) میدانند<ref>ر.ک: شرح المواقف، ج۸، ص۳۵۱.</ref>.
| |
| فرض سوم از آن جهت باطل است که مستلزم [[ترجیح بلامرجح]] است و ترجیح بلامرجح از نظر عقل قبیح و بلکه محال است. [[خواجه نصیرالدین طوسی]] در این باره گفته است: {{عربی|و قبح تقدیم المفضول معلوم و لا ترجیح فی المساوی}}<ref>کشف المراد، ص۴۹۵.</ref>؛ ناروایی مقدم داشتن مفضول بر افضل معلوم است، و در فرض [[تساوی]] امام با دیگران، وجهی برای ترجیح امام بر دیگران وجود ندارد. با [[نادرستی]] فرض دوم و سوم، فرض اول متعیّن خواهد بود. بنابراین، امام باید بر دیگران برتر باشد.
| |
| | |
| برخی [[تصور]] کردهاند که [[افضلیت]]، مستلزم ارجحیت نیست، زیرا چه بسا فردی در [[آگاهی]] از [[معارف]] و [[احکام دینی]] و [[عبادت]] بر دیگران برتر باشد، ولی [[توانایی]] و آگاهی کافی برای [[رهبری]] و [[تدبیر]] [[امور جامعه]] را نداشته باشد؛ چنانکه عکس آن نیز ممکن است و آنچه در [[امامت]] و [[رهبری]] تعیینکننده است، [[آگاهی]] و توان کافی در [[مدیریت]] [[سیاسی]] است نه [[برتری]] در [[علم]] بر [[احکام شریعت]] و [[عبادت]]<ref>شرح المواقف، ج۸، ص۳۷۳؛ شرح المقاصد، ج۵، ص۲۴۶؛ النبراس، ص۵۳۵.</ref>.
| |
| | |
| منشأ این [[تصور]]، آن است که برتری در [[صفات کمال]]، نسبی فرض شده است، در حالی که برتری در باب امامت و رهبری، شامل همه صفات کمالی است که در تحقق یافتن و [[اهداف امامت]] نقش دارند و کسی که در برخی صفات بر دیگران [[برتر]] باشد، مصداق [[افضل]] به معنای مطلق آن نخواهد بود<ref>الشافی فی الإمامة، ج۳، ص۱۷۸؛ دلائل الصدق، ج۳، ص۲۹-۳۰.</ref>.
| |
| البته، این [[حکم اولی]] [[عقل]] در مسأله است، و [[حکم ثانوی]] عقل، آن است که اگر به امامی که در همه صفات بر دیگران برتری داشته باشد دسترسی نباشد، باید میان صفات، تفکیک قائل شد و صفاتی را که در باب امامت، نقش بارزتر و اساسیتری دارند بر صفات دیگر مقدم داشت. بحث کنونی ما مربوط به حکم اولی عقل است نه حکم ثانوی آن.
| |
| | |
| برخی [[آیات قرآن]] نیز بر [[لزوم]] برتری پیشوای [[دینی]] [[مردم]] دلالت میکند، چنانکه فرموده است: {{متن قرآن|أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ}}<ref>«آیا آنکه به حقّ رهنمون میگردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمییابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری میکنید؟» سوره یونس، آیه ۳۵.</ref>.
| |
| در این [[آیه]] دو گزینه با یکدیگر مقایسه شده است: یکی فردی که خود، [[هدایت یافته]] است و به [[هدایت]] انسانهای دیگر نیازی ندارد، در نتیجه میتواند مردم را هدایت کند، و دیگر فردی که تا دیگران، وی را هدایت نکنند، هدایت یافته نخواهد بود. اکنون اگر بنا باشد [[انسان]] از یکی از دو گزینه مزبور [[پیروی]] کند، کدامیک از آن دو سزاوارتر است؟ بدون [[شک]]، عقل [[سلیم]]، پیروی از گزینه نخست را [[نیکو]] و [[پیروی]] از گزینه دوم را [[ناپسند]] میداند. جمله {{متن قرآن|فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ}} ناظر به همین [[حکم عقلی]] و [[درک]] وجدانی است<ref>کشف المراد، ص۴۹۵؛ نهج الحق و کشف الصدق، ص۱۶۸؛ ارشاد الطالبین، ۳۳۶.</ref>.
| |
| | |
| ممکن است گفته شود: این [[آیه بر]] دیدگاه [[شیعه]]- که [[افضلیت امام]] را شرط لازم [[امام]] میداند- دلالت نمیکند، بلکه بر دیدگاه کسانی دلالت دارد که [[افضلیت]] را شرط کمال در امام میدانند، نه شرط لازم<ref>عدهای از متکلمان معتزلی، طرفدار این دیدگاهاند.</ref>، زیرا مفاد واژه {{متن قرآن|أَحَقُّ}} این است که گزینه اول بر گزینه دوم [[برتری]] دارد، نه اینکه گزینه اول متعین و لازم است.
| |
| | |
| پاسخ: در این [[آیه]] قرینه روشنی وجود دارد که مقصود از {{متن قرآن|أَحَقُّ}} آن نیست که هر دو گزینه، خوب و پذیرفته است، ولی گزینه اول برتری دارد، بلکه مقصود این است که فقط گزینه اول درست است و گزینه دوم پذیرفته نیست، زیرا در آغاز آیه، [[پرستش]] [[خدای یکتا]] با پرستش [[بتها]] و معبودهای [[دروغین]] مقایسه شده است: {{متن قرآن|قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ}}<ref>«بگو آیا از شریکانتان کسی هست که به سوی “حق” رهنمون باشد؟ بگو خداوند به “حق” رهنماست» سوره یونس، آیه ۳۵.</ref>. روشن است که بتها و معبودان دروغین هیچگونه [[هدایتگری]] به [[حق]] نداشته، و پرستش آنها [[باطل]] است، و تنها باید خدای یکتا را پرستش کرد. بنابراین، در ادامه آیه که فرموده است: {{متن قرآن|أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ}} مقصود این است که تنها باید از کسی پیروی کرد که [[هدایتگر]] به حق است و احتمال [[خطا]] و [[انحراف]] در او وجود ندارد. شاید وجه اینکه [[خداوند متعال]] در این جا از واژه {{متن قرآن|أَحَقُّ}} استفاده کرده، آن بوده است که [[مشرکان]] را به [[تفکر]] وادارد و [[عقل]] و [[فطرت]] آنان را بیدار سازد و تعصبهای [[جاهلی]]، مانع [[اندیشیدن]] آنان نشود<ref>{{عربی|والتعبیر فی الترجیح فی قوله:}} {{متن قرآن|أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ}} {{عربی|بأفعل التفضیل الدال علی مطلق الرجحان دون التعین و الانحصار، مع ان اتباعه تعالی حق لاغیر، و اتباعهم لانصیب له من الحق، انما هو بالنظر الی مقام الترجیح و لیسهل بذلک قبولهم للقول من غیر اثارة لعصبیتهم و تهییج لجهالهتم}}؛ المیزان فی التفسیر القرآن، ج۱۰، ص۵۷.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۲۱.</ref>
| |
| | |
| == جستارهای وابسته ==
| |
| | |
| ==منابع==
| |
| # [[پرونده:1368130.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|'''براهین و نصوص امامت''']] | |
| | |
| ==پانویس==
| |
| {{پانویس2}}
| |
| | |
| [[رده:شرط افضلیت در امامت]]
| |
| [[رده:مدخل]]
| |