بحث:آیا آصف بن برخیا علم غیب داشت؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۱۲
، ۲۴ دسامبر ۲۰۲۰جایگزینی متن - 'باقی' به 'باقی'
جز (جایگزینی متن - 'باقی' به 'باقی') |
|||
خط ۶: | خط ۶: | ||
*بیشتر مفسّران با استناد به [[روایات]] ذیل [[آیه]] بر این عقیدهاند که منظور از {{متن قرآن|الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ}} آصف بن برخیا [[وزیر]] و دانشمند و فرد قابل [[اعتماد]] [[سلیمان]] بوده<ref>سمرقندی، کدام کتاب؟؟؟ ج۲، ص۴۹۷.</ref> که [[علم غیب]] میدانسته است<ref>ر.ک. خراسانی، علی، آصف بن برخیا، صفحه؟؟؟؛ اسدی گرمارودی، محمد، علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان، ص۵۳.</ref>. | *بیشتر مفسّران با استناد به [[روایات]] ذیل [[آیه]] بر این عقیدهاند که منظور از {{متن قرآن|الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ}} آصف بن برخیا [[وزیر]] و دانشمند و فرد قابل [[اعتماد]] [[سلیمان]] بوده<ref>سمرقندی، کدام کتاب؟؟؟ ج۲، ص۴۹۷.</ref> که [[علم غیب]] میدانسته است<ref>ر.ک. خراسانی، علی، آصف بن برخیا، صفحه؟؟؟؛ اسدی گرمارودی، محمد، علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان، ص۵۳.</ref>. | ||
*در برخی [[روایات]] نیز چنین آمده است:<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج ۲۷، ص۱۸۹.</ref> «[[ابوسعید خدری]] میگوید از [[رسول خدا]]{{صل}} معنی {{متن قرآن|الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ}} را سؤال کردم، فرمود: او [[وصی]] برادرم [[سلیمان]] بن [[داود]] بود، گفتم {{متن قرآن|مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}<ref>«کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس» سوره رعد، آیه ۴۳.</ref> کیست؟ فرمود: {{متن حدیث|««ذلک اخی علی بن أبی طالب»}} "او برادرم [[علی بن ابی طالب]] است». در این [[روایت]] [[رسول خدا]]{{صل}} [[آصف بن برخیا]] را [[عالم به غیب]] بیان میفرماید<ref>ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۵، ص١۵۲؛ عظیمی، محمد صادق، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۵۷.</ref>. | *در برخی [[روایات]] نیز چنین آمده است:<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج ۲۷، ص۱۸۹.</ref> «[[ابوسعید خدری]] میگوید از [[رسول خدا]]{{صل}} معنی {{متن قرآن|الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ}} را سؤال کردم، فرمود: او [[وصی]] برادرم [[سلیمان]] بن [[داود]] بود، گفتم {{متن قرآن|مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}<ref>«کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس» سوره رعد، آیه ۴۳.</ref> کیست؟ فرمود: {{متن حدیث|««ذلک اخی علی بن أبی طالب»}} "او برادرم [[علی بن ابی طالب]] است». در این [[روایت]] [[رسول خدا]]{{صل}} [[آصف بن برخیا]] را [[عالم به غیب]] بیان میفرماید<ref>ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۵، ص١۵۲؛ عظیمی، محمد صادق، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۵۷.</ref>. | ||
*[[امام علی]]{{ع}} نیز در بارۀ [[علم غیب]] [[آصف]] میفرماید:<ref>بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۳۷؛ بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۵، ص ۸۵؛ بحرانی، سید هاشم، ینابیع المعاجز، ص۳۴.</ref> «[[آصف بن برخیا]]، تنها یک حرف از [[اسم اعظم]] را میدانست... در حالی که ما هفتاد و دو حرف را میدانیم، و البته یک حرف در [[علم غیب]] [[خدا]] | *[[امام علی]]{{ع}} نیز در بارۀ [[علم غیب]] [[آصف]] میفرماید:<ref>بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۳۷؛ بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۵، ص ۸۵؛ بحرانی، سید هاشم، ینابیع المعاجز، ص۳۴.</ref> «[[آصف بن برخیا]]، تنها یک حرف از [[اسم اعظم]] را میدانست... در حالی که ما هفتاد و دو حرف را میدانیم، و البته یک حرف در [[علم غیب]] [[خدا]] باقی مانده و برای کسی [[آشکار]] نگشته است.<ref>ر.ک. حسن یوسفیان، علم غیب امام، ص۳۵۲؛ نظیرعرفانی، محمد، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۱۹۹.</ref>» | ||
*از [[امام صادق]] از معنای آیۀ ۴۳ سورۀ رعد سؤال شد، [[حضرت]] فرمودند:<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۱، ص ۲۲۹، ح ۵؛ {{متن حدیث|«وَ عِنْدَنَا وَ اللَّهِ عِلْمُ الْکِتَابِ کُلُّه»}}</ref> «کسی که نزد او [[علمی]] از کتاب بود، [[آصف بن برخیا]] [[وزیر]] [[حضرت سلیمان]] به آن [[حضرت]] عرض کرد: من [[تخت بلقیس]] را قبل از این که چشم برهم زدنی برایت میآورم، [[راوی]] گوید: [[امام صادق]] انگشتان مبارکش را باز کرده و بر سینهاش گذارد و فرمود: و به [[خدا]] [[سوگند]] تمامی [[علم کتاب]] نزد ماست.<ref>ر.ک. تحریری، محمد باقر، جلوههای لاهوتی، ج ۲، ص ۱۳۷.</ref>» و [[روایات]] دیگری نیز در این زمینه آمده است<ref>ر.ک. صالحی مالستانی، حسین، علم غیب و علم لدنی پیامبر از منظر امام خمینی، فصلنامه حضور، شماره ۸۸.</ref>. | *از [[امام صادق]] از معنای آیۀ ۴۳ سورۀ رعد سؤال شد، [[حضرت]] فرمودند:<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۱، ص ۲۲۹، ح ۵؛ {{متن حدیث|«وَ عِنْدَنَا وَ اللَّهِ عِلْمُ الْکِتَابِ کُلُّه»}}</ref> «کسی که نزد او [[علمی]] از کتاب بود، [[آصف بن برخیا]] [[وزیر]] [[حضرت سلیمان]] به آن [[حضرت]] عرض کرد: من [[تخت بلقیس]] را قبل از این که چشم برهم زدنی برایت میآورم، [[راوی]] گوید: [[امام صادق]] انگشتان مبارکش را باز کرده و بر سینهاش گذارد و فرمود: و به [[خدا]] [[سوگند]] تمامی [[علم کتاب]] نزد ماست.<ref>ر.ک. تحریری، محمد باقر، جلوههای لاهوتی، ج ۲، ص ۱۳۷.</ref>» و [[روایات]] دیگری نیز در این زمینه آمده است<ref>ر.ک. صالحی مالستانی، حسین، علم غیب و علم لدنی پیامبر از منظر امام خمینی، فصلنامه حضور، شماره ۸۸.</ref>. | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
*بیشتر مفسّران با استناد به [[روایات]] بر این عقیدهاند منظور از {{متن قرآن|الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ}} آصف بن برخیا [[وزیر]] و دانشمند و فرد قابل [[اعتماد]] [[سلیمان]] بوده<ref>سمرقندی، کدام کتاب؟؟؟ ج۲، ص۴۹۷.</ref> که [[علم غیب]] میدانسته است<ref>ر.ک. خراسانی، علی، آصف بن برخیا، صفحه؟؟؟؛ اسدی گرمارودی، محمد، علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان، ص۵۳.</ref>. | *بیشتر مفسّران با استناد به [[روایات]] بر این عقیدهاند منظور از {{متن قرآن|الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ}} آصف بن برخیا [[وزیر]] و دانشمند و فرد قابل [[اعتماد]] [[سلیمان]] بوده<ref>سمرقندی، کدام کتاب؟؟؟ ج۲، ص۴۹۷.</ref> که [[علم غیب]] میدانسته است<ref>ر.ک. خراسانی، علی، آصف بن برخیا، صفحه؟؟؟؛ اسدی گرمارودی، محمد، علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان، ص۵۳.</ref>. | ||
*در [[روایات]] چنین آمده است<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج ۲۷، ص۱۸۹.</ref>: «[[ابو سعید خدری]] میگوید از [[رسول خدا]] معنی {{متن قرآن|الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ}} را سؤال کردم، فرمود: او [[وصی]] برادرم [[سلیمان]] بن [[داود]] بود، گفتم {{متن قرآن|مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}<ref>«کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس» سوره رعد، آیه ۴۳.</ref> کیست؟ فرمود: {{متن حدیث|«ذلک اخی علی بن أبی طالب»}} "او برادرم [[علی بن ابی طالب]] است.<ref>ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر،تفسیر نمونه، ج۲۵، ص١۵۲؛ عظیمی، محمد صادق، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۵۷.</ref>» در این [[روایت]] [[رسول خدا]] [[آصف بن برخیا]] را [[عالم به غیب]] بیان میفرماید<ref>ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۵، ص١۵۲؛ عظیمی، محمد صادق، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۵۷.</ref>. | *در [[روایات]] چنین آمده است<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج ۲۷، ص۱۸۹.</ref>: «[[ابو سعید خدری]] میگوید از [[رسول خدا]] معنی {{متن قرآن|الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ}} را سؤال کردم، فرمود: او [[وصی]] برادرم [[سلیمان]] بن [[داود]] بود، گفتم {{متن قرآن|مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}<ref>«کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس» سوره رعد، آیه ۴۳.</ref> کیست؟ فرمود: {{متن حدیث|«ذلک اخی علی بن أبی طالب»}} "او برادرم [[علی بن ابی طالب]] است.<ref>ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر،تفسیر نمونه، ج۲۵، ص١۵۲؛ عظیمی، محمد صادق، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۵۷.</ref>» در این [[روایت]] [[رسول خدا]] [[آصف بن برخیا]] را [[عالم به غیب]] بیان میفرماید<ref>ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۵، ص١۵۲؛ عظیمی، محمد صادق، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۵۷.</ref>. | ||
*[[امام علی]] نیز در بارۀ [[علم غیب]] [[آصف]] میفرماید:<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۳۷؛ بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۵، ص ۸۵؛ بحرانی، سید هاشم، ینابیع المعاجز، ص۳۴.</ref> «[[آصف بن برخیا]]، تنها یک حرف از [[اسم اعظم]] را میدانست... در حالی که ما هفتاد و دو حرف را میدانیم، و البته یک حرف در [[علم غیب]] [[خدا]] | *[[امام علی]] نیز در بارۀ [[علم غیب]] [[آصف]] میفرماید:<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۳۷؛ بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۵، ص ۸۵؛ بحرانی، سید هاشم، ینابیع المعاجز، ص۳۴.</ref> «[[آصف بن برخیا]]، تنها یک حرف از [[اسم اعظم]] را میدانست... در حالی که ما هفتاد و دو حرف را میدانیم، و البته یک حرف در [[علم غیب]] [[خدا]] باقی مانده و برای کسی [[آشکار]] نگشته است.<ref>ر.ک. حسن یوسفیان، علم غیب امام، ص۳۵۲؛ نظیرعرفانی، محمد، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۱۹۹.</ref>» | ||
*از [[امام صادق]] از معنای این [[آیه سؤال]] شد، [[حضرت]] فرمودند: «آن کسی که نزد او [[علمی]] از کتاب بود، [[آصف بن برخیا]] [[وزیر]] [[حضرت سلیمان]]{{ع}}، به آن [[حضرت]] عرض کرد: من [[تخت بلقیس]] را قبل از این که چشم برهم زنی برایت میآورم، [[راوی]] گوید: [[امام صادق]] انگشتان مبارکش را باز کرده و بر سینهاش گذارد و فرمود: و به [[خدا]] [[سوگند]] تمامی [[علم کتاب]] نزد ما میباشد.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۱، ص ۲۲۹، ح ۵؛ {{متن قرآن|وَ عِنْدَنَا وَ اللَّهِ عِلْمُ الْکِتَابِ کُلُّه}}</ref>» | *از [[امام صادق]] از معنای این [[آیه سؤال]] شد، [[حضرت]] فرمودند: «آن کسی که نزد او [[علمی]] از کتاب بود، [[آصف بن برخیا]] [[وزیر]] [[حضرت سلیمان]]{{ع}}، به آن [[حضرت]] عرض کرد: من [[تخت بلقیس]] را قبل از این که چشم برهم زنی برایت میآورم، [[راوی]] گوید: [[امام صادق]] انگشتان مبارکش را باز کرده و بر سینهاش گذارد و فرمود: و به [[خدا]] [[سوگند]] تمامی [[علم کتاب]] نزد ما میباشد.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۱، ص ۲۲۹، ح ۵؛ {{متن قرآن|وَ عِنْدَنَا وَ اللَّهِ عِلْمُ الْکِتَابِ کُلُّه}}</ref>» | ||
*از [[امام هادی]] [[نقل]] شده است:<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۱، ص ۲۳۰، ح ۱- ۳؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۱۱۳، ح ۵-۹؛ {{متن حدیث|اسْمُ اللَّهِ الْأَعْظَمُ ثَلَاثَةٌ وَ سَبْعُونَ حَرْفاً کَانَ عِنْدَ آصَفَ حَرْفٌ فَتَکَلَّمَ بِهِ فَانْخَرَقَتْ لَهُ الْأَرْضُ فِیمَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ سَبَإٍ فَتَنَاوَلَ عَرْشَ بِلْقِیسَ حَتَّی صَیَّرَهُ إِلَی سُلَیْمَانَ ثُمَّ انْبَسَطَتِ الْأَرْضُ فِی أَقَلَّ مِنْ طَرْفَةِ عَیْنٍ وَ عِنْدَنَا مِنْهُ اثْنَانِ وَ سَبْعُونَ حَرْفاً وَ حَرْفٌ عِنْدَ اللَّهِ مُسْتَأْثِرٌ بِهِ فِی عِلْمِ الْغَیْب}}</ref> «بزرگترین [[اسم خداوند]] هفتاد و سه حرف است، نزد [[آصف]] یک حرف بود و به آن تکلم کرد و [[زمین]] برایش بین او و بین سبأ شکافته شد و تخت [[سلطنت]] [[بلقیس]] را گرفت تا این که به سوی [[سلیمان]] آورد، سپس [[زمین]] در کمتر از چشم برهم زدنی به هم پیوست، و لکن نزد ما هفتاد و دو حرف از آن میباشد و یک حرف در [[علم غیب]] نزد [[خداوند]] میباشد که مختص به اوست.<ref> ر.ک. تحریری، محمد باقر، جلوههای لاهوتی، ج ۲، ص ۱۳۷؛ هاشمی، سید علی، قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه، صفحه؟؟؟؛ لطیفی، رحیم، علم غیب معصوم، ماهنامه معارف، شماره ۴۸، ص۱۰-۱۶؛ بیابانی اسکوئی، محمد، امامت، ص ۱۴۵؛ عظیمی، محمد صادق، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۵۷؛ نظیرعرفانی، محمد، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۱۹۹؛ مطهری، منصف علی، پایاننامه علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص۶۹.</ref>» | *از [[امام هادی]] [[نقل]] شده است:<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۱، ص ۲۳۰، ح ۱- ۳؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۱۱۳، ح ۵-۹؛ {{متن حدیث|اسْمُ اللَّهِ الْأَعْظَمُ ثَلَاثَةٌ وَ سَبْعُونَ حَرْفاً کَانَ عِنْدَ آصَفَ حَرْفٌ فَتَکَلَّمَ بِهِ فَانْخَرَقَتْ لَهُ الْأَرْضُ فِیمَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ سَبَإٍ فَتَنَاوَلَ عَرْشَ بِلْقِیسَ حَتَّی صَیَّرَهُ إِلَی سُلَیْمَانَ ثُمَّ انْبَسَطَتِ الْأَرْضُ فِی أَقَلَّ مِنْ طَرْفَةِ عَیْنٍ وَ عِنْدَنَا مِنْهُ اثْنَانِ وَ سَبْعُونَ حَرْفاً وَ حَرْفٌ عِنْدَ اللَّهِ مُسْتَأْثِرٌ بِهِ فِی عِلْمِ الْغَیْب}}</ref> «بزرگترین [[اسم خداوند]] هفتاد و سه حرف است، نزد [[آصف]] یک حرف بود و به آن تکلم کرد و [[زمین]] برایش بین او و بین سبأ شکافته شد و تخت [[سلطنت]] [[بلقیس]] را گرفت تا این که به سوی [[سلیمان]] آورد، سپس [[زمین]] در کمتر از چشم برهم زدنی به هم پیوست، و لکن نزد ما هفتاد و دو حرف از آن میباشد و یک حرف در [[علم غیب]] نزد [[خداوند]] میباشد که مختص به اوست.<ref> ر.ک. تحریری، محمد باقر، جلوههای لاهوتی، ج ۲، ص ۱۳۷؛ هاشمی، سید علی، قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه، صفحه؟؟؟؛ لطیفی، رحیم، علم غیب معصوم، ماهنامه معارف، شماره ۴۸، ص۱۰-۱۶؛ بیابانی اسکوئی، محمد، امامت، ص ۱۴۵؛ عظیمی، محمد صادق، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۵۷؛ نظیرعرفانی، محمد، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۱۹۹؛ مطهری، منصف علی، پایاننامه علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص۶۹.</ref>» |